گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-بجنورد، در محوطه دانشگاه قدم می زدم که متوجه شدم تعدادی دانشجو هریک پشت درختی خود را پنهان کرده اند و مسئول امور کلاسها فریاد می زند آقای فلانی بیایید استاد آمده و کلاس تشکیل می شود، آقای فلانی شما هم بیایید و همین طور، یک لحظه یاد دوران ابتدایی افتادم که آخر سال برای فرار کردن از مدرسه، خودمان را به در و دیوار می زدیم، پشت درختها و زیر راه پله و مثل آن قایم می کردیم تا دوستانمان فکر کنند ما نیامده ایم و آنها هم بروند و خلاصه مدرسه تعطیل شود!
فرار از دانشگاه!
اما باورش برایم سخت است که دانشگاه هم امروز به همین روز افتاده باشد، آن هم دانشگاهی که ترمی بیش از یک میلیون تومان شهریه آن است و باید از جیب مبارک(البته جیب مبارک پدر!) این هزینه سنگین را بپردازی، البته این مشکل تنها مخصوص این دانشگاه نیست و با رصدی که انجام دادیم متوجه شدیم این معضل دامن گیر جاهای دیگر هم شده است، فرار از دانشگاه!
ابتذال علمی و تحصیلی!
به هر حال ورای بُعد طنز گونه ماجرای دانشجویان در پنهان شدن پشت درخت برای فرار از کلاس وقتی عمیق به این پدیده می نگری خیلی موضوعات درد آوری از دلش بیرون تراوش می کند، ابتذال علمی و تحصیلی! بله آنچه این روزها دامن گیر جامعه دانشجویی و بعضا اساتید شده است شانه خالی کردن از درس خواندن و درس دادن است، درس خواندن واقعی و زحمت کشیدن برای رشد علمی، این حرکات ناپسند که در بالا اشاره شد نیز بر آمده از همین تغییر دیدگاهها به تحصیل علم است.
التماس برای نمره مفت
با یکی از اساتید دغدغه مند که در چند دانشگاه بجنورد تدریس دارد در این رابطه گفتگویی داشتیم، او می گوید: دانشجویان نسل جدید، خیلی تلاش دارند از زیر درس در بروند، در واقع آنان نگاهی مدرک محور پیدا کرده اند و گاهی پیش می آید که برای دادن نمره مفت! به دست و پای استاد می افتند و التماس می کنند، واقعا من درک نمی کنم این نمره غیر واقعی چه منفعتی برای او دارد که وقتی برخی اساتید این کار را می کنند چنان شوقی به او از پیچاندن آن درس و پاس کردن بی زحمت و بدون درک آن، دست می دهد که وصف ناپذیر است، باید به حال این دانشجویان گریست، البته مبهم بودن آینده شغلی و بیکاری پس از فارغ التحصیلی و نیز بها ندادن به افراد مستعد و نخبگان هم در توسعه این فضا بی تاثیر نبوده است.
قتل عمد!
وی افزود: امروز برخی دانشگاهها بوجود آمده اند که خودم با تعدادی از دانشجویان آنجا که صحبت می کردم می گفتند استاد می گوید فقط کافیست بیایی سر جلسه امتحان، اسمت را بنویسی تا نمره قبولی را به تو بدهم! و جالب تر اینجاست که بر اساس آمارهایی که از سوی دانشگاهها ارائه می شود خیلی از دانشگاهها با کاهش دانشجو مواجه شده اند ولی این نوع دانشگاه ها هر روز به تعداد دانشجویانش اضافه می شود و من این روش را یک قتل عمد برای جامعه دانشگاهی می دانم که آینده علمی استان و کشور را به نا کجا خواهد برد، البته خدا را شکر هنوز دانشگاهها و اساتیدی هستند که به خاطر اصالت و تعهد خود، دانشجوی با سواد تحویل جامعه می دهند و جور بقیه را هم می کشند، اما فکر می کنم این معضل باید سیستمی و از وزارت خانه با اعمال نظارت های دقیق و کیفیت سنجی ها اصلاح شود.
تسامح و تساهل فرهنگی و علمی برای جذب دانشجو
او می گوید: جالب اینجاست که این وضعیت که در دانشگاه هایی این چنین بوجود آمده است را می خواهند با خصوصی سازی آموزش و پرورش به مدارس هم تسری بدهند که این فاجعه ای بزرگتر است چرا که دیگر دانشجو از پایه در چنین فضایی پرورش یافته است. او همچنین از دغدغه اش نسبت به رقابت نابجایی که میان دانشگاهها برای جذب دانشجوی بیشتر رخ داده صحبت می کند و می گوید: امروز شاهدیم به واسطه کاهش دانشجو و تلاش دانشگاهها برای جذب ظرفیت های خالی خود، برخی از آنها به جای ارتقای کیفیت علمی، آموزشی و تجهیزاتی، دست به برخی تسامح ها و تساهل های فرهنگی و عملی زده می زنند که ورود به فضایی بسیار خطرناک و بد سرانجام است.
