گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی*-استکبار از ریشه کبر و به معنی خود برتر بینی و اعمال زورگویی است که موجب سرکشی و طغیان می شود و فرد مستکبر به واسطه کبر و حس خود برتر بینی که دارد اجازه انجام هر رفتار و اعمالی اعم از زیر پا گذاشتن حقوق دیگران را به خود می دهد؛ حال اینکه علت پیدایش کبر و استکبار در انسان و نمایان شدن آن در اعمال و رفتاری که از او سر میزند چیست یک بحث اخلاقی و شاید روانشناسی است اما به طور اجمالی میتوان عدم تهذیب و تزکیه نفس را علت به وجود آمدن کبر دانست و آنجا که فرد متکبر به واسطه پیروی از هوای نفس و برای رسیدن به خواهش های نفسانی حقی را ضایع کرده و می کوشد در همه امور به نفع خود اعمال زور و قدرت کند، استکبار پدیدار میشود.
۲-این واژه ریشه قرآنی دارد و خداوند شیطان را به علت برتری جویی در برابر حضرت آدم و تمرد از فرمان الهی مستکبر میخواند و میفرماید: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ (و (به ياد آر) هنگامى كه به فرشتگان گفتيم: به آدم سجده كنيد و خضوع نماييد. همه سجده كردند جز ابليس كه سرباز زد و تكبّر ورزيد و او از كافران بود (كه كفر خود را پنهان می داشت) سوره مبارکه بقره آیه ۳۴
علاوه بر شیطان خداوند واژه استکبار را برای کسانی که از حق و فرمان خداوند سر باز زده، با پیامبران الهی مخالفت می کنند و ایشان را تکذیب کرده و یا به قتل می رسانند به کار می برد. به عنوان مثال خداوند در قرآن میفرماید: وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْکِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَريقاً کَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُونَ (ما به موسی کتاب (تورات) دادیم و بعد از او، پیامبرانی پشت سر هم فرستادیم و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم. آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری، چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید) پس عده ای را تکذیب کرده، و جمعی را به قتل رساندید؟) سوره مبارکه بقره آیه ۸۷
۳- البته در ادبیات سیاسی-الهی امروز ما نیز استکبار ــدر معنای خارجی آنــ مصداق یابی شده و به حول قوه الهی مبارزه با آن در ادامه همان مسیر مقدس همه پیامبران الهی و منادیان حقیقت به گونه های مختلفی در حال انجام است. چه اینکه مطابق سنت الهی هیچ زمانی در عالم هستی نیست مگر اینکه استکبار در مقابل جریان حق گردنکشی، طغیان و اعمال قدرت کرده باشد و این سنت الهی از ابتدا خلقت آدمی تا به امروز همچنان جاری است که مصادیق آن را می توان از قابیل و قوم نوح تا نمرود و فرعون و بنی اسرائیل و از کمی قبل تر، بریتانیا و امروز ایالات متحده –که مصداق اتم استکبار می باشدــ تا سایر هم پیمانان آن بر شمرد؛ البته لازم است به این نکته اشاره شود که استکبار جهانی، مطابق وعده قرآن کریم و همچنین گفتمان ناب حضرت امام خمینی (ره) به عنوان خطر جدی و تهدید اصلی، در مقابل آن جبهه حقی، که برخواسته از اسلام ناب محمدی (ص) است ــکه مصداق امروز آن انقلاب اسلامی می باشدــ به شمار نمی آید.
۴- اما آن خطر جدی و تهدید اصلی که امروز این جبهه برخواسته از اسلام ناب و به عبارتی این سردمدار جبهه حق، پیش رو دارد ــو البته مورد نظر نگارنده می باشدــ جبهه (استکبار داخلی) است که متاسفانه از قدرت نفوذ قابل توجهی نیز برخوردار است.
به جهت روشن شدن مسئله لازم است قدری استکبار داخلی را مورد واکاوی قرار دهیم؛ در این راستا می توان ابتدا با اشاره ای گذرا به تاریخ صدر اسلام برای واژه (استکبار داخلی) مصداق یابی کرد.
