داوود گودرزی، رئیس سازمان بسیج دانشجویی کشور در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو به اعلام دیدگاهها و اهداف کلان بسیج دانشجویی پرداخت آنچه در ادامه میآید مشروح این گفتگو است:
**با توجه به اینکه انتخابات باشکوهی را پشت سر گذاشتیم نگاه بسیج دانشجویی به دسته بندی های سیاسی چگونه بود و از نظر شما چه جناحی پیروز انتخابات شد؟
بنده هم خدمت شما عرض سلام دارم و همه کسانی که این مصاحبه را می خوانند سال نو را تبریک می گویم و آرزوی سال پر خیر و برکتی برای همه مسلمین همه شیعیان و همه مبارزان جبهه مقاومت داریم ان شالله که پیروزی اسلام و مسلمین با ظهور حضرت حجت به همین زودی محقق شود.
ما نگاهمان به انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی از زاویه جریان های سیاسی نیست. ما به عنوان بسیج دانشجویی و بزرگترین تشکل فراگیر دانشجویی کشور خودمان را یک تشکل انقلابی می دانیم و نه یک حزب سیاسی و پدیده ها و جریان ها و اتفاقات را از منظر انقلاب اسلامی نگاه می کنیم، در این راستا شاخصی که برایمان مهم است و با آن مسائل و پدیده ها را محکوم یا تایید می کنیم، منافع ملی و ارزش های انقلاب اسلامی است.
در این مرحله حساس پس از 37 سال تنها مشارکت مردم برای کشور ما مهم بوده است. به معنا که مردم به نظام اسلامی اعتماد دارند و مشارکت بیش از 60 درصد مردم یعنی اکثریتشان پای کار نظام هستند و این یک موفقیت بسیار خوبی نسبت به همه دموکراسی هایی است که در دنیا وجود دارد.
شعاری که ما دادیم شعار حکومت مردمی و مردم سالاری دینی بود که از ابتدای انقلاب با همه این انتخابات و راهپیمایی های 22 بهمن و روز قدس و مواقع دیگر مدام در حال تایید شدن است و هر ساله نظام جمهوری اسلامی یک رفراندمی را برگزار کرده و مدام تایید خودش را از مردم گرفته. این بزرگترین موفقیت است.
لذا انتخابات دهم از حیث مشارکت بالای مردم، رقابت سالم انتخاباتی، وجود کاندیدا و سلیقه های سیاسی، یک انتخابات خوب و سالم به شمار رفته و یک پیروزی خوب و برگ زرینی در کارنامه انقلاب اسلامی بود.
با وجود شرایط که پس از پسابرجام در مجلس شکل گرفت و گفتمان حاکم در جامعه، یکی از شاخصه های مهم این بود که فضای حاکم بر مجلس دهم فضای ضد دشمن بوده و فضای غرب گرایی وجود نیاید. همچنین کسانی که تمایل به دشمن داشته و می خواهند کشور را دو دستی تقدیم غرب کنند به مجلس راه نیابند، از این زاویه هم پیروزی خوبی نصیب ملت ایران شد.
حال هم اصل انتخابات و هم نتیجه انتخابات و همه گزینه هایی که به مجلس راه پیدا کردند و یا در مرحله دوم انتخاب می شوند، شرایطی را رقم زده که فضای حاکم بر مجلس فضای یک مجلس واداده و غرب گرا و مجلسی که صدای دشمن ازش بیرون بیاید نیست.
اساسا ما به عنوان بسیج دانشجویی در سی و هشتمین سال انقلاب اسلامی دسته بندی های مرسومی که امروز تحت عنوان اصلاح طلب و اصولگرا است را قبول نداریم، و معتقدیم در کشور دو جریان انقلابی و غیر انقلابی داریم.
ممکن است تفاوت هایی در افراد جریان انقلابی از لحاظ سیاسی و سلیقه مدیریتی برای اداره کشور وجود داشته باشد، ولی در واقع اصل انقلاب را پذیرفته اند و البته این جریان انقلابی یک شهادتین دارد.
