آخرین اخبار:
کد خبر:۴۷۴۶۶۴
گزارش؛

ناتو به دنبال بالکانیزه کردن سوریه

بالکانیزه کردن غرب آسیا و تحزیه کشورهای منطقه با الگوبرداری از تجزیه یوگسلاوی سابق، راهبردی است که از چند سال پیش در دستورکار غرب قرار گرفته است. 

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو - پریسا زارعی، در شرايطي که بخش عمده محافل سياسي به ابعاد سياسي و پيامدهاي امنيتي بحران سوريه توجه دارند، تداوم کشتارها در سوريه، مرگ هزاران تن از افراد غيرنظامي، بي‌خانماني و مهاجرت حجم قابل‌توجهي از جمعيت اين کشور و اسکان و پذيرش آن‌ها در شرايط نامناسب انساني در ترکیه و برخي کشورهاي اروپايي، همگي حکايت از وقوع و تداوم بحران انساني گسترده و جدي در سوريه دارد که در تاريخ معاصر جهان کم‌نظير است.

 

اين مسائل در کنار تشديد بي‌ثباتي و جنگ داخلي در سوريه، تشديد تخاصمات منطقه‌اي ميان برخي بازيگران و احتمال تسري پيامدهاي بحران به ديگر مناطق به‌واسطه نفوذ عناصر تروريستي و يا سيل مهاجرت نظير آنچه در فرانسه شاهد بوده‌ايم، همگي باعث افزايش نگاه‌ها به يافتن راه‌حلي براي خاتمه دادن به بحران در سوريه شده‌اند؛ اما به دلايلي مانند پيچيدگي بحران در سوريه و منافع متفاوت بازيگران دخيل در آن و البته سياست غير سازنده برخي بازيگران، رويکردهاي متفاوتي نسبت به راه‌حل بحران سوريه مطرح شده که منجر به شکست تلاش‌ها تا دوره کنوني گشته است.

 

بالکانیزه کردن غرب آسیا و تحزیه کشورهای منطقه با الگوبرداری از تجزیه یوگسلاوی سابق، راهبردی است که از چند سال پیش در دستورکار غرب قرار گرفته است. روزنامه رای الیوم در تحلیلی از عبدالباری عطوان نوشت: «اگر بخواهیم به حقیقت طرح غرب برای منطقه دست یابیم، اظهارات و مواضع پیمان‌ آتلانتیک شمالی که بازوی نظامی آمریکا و اروپا به شمار می‌آید، مهمترین منبع در این زمینه است؛ چون ناتو مهمترین مکان در تعیین استراتژی‌های نظامی و تحمیل آن از موضع قدرت محسوب می شود." چندی پیش «آندرس فوگ راسمون» دبیر کل سابق ناتو که رهبری مداخله نظامی در لیبی را بر عهده گرفته و بر حملات هوایی نظامی در عراق نیز اشراف داشت، سخنانی را در نشست افتتاحیه کنفرانس تحت عنوان "امنیت در خاورمیانه: بازیگران، چالش‌ ها و راه‌حل‌ ها" مطرح کرد. این کنفرانس در دانشگاه «حسن قلیونچی» در شهر «غازی عنتب» در مرز ترکیه با سوریه برگزار شد.

 

راسموسن درباره چگونگی راه حل سوریه گفت: "باید سوریه بر اساس تقسیم‌ بندی‌های قومی و دینی و از طریق راضی کردن بشار اسد به ترک قدرت و همانند رویدادها در بوسنی تقسیم شود."

 

نقشه‌ی منتشر شده توسط آمریکا از خاورمیانه‌ی مطلوب این کشور

 

این روزنامه در ادامه نوشت: «بوسنی بین سال‌های 1992 و 1995 شاهد جنگ داخلی میان صرب‌ ها و مسلمانان بود که سازمان‌های اطلاعات آمریکا نقش بزرگی در شعله‌ ور کردن آن و همچنین پایان آن و اعزام مجاهدین عرب با حمایت‌های عربستان و کشورهای حوزه خلیج (فارس) برای کمک رساندن به مسلمانان در مقابل جنایت‌ های صرب‌ ها بوده که طی آن هزاران نفر کشته شدند که مهمترین کشتارها فاجعه "سربرنیتسا" بوده است.»

 

مبارزان در حال دفاع از عقاید و دین خود و پیروز کردن برادرانشان بودند اما هرگز از نقش آمریکا و غرب در شعله ور کردن این جنگ در بالکان با هدف تقسیم و فروپاشی امپراطوری شوروی و اتحاد یوگسلاوی که مهمترین پشتیبان شوروی بود، مطلع نبودند اما دولت‌ هایشان به خوبی از جزئیات این طرح مطلع بوده و با تمام وجود در راستای پیروزی این طرح گام برمی‌داشتند همانطور که این رویداد در افغانستان نیز اتفاق افتاد. بعد از این قضیه، آمریکا کنفرانس صلحی را در شهر دایتون آمریکا در نوامبر 1995 برگزار کرد و طی آن توافقنامه تقسیم بوسی و هرزگوین به دو کشور حاصل شد. که عبارت بودند از دولت فدرالی بوسنی و هرزگوین که مسلمانان بر آن حکومت می‌کردند و دولت جمهوری صربستان بود که تحت حاکمیت صرب‌ ها قرار داشت و نیروهای حافظ صلح نیز در منطقه مستقر بودند.