همانطور که در ابتدا بدان اشاره شد، کبر و خود برتربینی و البته نمایان شدن آن در رفتار و کردار، و به همین واسطه اعمال زور و قدرت در جهت ضایع کردن حق، و محقق کردن منافع و تمایلات شخصی را استکبار می گویند؛ در همین راستا می بینیم، علیرغم اینکه در صدر اسلام خطری جامعه اسلامی را از ناحیه خارج (جهان کفر) تهدید نمی کند اما ناگهان استکبار داخلی سر بر آورده، با اعمال فشار و زور، حق اهل بیت و پیامبر را پایمال می کند و به آن شکل انحراف ایجاد می شود، به عنوان مثالی دیگر می بینیم که حتی در زمان خلافت و حکومت شخص حضرت امیر (علیه السلام) نیز عده ای در قالب ناکثین و قاسطین و مارقین از داخل امت اسلامی بغی کرده و می خواهند با اعمال زور و قدرت بر جامعه اسلامی تسلط یابند و حقیقتا با این اعمالشان دولت و حکومت این امام مظلوم را زمین گیر می کنند.
از همین جهت است که انقلاب اسلامی ایران، که وامدار از همان گفتمان است نیز استثنا نخواهد بود و چنانکه می بینیم از بدو پیروزی با مستکبرین داخلی از منافقین تا تحمیل کنندگان جام زهر به حضرت امام (ره) و از صحنه گردانان فتنه ی ۸۷ تا رهبران فتنه ۸۸ تلاش میکنند با اعمال زور و قدرت خواسته خود را به کرسی بنشانند مواجهیم. و در همین روزهای جاری که در آستانه دو انتخابات مهم و سرنوشت ساز برای انقلاب و جمهوری اسلامی به سر می بریم نیز شاهد آن هستیم که مستکبرین داخلی روز به روز با تکاپوی فراوان در حال ایجاد جنجال و تنش به جهت به دست آوردن هرچه بیشتر قدرت در آینده سیاسی کشور می باشند و نشان داده اند که در این راستا از هیچ تلاشی اعم از تهدید و ایجاد تنش در جامعه تا اعمال فشار بر برخی نهاد های انقلابی فروگذار نکرده اند.
نکته ای که نباید از آن غافل بود این است که ریشه استکبار داخلی از صدر اسلام تا کنون علاوه بر هوای نفس و خود خواهی، همواره در نفاق کسانی است که یا از ابتدا اعتقادی به پیوستن به جبهه حق نداشته اند و با اهداف منفعت طلبانه به این مسیر وارد شده اند که این خطرناک ترین حالت ممکن است و یا اگر چنانچه اعتقادی داشته اند به مقام یقین نرسیده و در مسائل سطحی و ظاهری متوقف شده اند. و به همین جهت اعتقادشان به مرور زمان رنگ باخته و اسیر انحراف و کج روی های ناشی از اغفال و یا حتی تمایلات نفسانی می شوند.
در آخر باید بیان داشت که یقینا مقابله با استکبار داخلی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و اگر نگوییم اولی بر تقابل با استکبار جهانی و خارجی است، به همان اندازه لازم و واجب است (و چه بسا بتوان گفت علت تاخیر در کنار زدن کامل و نابودی استکبار جهانی همین وجود استکبار داخلی در جبهه حق است) و با وجود این شرایط باید فکری اساسی برای نجات انقلاب اسلامی و آحاد مردم ــ به عنوان صاحبان اصلی آن ــ از چنگال های منحوس کسانی کرد که مستکبرانه خود را صاحب کشور و سرمایه های ملی و دینی آن می دانند و اجازه هرگونه دخل و تصرف در آن را برای خود محفوظ می دانند.
یکی از مهمترین راهکار های مقابله با استکبار داخلی، روشنگری عمار گونه و مداوم نخبگان و خواص جبهه حق به جهت آگاهی متن جامعه است تا به خوبی جبهه داخلی نفاق و استکبار را تشخیص داده و نه تنها هیچ گاه به آن اعتماد نکند بلکه در مقابل اعمال نفوذ، قدرت طلبی و زیاده خواهی آن صف کشی و مقاومت کند.
حسین نیاکان-دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه آزاد شیراز و فعال دانشجویی