پذیرفتن تمام و کمال قانون اساسی به عنوان میثاق ملی و اعتقاد به اصل ولایت فقیه از شهادتین جریان انقلابی است. کسانی که این دو مولفه را قبول ندارند طبیعتا جزو جریان غیرانقلابی هستند.
همه کسانی که از دلسوزان انقلاب اسلامی هستند و منافع ملی ملت ایران را دوست دارند و حاضرند برایش فداکاری کنند، باید برای ساری و جاری کردن این گفتمان جریان انقلابی و روحیه انقلابی داشتن و مدیریت انقلابی بکوشند.
اگر قرار است با توجه به حجم طراحی دشمن برای نفوذ ما به پیشرفتی برسیم و سلسله پیشرفت های سی و هفت ساله ملت ایران ادامه پیدا کند تنها راه مان چنگ زدن به گفتمان انقلابی است. همچنین باید روحیه انقلابی را در اداره کشور حاکم کنیم.
در صورت انقلابی بودن مدیران مان به قله های پیشرفت می رسیم و اگر از آرمان های انقلاب اسلامی کوتاه بیاییم آنجاست که دشمن پیروز می شود.
برای تقویت گفتمان انقلابی در کشور باید راهبرد مقام معظم رهبری که خود ناظر بر استراتژی و راهبردهای دشمن است را مدنظر قرار دهیم. یکی از دلایل اصلی از این که اوباما در نطق سالانه خود در سازمان ملل در شهریور ماه می گوید شعار مرگ بر آمریکا برای جوانان ایرانی دیگر اشتغال ایجاد نمی کند و از این جنس حرف ها یا این که در تلاشند افکار عمومی ملت ایران را با کش دادن بحث مذاکره خدشه دار کنند، این است که کم کم ملت ایران از حرف ها و آرمان های انقلابی خودشان دست بردارند و به یک مدل دیگری قانع شوند. این طور که مردم احساس کنند سی و هفت سال با حرف انقلابی و مقاومت به جایی رسیدیم که دیگر نمی شود ادامه داد و حال باید از راه های دیگری کشور را اداره کرد.
یکی از عرصه های نفوذ دشمن نفوذ در باور جوانان است. ناامیدی نسبت به آینده و پشیمانی از گذشته از تاکتیک های دشمن برای نفوذ در باور جوانان کشورمان است. به همین دلیل دشمن بر روح آرمان گرایی و روح انقلابی ملت ایران دست گذاشته است.
این مسیر که هر چه ما ملت ایران انقلابی تر و آرمان گراتر عمل کنیم، به این معنا که به وضع موجود قانع نشویم و با تکیه بر داشته ها و ظرفیت های درونی خود را قوی کنیم، نقطه مقابل دشمن است.
مقام معظم رهبری در تابستان سال گذشته فرمودند: «اگر از من بپرسید اولویت کشور چیست؟ من می گویم سه رشد علمی، رشد اقتصادی و رشد روحیه انقلابی است.» این که آقا می گویند رشد انقلابی، بعد در دیدار با مجلس خبرگان بر بحث انقلاب تاکید کرده همچنین در دیدار با دبیرخانه شورای امنیت ملی معتقدند که در این شورا روح انقلابی باید حاکم باشد، این به این معناست که آقا نقطه مقابل استراتژی دشمن را هدفگذاری کردند و به دنبال تقویت گفتمان و روحیه انقلابی در کشور هستند.
باید برای تبیین گفتمان انقلابی و اولویت قرار دادن جریان ارزشی کشور، در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کار کنیم.
با تحقیق و با کار کارشناسی در مجامع مختلف می توانیم اثبات کنیم که هر آنچه ما مشکل در فضای کشورمان می بینیم برای مثال اگر معضلات اجتماعی، افزایش بیکاری، افزایش طلاق، بالا بودن سن ازدواج، وجود حاشیه نشینی، محرومیت ها، عقب ماندگی ها وجود دارد، ماحصل کارکرد جریان غیر انقلابی در کشور است.
این جریان بر روی مدل توسعه گرایی به سبک غربی متمرکز شده که با فرهنگ بومی و آموزه های اسلامی و ایرانی ما همخوانی ندارد. آنها سعی کرده اند عملا ما را به سمت اختلاف طبقاتی، فساد اداری پیش برده تا یک طبقه مرفه در جامعه شکل بگیرد.
پس از ایجاد آن مدعی بودند که اشکال ندارد و ما درصدد توسعه کشور هستیم حتی در این راه حاضر بودند عده ای زیر چرخ توسعه له شوند. جریان غیر انقلابی هر جا مسئولیت گرفتند مشکلات داشتیم.
هر جا پیشرفت داشتیم ماحصل تفکر انقلابی است. برای مثال اگر در موشک قدرت چهارم دنیاییم، اگر در هوافضا دارای رشدی هستیم، در نانو رشد کردیم، چند جوان انقلابی بر آن موضوع متمرکز شدند و پیشرفت کشور حاصل شده است.
****چرا مقام معظم رهبری امسال را سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل نام گذاری کرده اند و برای تحقق این هدف چه موانعی بر سر راه ما قرار دارد؟
مسئله اقتصاد مقاومتی به نظرم باز در راستای دو جریان انقلابی و غیر انقلابی کاملا قابل تعریف است یعنی اگر نگاه این دو جریان به اقتصاد را بگوییم طبیعتا این بحث خود را نشان می دهد.
تعریفی که جریان انقلابی از وضعیت اقتصادی کشور و تحریم ها دارد این است که ما توسط دشمن در یک جنگ تمام عیار اقتصادی قرار گرفتیم و این هم در بیانات مقام معظم رهبری هست و بارها هم سایر اندیشمندان انقلابی راجع به مقوله اقتصاد کار کرده اند و در این چند سال مباحث مختلفی را ارائه کرده اند.
دشمن هر لحظه در سایر عرصه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از هر جا که بتواند به ما ضربه بزند، می زند و هیچ جا ملاحظه نمی کند.در آمریکا به عنوان محور اصلی دشمنی با ما فرقی بین دموکرات و جمهوری خواه نیست. هر کدام آمدند در دشمنی شان با ایران نمره صد می گیرند و تفاوت در ظواهر بوده؛ یکی لبخند زده و دیگری نزده که در عمل تفاوتی با هم ندارند.
یک جنگ تمام عیار اقتصادی را علیه ملت ایران راه اندازی کردند چرا؟ چرا این جنگ را تحمیل کردند؟ دو علت دارد: یک ملت ایران ملت مستقلی است و استقلال خواهی دارد ما این نظم نوین جهانی که این ها تعریف کردند را قبول ندارین. اینکه 5، 6 قدرت بزرگ در دنیا بعد از جنگ جهانی دوم نشستند و دور هم گفتند ما یک سازمان ملل درست می کنیم اینها مرکزند و همه کشورهای دیگر پیرامونند. اینها در مرکز کدخدا هستند و هر چه می گویند باید همه گوش کنند. این نظم نوین جهانی شد و بعد در همه عرصه ها ورود کردند و منافع کل دنیا را به نفع خودشان مصادره کردند و تصمیم گرفتند کدام کشور چه صنعتی داشته باشد و کدام کشور محدودیت داشته باشد. ما به عنوان انقلاب اسلامی این دسته بندی مرسوم را نپذیرفتیم. جریان سلطه ای که می خواستند راه بیندازند را نپذیرفتیم و حرف جدیدی را زدیم و بحث استقلال را مطرح کردیم. رهبری تعریف دقیقی از استقلال داشتند که عده ای این را قبول ندارند. من عمدا می گویم نظم نوین جهانی و خواهشم از همه دوستان بسیجی است که روی این موضوعات باید کار بیشتری انجام شود. جلسات و هم اندیشی باید برگزار شود. عده ای هستند که با توجه به درسی که در دانشگاه خوانده اند و حرفی که از غرب ترجمه کردند قائل به مرز نیستند، قائل به اینکه بگویید ملتی هستیم و استقلال داریم نیستند و می گویند دنیا یکپارچه شده و ما هم یک بخشی از این دنیا هستیم.
باز از لحاظ مبانی یک عده ای دشمن را قبول ندارند این که می گویید عده ای با ما دشمن هستند اصلا این لفظ معنا ندارد و از لحاظ تئوری قبول ندارند. می گویند کشورها براساس منافع ملی شان اقدام می کنند و منافع ملی کشور انگلیس و آمریکا ایجاب می کند این گونه رفتار کنند، و آنها دشمن ما نیستند لذا ما باید از این زوایا فضای اینها را خوب بدانیم آبشخور نگاه و مکتبشان را باید بدانیم و بعد جواب دهیم.
اینکه ما ملت مستقلی هستیم و استقلال خواهی داریم و حرف نو داریم برای اداره کشور و اداره دنیا و این نظم نوین جهانی را نپذیرفتیم سبب می شود ملت ایران برای مسلمانان و سایرملل دنیا الگو شود. کسی که یک حرف جدیدی می زند و مستقل از قدرت های بزرگ است و بعد سی و هفت سال روی پای خودش ایستاده.
سناتورهای مختلف و اندیشمندان مختلف آمریکایی چه قبل از برجام و چه در ماه های اخیر از این جملات زیاد دارند که مسئله ما با ایران انرژی هسته ای نیست. مکین یکی از سناتورهای معروف آمریکایی است که می گوید مسئله ما با ایران هسته ای نیست حتی موشک های بالستیک نیست حتی حمایت از حزب الله و حماس هم نیست. مسئله ما با ایران این است که مستقل از ما زندگی می کند و نه تنها مستقل از ما زندگی می کند و کشورش را اداره می کند بلکه به پیشرفت هم رسیده یعنی با پیشرفت در سایه استقلال مسئله دارند.
پس اینها وقتی می بینند که ملت ایران حرفی نو دارد و استقلال دارد و رو به پیشرفت هم هست هر کاری که از دستشان آمده انجام داده اند اما نتوانستند این روند قدرت یابی و پیشرفت ایران را متوقف کنند. آخرین راهشان این بود که راهی که فکر کردند و بررسی کردند و زود نتیجه می گیرند مقوله اقتصاد بود و اینکه جنگ اقتصادی را علیه ایران راه بیندازند و روند قدرت یابی ایران را متوقف کنند و ما از درون دچار شکاف شویم. یعنی ملت براثر فشار اقتصادی و تحریم اقتصادی از لحاظ معیشتی در تنگنا قرار بگیرند و خسته شوند، این خستگی ملت باعث شود که از حاکمیت جدا شوند و همین شکاف ملت و حاکمیت را رقم بزند.
آنها با جنگ اقتصادی شان دو تا هدف دنبال می کردند یکی اینکه ما متوقف شویم و دوم اینکه از درون دچار شکاف شویم و نگذارند ما یک کشور پیشرفته را به دنیا نشان دهیم. حضرت آقا فرمودند که هدف ایران این است که جامعه ای شکل بدهد که در این جامعه همه مردم در یک رفاهی زندگی می کنند از لحاظ مادیات کسی مسئله ندارد و همه مردم در اوج معنویت زندگی می کنند. هدف ایران این بود و آقا فرمودند تا مادامی که به قله های پیشرفت نرسیدیم و پیشرفت مادی و معنوی را تامین نکنیم این دشمنی ها ادامه دارد.
