گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ چند سالی است که حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان دانشگاه زنجان تاسیس شده و این مکان با ارزش، روز به روز دانشجویان بیشتری را در خود می بیند و اگر اوضاع، در آینده نیز این گونه بر وفق مراد باشد، شاهد اتفاقی شگرف در دانشگاه زنجان خواهیم بود.
کمتر کسی تصور موفق کار کردن حوزه علوم اسلامی دانشگاه زنجان را در مخیله خود داشت؛ اما امروزه همگان شاهد فعالیت مستمر و و موثر این مجموعه فرهنگی تربیتی هستند. عمده این اتفاقات خوش را باید در شخصی دید که حقا و انصافا حرف و عملش یکی است و آن قدر خاکی است که همه در همان دیدار اول جذب او و شیفته اخلاق و رفتارش می شوند.
حجت الاسلام سعید احمدی، مدیر حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان دانشگاه است و عامل اصلی موفقیت این مجموعه پرکاربرد. فردی که دوستانش و حتی بسیاری از دانشجویان، حاج سعید صدایش می زنند. حاج سعید، بسیار خوش صحبت است. بسیار پرتلاش است و صحبت کردن با او که سراسر انرژی است، نتیجه ای جز روحیه گرفتن و مصمم تر شدن در اراده ها ندارد.
او هم استاد دانشگاه است و هم استاد حوزه و همین شناخت او از شرایط دانشجو و حوزوی ما را بر آن داشت تا گپ و گفتی صمیمی با وی داشته باشیم؛ حول محوریت «دانشگاه اسلامی و دانشجوی تراز انقلاب اسلامی» موضوعی که امروزه به قول دانشجویان رو بورس است .
ابتدا برایمان از حال و هوای ورودی جدید ها بگویید
من فکر می کنم آن چیزی که برای دانشجویان، بخصوص دانشجویان ورودی جدید لازم است، چون دارند یک فضای جدیدی را تجربه می کنند، شناخت این فضا- دانشگاه- و رسالتی که آن ها به عهده دارند مهم است. هر فردی دوره های مهمی در زندگی تجربه می کند و دانشگاه یکی از مهمترین این دوره ها است و از این جهت میتواند مسیر زندگی انسان را تعیین کند.
از سمتی، دانشجویانی هستند که به خاطر دانشگاه از خانواده های خود دور هستند و محیط جدیدی را تجربه می کنند. کسانی هم که بومی هستند، در فضای کاملا متفاوت از مدرسه قرار دارند. این فضا، فضایی بسیار ویژه است و نگاه به دانشجو هم نگاه بسیار ویژه ای است. در کلامات بزرگان چون مقام معظم رهبری هم عناوینی چون «افسران جنگ» وجود دارد و از سمتی، این افراد آینده سازان جامعه هستند، پس به همین مقدار رسالت سخت و مهمی را به عهده دارند که حرکت در راستای این رسالت، سبب دادن یک رنگ و لعاب جدید به زندگی آن هاست. توصیه من به این افراد این است که جوّی را که در آن قرار گرفته اند، به درستی بشناسند.
نظر شما درباره دانشجو تراز انقلاب با توجه به جامعه ایران چیست؟
ما یک فرهنگ و هویت ایرانی داریم و یک فرهنگ و هویت دینی داریم که برخی افراد در تلاش هستند بین این دو هویت تضاد ایجاد کنند؛ در حالی که این دو یکپارچه و همراه کننده یکدیگر هستند. در جهان تنها جایی که شاهد دنبال کردن اسلام ناب محمدی هستیم، ایران است. تنها کشور اسلامی نیز که پیشرو علم و صنعت بوده، ایران است. در طی جنگ ها و لشگر کشی های متعدد ما همچنان شاهد حضور پنج تن هستیم در این باره حدیث داریم که اسلام توسط ایرانیان در کل دنیا پخش خواهد شد.
علت آن هم در طینت ایرانیان است. چرا در بین مسلک های مختلف، ایرانی ها به مسلک خاتم النبیین گرایش پیدا کرده اند؟ مگر با زور می شود؟ ما شاهد فشار از سوی مغول ها و یا آلمان به تمدن های زیادی بودیم که باز فرهنگ خودشان را حفظ کردند و از هجوم بیگانه خود را حفظ کرده اند.
این دو هویت در حقیقت در ادامه در یک مجرا به هم رسیده اند و یکی شده اند؛ به طوری که دیگر نمی توان تمایزی بین آن دو اعمال کرد. مشکل این است که عده ای تلاش می کنند اسلام را به دور از ایرانی و عده ای خلاف آن را بیان کنند؛ در حالی که این دو با یکدیگر همراه شده اند. ما باید به این هویت با قدمت چند قرن بازگردیم که در الگو اسلامی ایرانی پیشرفت منعکس شده است. پس دانشجویی تراز ما باید در این ظرف حرکت کند. این دانشجو در ایران زندگی می کند، پس شرایط و جغرافیای ایران نیز نباید نادیده گرفته شود. پس کسی که صرفا در طبل اسلامی گری و یا ایرانی گری می زند، نیز آفتی برای این جامعه است، ما باید قبول کنیم در ایران زندگی می کنیم و ایرانی اسلامی هستیم.
ایرانیان از دیرباز به دین گرایش داشته اند، و ما در مقابله مردم در برابر قانون کشف حجاب رضاخان هستیم که مردم آن را پس زده اند.
دانشجو تراز باید ابتدا هویت اصلی خود را بشناسد که سپس از دل آن سایر چیزها بروز پیدا می کند. همین نوع پوشش نیز بسته به هویتی است که فرد برای خود ترسیم کرده است. این هویت کاملا ویژه ای است که ما داریم و در دنیا همانند آن را نداریم. گاها رفتارهای از هموطنان دیده می شود که در شان مردمی با چنین پیشینه ای نیست.
با این اوصاف نظر شما درباره نسل حاضر چیست؟
نظر من این است که این نسل بهتر از نسل های پیشین است. آگاه تر است. با همین بچه ها که به خط هستند می شود انقلاب ها کرد و نباید به ظاهر بچه ها دقت کرد. وقتی بستر خوش گذرانی ایجاد کنیم، سبب اتلاف این سرمایه ها هستیم که این موضوع به مجلس ما باز می گردد که باز تراز نیست.
اگر ما بدحجابی را در جامعه شاهد هستیم، به این دلیل است فرد به دنبال رفع یک نیاز خود است. بچه های ما دچار شهوت نیستند، به دنبال رفع نیاز خود هستند. سن ازدواج هم یک نیاز قراردادی نیست که بگوییم حالا از فلان سن ازدواج کنیم، بلکه یک نیاز ذاتی است که در فرد شکل می گیرد. ما این ناهنجاری ها را در کشورهایی که مشکل ازدواج ندارند شاهد نیستیم.
حالا که وارد بحث بد حجابی شدیم، پیرامون این موضوع چه باید کرد؟
به اعتقاد من بحث بدحجابی را می توان با یک برنامه درست ازدواج برطرف کرد. این جلب توجه کردن ها از نیاز افراد ناشی می شود. بنده پسر و یا دختری را دیده ام که به خاطر عشق به طرف مقابل نمازخوان شده است. ما خیلی از کارهایمان از سر نیازهایمان است. شیطان هم از طریق دست گذاشتن بر روی این نیاز است که وارد میدان می شود. نیاز به خانه خوب، به دوست خوب، به محیط زندگی مناسب و غیره چیزی است که بدان توجه نمی کنیم. مثلا ممکن است که خلا در برطرف شدن نیاز عاطفی یک دختر در خانواده سبب شود که در دانشگاه جذب محیط های نامناسب شود.
در کار تربیتی باید در کنار نیاز سنجی، به مراحل هدایت و تربیت توجه کنیم. شیطان ابتدا اجتماعیات فرد را خراب می کند سپس وارد عبادیات و پس از آن وارد اعتقادات می شود؛ بنابراین افرادی که وارد اجتماعات خوب می شوند، به سمت اهداف متعالی هدایت می شوند. برای همین ما ابتدا باید برای بچه های خوب یک بستر و اجتماع نیکو تهیه کنیم. اسلام هم به همین دلیل به اجتماعیات بسیار توجه کرده و برای زنا حکمی مثل سنگسار قرار داده. اسلام دین رهبانیت نیست؛ بلکه دین اجتماعیات است. وقتی اجتماعیات درست می شود، کم کم عبادیات و اعتقادات درست می شود.
تصویر شما از زندگی یک دانشجو تراز چیست؟
انسان فردی است که به برطرف کردن نیازهای طبیعی خود می پردازد. خیلی از نیازهای ما کاذب و مجازی است، مثلا همین شبکه های اجتماعی، واقعا جقدر حضور در آن ها برای ما ضروری است. نوشابه هیچ وقت نیاز حقیقی ما نیست. ما خیلی جا ها نیازهای طبیعی خود را پیدا نکرده ایم، برنامه اسلامی درست، برنامه ای است که به پاسخ گویی درست نیازهای حقیقی انسان می پردازد. نیاز حقیقی ما الان در این برهه واقعا آیا چیزی جز فعالیت علمی است. به نظر من آن سبک زندگی مناسب است که به تمام جنبه هایی زندگی فرد به طور منظم و برنامه ریزی شده می پردازد.
اسلام گفته است روز خود را به سه قسمت تقسیم کنید، بخشی را به استراحت بپردازید، بخشی را به عبادت بپردازید و بخشی دیگر را به کار بپردازید و کار برای دانشجو، تحصیل علم است. عبادت هم فقط نماز و دعا نیست، خدمت به هم اتاقی، خدمت به والدین خود عبادت است، مثلا وقتی من به توالت می روم و می بینم کثیف است، چه اشکالی دارد آن جا را بشوییم؟ حضور خود بچه ها در جمع های دانشگاه، یک عبادت است.
اگر تقسیم بندی کنیم، دانشجو بیش از هشت ساعت نخوابد، هفت ساعت در شب و یک ساعتی هم در میان روز. برنامه هم طوری تنظیم شود که حداقل از هفت تا ده ساعت کار علمی مفید در طول روز داشته باشیم. دقت شود آیا باتوجه به این کلاس هایی که داریم واقعا کار علمی ما مفید است؟ باقی هشت ساعت بعدی هم به کارهای روزمره، تغذیه، دوستان و برنامه هایی که هست بپردازند. مطمئن باشند که با این وضعیت دیگر دانشجویان ما شب امتحانی نمی شوند. در این زمینه هم کسانی که در دانشگاه مسئول هستند، وظیفه بسیار سنگینی دارند که یک عبادت هم هست. اگر کاروان علمی کشور یک قدم پیشرفت کند، تمامی این افراد از جمله نظافتچی آن هم در ثواب آن سهیم است.
در این حرکت علمی عظیم، باید به مانند یک خانواده بزرگ بود که پشتیبان یکدیگر بود. تکرار می کنیم که دانشجویان ما بسیار خوب هستند. شان استاد از معلمی باید به مربی گری ارتقا یابد و همچنین احترام اساتید حفظ شود، متاسفانه گاها دیده شده که این احترامات رعایت نمی شوند.