به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از اهواز؛ جلسه پرسش و پاسخ با عنوان «سیاست خارجی در دوران پسا تحریم و رابطه با غرب» با حضور حسین نقاشی فعال اصلاح طلب و دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران یکشنبه 17آبان در محل آمفی تئاتر دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول برگزار شد.
در ابتدای مراسم که توسط تشکل دانشجویی اسلامی فرارو دانشگاه جندی شاپور دزفول برگزار شد, حسین نقاشی فعال اصلاح طلب طی سخنانی گفت: بحث سیاست خارجی چند محور صحبت بنده است .
وی افزود: در 150 سال گذشته 3 جریان فکری در ایران بروز داشته که این 3 جریان فکری در واقع نوع مواجهه ما با پدیده مدرنیته غرب است.
نقاش گفت: رویکرد های سه گانه مواجهه با مدرنیته عبارتند از: دوری گزینی از هر گونه دستاورد بیرون از ایران که باید با این دستاوردها مقاومت و مقابله کنیم .
این فعال اصلاح طلب به روبکرد دوم در مواجهه با مدرنیته اشاره کرد و گفت: افرادی مثل تقی زاده معتقد بودند که از نوک انگشت تا فرق سر باید غربی باشیم تا پیشرفت کنیم.
وی در ادامه افزود: این دو جریان در مقابل هم و 180 درجه با هم اختلاف داشتند. از سوی یک جریان سوم مورد نقادی جدی قرار گرفتند جریانی که معتقد به فرهنگ سنتی و فرهنگ غربی بودند.
نقاش بیان کرد: نباید به آنچه که بودیم تام تمام بایستیم و تعصب به خرج دهیم و در واقع در تبدیل ان حتما باید بکوشیم و همچنین ان ارزش ها و دستاوردهای که غرب از غرب می اید رو نباید یکسره به کناری بگذاریم و نباید هم یکسره و به صورت کامل بپذیریم .
وی تصریح کرد: یک نقد توامان و مستمر به ان چیزی که سنت فرهنگی ایرانی اسلامی و همچنان ان ارزشهایی که از بیرون از ایران غالب می شود را باید به صورت نقادانه با آن برخورد کنیم
این فعال اصلاح طلب در مورد بحث رابطه با امریکا و نوع سیاست ورزی که امریکا در طول سالیان متمادی از در پیش گرفته بیان کرد: یک تصور رایجی وجود داردکه نقطه آغازین اشنایی و برخورد ما ایرانیان با امریکا در مورد بحث کودتای 28 مرداد و مسئله پس از آن است.
وی گفت: در صورتی که به لحاظ تاریخی اولین برخورد ها ایرانیان با امریکا به برخورد مردم ایران با برخی از عناصر فرهنگی و خیرین امریکایی در کشور مواجهه می شدند برمی گردد.
سپس در بخش پرسش و پاسخ تعدادی از دانشجویان به صورت گزینشی سوالات خود را مطرح کردند:
یکی از دانشجویان از نقاش پرسید: بالاخره ما مرگ براین وآن بگوییم یا نه؟ واینکه چرا تنها آمریکا؟ آیا این روسیه نبود که مجلس مارابه توپ بست؟ چراعده ای اقتدار گرا همیشه تنها مرگ برآمریکا سرمی دهند واگرقرارباشداینکار نامه سیاه روسیه پاک شود چراکارنامه غرب هیچگاه پاک نمی شود؟
حسین نقاش در پاسخ به این دانشجو گفت: خب قطعاسلطه وجوددارد واین تنها درآمریکا هم خلاصه نمیشود ودربرهه های مختلف درتاریخ کشورها کسانی روحیه ی سلطه گرانه داشتندکه حالادرگذشته های نه چندان دور مثلا100 سال گذشته به عنوان استعمار ،بعدا به عنوان سلطه وپس ازفروپاشی شوروی سابق وبالاخص پس ازماجرای 11سپتامبر به بایک مفهوم جدید تحت عنوان هژمونی ظاهرشد.
وی بیان کرد: یک اندیشمند ایتالیایی به نام انتوتیگرامشی به عنوانی کسی ازکسانی که این اصطلاح را تبیین کرده معتقد است که در طبقات اجتماعی یک طبقات فرادست داریم ویک طبقات فرودست که طبقات فرادست سبک زندگی خود را به عنوان عقل سلیم به خورد بخش فرودست می دهند
نقاش در توضیح به این سوال گفت: برای مثال ژاپن با پیشینه ی پربار فرهنگی بعد از جنگ جهانی دوم واقعا غربی سازی شد، اما بارغبت، می خواهم بگویم هژمونی زور و عریانی سلطه را ندارد.
وی افزود: در واقع طبقات اجتماعی متمول تر فرهنگ خاص خودش را در جامعه رواج می دهد و طبقات دیگر این را به عنوان یک نظم جدید اجتماعی می پذیرند و با خودشان اینطور حساب می کنند که " مگر غیر از این می شود؟ " این کار را آمریکا انجام داده، یعنی یک رژِیم هژمونی می خواهد که فرهنگ خودش را حاکم کند، و در این مسیر از ابزار های تکنولوژیک، سیاسی و ... نیز استفاده می کند. اما من شخصا سلطه ستیز هستم و معتقدم این سلطه ی آمریکا باید محدود شود.
این فعال اصلاح طلب بیان کرد: اما بحث این است که ما یک ضرب المثلی داریم که می گوید بفرما ، بنشین و بتمک، هرسه تا یک معنی را می رساند و شما برای تامین منافع ملی خود با طرف مقابل ، حالا می خواهد آمریکا ، روسیه یا هرکسی باشد، کدام را بگویید. این را گفتم چون معتقدم جنایات روسیه اگر از آمریکا بیشتر نباشد کمتر هم نیست.
وی با ادعای حمایت اصولگریان از چین وروسیه گفت: ما عادت داریم همه چیز را سیاه و سفید ببینیم، الان دوستان اصولگرا فکر می کنند مثلا چین و روسیه یک کشوری اند که منافع ملی مارا تامین می کننددر صورتی که این دو کشور که روی آنها سرمایه گزاری هم میشود، عمده ی تحریم های سازمان ملل با همراهی همین دو کشور بود که به ما تحمیل شد .
این عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه تهران بیان کرد: در کنار این کسانی هم هستند که در کل غربگرا هستند و معتقدند که روسیه و چین دشمنان تاریخی ما هستند، هردوی اینها افراط و تفریط است. ما باید منافع ملی مان را برمبنای یک رویکرد انتقادی و رویکردی برمدار تعامل تعریف کنیم.
وی افزود: حالا یک زمانی ممکن است روسیه و چین منافع ما را بیشتر تامین کنند و زمانی دیگر آمریکا و انگلیس و دوستان باید این را از ذهن خود خارج کنند و اینقدر ذهنتان کوتاه مدت نباشد بحث بر این 40سال و این 50سال نیست . اگر ما نباید الی الابد با آمریکا رابطه داشته باشیم پس روسیه هم همین طور است چراکه روسیه عملا بخشی از خاک ما را جدا کرد و مجلس مارا به توپ بست.
این فعال اصلاح طلب گفت: پس به طور خلاصه بگویم بحث شما را قبول دارم، سلطه وجود دارد و نماد آن در نظام سیاسی آمریکا پررنگ تر از دیگر نظام ها است.اما این دلیل نمی شود که ما رفتار های ضد منافع ملیمان از سوی روسیه و چین را فراموش کنیم.
یکی از دانشجویان از نقاش پرسید: آیا عادی شدن روابط آمریکا و ایران به ضررمان تمام می شود یا نه؟ و اینکه آیا منافع ملی ما ایجاب نمی کند که قدرت اول جهان روابط عادی داشته باشیم؟
این فعال دانشجویی بیان کرد: ببینید در روابط بین الملل همیشه اصل بر ارتباط بوده است و عدم ارتباط دلیل می خواهد و ما هیچ وقت به دنبال این نیستیم که روابطمان را با دیگران قطع کنیم بلکه دنبال این هستیم که روابط را مستحکم تر کنیم .
نقاش تصریح کرد: حالا در جمهوری اسلامی یک سری خطوط قرمز آرمانی و اعتقادی وجود دارد و آن هم رژیم اشغالگر قدس است ، اما در سایر موارد به نظر می رسد اصل بر برقراری رابطه است نه قطع رابطه.
این فعال اصلاح طلب بیان کرد: دوستان به این نکته هم توجه کنند که بعد از کودتای 28 مرداد سال1332 حضور معاون ریاست جمهوری آمریکا یک موقعیتی را به وجود آورد که حوادث 16 آذر یعنی روز دانشجو را به وجود آورد و در تمام این سالها از 1332 تا 1357 آمریکا حامی و پشتیبان رژیم پهلوی بوده، و باید توجه کرد که اگر اتفاقی در 13 آبان 1358 رخ می دهد ماحصل بیش از 2دهه تحقیر ملت ایران است.
