به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از یزد، تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد در پی حوادث اخیر حضور موسوی لاری در مراسم تشکل توسعه و اعتدال در دانشگاه یزد و شکستن پای دبیر این تشکل، بیانیه ای را صادر کرد؛ که متن ان به شرح زیر است:
تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد تشکلی مستقل، ولایت مدار و انقلابی بوده و همواره در مقاطع حساس تاریخ، صریح، قاطعانه و انقلابی به تکلیف خود عمل کرده است. اکنون که باری دیگر با برنامه 30 آذر، فضای عمومی دانشگاه که می بایست بستر مناسبی برای رشد علمی، معرفتی و معنوی باشد، به لطف بی خردی مسئولین دانشگاه، به باشگاهی سیاسی مبدل شده است، تشکل جامعه اسلامی دانشجویان بر خود لازم می بیند تا در راستای بازگشت آرامش به فضا و روشن سازی واقعیت در میان هجمه عظیم شبهات و تهمت های ناروای مغرضین، نکاتی را با دانشجویان فرهیخته دانشگاه یزد و عموم مردم بصیر دارالعباده یزد در میان بگذارد. به امید اینکه حقیقت بر همگان آشکار شود.
1- از آنجایی که فتنه عظیم سال 88 همواره یکی از خطوط قرمز اصلی و آشکار ملت ایران و به تبع آن جریان روشنگر دانشجویی می باشد و جنبش بیدار دانشجویی بنا بر رسالت مقدس خود دائما هوشیار است تا مبادا پای باغیان بر نظام به محیط مقدس دانشگاه باز شود و دانشگاه جولانگاه اینگونه افراد سیاست زده ی مغرض شود، تشکل های انقلابی در نامه ای رسمی و در چارچوب قانون، دلسوزانه این خطوط قرمز را به اعضای محترم هیئت نظارت دانشگاه یادآور شدند و اعلام کردند که نفس حضور فتنه گران در دانشگاه ممنوع بوده و اینگونه برنامه ها ناقض سیاست آرام بودن فضای سیاسی دانشگاه است که ریاست محترم دانشگاه بر آن تاکید داشتند.
اما علیرغم تذکر های مکرر و اقناع مسئولین دانشگاه در رابطه با ضرورت جلوگیری از ورود چنین اشخاصی، ریاست دانشگاه لجوجانه و با تأثیر گیری احتمالی از کانون های قدرت خارج از دانشگاه بر برگزاری این مراسم پافشاری کردند. تشکل جامعه اسلامی دانشجویان با حفظ حریت خود، قاطعانه تذکرات خود را در چارچوب قانون بیان می کند و هیچ نیازی به پخش شب نامه های غیر قانونی ندارد. چرا که اولا با اصل این عمل به عنوان امری غیر قانونی و غیر اخلاقی مخالف است و ثانیا در شرایطی که می تواند نظر خود را به صورت منطقی و معقول به دیگران منتقل کند هیچ نیازی به چنین اعمال غیر قانونی ندارد.
2- تضارب آراء و اختلاف نظر در زمینه های مختلف از اقتضائات طبیعی و جدایی ناپذیر محیط دانشجویی است و همین ویژگی است که باعث پویایی فزاینده محیط دانشجویی و رشد مستمر آن می شود. لذا باید کوشید تا در چارچوبی منطقی و قانونی، جریان های مختلف فکری نظرات و دیدگاه های خود را بیان کنند و به نقد نظرات یکدیگر بپردازند. چرا که تنها در این صورت است که حق نمایان می گردد و عمق بینش دانشجو افزایش می یابد. تشکل جامعه اسلامی ضمن حمایت از مواضع بیانیه تشکل بسیج دانشجویی و نامه سرگشاده تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد در رابطه با محکوم کردن عوامل التهاب آفرین، تأکید می کند که لازم است با عوامل التهاب آفرین و تنش زا در آن شب مذکور، فارغ از جناح بندی سیاسی آنها، به جد برخورد شود.
