کد خبر:۴۶۴۸۷۱
گزارش/

دست‌فروشی زیر پوست شهر

اوضاع ناگوار اقتصادی عمده دلیل ترغیب جوانان به دست‌فروشی است؛ امری که موجبات نومیدی ایشان را از پیدا کردن کار مناسب فراهم آورده است. دست‌فروشان اجناس خود را با قیمتی مناسب‌تر به دست مردم می‌رسانند و این مشتری‌ آنان را تا همیشه تضمین می‌کند.

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو _زینب حیدری، خیلی‌ها بعد از یک روز پُرمشغله و درس و دانشگاه یا یک روز پرکار و هیجان در اداره و کارخانه، به سمت منزل روانه می‌شوند. مترو بهترین گزینه برای رسیدن به مقصد است؛ اگرچه جایی برای نشستن نیست، اما خستگی به حدی است که نشستن کفِ قطار هم آن‌ها را راضی می‌کند.

 

سكانس اول: راهروهاي طول و دراز مترو

هنوز درب مترو بسته نشده شروع می‌شود؛ "خانوما! جوراب‌های نانو ۴ جفت ۵ هزار تومان"، "آقایون! کیف پول دست‌دوز مردانه فقط ۱۰ هزار تومان"، "دختر خانومای گل! لوازم آرایشی، رژ، ریمل، خط لب، پد پنکیک، پدکرم مارک فرانسه زیرقیمت بازار، با تستر"، "خانوما! ظرف‌های 6 تایی ماکروفر فقط ۵ هزار تومان"، " لواشک‌های مهمانی، لواشک‌های ترش و خوشمزه با طعم‌های مختلف ۲ هزار تومان"، شال، روسری، ساپورت، تی‌شرت، سارافون و زیرسارافونی و بسیاری اقلام دیگر محصولاتی هستند که تنها در مسیر کوتاه ۱۰ دقیقه‌ای تماشا می‌کنید.

 

 

 

سکانس دوم: پیاده‌روهای شلوغ

خیابان شلوغ و ترافیک پر از ماشین‌ها و آدم‌ها، چند نفر فروشنده بساطی برای خود پهن کرده و با جار زدن دنبال مشتری هستند. مسیر پیاده رو مسدود شده، عده ای هم دور دستفروش در حال قیمت گرفتن و وارسی اجناس هستند. جوراب، لوازم التحریر، عروسک، کفش، تی شرت، کیف و شلوار هم همه وسایلی است که در لوازمشان برای فروش پیدا می‌شود.

 

 

 

سکانس پایانی: برخوردهای سلبی

ورود مأموران شهرداری و فرارِ دست‌فروشان. منظره‌اي كه كرامت انساني را زير سوال مي‌برد. برخوردهاي سلبي كه دستفروش را اگرچه بي گناه است ولي در انظار عمومي همچون مجرمان نمایش خواهد داد.

 

اين همه صحنه هايي است كه بارها با آن مواجه شده و از فرط تكرار نسبت به آن یا بي‌تفاوت شديم يا نوميد از درست شدن اوضاع.

 

کسب درآمد برای امرار معاش از موضوعات مهمی است که انسان‌ها در هرکجای کره خاکی دغدغه‌اش را دارند؛ از این رو تلاش می‌کنند تا بهترین، راحت‌ترین و پُردرآمدترین راه را کشف کرده و در آن قدم بگذارند. در این میان برخی بی تفاوت به موانع و مسائل و حاشیه کار تخته گاز در مسیری پیش می‌روند؛ بی‌اعتنا به اینکه این موضوع تا چه اندازه می‌تواند در روند زندگی دیگران تأثیر داشته باشد.

 

دستفروشي؛ براي همه سنين

دست‌فروشی در گذشته کسب و کار کسانی بود که از بیکاری و نبود بازارکار مناسب بالاجبار به آن روی می‌آوردند، اما این روزها آنقدر زیاد شده که دیگر افراد بدون دغدغه‌ی گرفتن مغازه و اجاره و مالیات، خیلی راحت اجناسی را از راه‌های مختلف ارزان می‌خرند و با هزینه ای بالاتر در بین مردم می‌چرخانند و با تبلیغات چهره به چهره می‌فروشند. پدیده دست‌فروشی در بازار کار این روزها، دیگر محدود به مردان میانسال و پیرمردان نیست، بلکه در معابر، چهارراه‌ها، خطوط مترو زنان و مردان پیر و جوانی را می توان دید که به این حرفه مشغول اند،‌ تا اندازه‌ای که گاهی فراوانی‌شان  روی اعصاب مردم است.