 

این روزنامه در ادامه می‌افزاید: «راسمون اجرای این توافقنامه مذکور با کمی تغییر در سوریه را همانطور که در بوسنی روی داد تایید می‌ کند. اما در سخنان خود نگفت که بر اساس راه حلی که پیشنهاد می‌دهد سوریه به چند کشور تقسیم می‌ شود. آیا سوریه به سه کشور علوی، سنی و دروزی تقسیم می‌شود یا آنکه به علاوه آن کشور چهارمی که برای کردها در شمال باشد، ایجاد می‌شود. همچنین سرنوشت گروهک داعش در این تقسیم بندی چه خواهد می‌شود؟ آیا داعش بعدها به رسمیت شناخته خواهد شد؛ همانطور که واشنگتن به حکومت طالبان اذعان کرده و سفارت‌ های آن در ابوظبی، ریاض و اسلام آباد افتتاح شده است؟»

 

 

کارشناسان مسائل استراتژیک بر این باورند جزئیات جنگ بوسنی در دهه نود که شامل مداخله جنگنده‌های آمریکایی و بمباران صربستان و تقسیم این کشور و ایجاد چندین کشور از جمله بوسنی، صربستان و کرواسی بوده هم اکنون در سوریه در حال تکرار است. برخی نیز بر این باورند در صورتی که طرح مذکور به پیروزی برسد بر دیگر کشورهای عربی از جمله عراق و پس از آن مصر و در نهایت عربستان سعودی تطبیق خواهد یافت.

 

اما آغاز و گسترش بحران در سوریه کاملاً با بحران بوسنی متفاوت بوده است. برخلاف جنگ بوسنی، مسائل نژادی، تقابلات تاریخی و مسائل سرزمینی منجر به وقوع بحران در سوریه نشده‌ بلکه عوامل سیاسی زمینه‌ساز شکل‌گیری جدی‌ترین بحران جهانی کنونی در سوریه شده‌اند. با وقوع تحولات در منطقه در سال 2011، برخی شهرهای مهم سوریه شاهد وقوع برخی ناآرامی‌ها و اعتراضات شد که دولت سوریه نیز به سرکوب آن‌ها پرداخت که بعضاً به شکل نامناسب صورت گرفت؛ اما آنچه زمینه‌ساز وقوع بحران در سوریه شد، به سوءاستفاده برخی بازیگران منطقه‌ای (ترکیه، عربستان، قطر و چند کشور دیگر) از ناآرامی‌ها در سوریه و تلاش آن‌ها برای تحریک بی‌ثباتی در این کشور برمی‌گردد.

 

اما از سویی دیگر به اعتقاد برخی کارشناسان در هر دو بحران سوریه و جنگ بوسنی، بازیگرانی در سه سطح و لایه داخلی، منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای یا بین‌المللی حضور دارند و جزو کنشگران فعال و تأثیرگذار در برهه‌هایی از این بحران‌ها بوده‌اند. در شرایطی که در بحران بوسنی سه گروه بازیگران داخلی ازجمله صرب‌ها، کروات‌ها و مسلمانان حضورداشته و در کنار آن‌ها، بازیگران منطقه‌ای نظیر کشورهای اروپایی، ایران و ترکیه و همچنین امریکا، روسیه، ناتو و شورای امنیت (به‌صورت منفعلانه) در سطح بین‌الملل به ایفای نقش پرداخته‌اند، در بحران کنونی در سوریه نیز وضعیت نسبتاً مشابهی شاهد هستیم؛ زیرا باوجود درگیری گروه‌های تروریستی و مخالف با دولت مرکزی سوریه، شاهد تأثیرگذاری و نقش-آفرینی مثبت و منفی بازیگران منطقه‌ای ازجمله ایران، ترکیه، عربستان، قطر و ... در سطح منطقه‌ای و ایفای نقش روسیه و امریکا به‌عنوان کنشگران و قدرت‌های جهانی هستیم.

 

دبیرکل ناتو در راستای سیاست بالکانیزه‌سازی غرب آسیا که از سوریه کلید خورده است، ضمن آنکه سعی می‌کند تا برنامه‌های کشورهای عضور این پیمان برای تجزیه‌ی سوریه را پنهان کند می‌گوید: "ما باید فرصت‌های آزاد و عادلانه‌ای ایجاد کنیم. من ترجیح می‌دهم که سوریه کشوری واحد باقی بماند نه اینکه تجزیه شود."

 

وی اما در ادامه به هدف سخنان خود را که همان تمرکززادیی و تجزیه است؛ اینگونه اشاره می‌کند: "اقلیت‌ علویان در سوریه به اکثریت سنی مذهب حکومت می‌کند که آن درست نیست. ... ما اگر نگاهی به مدل بوسنی بیندازیم می‌بینیم که اکنون دست کم جنگی وجود ندارد. ما باید از سوریه و عراق با استفاده از توازن قدرت حمایت کنیم اما باید روی تمرکززدایی قدرت نیز کار شود."

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار