گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو _محمد آزادی، جهان غرق آشوب بود؛ این احتمالاً بهترین توصیفی است که میتوان از اوضاع زمین در سال گذشتهی میلادی ارائه کرد. از شاخ آفریقا تا دو سوی آتلانتیک، آسمان همه جا مثل غرب آسیا خونرنگ بود. سطح تنشها دوباره به اندازهی واپسین روزهای جنگ سرد بالا رفت، روزانه آدمهای بسیاری در گوشه-کنار به خاک و خون افتاده و یا از خانه و کاشانه آواره شدند؛ ۲۰۱۵ هم تمام شد! در سالی که گذشت زندگی برای مردم سختتر از همیشه بود.
در سالی که گذشت، آشفتگی در میان اعراب عمیقتر شد، داعش سرزمینهای آنان را از عراق تا سوریه تکه-تکه کرد، درست مثل پیکرهای مجاهدین قهرمانشان، مثل قلب مادران و دختران جوانی که گرفتار بیشرمی این جماعت عقلرمیده میشدند. خانههای بیشتری روی سر اهالی باریکهی غزه هوار شد و کودکان بیشتری قربانی آدمکُشهای صهیونیست شدند.
سرزمین فراعنه با شیب تندتری به تاریکی توتالیته و میلیتاریسم خزید، هرج و مرج در لیبی بیداد کرد و یمن؛ سرزمین سبا به جرم آزادی لگدکوب شد. فقر و فلاکت از شانههای نحیف کودکان افریقایی بالا رفت؛ مثل همیشه، نفت خیلیها را هم به جان هم انداخت تا سودان جنوبی متولد شد. گفتگوهای صلح در جمهوری دموکراتیک کنگو با شکست مواجه شد تا بازهم این تیر و تفنگ باشد که در میان سیهچردگان بیچاره حکم میکند. ابولا غرب افریقا را درنوردید و خیلیها را به کام مرگ فرستاد. تروریستها در نیجریه تُرکتازی میکردند و در روزهایی که بوکوحرام به جان مردم افتاده بود، زکزاکی، شیخ افریقا توسط ارتش به اسارت رفت.
کریمه به روسیه بازگشت و آتش جنگ دوباره به جان اروپا افتاد، این بار از شرق اوکراین. اردوغان در سودای احیای عثمانی با نوادگان تزار درافتاد، جنگندهی روس را ساقط کرد؛ ترکیه برای ناتو حسابی دردسرساز بود! داعش به پدرخواندههای غربی خود نیز رحم نکرد و در پاریس آتشبازی راه انداخت. وحشت و اضطراب آسمان اروپا را سیاه کرد. بیشتر از ۳۰۰ عملیات مسلحانه در ایالات متحده صورت گرفت، یعنی تقریباً روزی یک ترور! پارسال غرب همچنان وحشی ماند!
فلسطین؛ تنهای تنهای تنها ...
قدس زیر چکمههای دژخیمان صهیونیست لگدمال شد، تا خشم و نفرت مسلمانان جهان را برانگیزد. بچههای فلسطین در واکنش به هتک حرمت مسجد الاقصی قیام کردند، خیلیها تظاهرات انقلابی ساکنان کرانه باختری را انتفاضه سوم نامیدند. غارت و کشتار مسلمانان ادامه داشت و غاصبان سرزمین قدس بی اعتنا به ترتیبات بینالمللی بر حجم و سرعت شهرکسازی در اراضی اشغالی افزودند. فلسطین سال گذشته هم تنها بود، تنهایِ تنهایِ تنها!
داعش؛ گرگ بی دندان!
«رمادی» احتمالاً بزرگترین فتح آنها در سال گذشته بود، فتحی که چندان دوام نداشت و در اواخر سال در عملیات هماهنگ نیروهای مردمی و ارتش عراق بازپس گرفته شد. آنها در سوریه حتی از این هم ضعیفتر بودند؛ پالمیرا تمام بُرد درخشانی بود که در شام داشتند؛ شهرکی کوچک، تنها در سینهی صحرا که از لحاظ نبود امکانات دفاعی، راحت الحلقوم بود. از طرفی آثار تاریخی ارزشمندی که از هزارهها پیش در آن به یادگار مانده بود، میتوانست حسابی تمرکز رسانهها و البته ارتش سوریه را به خود جلب کند. با این همه داعشیها همان راحت الحلقوم را هم ساده از کف دادند تا ضعف فرماندهی و ناتوانی عملیاتیشان بیشتر از همیشه به چشم بیاید. انتخابات ماه آوریل و برگزیده شدن حیدرالعبادی به عنوان نخستوزیر تازهی عراق، روح دوباره ای را به قوای مسلح و مجاهدین عراقی در جنگ با تروریستها بود. در سوریه هم بشار اسد همچنان در قامت یک جنگآور نامی به جنگ داعش مشغول بود، اگرچه تلاشهای فراگیر ائتلاف غربی-عربی روی برکناری وی از ریاست جمهوری متمرکز شده بود. ورود روسیه اما به میدان جنگ با داعش، همان پارامتر پیشبینی نشده ای بود که معادلات میدان را به سود جبههی مقاومت تغییر داد. حملات هوایی روسها در واپسین روزهای سال ۲۰۱۵ میلادی به خوبی توانست لجستیک تروریستها را مختل کرده و جلوی قاچاق نفت را به ترکیه بگیرد. با این همه این اردوغان بود که با اسقاط سوخو ۲۴ روسیه نشان داد تار و مار تکفیریها به دست قوای مقاومت، چقدر برایش سنگین بوده است. داعش مدتها است خاک چندانی نگشوده، نمیجنگند و در موضع ضعف قرار گرفته است. نخست وزیر عراق میگوید ۲۰۱۶ سال پیروزی بر آنها است!
میلیونها نفر از اهالی سوریه که از سربند پیدایش داعش آواره شده بودند، در این سال راهی مرزهای اروپا شدند. بحران پناهجویان یکی از معضلاتی بود که گریبان دُول اروپایی و مدعاهای گوشخراش حقوق بشر و چههای آنها را گرفته بود. تصویر پیکر بی جان «آیلان» کودک بیگناه سوری نمودار روشنی از دردهای یک ملت بود.
اوکراین؛ جنگی که گرم شد!
معادلات اوکراین مناسبات روسیه با دنیای غرب را حسابی دستخوش تغییر کرد. بیشتر از ۵۰۰۰ نفر از شروع بحران در شرق اوکراین کشته شده اند، اگرچه در پنج سپتامبر سال گذشته آتش بس فراگیر اعلام شد، اما درگیریها همچنان ادامه یافت. حمایت غربی ها از کودتا و اسقاط دولت در کیف، آتشی را شعلهور کرد که سالها زیر خاکستر بود. ایالات روستبار اوکراین اعلام استقلال کردند از دولت مرکزی. با این همه اگرچه روسیه «کریمه» را ضمیمهی خاک خود کرد، از جماهیر خودخواندهی دونسک و لوهانسک تَبری جُست. قصهی اوکراین سرِ دراز دارد!
نیجریه؛ همدستی ارتش و بوکوحرام
بوکوحرام قلمرو خود را در شمال نیجریه گسترش داد و حتی مرزهای کامرون، نیجر و چاد را مورد تهدید قرار داد، بیشتر از 13000 کشته و صدها هزار بیخانمان نتیجهی پنجمین سال فعالیت آنها بود. فوریهی 2015 نامزد حزب دموکراتیک مردم، ژنرال بازنشسته محمد بوهاری توانست با شکست جاناتان به ریاست جمهوری برسد، با این همه سقوط قیمت نفت درآمد سالانهی دولت را کم و کمتر کرد تا دولت مرکزی از نبرد با بوکوحرام _حتی اگر میخواست_ باز بمانَد. احتمالاً به همین خاطر بود که به خاطر یک مشت دلاری که بوی نفت میداد، دستور حرکت ارتش را صادر کرد. توپ و تفنگ مردم را رها نکرد و تیر و ترکشهایی که قرار بود از آنها در برابر تروریستها حفاظت کند، قلب شیعیان و رهبرشان را نشانه رفت. به این ترتیب ارتش که اساساً از قدرتنمایی شیعیان در راهپیمایی میلیونی اربعین ناخرسند بود، به زاریا حمله کرد و شیخ زکزاکی و بستگانش را به گلوله بست. زاریا پارسال کربلا بود!
