به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از ایلام، سیده هاجر حسینی، مدیر نیروی انسانی بسیج دانشجویی ایلام در نشست خبری با اصحاب رسانه که به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی در سازمان بسیج دانشجویی ایلام تشکیل شد، ضمن گرامیداشت دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: انقلاب اسلامی ایران پايانی بر دوره انقلابهاي كلاسيك در جهان بود، تحولی ژرف درنظریههای انقلاب به وجود آورد و كمترین شباهتي به انقلابهاي گذشته داشت.
وی ادامه داد: تا پيش از انقلاب اسلامي نظريههاي انقلاب براي سرنگوني نظام حكومتي بيشتر بر روشهاي خشونتآميز تاكيد ميكرد، درحاليكه انقلاب اسلامي، انقلابي متكي بر وحدت و حضور ملت بود، از طرف ديگر بيشتر انقلابها در آن زمان يا ناسيوناليستي بودند و يا سوسياليستي؛ يعني يا براساس استقلال طلبي و استعمار زدايي و یا عدالتجويي مبتني بر مكتب ماركسيسم حادث می شدند.
مدیر نیروی انسانی بسیج دانشجویی ایلام تصریح کرد: انقلاب اسلامي که بیشتر بر بعد فرهنگی تآکید دارد وجهه جديدي را در ميان انقلابها رقم زد و اين فرهنگ در تعامل با تمدن غني اسلامي بود ، وجود چنين هويت تمدني سبب شد كه يك جنبش بازگشت به خويشتن در ميان ملتهاي مسلمان پديد آيد كه از اين لحاظ در نوع خود بينظير بود؛ زيرا براي مقابله با ايدئولوژيهاي وارداتي و يا سلطهجويانه، احيا و بازسازي انديشه و تمدن اسلامي را مد نظر قرار داد.
حسینی ادامه داد: تا پيش از انقلاب اسلامی نظريه پردازان بيشتر با نگاه مدرنيته به انقلابها نگاه ميكردند يعني انقلاب در جهت مدرن شدن و نو شدن تلقي ميشد، در حالي كه انقلاب اسلامي نهتنها با مظاهر مدرنيسم غربي به مقابله پرداخت بلكه جنبش بازگشت به خويشتن را مطرح كرد.
وی هدف انقلاب را بهرهگيري از تكنولوژيهاي مدرن روز در جهت توجه بيشتر به انديشه و تفكرات بومي دانست و خاطرنشان کرد: از اين رو انقلاب اسلامي تاثير عميقي بر نظريههاي غربي گذاشت كه بعضي از نظريهپردازان با بيان «انقلابي بهنام خدا» بر جنبههاي معنويتگرايانه و حقطلبانه انقلاب اسلامي تاكيد كردند.
مدیر نیروی انسانی بسیج دانشجویی ایلام با بیان اینکه انقلاب اسلامي انقلابي بود كه ريشه در باورها و اعتقاد مردم مسلمان ايران داشت و از اين لحاظ، به ايدئولوژيسازي و ايدئولوژيپردازي در آن نياز نداشت، افزود: انقلاب اسلامي براساس بسترها و بافتهاي بومي شكل گرفت و از اين رو لازم نبود كه ايدئولوژي نويني را به مردم تزريق كند، مردم با اسلام خو گرفته بودند، با همان باورها و ساختارهاي ذهني به مقابله با رژيمي پرداختند كه درصدد اسلامزدايي برآمده بود.
حسینی نهضت نرمافزاري را یکی از خصوصيت های عمده انقلاب اسلامي دانست و تاکید کرد: هم ميتوانست در جهت احيا و بازسازي تفكر ديني عمل كند و هم درجهت ارائه يك شيوه جديد براي حكومت و حاكميت كه از آن به مردمسالاري ديني تعبير شود.
وی تشریح کرد: توان نظري انقلاب اسلامي در تلفيق سنت و مدرنيته، جمهوريت و اسلاميت، دين و سياست، پيوند معنويت و حكومت و بهطور كلي ايجاد يك نظام مردمسالار ديني كه بر پايههاي روشنفكري ديني، جامعه مدني ديني و خاستگاههاي نوانديشانه اسلامي استوار بود، حكايت از اين دارد كه اين انقلاب توانست يك تحول فكري ايجاد كند و اين تحول فكري در جهت بازسازي تمدن اسلامي بود، تمدني كه هم ريشه در گذشته داشت و هم امكان پويايي و تعامل فرهنگي را با ساير تمدنها دارد.
مدیر نیروی انسانی سازمان بسیج دانشجویی ایلام با تاکید بر اینکه وقوع انقلاب اسلامي ايران در سال ۱۳۵۷ موجب تحولات بزرگي در سطح ملي، منطقهاي و جهاني شد، افزود: پيروزي انقلاب اسلامي سبب شد كه هم در ساختار و هم در كاركرد نظام بينالملل، تغيير و تحولات اساسي ایجاد شود، در ساختار نظام بينالملل با توجه به حاكم بودن نظام دو قطبي در آن زمان، ايجاد جبههاي جديد كه متكي به غرب و شرق نبود سبب خيزش دوباره جنبش عدم تعهد و ملت هاي مستقل شد تا جايي كه آنها توانستند در عرصه روابط بينالملل نقشآفرين شوند، در اين ميان كشورهاي اسلامي نيز با اتكاي به هويت تمدني خود توانستند تاثير قابل توجهي بر تحولات بينالملل بگذارند، به علاوه انقلاب اسلامي توانست بازيگران نويني را در نظام بينالملل به منصه ظهور برساند كه از جمله آنها جنبش هاي آزاديبخش و ملتها هستند كه بهعنوان نقشآفرينان جديد، ديدگاه هاي آنها ميتواند بر دولتها و روابط بينالملل تاثيرگذار باشد.
حسینی تاکید کرد: انقلاب اسلامي در عرصه منطقهاي نیز سبب جوشش جنبش هاي اسلامي و آزادي بخش شد؛ به گونه ای که بعضي جنبشها بطور كامل برگرفته از انقلاب اسلامي بودند؛ مانند جنبش حزبالله كه ساختار كلي نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه را در درون ايدئولوژي مبارزاتي خود وارد كرد. وجه مشترك تمام اين جنبشها الهام گرفتن از فلسفه مبارزاتي انقلاب اسلامي براي پيروزي بود كه طي آن مردم با دست هاي خالي، مشت هاي گرهكرده و با فرياد الله اكبر به پيروزي رسيدند.
وی گفت: در بررسی وضعیت کلی حکومت و اجتماع ایران در قبل و بعد از انقلاب اسلامی با ذکر مصادیقی اینگونه می توان شرح داد که در زمان حکومت طاغوتی پهلوی منابع عظیم رانتی در دهه ۵۰ چنان قدرتی به شاه داده بود که به آسانی و از طریق توزیع فرصت های رانتی برای جلب حمایت نخبگان و دولتمردان هم فکر خود و در نتیجه ثبات بیشتر حکومت از آن استفاده میکرد. بررسیهای تاریخی اقتصاد در دوران پهلوی نشان میدهد که دولت فاقد مدیریت و نظم ساختاری برای پیشبرد روند توسعه و ایجاد نهادهای مورد نیاز توسعه بود، ساخت اقتداری رژیم شاه حضور گروهها و افراد سودجو و منفعت طلب در قدرت، عمل کردن در جهت طبقات ماقبل سرمایهداری، اقتدار و دیکتاتوری شخصی، عدم نهادسازی مناسب در جهت توسعه و در نتیجه اصلاحات ارضی ناقص (جدای از اهداف این اصلاحات ) از جمله موارد برای نشان دادن عدم وجود اراده کافی برای پیشبرد توسعه در دولت پهلوی میباشد.
مدیر نیرو انسانی سازمان بسیج دانشجویی ایلام خاطرنشان کرد: به طور کلی استبداد، فساد سیاسی و اداری و دخیل بودن ملاحظات سیاسی و رویاهای بلند پروازانه در برنامههای اقتصادی و عدم استقلال نهادهای اقتصادی و برنامهریزی، کنترل کامل بخش خصوصی از یک طرف و شیوع فساد مالی و استفاده از اموال عمومی در جهت منافع شخصی، گسترش رانت اقتصادی در میان درباریان و اعطای مناصب اداری و پروژهها و امتیازات اقتصادی از طرف دیگر هرگونه مجالی را برای توسعه و نوآوری از بین میبرد؛ اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فضای جدیدی در تمام ابعاد جامعه حکمفرما شد از جمله مشارکت سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه ای به مجلس شورای اسلامی و دیگر نهاد های انتخاباتی بخشید و همین امر فضای مساعدی را برای افزایش مشارکت سیاسی ایجاد کرد.
حسینی گفت: در زمینه علمی می توان به رشد كمی و کیفی دانشگاه ها و دانشجویان كشور اشاره کرد که یكی دیگر از شاخصهای توسعه علمی در سالهای پس از انقلاب میباشد، در حالی كه تعداد دانشجویان دانشگاه های كشور پیش از انقلاب از مرز ۱۵۰ هزار نفر بیشتر نبود امروزه این تعداد به قریب یك میلیون و ۸۰۰ هزار نفر می رسد.