گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ در این متن به نحوه غصب افکار انقلابی یک جنبش دانشجویی توسط رادیکال های ضد نظام و چگونگی افول یک تشکل از اوج عدالت طلبی و آزاداندیشی به ذلت وابستگی و بردگی سیاسی پرداخته می شود. گروهی تحت عنوان تشکل دانشجویی، امروزه راهکارهای غرب را برای پروژه نفوذ در دانشگاه ها اجرا می کند.
حادثه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به عنوان یك روز «مقاومت تاریخی» در تاریخ دانشگاه تهران و در تاریخ کل کشور به ثبت رسید. مقاومتی که در اعتراض به پروژه نفوذ پس از کودتای ۲۸ مردادآمریکاییها در دانشگاه تهران انجام گرفت. از آن پس همه ساله، دانشگاههای ایران مراسمی به یاد شهیدان آن روز بر پا كردند، تا آنکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی روز ۱۶ آذر به عنوان «روز دانشجو» در تاریخ ایران گنجانده شد.
این متن برگرفته از اسناد تاریخی موجود در کتبی همچون جریان شناسی سیاسی جمهوری اسلامی ایران و... میباشد که به گوشه ای از بررسی تاریخی مواردی از جنبشهای دانشجویی پرداخته که نه تنها ادامه دهنده راه ضد استبدادی شهدای دانشجوی ۱۶ آذر نبودند بلکه خود به نوعی با اقدامات فرهنگی و سیاسی خود زمینه را برای نفوذ نظام لیبرال سکولار غرب را در ایران فراهم کردند. امید است روایت تاریخ، بتواند از اقداماتی که با موج سواری رسانهای و احساسی گروههای خاص وابسته به جریانات رادیکال که تحت لوای آزادی و با دایه داری اقتدار ملت و شرف و عزت ایران درحال انجام است پرده بردارد.
از قبل از انقلاب تا همین امروز شاهد تحرک و پویایی جریانات مختلف سیاسی و فرهنگی در کشور هستیم که با توجه به قوانین موجود به فعالیت در دانشگاهها میپردازند. بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی و انجمن اسلامی از جمله این تشکل ها میباشند. قدیمی ترین تشکل موجود در دانشگاه ها تشکل انجمن اسلامی میباشد. تشکلی که به نوعی می توان گفت برمبنای تفکرات اصیل اسلامی و ضد استبدادی در دهه بیست شکل میگیرد.
در دهه سی به دلیل اختناق موجود از فعالیتها سیاسی و مذهبی این انجمن کاسته شد و در دهه چهل شکل گیری نهضت امام خمینی (ره) بر تشدید و تعمیق فعالیت های دانشجویان انقلابی آن دوران افزود. با توجه به تاکیدات حضرت امام مبنی بر اتحاد انجمنهای اسلامی در سراسر دانشگاهها دفتری موسوم به دفتر تحکیم وحدت شکل گرفت عمده راهبرد این دفتر دو مورد بود: سازماندهی نیروهای انقلابی دانشجویان در سراسر کشور و مقابله با گروههای التقاطی و انحرافی و ضد دین و نظام در دانشگاهها و جامعه.
اما در اوایل انقلاب فعالیت های دفتر تحکیم وحدت محدود به محیط دانشگاهی نبود. این طیف از دانشجویان انقلابی در سالهای اول انقلاب فعالیتهایی از جمله در عرصه سیاسی و مقابله با گروههای ضد انقلاب و یا حضور درجبهه های دفاع مقدس و حضور در مسئولیتهای نهادهای مختلف بود.
اساسنامه این دفتر شامل هشت بند میباشد که مهمترین آن تعهد به ولایت فقیه و قبول داشتن قوانین جمهوری اسلامی ایران برای رهبران این دفتر میباشد. اما دوران فعالیت این گروه را می توان به شرح زیر بیان کرد:
دوره اول: سال های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ (فوت حضرت امام(ره))
در این دوره بیشتر اقدامات و مواضع دفتر در جهت امام (ره) بود و در این راستا ،به عنوان تنها تشکل دانشجویی،در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نقش به سزایی را داشت.
از دیگر اقدامات این دفتر درست هنگامی که بیت آقای منتظری (به عنوان هدایتگر اصلی جریان جناح چپ) محل رفت و آمد نه چندان علنی بازرگان و عوامل نهضت آزادی شده بود ،دفتر تحکیم در نامه ای به نمایندگان نسبت به روی کار آمدن بازرگان و نهضت آزادی هشدار میدهد و آن را به عنوان زمینه بازگشت آمریکا و وارد شدن خسارت به انقلاب اسلامی هشدار میدهد.
