گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی؛ در روزهای اخیر خبر سفر قریب الوقوع لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه به ایران،رسانهها و افکار زیادی را در داخل کشور به تحلیل و بررسی و اظهار نظر در این موضوع مشغول کرده است.
وی 12 سال پس از سفر دومینیک دو ویلپن نخست وزیر و وزیرخارجه اسبق فرانسه، که در سال 82،در چارچوب اولین دور از مذاکرات هسته ای ایران و تروئیکای اروپایی شامل کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس به ایران سفر کرده بود، اولین مسئول بلندپایه فرانسوی است که به ایران سفر میکند، سفری که باز هم موضوع هسته ای کشورمان یک پای ثابت محور گفت و گوهای مسئولان ایرانی و فرانسوی خواهد بود.
اما لوران فابیوس کیست؟! کسی که نامش در ذهن تاریخ ایران با کلمه مرگبار «ایدز» پیوندی ناگسستنی دارد، فابیوس در سن 37 سالگی به عنوان جوان ترین نخست وزیر فرانسه در دولت فرانسوا میتران انتخاب شد، او پس از این مسئولیت نیز، نقشهای مهمی در صحنه سیاسی این کشور ایفا کرده است، اما دوران نخست وزیری در دولت میتران خاطراتی تلخ در اذهان مردم ایران به جا گذاشته است، چرا که وی نقش انکارناپذیری در ورود خون های آلوده به ویروس هپاتیت و ایدز به کشورمان دارد.
در دوران نخست وزیری وی طی سالهای 61تا 63،خون های آلوده به ویروس های مرگبار در فرانسه توزیع شد و انستیتیو مریو فرانسه، فرآورده فاکتورهای انعقاد خونی آلوده به ویروس HIV و هپاتیت را به کشورهای ایتالیا، عربستان، آرژانتین، عراق و از جمله ایران صادر کرد، این داروی مرگبار که برای انعقاد خون بیماران هموفیلی تولید شده بود، نه تنها دردی از بیماران هموفیلی کشورمان دوا نکرد، بلکه دردی بزرگ بر دردهای این بیماران اضافه کرد.
در حال حاضر نیز 1800نفر از هموطنانمان در کشور در اثر مصرف خونهای فرانسوی آلوده به هپاتیت و ایدز مبتلا میباشند که طبق آمار رسمی وزارت بهداشت تاکنون 125 نفر بر اثر این بیماریها جان خود را از دست داده اند ،گر چه بر سر این ماجرا فابیوس به دادگاه رفت و به عنوان یکی از متهمان اصلی این ماجرا محاکمه شد، اما رای دادگاه به دلیل آنچه "ناکافی بودن مستندات دخالت او در این پرونده" نامیده شد، تبرئه ی وی بود و تا این زمان بیمارانی که زنده مانده و نیز خانواده ی بیماران مبتلا به ایدز که درگذشته اند هنوز در انتظار دریافت دیه و غرامت هستند و پرونده این رسوایی و جنایت همچنان بدون دریافت یک ریال غرامت توسط جمهوری اسلامی ایران از فرانسه همچنان باز است.
اما این گونه اقدامات فابیوس در قبال ایران به همین جا ختم نمیشود، در جریان مذاکرات هسته ای کشورمان با 5+1در 22 ماه گذشته نیز وی بارها به عنوان حامی منافع رژیم صهیونیستی به کارشکنی و سنگ اندازی در مسیر مذاکرات هسته ای پرداخت و با اظهاراتی که طبق گفته یکی از منابع نزدیک به تیم مذاکره کننده ی ایرانی با اظهاراتش در داخل اتاق مذاکرات تفاوت های بسیاری داشت به عنوان پلیس بد در رسانه ها و افکار ایران شناخته شد.
قطعا یکی از دلایل سفر وی به ایران را میتوان احیاء مجدد روابط اقتصادی و تجاری دو کشور و تضمین سهم فرانسه از بازار ایران دانست چرا که، جمهوری اسلامی ايران با 80 ميليون نفر جمعيت سود زيادي براي شرکتهاي بزرگ فرانسوي همچون شرکتهاي خودروسازي پژو سيتروئن و رنو يا غول نفتي توتال دارد و همین مسئله طمع فرانسویها برای بهره گیری بیشتر از این موقعیت را برانگیخته است چرا که براساس گزارش سناي فرانسه، تبادلات تجاري فرانسه با ايران تحت تاثير تحريمهايي که بر ضد جمهوري اسلامي وضع شد، در سال 2013 به 500 ميليون يورو سقوط کرد و اين رقم يک هشتم ميزاني است که در سال 2004 به ثبت رسيده بود.
اما سوال این است که آیا کشورهایی مانند فرانسه که با آغاز و اجرای تحریمها علیه ایران همکاری شرکتهای خود با ایران مانند پژو را به یکباره قطع و هزینه ی سنگینی را در زمینه تولید خودروهای سواری و... به صنعت خودروسازی کشور و مردم وارد کرد، چرا باید به راحتی و بدون پرداخت هیچ هزینه ای به بازار ایران برگردند و بدون هیچ مواخذه ای به سیاست "شریک دزد و رفیق قافله" ادامه دهند؟!
قطعا این گونه اقدامات کشورهایی نظیر فرانسه نیز مصداق سیاست بزن در رو در عرصه اقتصادی است، چرا که این کشورها با قطع ناگهانی همکاری با ایران، به اقتصاد و صنعت کشور ضربه وارد کرده اند و اکنون نیز در پی جمع بندی مذاکرات هسته ای و فرصت ایجاد شده به دنبال تضمین سهم خود در بازار ایران هستند، به همین دلیل امیدواریم مسئولین کشور با در نظر گرفتن منافع ملی و همچنین ترفندهای اساسی و برنامه ریزی شده، هر گونه نقض عهدهای طرف مقابل در عرصه های اقتصادی، سیاسی و ... را متحمل هزینههای سنگین برای این کشورها بکنند تا شاهد تکرار این گونه عهد شکنیهای وقیحانه و یک طرفه از سوی این کشورهای منفعت طلب نباشیم.
سجاد جعفری- فعال دانشجویی دانشگاه بزرگمهر قاین
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.