وی انتقادی نیز به همکارانش وارد می کند و می گوید: هم اکنون اکثر کلاسهای دانشگاه هایی که بنده در آن تدریس دارم تعطیل شده و یا با تعداد بسیار معدود دانشجو برگزار می شود اما اگر کلاس دوطرفه باشد و اساتید از دانشجویان خود مطالبه گری داشته باشند کلاسشان تا آخرین روز بدون غیبت تشکیل می شود، فکر می کنم برخی از جامعه اساتید ما دچار کاهش انگیزه علمی شده اند و وقتی می بینند دانشجویانشان چقدر در صدد تعطیل کردن کلاس و دریافت نمره های مفت هستند آنان نیز کوتاه می آیند و به آن رسالت سنگین استادی و معلمی که همانا تربیت دانشجو در کنار پرورش علمی است درست عمل نمی کنند.
استادنماها
این استاد دانشگاه در پایان تصریح کرد: حال بماند که متاسفانه تعداد معدودی هم از استادنماها هستند که از این فضا سوء استفاده های مالی و غیر اخلاقی نیز می کنند که واقعا زشت و ناپسند است و باید با آن مقابله شود، همچنین همان طیف دانشگاه هایی که در بالا نیز اشاره کردم بعضا شنیده می شود که نسبت به قبولی دانشجویان، بدون دریافت نمره لازم، به اساتید خود توصیه هایی نیز می کند.
دانشجو یا دستگاه عابر بانک/ دانشگاه یا بنگاه اقتصادی!
صادقی یکی از دانشجویان فعال علمی و فرهنگی استان نیز در خصوص علل فراری بودن برخی دانشجویان و عشق ورزی به نمره های مفتی که از سوی اساتید داده می شود می گوید: این طیف از دانشجویان هدف خود از تحصیل را گم کرده اند! یا شاید اصلا از ابتدا هدفی جز دریافت مدرک نداشته اند، مسئولین دانشگاه و اساتید بزرگوار ما باید پیش از هر چیز اهداف والای تحصیل علم را به دانشجو بیاموزند نه اینکه نگاه آنان هم به دانشجو و دانشگاه مانند بنگاه اقتصادی باشد و دانشجو را مانند دستگاه عابر بانک ببینند!
عافیت طلبی
وی تصریح کرد: امروز مهمترین اهدافی که از علم آموزی در دانشگاههای ما فراموش شده است ابتدا تن به رنج تحصیل دادن و سختی مطالعه را به جان خریدن است، امروز دچار عافیت طلبی و راحت گزینی شده ایم، اصلا انگار نمی خواهیم برای رشد علم و آگاهی خود زحمت بکشیم، باید در دیدگاههای خود بازنگری کنیم و با انگیزه سماجت از اساتید طلب علم کنیم طوری که آنان هم سر ذوق بیایند و تحرک عملی حاصل شود، باید پرسشگر باشیم و بر اساس نیازهایی که جامعه در حیطه رشته تحصیلی ما دارد تحقیقات و پژوهش های خود را جهت دهی کنیم، برای تقویت تولید داخلی کشور تلاش کنیم، کمی خود را با درامد زایی و شرکت های دانش بنیان آشنا کنیم، خلاصه روحیه با نشاط علمی و به قول مقام معظم رهبری جنبش نرم افزاری داشته باشیم، اگر این شد دانشگاه از رکود خانمان سوزی که دچارش شده نجات می یابد.
چند جرعه حرف حساب
این دانشجوی فعال در پایان می گوید: مدیران دانشگاهی ما امروز فقط جلوی پای خود را نگاه نکنند که چطور دانشگاه خود را از این چالش ریزش دانشجو نجات دهند، آنها اگر کمی دور نگر باشند متوجه می شوند که با اقدامات خود به طور ناخواسته چه جنایتی در حق آینده علمی استان خراسان شمالی دارند می کنند، اساتید ما نیز باید بدانند شرف و آبروی یک استاد در دلسوزی و پرورش و تربیت دانشجویان متعهد و پربار به لحاظ علمی و اخلاقی است و اگر بعد از مشاهده فضای بی روح کلاس و دانشجویان او نیز بگوید به من ربطی ندارد و فقط درسش را بدهد و برود از رسالت استادی خود کوتاهی کرده است، دانشجویان نیز باید بدانند خواه و ناخواه آنان مدیران آینده این کشور هستند و مملکت اسلامی به آنان نگاه می کند و نمی توانند حاصل این همه مجاهدت و خونهایی که از شهدا تقدیم شد را با سهل انگاری تحصیلی و اخلاقی حفظ کنند، امروز و فردا جامعه به مدیرانی متعهد و متخصص نیاز دارد، پس همه باهم باید فکری بکنیم.