گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو -بجنورد، ایام دهه فجر که می شود اصلا نمی توانم در دفتر خبرگزاری بنشینم و برای تاریخ انقلاب شهرم بجنورد، هیچ مطلبی تولید نکنم، پارسال همین ایام بود که ماجرایی را از یکی از دوستان شنیدم که "اولین تظاهرات علیه شاه در بجنورد را دانشجویان انجام دادند" همان موقع از دفتر خاطرات انقلاب یعنی حاجی نوریان که اکنون خادم مسجد انقلاب بجنورد است جویای موضوع شدم. حاج آقا نوریان پیرمردی بسیجی که به خاطر علاقه اش به بچه های سپاه از قدیم الایام لباس و کاپشن پاسداری می پوشد و عمر خود را بعد از بازنشستگی از شغل شریف معلمی صرف خدمت به نمازگزاران مسجد انقلاب کرده است، مسجد انقلاب که خود شناسنامه انقلاب اسلامی در بجنورد است و سر آغاز خیلی از مهمترین اتفاقات آنجا بوده است.
آسفالت جلوی دانشکده را بهانه کرده بودند
می گویم حاج آقا از ماجرای انستیتو برایم بگو، آیا صحت دارد اولین تظاهرات انقلابی را دانشجویان در بجنورد انجام دادند؟ او میگوید بله همین طور است و ادامه میدهد: آنها مطالبه آسفالت شدن جلوی دانشکده انستیتو را بهانه کرده بودند و ریخته بودند توی خیابان، آن موقع تعدادی از دانشجویان بجنوردی از اوضاع کشور مطلع شده بودند و می دانستند که فضا بهم ریخته است و مردم نیز دل در گرو انقلاب دارند، در واقع فضای انقلابی به تمام استان ها رسیده بود و مردم منتظر یک جرقه بودند تا به خیابانها بریزند.
او توضیح می دهد: فرقی نداشت که موضوع این تظاهرات اول چه باشد و این کار دانشجویان در واقع همان جرقه بود که به مردم جرات داد تا اعتراض خود را به رژیم فاسد شاهنشاهی به طور علنی ابراز کنند، تعدادی از بچه های انقلابی در میان دانشجویان بودند و آنها را توجیه کرده بودند که دست به تظاهرات بزنند و اگر شهربانی علت ماجرا را پرسید بگویند قضیه صنفی است.
یادم می آید آنها کار را در همین جا ختم نکردند و یکی دیگر از اقدامات مهم خود را چند روز بعد با راه اندازی نمایشگاه کتابی از آثار دکتر شریعتی و شهید مطهری و نیز رساله های حضرت امام(ره) تکیمل کردند؛ هنوز رساله ای از امام خمینی(ره) که از این نمایشگاه خریدم به قیمت 85 ریال را دارم که روی جلد آن نام امام را با القاب زیبایی نگاشته بودند، حضرت روح الله، رئیس ملت و الدین قائد الاعظم موسوی الخمینی(ره). یک کتاب دیگر هم خریدم که نوشته بود نامه ای از امام موسوی کاشف الغطاء که گرچه از امام(ره) بود اما نویسنده اش مشخص نیست. داخل این کتاب هم یک عکس از حضرت امام(ره) بطور غیر واضح گذاشته بودند و با خطی که به سختی خوانده می شد نوشته بودند «خمینی(ره)».
آنها این نمایشگاه را در یکی از مدارس بجنورد به نام «مدرسه کیوان» که بعدها نام آنرا دبیرستان همت گذاشتند برپا کرده بودند و جمعیت قابل توجهی برای حمایت و خرید مراجعه کرده بودند، ماموران ژاندارمری هم به این قضیه مشکوک شده بودند. از حاج آقا نوریان می پرسم دانشجویان بعد از تظاهراتی که انجام دادند باز هم در صحنه ماندند و فعالیت مشخصی انجام دادند، او می گوید بله آنها در تمام تظاهرات حضور داشتند اما دنباله کار به دست سیل مردم افتاد و چون جمعیت زیاد بود نمی شد مشخص کرد این ها از کدام قشر هستند.
نماز دانشجویان مقابل ژاندارمری که به خون ختم شد
از توضیحات حاجی نوریان قانع نمی شوم و تلاش می کنم از پیشکسوتان انقلاب بجنورد نام و نشانی از دانشجویان انستیتو که اهل بجنورد باشند گیر بیاورم اما تاکنون که این مطلب را به رشته تحریر در می آورم موفق به یافتن هیچ یک از اسامی که گیر آورده ام نمی شوم.
برای همین سراغ استاد حسین پایدار یکی از شخصیت های تاریخ نگار خراسان شمالی که کتابی را در 5هزار صفحه از تاریخ انقلاب اسلامی در بجنورد نگاشته است می روم، نمی دانم شاید همین طور پیش برود من هم بتوانم نقش دانشجویان در انقلاب بجنورد را به کتاب تبدیل کنم!
استاد حسین پایدار که او نیز فرهنگی بازنشسته است در پاسخ به سوالم پیرامون ماجرای انستیتو می گوید: انستیتو مجموعا 60 دانشجو از سراسر کشور داشت و در واقع محل فعلی دانشکده دارالفنون در خیابان چمران بجنورد که الان هم همان ساختمان قدیمی را داراست، بود و در رشته های فنی و مهندسی دانشجو می گرفت.
وی افزود: اکثر دانشجویانش بچه هایی انقلابی بودند، آنها با توجه به اینکه از استانهای همجوار و شهرهایی نظیر مشهد و گیلان به بجنورد آمده بودند از شرایط کشور مطلع بودند و می دانستند تظاهرات در شهرهای بزرگ علیه رژیم شاه آغاز شده است، این طور بود که اوایل مهر 57 دور هم نشستند و یک برنامه ریزی برای تظاهرات در 17 مهر انجام دادند، آسفالت جلوی دانشکده را بهانه کردند و پلاکارد هایی از مطالبات خود تهیه کردند، البته در بین پلاکاردها نوشته هایی در خصوص آزادی خواهی نیز دیده می شد. او می گوید: همین گونه بود که اولین تظاهرات خیابانی علیه رژیم فاسد شاه جرقه اش توسط دانشجویان و جوانان حزب اللهی زده شد، البته گرچه مردم دلشان با این بچه ها بود اما ابتدا می ترسیدند وارد تظاهرات شوند چرا که دور تا دور آنها را ماموران ژاندارمری با اسلحه احاطه کرده بودند.
حاج حسین می گوید خودش در آن دوران دانش آموز بوده اما از شوق حرکت انقلابی دانشجویان خود را داخل آنها جا می داد و یادش هست یک روز که تظاهرات بالا گرفته بود با وجود اینکه از سوی ماموران شاه تهدید به تیر اندازی هم شده بودند، نماز را مقابل ژاندارمری روی همان زمین خاکی و سنگلاخ اقامه کردند.
او ادامه می دهد: ماموران از ترس مردم جرات نداشتند هنگام نماز تعرضی بکنند گرچه بد و بیراه می گفتند اما به محض اتمام نماز تعدادی از دانشجویان را به شدت با باتوم زدند و خونین و مالین دستگیر کردند، همین اقدام قلب مردم را جریحه دار کرد.
اعتکاف انقلابی
می پرسم حاجی، آیا اولین تحرکات انقلابی هم از سوی دانشجویان آغاز شد، پاسخ می دهد: خیر چند روز قبل فرهنگیان به خاطر کشتاری که ماموران رژیم از معلمان مشهد انجام داده بودند دست به اعتصاب زده بودند اما دانشجویان با تظاهرات خیابانی شجاعت خوبی به خرج دادند و همین مطلع مهمی بود.
از ادامه ماجرا می پرسم، استاد می گوید: دانشجویان، جوانان و دانش آموزان در ادامه اعتراضات خود مسجد را پایگاه انقلاب کردند و اعتکاف انقلابی راه انداختند، دیگر شبانه روز درب مساجد باز بود و کسی خانه نمی رفت، مدارس همه تعطیل شده بود و اداره ها هم تق و لق شد، اتفاقا زمستان هم بود و عمده مردم که کشاورز بودند بیکار بودند و در هر محفلی که می رفتی سخن از انقلابی بزرگ با رهبری الهی مطرح بود. او که گویا دوباره به آن شب ها و روزها سفر کرده است می گوید خدا حاج آقا مهمان نواز را حفظ کند، آذرماه بود که تظاهرات مردمی هم آغاز شد و ایشان سخنرانی های خود را در تجمع ها آغاز کرد، سیل خروشانی به راه افتاده بود و مردم دیگر به خودباوری رسیده بودند، آن ایام شعار های مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل هم توسط جوانان آگاه در کنار مرگ بر شاه شنیده می شد.
بله، اینگونه بود که دانشجویان در انقلاب شهر بجنورد هم نقشی به موقع ایفا کردند و به آن رسالتی که شهید بهشتی بزرگوار مطرح می کند جامه عمل پوشاندند، «دانشجو موذن جامعه است، اگر خواب بماند نماز امت قضا می شود».
هنوز دیری از انقلاب نگذشته بود که همین نسل دانشجو از خراسان شمالی راهی جنگ می شود و امروز 90 شهید غیور و دلاور دانشجو از خراسان شمالی که نمره 20 خود را از دانشگاه جبهه دریافت کردند، هویت دانشجویان این خطه را شکل داده اند و باید که راهشان را محکم و استوار ادامه داد.