دوره دوم: سال های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲
شروع واکنشها نسبت به تشکلهای موازی ،مخالفت با دولت و دفاع از جناح چپ و آقای منتظری از مهمترین فعالیت های این دفتر بود.
در سال های پس از رحلت امام این تشکل دانشجویی که لیبرالیسم را خطرناکترین دشمن آزادی می دانست و لیبرالیسمی ها را که «عناصر انقلابی را به دامن خود می غلتاند»، به برخورد قهری تهدید میکرد و تاکید داشت که «اشتباه خواهد بود اگر آزادی را بعنوان یک مفهوم مطلق و واحد جهانی بحث کنیم، بلکه آزادی های را باید در مکتب جست و جو کنیم» به یکباره و پس از هدایتگری طیف جناح موسوم به «حلقه کیان» و مرکز پژوهشهای استراتژیک ریاست جمهوری به لیبرالیسم تمایل پیدا کرد.آغاز انحراف این گروه دانشجویی به نوعی از این زمان به بعد کلید میخورد.به قول «حجتی» (از اعضای دفتر تحکیم وحدت در دهه هفتاد) در تفکرات این طیف «عدالت خواهی» جای خود را به «آزادی» میدهد.
دوره سوم: سال های ۱۳۷۲تا ۱۳۷۶
دوران عدم موفقیت جناح چپ در انتخابات، دوران رکود این جمعیت را فراهم میکند. از دیگر اتفاقات مهم این دوران کم رنگ شدن حمایت از ولایت فقیه و انتقادات تند و صریح به هاشمی رفسنجانی میباشد. در این دوران همچنین کسانی چون فاضل عبیات و فاطمه حقیقت جو (از اعضای نزدیک به سازمان مجاهدین خلق) به این گروه اضافه شدند. شاید این دوران آغازی برای استفاده ابزاری از این گروه به واسطه سیاسیون وابسته بود. حضور ابراهیم یزدی در سال ۱۳۶۷ در بین تشکل انجمن اسلامی دانشگاه امیر کبیر که یک اتفاق غیر منتظره برای همگان بود در حقیقت پرده ای از پیوندی بین این تشکل و تفکرات رادیکال برداشت.
سیر استحاله عدول از مواضع اصولی و آرمانهای انقلاب در دفتر تحکیم از سال ۷۶ به بعد
در دوره ۷۶ تا ۸۰ دفتر تحکیم در این دوران نقش ستاد دانشجویی مجموعه ای از گروههای را برعهده داشت که نام«اصلاح طلب» بر آن نهاده شد.
باید گفت دوران اصلاح طلبان در سه حوزه اقدام به فعالیت جهت گسترش افکار خود داشت: اتاق های فکر، مطبوعات و دانشگاه ها
تفکرات غربی که برگرفته از دو طیف عمده به نامهای حلقه ی کیان به رهبری عبدالکریم سروش و حلقه سلام به رهبری موسوی خویینی ها بود.
سیر استحاله را میتوان به ۱۲ بند خلاصه کرد:
۱.گسترش ارتباط با نهضت آزادی و تغییر شعارها از عدالت خواهی به آزادی
۲.تغییر موضع در مقابل ولایت فقیه و حکومت دینی و تاثیر پذیری از حلقه کیان و اندیشه های سکولاریستی و لیبرالیستی
۳.تغییر روح برگزاری مراسم ۱۳ آبان و نکوهش اقدام انقلابی تسخیر لانه جاسوسی و ممنوعیت آتش زدن پرچم آمریکا در سالهای ۷۷ و ۷۸
۴. قبح شکنی و انجام مصاحبه های مکرر با رسانه های معاند مانند علی افشاری، ابراهیم شیخ، اکبر عطری و... از سال ۷۷
۵.آغاز تهاجم علیه پایه های نظام جمهوری اسلامی سپاه، قوه قضاییه، شورای نگهبان و قانون اساسی و...
۶.توهین آشکار به ارزشهااز طریق ایجاد فضای آزاد برای همه مانند بیانیه انجمن اسلامی خواجه نصیر در ۲۲ بهمن که بخشی از آن : «طبقه روحانیت با شعارهای اسلام فقاهتی و حاکمیت فقهها و گنجاندن ایده ولایت فقیه در متن قانون باعث سنت زدگی و فقه زدگی آخرین انقلاب قرن بیستم است«.
۷.موضع گیری های افراطی پس از فتنه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و اعلام خبر دروغ مبنی بر کشته شدن دانشجویان در کوی دانشگاه و یکصدا شدن با رسانه های غربی برای دامن زدن به فتنه ۷۸
۸. غالب شدن طیف به اصطلاح مدرن دفتر تحکیم بر طیف اصولگرا و ارزشی این دفتر در معرفی نامزدهای مجلس ششم(۷۸) و قرارگرفتن افرادی همچون فاطمه حقیقت جو، عزت ا... سحابی،موسوی خویینیها و علی تاجرنیا و...
۹. برپایی تجمعات در واکنش به رای دادگاه عبدا... نوری با لیدری افرادی چون الیاس حضرتی و میثم سعیدی
۱۰.حضور و سخنرانی علی افشاری عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم در کنفرانس مبتذل و ضد نظام برلین که با حضور جمعی از ضد انقلابیون و با هدف حمایت از تشکلهای افراطی ضد نظام به کمک بنیاد هرانیش و نیز گروه به اصطلاح روشنفکران و اصلاحطلبان داخلی!!برگزار گردید که بخشی از این کنفراس مسایل غیر اخلاقی اتفاق افتاد.
۱۱.اعتراض به خروج طرح اصلاح قانون مطبوعات که با حکم حکومتی رهبری از دستور کار خارج گردید. این طرح که از سوی اعضای اصلاحطلب مجلس ششم در حمایت از روزنامه هایی که به ارزش های اسلامی میتازیدن به صحن مجلس آورده شد.
۱۲.هماهنگی و همکاری با فتنه گران و آشوبطلبان پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸
انشعابات دفتر تحکیم وحدت:
پس از فاصله گرفتن این دفتر از آرمانهای شکل گیری آن، این دفتر به سه گروه: انجمن اسلامی مستقل در ۸ آبان ۷۸، طیف شیراز دفتر تحکیم وحدت در سال ۸۰ و طیف علامه انجمن اسلامی در سال ۸۱ تقسیم شد.
طیف علامه که بارکش تفکرات لیبرال سکولار سابق حلقه کیان و نهضت آزادی است و بارها و بارها از سوی دبیر خانه هیات مرکزی نظارت بر تشکلها به دلیل بی قانونی توبیخ گردید و بعد از فتنه ۸۸ به دلیل نقش در ایجاد فضای آشوبطلبی و به دور از گفتمان در دانشگاهها و خسارات مالی و ... در دانشگاهها از سوی نهادهای ذیربط تعطیل شد.
البته گفتنی است این گروه با وجود کارنامه ی تاریخی پر نشیب خود و صدمات جبران ناپذیری که بعد از فتنه ۷۸ و ۸۸ به نظام وارد نمود، مجددا کار خود را بعضا با همان نام انجمن اسلامی و یا با اسامی چون انجمن فرهنگ و سیاست و... در دوره ریاست جمهوری یازدهم دوباره مشغول به کار گردید.
به طور خلاصه باید گفت:
پس از دوم خرداد ۷۶، داعیه داران دموکراسی و مدعیان حقوق بشر و آزادی سیاسی که به علت غربگرایی به دنبال نهادینه کردن تئوری انقلاب مخملی بودند، با فرصت طلبی به استفاده ابزاری از دانشجویان روی آوردن که با ساده لوحی و تندروی های اعضای دفتر تحکیم وحدت، دانشجویان زیادی را به پیاده نظام دشمن تبدیل کردند. در سرسپردگی این گروه باید گفت دو عضو سابق دفترتحکیم وحدت در زمستان ۸۴ در عوض پناهندگی شیطان بزرگ در سنای آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران سخنرانی کردند.
متاسفانه بعد آغاز به کار دوباره این گروهها در دوران دولت تدبیر و امید در جایی که امید به بازگشتشان به مسیر اصیل انقلاب بود شاهدیم که باز هم به دنبال به حاشیه بردن محیط علمی دانشگاه ها و سیاسی کاری های گسترده برای براورده کردن مطامع سیاسی رادیکالهای ضدنظام میباشد.
امیدوارم همه آنهایی که زیر یوغ بردگی تفکرات سکولار لیبرالیسمی و امپریالیستی هستند، روزی به این نکته پی ببرند که هیچ اربابی شایستگی این بردگی را ندارد و بندگی باید کرد در محضر ذات کریمش...
*** تذکر آنکه مطالب مربوط به دفتر تحکیم وحدت مربوط به سالهای ماقبل ۸۸ میباشد .
*هادی جویباری مقدم؛ مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه کاشان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.