 

 

دست‌فروشان به هیچ قاعده‌ای مقید نیستند، هرکجا راه داشته باشد بساطشان را پهن می‌کنند و جار می‌زنند برای تبلیغ اجناسشان. برایشان هم فرقی ندارد که حضورشان ترافیک ایجاد می‌کند؛ یا نظم و سیما و منظر شهر را به هم می‌زند.

 

اگرچه وفور این پدیده بیانگر تنگنای اقتصادی و اوضاع اسفبار معیشتی است،اما افزایش بیش از پیش آن زنگ خطری است برای مسئولان و متولیان فرهنگ و مدیریت شهری که باید به فکر چاره باشند. برخورد سلبی با این اقدامات قطع به یقین مورد پسند هیچکس نیست و نخواهد توانست جلوی پیشرفت آن را بگیرد؛ اما برقراری و تعریف قانون برای این افراد مسئله ای است که به نظر می‌رسد ضروری است در نظر گرفته شود.

 

فروش اقلام غیر ضرور با تبلیغات و اصرار و القای نیاز کاذب به مشتری اگرچه از ترفندهای تبلیغات و فروش محسوب می‌شود؛ اما آسیب‌هایی که فروش این اقلام عمدتاً بی کیفیت به دنبال دارند به مراتب بیشتر است.

 

شهرهاي بزرگ شاهد بدترين چهره بازار كار

برخی شهروندان معتقدند دست‌فروشان عمدتاً افراد شریفی هستند که برای امرار معاش حلال از ناچاری و اجبار دست به این کار می‌زنند و اگر ما توقع داریم معتاد و مجرم در جامعه نباشد نباید مانع این افراد شویم. این حرف اگرچه منطقی به نظر می‌رسد ولی منطقی‌تر آن است که مسئولان شرایطی را برای امرار معاش این افراد فراهم کنند. راه اندازی کارگاه‌های تولیدی زود بازده و یا در نظر گرفتن مکان و زمانی برای این افراد جهت خرید و فروش، دست‌کم کاری است که می‌توان انجام داد.

 

دست فروشی پدیده ای است که نه تنها اختلال در نظم عمومی جامعه را به همراه دارد، بلکه سبب می‌شود که افراد کار خود را به خیابان و در متن جامعه بیاورند و این موضوع بدترین چهره بازارکار در یک جامعه را نشان می‌دهد. وقتی افراد مجبورند برای کسب سود اندک به این مشاغل کاذب روی بیاورند؛ اگرچه برخی از آنان از این راه درآمدهای گزافی به جیب می‌زنند.

 

استفاده از کودکان و در واقع سوء استفاده از بچه‌ها در قالب دستفروشی، توسعه فعالیت‌های غیرمولد و تکدی‌گری در قالب دستفروشی موضوعاتی است که در رابطه با این فعالیت‌ها می‌تواند مورد توجه قرار گیرد.

 

 

 

کارشناسان بر این باورند که عمده دلیل ترغیب جوانان به دست‌فروشی، پیدا نکردن کار مناسب است و همین امر موجبات نومیدی و دلسردی ایشان را فراهم آورده است. دست‌فروشان اقلام و اجناس خود را با قیمتی مناسب‌تر به دست مردم می‌رسانند و این موضوع مشتری‌ آنان را تا همیشه تضمین می‌کند. اما افرادی که در کار دستفروشی وارد می‌شوند به جهت عدم حمایت‌های اجتماعی و حقوقی بی‌کار محسوب شده، از همین رو می‌طلبد که چتر حمایتی دولت برای برقراری نظم در جامعه شامل دست‌فروشان شود و با ایجاد بازارچه‌های دائمی و با افزایش نظارت شرایط کاری هرچند محدود و کم را برای این دست افراد فراهم کند تا نظم در سیما و منظر شهری برقرار شود، مردم از این سردرگمی و ترافیک‌های اعصاب خُردکن رها شوند و دست فروشان با فروش اقلام خود امورات خود را بگذرانند.
 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار