به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از زنجان، مجلس یا پارلمان، در یک جامعه دموکراتیک، محوری ترین نهاد اِعمال حاکمیت ملی تلقی می شود. در کشور ما نیز پس از انقلاب مشروطیت – حدودا از یکصد سال پیش – مردم، مجلس را به عنوان تنها تریبون اِعمال رای و یگانه مرجع قانونگذاری برای کشور برگزیده اند. در این مسیر، با وجود فراز و نشیب های فراوان همواره نگاه مردم به این نهاد مهم و سرنوشت ساز امیدوارانه بوده است.
مجلس به عنوان نهاد قانونگذاری با تاکید بر تولیت برنامه ریزی استراتژیک در سطح ملی، پاسخگوی موفقیت و درجه توسعه یافتگی کشور نیز به شمارمی رود، تا جایی که می توان گفت آن میزان از موفقیت یا عدم موفقیتی که در ابعاد رشد و توسعه و پیشرفت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در کشور به چشم می خورد، به ویژه جایگاه ایران در این ابعاد در مقایسه با کشورهای مشابه در منطقه و جهان به نحوی دستاورد و ثمره نقش آفرینی نمایندگان منتخب مردم به حساب میآید.
به تبعیت از این استدلال، میزان توسعه یافتگی استان ها و مناطق مختلف کشور را نیز می توان ثمره تلاش و جهاد نمایندگان این استان ها و مناطق در کشور دانست.
به جرات میتوان گفت در ۹ دوره اخیر مجلس شورای اسلامی در کشور، نام نمایندگانی که از مناطق کمتر توسعه یافته بوده و بتوانند در مجلس میدانداری کنند و طرحهای مهم و زمینه ساز رفع مشکلات و دغدغه های مردم را مطرح سازند کمتر به چشم خورده است.
این در حالی است که همه 290 نماینده مجلس شورای اسلامی، فارغ از اینکه نماینده کدام شهر باشند، در یک جایگاه بوده و میزان اختیارات ایشان در مجلس نیز تفاوتی با نمایندگانی که برای مثال از تهران به مجلس شورای اسلامی راه یافته اند ندارد.
يكي از تصورات اشتباهي كه در ذهن عموم مردم در رابطه با وظيفه نمايندگان مجلس ميباشد، اين است كه وظيفه اصلي نمايندگان، پيگيري و جذب امكانات مختلف براي حوزه انتخابي خود است. بر همين اساس يكي از راهكارهاي تبليغاتي نمايندگان اين است كه وعدههاي مختلفي در زمينه پروژههاي عمراني و رفاهي به مردم منطقه خود ميدهند كه بسياري از اين وعدهها غير عملي است.
در حالي كه اساساً نماينده، منتخب مردم يك حوزه انتخابي است كه به عنوان نماينده افكار عمومي آن بخش از كشور، در بحث قانونگذاري و نظارت بر دستگاههاي اجرايي ايفاي نقش نمايد.
با این مقدمه به سراغ سید سجاد حسینی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر رفتیم و با وی پیرامون این که چرا نمایندگان شهرهای محروم و کمتر توسعه یافته، دارای قدرت چانه زنی و میدان داری کمتری نسبت به نمایندگان مناطق مهم کشور هستند، به گفت و گو پرداختیم.
یکی از مشکلات همیشگی شهرهای کمتر توسعه یافته کشورمان، حضور نمایندگانی است که کمتر توان میدانداری و اثرگذاری جدی در مجلس شورای اسلامی را دارند. اگر به ترکیب نمایندگان فعال در مجلس شورای اسلامی نگاهی بیندازیم، عمدتا با چهره های مواجه می شویم که یا نماینده تهران هستند و یا از شهرهای مهم کشور که غالبا مراکز مهم صنعتی به شمار می روند هستند. مگر نه این که جایگاه تمامی نمایندگان در یک سطح است پس چرا اثر بخشی نمایندگان شهرستان ها آن طور که باید نیست؟
ببینید برای پاسخ به این سئوال شما از منطقه خودمان مثالی را عرض می کنم. مردم منطقه ابهر، خرمدره و سلطانیه در استان زنجان که هر سه شهرستان دارای یک نماینده مجلس هستند، پس از نه دوره فرستادن نماینده به مجلس شورای اسلامی باید به این تجربه گرانسنگ رسیده باشند که نمایندگی یک شغل نیست که به افراد بیکار و نیازمند و یا خواهان سرمایه گذاری و ثروت اندوزی و کسب درآمد بیشتر اعطا شود؛بنابراین باید دنبال کسانی بروند که واقعا دغدغه توسعه منطقه خود را دارند.
ثانیا مردم باید به این قناعت رسیده باشند که منافع و مصالح منطقه، بالاتر از منافع طایفه ای و قبیله ای و جناحی و یا یک روستا و شهر خاص است. ثالثا بایستی روزی فرا برسد که هر فرد مادامی که افراد شایسته تر از خود می شناسد، وارد عرصه رقابت نشود و اجازه دهند افراد مجرب تر باسواد تر و آشنا با سیستم قانونگذاری در مسند نمایندگی مرم قرار گیرند.
پیشنهاد مشخص شما به عنوان یک استاد دانشگاه برای رفع این قبیل مشکلات چیست؟
یکی از مسائلی که باید نمایندگان این قبیل استان ها به آن بپردازند، این است کهن آن نمایندگان فعلی استان و منطقه در آینده از فعالیت های فردی و جزیره ای، جدا پرهیز کرده و مجمع نمایندگان استان را به یک نهاد قوی، تصمیم ساز و متحد تبدیل نموده و با تشکیل جلسات مستمر و پایدار ماهانه و با همکاری اعضای شورای اسلامی استان و نیز مشارکت صاحب نظران منطقه، یک شبه پارلمان محلی کارآمد تشکیل داده و زمینه تنظیم طرح های قابل دفاع و ارایه آن به مجلس با همکاری سایر استان های توسعه نایافته را فراهم آورند.
انتظار می رود این نهاد سالانه دست کم سه تا چهار طرح به مجلس ارائه دهد و در زمان تنظیم لایحه از سوی دولت نیز با استفاده از یافته های این جمع، پیشنهادهای سازنده و اثربخش ارائه دهند.
شما اگر بخواهید به نقطه ضعف های نمایندگان مجلس در مناطقی مثل استان زنجان که کمتر توسعه یافته اند اشاره کنید؛ کدام عوامل را بارزتر از بقیه می بینید؟
یکی از ضعف های اساسی دوره های گذشته که موضع نمایندگان مناطق محروم را در چانه زنی های ایام تنظیم برنامه های پنجساله و بودجه سالانه در موقعیت ضعف و ناتوانی قرار داده است عدم دسترسی به اطلاعات قابل استناد است که شاید این مکانیسم پیشنهادی بتواند تا حدی آن را جبران کند. شایسته است نمایندگان مردم منطقه ابهر، خرمدره و سلطانیه در مجلس، نقش نمایندگی را دریابند و متوجه باشند که نمایندگی با شان مدیریت اجرایی و حزبی و قشر روشنفکری و منتقد فرق دارد.
نماینده موظف است در عرصه قانون گذاری و نظارت بر اجرای قوانین مصوب مجلس به نمایندگی از ملت ایفای نقش کند. پر رنگ کردن نامه نگاری های روزانه و غالبا بیفایده خطاب به دستگاه های اجرایی محلی یک انحراف جدی از نقش نمایندگی است.
دخالت های بی مورد در امور اجرایی دستگاه های محلی و پذیرش نقش کاریابی رای دهندگان و اعضای ستادهای انتخاباتی نامزدهای نمایندگی، انحراف از رسالت سنگین نمایندگی است. البته عادت سی ساله مردم را نمی توان به آسانی ترک داد اما دستکم می توان اولا نامه نگاری هایی را که خود نگارنده هم می داند اثری ندارد کاهش داد؛ ثانیا به جای مکاتبه و ارتباطات مستمر و بی نتیجه با مسئولان محلی منحصرا موارد قابل دفاع را با هیئت دولت و وزرا درمیان بگذارند.
البته کسب اطلاعات واقعی و مستند از طریق بازدید ها و مصاحبت با مردم و به ویژه نخبگان، در راستای نقش نظارتی نماینده مجلس و ارائه آن به مجلس برای تجمیع و انعکاس آن به رئیس جمهور نیز امری جداگانه است که قابل دفاع است. اما تعدد مکاتبات بی نتیجه روزانه و غالبا بیگانه با وظایف ذاتی نمایندگی مجلس – که تقریبا بخش قابل توجهی از وقت نمایندگان را می گیرد – غیر قابل دفاع و مغایر با وظیفه ذاتی نمایندگی است.
شایسته است مجمع نمایندگان استانی با تشکیل کارگروه های قوی و کارآمد و با اخذ اطلاعات و داده های واقعی از سازمان های دولتی، نهادهای مدنی و بخش خصوصی مستندات محکمی را جمع آوری و زمینه ساز تنظیم سند جامع توسعه استراتژیک منطقه خود باشند.
یکی از مشکلاتی که نمایندگان مناطق کمتر توسعه یافته در کشورمان با آن دست و پنجه نرم می کنند، درگیر شدن نماینده مجلس با امور اجرایی است. در واقع بسیاری از نمایندگان ما نقش قانون گذاری نماینده مجلس را با نقش یک مدیر اجرایی که می تواند استاندار یا فرماندار باشد، اشتباه گرفته اند. آیا شما این مساله را تصدیق می کنید؟
بله و این مشکل در منطقه زنجان به وضوح مشاهده میشود. به عنوان مثال اکنون که حدود سی و چند سال از تشکیل مجلس می گذرد مردم حق دارند از نمایندگان استان و شهرستان خود – به ویژه در شهرستانهای ابهر ، خرمدره و سلطانیه – بپرسند تا کنون چند سند، طرح و برنامه پیشنهادی در راستای توسعه استراتژیک منطقه خود برای تبدیل شدن به قانون، با محوریت نمایندگان استان به مجلس و دولت ارائه شده است.
بر همین اساس، مقام معظم رهبري در بحث انتخاب نماينده ميفرمايند: وعدههاى غير عملى ملاك نيست. من با خود نمايندههاى محترم در دورههاى مختلف وقتى مواجه شدم، به اينها گفتم آقایان و خانم های نماینده؛ وظیفه نماينده اين نيست كه وعدة عمرانى و فلان پروژه، فلان كار را در منطقة انتخابى خود به مردم بدهد؛ اينها كار اجرايى است، كار دولت است. وظيفة نماينده اين است كه بتواند قانون مورد نياز كشور را پيدا كند، آن قانون را جعل كند. وقتى قانون شد ـ يعنى قاعدهاى گذاشته ميشود ـ دستگاههاى اجرايى و قضايى مجبورند برطبق قانون عمل بكنند و عمل ميكنند. وعدههاى غيرعملى دادن، وعدههاى بزرگ دادن، اينها ملاك نيست؛ بايد مردم توجه كنند؛ گاهى علامت منفى هم هست.
نباید دغدغه آسفالت کردن جاده فلان روستایی که در انتخابات به یک نماینده رای بیشتری داده اند، اکنون اهمیتی بیشتر از تهیه سند استراتژیک برای توسعه استان پیدا کند. متاسفانه تغییرات مکرر مدیران در سازمان های محلی نیز موجب نپرداختن به طرح های بلند مدت شده است. در شرایط کنونی نقش نمایندگان مردم برای پر کردن خلا استراتژیک اندیشی بسی سنگین تر از زمان های دیگر است.