3- از آنجایی که اقتضای منطقی و اخلاقی اینگونه جلسات شنیدن نقطه نظرات طرف مقابل در قالب تریبون و سؤالات کتبی می باشد، لذا مسئولین برگزاری مراسم به عنوان مدعیان آزادی بیان باید پاسخگو باشند که اولا چرا علیرغم وعده های دروغی که قبل و حین جلسه داده اند مبنی بر اینکه تریبون به چند نفر داده می شود، این عمل را اجرا نکردند؟ ثانیا به چه دلیلی سؤالات تا این حد فیلتر می شدند تا هم سطح سؤالات به شدت ضعیف شود و هم موجب اعتراض حضار شود؟
ثالثا در شرایطی که زمان زیادی تا انتهای جلسه مانده بود و هنوز حتی به یک نفر هم تربیون داده نشده بود، سخنران وسط بحث خود، ناگهانی و بدون در نظر گرفتن احترام و شأن دانشجو جلسه را ترک کرد؟ رابعا در کدام جلسه تا این حد فضا امنیتی بوده که حتی بعد از اتمام سخنرانی نیز نگذراند افراد سؤال خود را از استاد مدعو بپرسند و با جمعیت اینگونه برخورد شود و درب سالن به زور بر روی آنها بسته شود و دانشجو را مضروب کنند و به او فحاشی کنند و کتکش بزنند؟ در حالیکه دانشجویان چندین بار اعلام کردند که ما تنها می خواهیم سؤال خود را بپرسیم و جوابش را بشنویم.
لذا آنچه واضح است این است که عامل اصلی این التهاب ها خود مسئولین تشکل تازه تاسیس و حامی دولت توسعه و اعتدال و سخنران مدعو هستند، این در حالی است که انگشت اتهام را به سوی دیگران گرفته اند. البته که عده ی قلیلی که از دانشگاه های دیگر هم بودند در جلسه حرکات ناپسندی انجام دادند که ما نیز همچون سایرین با اینگونه حرکات غیر اخلاقی مخالفیم، اما لازم است این عده ی قلیل را از قاطبه دانشجویان انقلابی دانشگاه یزد مستثنی بدانیم.
4- والله قسم اگر به فرزندان خمینی کبیر و خامنه ای رشید لقب تندرو و افراطی نمی دادند به حقانیت خود شک می کردیم. چرا که ما فرزندان همان امامی هستیم که او را به تندروی متهم می کردند. به راستی جا دارد که هوچیگران روشن فکر و مدعیان آزادی بیان به اسلاف خود نگاه کنند و با خود تفکر کنند که چرا خروجی چنین گروه هایی بجای اینکه در بدنه نظام به اسلام خدمت کنند، سر از شبکه های ضد انقلاب و اتاق فکر معاندین در می آورند؟ باید امثال این روشن فکران ماسک آلزایمر اختیاری خود را کنار بگذارند و دولت قبل را به یاد آورند که عکس رئیس جمهور وقت در حضور ایشان به آتش کشیده شد و آن افراد حتی به کمیته انضباطی هم احضار نشدند.
اکنون ما را چه شده که با این فضای آزادی بیان برای یک سؤال مختصر با کتک و فحش نیروهای امنیتی مواجه شویم؟ هم پیاده نظام های سطح دانشگاه و هم اربابان روشن فکر شان بدانند که قطعا تاریخ دیگر تکرار نخواهد شد و دیگر نخواهیم گذاشت جریان براندازی سطح انقلاب همچون 78 در کف دانشگاه جولان دهند.
5- باید با تأسف عرض کرد که با این نحوه مدیریت دانشگاه ما قید پیشرفت علمی و قرار گرفتن در جمع ده دانشگاه برتر را زده ایم و عطایش را به لقایش بخشیده ایم و دیگر انتظاری نداریم که میدان برای تشکل های انقلابی باز گردد و از هجمه عظیم فشارها بر روی آنان کاسته شود. لذا در شرایط فعلی مطالبه ی ما از مسئولین دانشگاه و استانداری این است که حال که نتوانسته اید آنها را محقق کنید لااقل امنیت جانی دانشجو را حفظ کنید. جا دارد از رئیس جمهور انتقاد پذیر پرسید شما که معتقدید دوران تریبون های یک طرفه گذشته است، اکنون پاسخ دهید که چرا باید برای یک سؤال دو دقیقه ای از سخنران مدعوی که از شما حمایت می کند، مضروب و فحش و کتک خورده توسط نیروهای امنیتی از سالن بیرون شویم؟ این بود آن فضای امن غیر امنیتی که 16 آذر از آن حرف می زدید؟
6- در پایان همچنان بارقه های امیدی هر چند کم سو وجود دارد که مسئولین دانشگاه با تغییر رویکرد خود و با عبرت گیری از این اتفاقات پر هزینه، تدابیری متقن و همه جانبه را برای برخورد با مسببان این مراسم بیندیشند. و با مدیریتی سنجیده فضای پیش روی دانشگاه را به گونه ای رقم بزند تا همه ی جریان های قانونی در کمال آرامش و صمیمیت به تبیین دیدگاه های خود بپردازند و فضای دانشگاه را به سمت رشد و تعالی رهنمون شوند.