نقاش با اشاره به اینکه باید از ظلم های آمریکا چشم پوشی کرد گفت: اما نکته بعد اینجاست که نباید در تاریخ ماند، علیرغم همه ی این شرارت ها آمریکا اصل باید برتعامل باشد و این نظر بنده و جمعی از عزیزان اصلاح طلب است، که می توان بر سر مسائل کوتاه، بلند و میان مدت با همه ی کشور ها مذاکره کرد.
این فعال جوان اصلاح طلب در اظهارتی عجیب مدعی شد: به نظر ما اصلاح طلبان داشتن ارتباط دیپلماتیک در بالاترین سطح یعنی وجود سفارتخانه در دو کشور آمریکا و ایران هیچ تنافی با مقابله و سلطه ستیزی ندارد. و اینکه بگوییم همه ی کشور هایی که با آمریکا رابطه دارند دچار سلطه شده اند یک نگاه بسته و محدود است .
وی تصریح کرد: به نظر من می توان قدری گشاده تر به مسئله نگاه کرد و می توان با آمریکا رابطه داشتو همچنان سلطه ستیز بود و در سطح بین المللی حتی مقابله کرد، چرا که در حقوق بین الملل شما می توانید بلافاصله از اعلی علیین روابط خود را تا اسفل السافلین تنزل دهید و سفیر کشوری که در کشورتان دارای سیاست های غلط است را به عنوان عنصر نامطلوب از کشور اخراج کنید.
نقاش با اشاره به سیاست خارجی دولت روحانی گفت: این عقلانیت به نظر من در مرکز سقل نظام هست و من امیدوارم آن جریان های دیگری که در کشور به دنبال این هستند که این تصمیم جمعی مجموعه ی نظام را نپذیرند به سر عقل آیند.
این فعال اصلاح طلب با اشاره به مذاکرات هسته ای گفت: این کسانی که معروف شدند به دلواپسان و مخالفان برجام حضورشان برای منافع ملی هم مهم است چراکه همانطور که در آمریکا تیم مداکره کننده ی اوباما با افراطی ها و تند رو های آنجا مواجه بودند و برای آنها سنگ اندازی می کردند، وجود مخالفان در داخل هم یک امتیاز بزرگ در دستان تیم مذاکره کننده بود که نشان دهند که آقای اوباما ببینید تنها شما نیستید که در کشورتان مخالف جدی دارید و ما نیز مخالفانی جدی داریم.
نقاش افزود: اتفاقا برخی از این برادران هم به دنبال منافع ملی هستند بجز اقلیتی که به دنبال منافع مالی هستند و مشکل شان با دولت روحانی و مذاکرات سیاسی و منافع ملی نیست چراکه تحریم ها باعث درآمد های هنگفتی برای آنها و پرشدن جیبشان شده است.
وی در پاسخ به سوال دانشجویی درباره خیانت های اصلاح طلب تندرو و فتنه گر برای انقلاب گفت: ما نیز مدافع نظام هستیم و معتقدیم اتفاقا این عزیزان هستند که خدایی نکرده ممکن است دردسر ساز شوند مثل آقای جلیلی.
این فعال اصلاح طلب با اشاره به فعالیت های خبری شبکه خبرگزاری دانشجو بیان کرد: شما یک نگاهی به سایت هایی که دوستان بسیجی دارند بکنید، برای مثال همین خبرگزاری دانشجو یعنی snn.ir یا برنامه هایی که دارند یا برنامه هایی که این دوستان برگزار میکنند ، شما مگر نمیگویید اصولگرا نیستید پس چرا در برنامه هایتان از صد تا زیل همه فعالان سیاسی اصولگرا هستند چرا یکبار مثلا حسین نقاشی را یا کس دیگری را نمی آورید؟؟
وی گفت: ما معتقدیم که اصولگرایان متاسفانه پشت عناوین مقدس و پشت امام و رهبری پنهان می شوید و این به خاطر اینکه منویات سیاسی حزب خاص خود را برآورده سازید و این یک رفتار بسیار منافقانه است.
این دیگر مشخص می کند که نه اصولگرا و نه اصلاح طلب صرفا یک بازی سیاسی است که دیگر دوران آن گذشته.
نقاش در ادامه توهین های مکرر به اصولگریان گفت: لذا مشکل ما با اصولگریان خود نظام پنداری و خود رهبری دوست پنداری و خود عمار پنداری است. اینها نمی توانند مدعی باشند چراکه تاریخچه سیاسی شان نشان دهنده ی رفتار های به شدت ضد دموکراتیک اصولگراهاست.
یکی از دانشجویان از نقاش پرسید: اخیرا اتفاقاتی تحت انجام مقابله با نفوذ صورت گرفته ( دستگیری) به نظر شما این اقدامات خودسرانه است و به معنای باخت در جبهه ی هسته ای است؟؟
این فعال اصلاح طلب در جواب دانشجو افزود: من شما را ارجاع می دهم به صحبت های مقامات رسمی ، آقای رئیس جمهور در جلسه ی هئیت دولت و همچنین در نمایشگاه مطبوعات که به شدت نسبت به این رفتار ها انتقاد کردند .
نقاش گفت: همچنین شما را دعوت می کنم صحبت های جناب آقای شمعخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی را ببینید که این بگیر و ببندها را در واکنش به برجام قلمداد کردند .لذا مسئولین راجع به اینگونه رفتار ها مرددند و آنها را مخالف همدلی و همزبانی میدانند. البته باید منتظر بود تا دادگاه ها برگزار شود و امیدواریم دادگاه در یک روال قانونی در یک فضای قابل اعتماد تری برگزار شود تا ببینیم ماجرا از چه قرار است.
یکی از دانشجویان پرسید: چقدر دکترین سیاست خارجی دولت یازدهم را درجهت رفتار های ایدئولوژیک در یک دهه ی گذشته می دانید؟؟ واینکه چقدر معتقدید کشورهای منطقه مثل ایران ترکیه و عربستان و همچنین کشور هایی نظیر آمریکا به تعاملی راجع به سوریه برسند؟؟
این فعال اصلاح طلب جواب داد: من معتقدم در 10 سال گذشته سیاست خارجی اصلا ایدئولوژیک نبوده و از نظر من داشتن ایدولوژیک بد هم نیست، ولی رفتار های دولت احمدی نزاد درگذشته در عرصه ی سیاست خارجی مبتنی بر ایدئولوژی خاصی نبوده و بیشتر یک رفتار منقیظ داشته است واز سیاق روشن و معقولی برخور دار نبود.
وی گفت: این هم تنها نظر بنده و جناح اصلاح طلب هم نیست و حتی جناب ولایتی مشاور امور بین الملل رهبری نیز در مناظرات تلویزیونی به آقای جلیلی گفتند: شما می روید بیانیه می خوانید نمی روید مذاکره کنید.
نقاش گفت: خب چرا در جایگاهی قرار بگیرید که توانایی آنرا ندارید ، ولله حرمت دارد که کسی در جایگاهی قرار بگیرد که منفعت مردم را از بین ببرد. این تنها حرف ما نیست بلکه حرف آقای ولایتی است.
وی گفت: حتما برخی از دوستان اگر زمان امام رضا هم بودند او را برای اینکه جهت حفظ منافع مردم ولایت عهدی را پذیرفته بود نقد میکردند. خب اگر عقلانیت و بصیرت سیاسی وجود نداشته باشد این می شود.
یکی از دانشجویان با بیان اینکه پروژه ی استحاله ی فرهنگی سیاسی و پروژه ی جنگ نرم پروسه هایی بود که از دولت سازندگی تا اصلاحات در دستورکار قرار گرفت و اتفاقاتی نظیر کوی دانشگاه از روزنامه ی سلام آقای موسوی خوئینی ها آغاز شد گفت:برای من به عنوان یک کاسب تحریم بی سواد جهنم رفته روشن کنید که در سال 88 کدام کاسب تحریم بود که به کاخ سفید نامه نوشت که فشار ها را بر ایران افزایش دهید تا منافع شما و منافع حزبی ما محقق شود؟؟
این فعال اصلاح طلب بیان کرد: امروز جریاناتی افراطی هستند که آن جریانی که اشاره کردید را وارونه جلوه داده اند و اینجاست که دم خروس بیرون می زند، مخالفت با آزادی های سیاسی و اجتماعی و راهپیمایی... و این در حالی است که همین حالا شماها هروقت دلتان خواست بعد از نماز جمعه و چه وچه راهپیمایی راه می اندازید و دنبال این هم نیستید که از جایی مجوز بگیرید در صورتی که در سال 78 چند دانشجو از کوی دانشگاه آمدند تا امیر آباد و برگشتند و حالا شما میگویید فتنه 78.
این فعال اصلاح طلب که به شدت از دست فتنه خواندن اقدامات ضد امنیتی اطلاح طلبان عصبانی شده بود با حالت عصبانی گفت: فتنه را کسانی به پا کردند که خواستند با هجوم نظامی به کوی دانشگاه چهره ی نظام را تخریب کنند. شما وقتی محدودیت ایجاد کنید و فضارا ببندید و یک عده هم هروقت خواستند راهپیمایی کنند و هیچ کس جلوی شان را نگیرد، اتقوالله!!!
شما آقا نقاشي + هم حزبي هاتون انگار هميشه عادت داريد وارونه التماس كنيد؟؟؟