افغانستان؛ در بیم و امید
احتمالاً امسال طولانیترین روزهای آرامش را تجربه کرد؛ افعانستان بعد از کرزای با تشکیل یک دولت ائتلافی توانست دستکم از سقط زودهنگام نوزاد مردمسالاری جلوگیری کند. اشرف غنی رییس جمهور شد و عبدالله عبدالله رییس اجرایی دولت، ائتلافی که اگرچه با سختی، ولی در نهایت ممکن شد. اگرچه طالبان همچنان بزرگترین تهدید امنیت ملی همسایگان خاوران خراسان بود؛ نگران کنندهتر اما اخبار ضد و نقیضی بود که از گسترش تحرکات داعش حکایت داشت. غنی معاهده امنیتی را سرانجام امضا کرد تا به امریکاییها اجازه استقرار 12000 نیرو در خاک مملکتش را داده باشد، یانکیها در حالی به بهانهی آموزش نیروهای افغان در خاک افغانستان لانه کردند، که کاشت و صادرات خشخاش و مواد مخدر افزایش یافت. افغانستان سال گذشته را در برزخ بیم و امید سَر کرد.
یمن؛ سرزمین سبا
مردم سرزمین سبا به جرم آزادی خواهی به خاک و خون کشیده شدند، جنگی که بیابانگردان سعودی بر آنها تحمیل شد تا امروز ادامه دارد، مردم بیپناه یمن حالا ماهها است رنگ آرامش را ندیده اند، وضعیت صنعا قرمز است. فقر و فلاکت و بیماری بیداد میکند، جنگندههای بنی سعود تقریباً هرآنچه تأسیسات و زیرساخت داشت ویران کردند. هواخواهان منصور هادی توانستند به ضرب و زور و با پشتیبانی تمام قد عربستان بخشی از جنوب یمن و شهر عدن را تسخیر کنند. انصارالله در یک عملیات تاکتیکی از جنوب عقب نشست و اداره ی آنجا را به قبایل همپیمانش سپرد.
زیر هرج و مرج و آشوبی که شیوخ بنی سعود ساختند، تحرکات القاعده و تکفیریها در شرق یمن گسترش یافت، آنها توانستند بخشهای قابل توجهی از مناطق نفتخیز استان مأرب را تصاحب کنند. گفتگوهای صلح که با پادرمیانی سازمان ملل آغاز شده بود، در واپسین روزهای سال بدون حصول نتیجه پایان یافت. با این همه انصارالله دلاورانه ایستاد و از خاک و عزت اعراب جنوبی دفاع کرد. یمن زیر چکمههای شکمپرستان سعودی غریبانه جان کَند.
غربی که همچنان وحشی است!
قتلعام سن برناردینو سیصد و پنجاه و سومین فاجعه از این دست در سال گذشته میلادی بود، آمار تکان دهندهای که اوباما را به انتقاد از قانون آزاد بودن خرید و فروش سلاح در ایالات متحده واداشت. جنگ نابرابر رسانهای و هجوم بیامان فرهنگی برای قالب کردن لایف استایل امریکایی به جوامع جهان سومی مدتها است که به شکل بیوقفه ای ادامه دارد. با این همه حوادثی از جنس آنچه در سن برناردینو رخ داد، ماهیت ستیزهجو و پرخاشگرانهی این فرهنگ را عریانتر از همیشه پیش چشم جهانیان میگذارد. بسیاری از کارشناسان معتقدند بخش زیادی از این خشونتها به وسیله هالیوود به جوامع غربی تزریق میشوند. به عبارت دیگر سینمایی که قرار بود صادرکننده نام و نشان فرهنگی امریکا به جهانیان باشد، بلای جان مردم این کشور شده است. این روزها «تروریستپروری» رویهی معمول نه تنها دولت، که عادت جامعهی امریکا است.
صدها سال بعد از پایان جنگهای داخلی، به نظر میرسد همچنان جامعهی ایالات متحده را با فیلمهای وسترن باید شناخت؛ سینمایی که شکلگیری و غلبه سلطهطلبانه مهاجران بر شیوههای سنتی زندگی مالکان اصلی آن سرزمین را روایت میکرد. در همچنان روی همان پاشنه میچرخد، نه هفتتیر کِشی از سر مردم افتاده است، نه خُلق و خوی استعمارگرانه از سرِ حُکام امریکا. «سرجیو لئونه» و وسترنهای اسپاگتی همچنان زیباترین تصویر را از چنین جامعهای ارائه میکند؛ حتی رسانههای هفتسر غرب و بوقچیهای تاریخساز هالیوود هم از بَزک کردن آن ناتوانند. غرب همچنان وحشی است!