به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از اصفهان، یادگاران امام این شبها در مصلی الغدیر دانشگاه اصفهان میزبان هستند.
وارد دانشگاه که شوی، بوی چای هیأت خودش را زودتر به تو میرساند تا راه را مستقیم بگیری و به طعم روضهایش برسی.
این شبها فهمیدم که حس ناب خدّام از پَرهایی که دست گرفتهاند هم منتقل میشود، برای راهنمایی کردنت ذوق به خرج میدهند و لبخند حراج میکنند و تو از شورشان آرام میشوی.
وارد مصلی که بشوی بی مقدمه نگاهت مرگ بر آمریکاهای نصب شده را هدف میگیرد. صدای سخنران نگاهت را سمت محراب میکشاند و باز از فضای استکبارستیزی هیئت، سراسر ذوق میشوی.
آرام که میگیری تازه متوجه جمعیت میشوی، میدانی چه حال خوشی دارد وقتی میان جمعیت جوانان شاخص ترند، انگار این شبها حرفها دارند، عهدها بستهاند.
حجتالاسلام برادران، سخنران مراسم از کمککردن به هیئتها سخن میگفت و خدام از بین جمعیت نذورات را جمع میکردند، میان جمعیت جوان بیستوچندسالهای تنها چیزی که داشت را خرج هیئت کرد «یک موتور»! بحث به راه افتاد که این کار دیوانگیاست، جوان درگیر احساسات شده است.
و کاش در این مراسم کمی برای این مردم از خطبه متقین میگفتند، آنجا که امام علی(ع) فرمودند: «لقد خولطوا، و لقد خالطهم امر عظیم: و میگویند دیوانه اند در حالی که امری عظیم آنان را بدین حال در آورده«...
چقدر دوست داشتم در این لحظه آیه پنج سوره فجر را بلند بخوانم، «ذیالحجر» همین جوانها هستند دیگر...
فضا تاریک میشود، اما انگار پرچمهای زرد رنگ «مرگ بر آمریکا» بیشتر به چشم میآیند.
مداح از قاسم میگوید و عدهای جان میدهند گویا برای «جوانِ حسن(ع)«... مداح از «قاسم»های زمانمان میگوید و خدا میداند آن شب چه بر سر مادرها آمد. مداح انگار «درد» را میداند، روزی شهادت میخواهد از آقا و چه بر سر جوانترها میآید بماند....
ذکر یاحسین(ع) میگیرند و میخواهند شعر پایانی را شروع کنند، امسال حال و هوای شعر پایانی فرق میکند، حروفش از شعورِ شورِ حسین میگوید و میانههای شعر نام صاحبالزمان (عج) که میآید، دستها به امیدی بالا میروند.
احساسم میگوید این دو بیت محکمتر خوانده میشوند:
توافق و مذاکره سلمٌ لمن سالمکم
کجای راه کربلاست؟ حربٌ لمن حاربکم
شعر که تمام میشود، همه منتظر مینشینند تا کلیپ پخش شود و درون مایهی هرکدام به پرچم های زردرنگ روی دیوار خیلی شبیه است.
مرگ بر آمریکا این بار فریاد میشود در صدای عزاداران حسینی و دقایقی بعد مراسم که بشینی باز هم به نتیجهی تازهای میرسی که حس استکبارستیزی را همین محفلها در رگ ملت خون میکنند.