برای اینکه ما نتوانیم نشان دهیم به دنیا که می شود مستقل از قدرت ها و نظام سلطه زندگی کرد این جنگ را راه اندازی کردند. این که فشار بیاورند یک بحث است و بحث مهم الگوپذیری ماست. می خواهند کاری کنند که ما برای دیگران الگو نشویم لذا این جنگ تمام عیار اقتصادی را راه انداختند.
برای اینکه ما از این جنگ اقتصادی پیروز بیرون بیاییم و مقابله درستی بکنیم و دشمن را شکست دهیم دو تا کار باید انجام دهیم اول مصونیت بخشی به اقتصاد است و دوم استحکام بخشی درونی است. یعنی یک کاری کنیم که از بیرون کسی نتواند نفوذ اقتصادی بکند و نتواند ضربه بزند با بالا و پایین رفتن نفت و طلا و دلار و مباحث دیگر اقتصادمان دچار تزلزل نشود و کمتر از تحولات بیرونی متاثر شویم و نکته دوم اینکه ما از درون قوی شویم.
چه طور می شود از درون قوی شد؟ از طریق ظرفیت های بالقوه ای که ما در داخل کشور داریم و بسیار زیاد هم هست. این را بارها گفتیم و مطرح کردیم که اگر کسی می خواهد یک اقتصاد پویا و فعال داشته باشد مولفه هایی در داخل کشور خودش نیاز دارد. این بحث را که اقتصاد باید با دنیا در تعامل باشد را رد نمی کنیم اما مولفه های درونی هم نیاز داریم.
از لحاظ جمعیت و نیروی جوان و متخصص و فارغ التحصیل کم نداریم در حالی که خیلی از کشورها کمبود نیرو دارند و از بیرون نیرو وارد می کنند. از لحاظ زمین تنوع آب و هوایی و تنوع گیاهی و زمین حاصلخیز به لطف الهی چیزی کم نداریم. از لحاظ ظرفیت های معدن و انرژی و مواد خام هم به همین ترتیب. پول، نقدینگی و سرمایه در کشور ما عدد بالایی است. از لحاظ علم وفناوری بحمدالله در سالهای گذشته به پیشرفت های علمی خوبی رسیده ایم.
از لحاظ بازار مصرف خودمان یک جمعیت 80 میلیونی داریم. کشورهای همسایه ما جمعیت بالای 200، 300 میلیونی دارند. یعنی چیزهایی که شما برای یک اقتصاد پویا و فعال نیاز دارید که از درون درست بکنید همه را دارید و نیاز نیست چیزی وارد کنید. مثل ژاپن نیستیم که نیاز باشد انرژی وارد کنیم. مثل دیگر کشورها نیستیم که جوان و نیروی متخصص ندارند. کافی است از درون این ظرفیت های بالقوه را بالفعل کنیم. مصونیت هم بدهیم و طوری سیستم اقتصادی را طراحی کنیم که نفوذ ناپذیر شود و تکیه اش بر ظرفیت های درونی باشد.
این اتفاق اگر افتاد و اگر با دنیا تعامل کردید اقتصادتان اقتصادی پوبا و فعال است. دیگر با اخم کسی با تحریم کسی شما دچار تزلزل نمی شوید، دچار فشار نمی شوید، اینجاست که آقا فرمود به درک اگر کسی تحریم کرد یا نکرد. به درون نگاه کنید و ظرفیت ها را بالفعل کنید این یعنی اقتصاد مقاومتی.
اگر ما این دو کار را انجام دادیم یعنی مصونیت بخشی کردیم و استحکام بخشی به اقتصاد کردیم و ظرفیت های درونی و بالقوه مان را بالفعل کردیم و به اینها متکی شدیم و بهره وری مان را بالا بردیم آن موقع به معنای اقتصاد مقاومتی رسیده ایم و تنها راه مقابله با این جنگ تمام عیار اقتصادی این نوع فعالیت هاست.
اقتصاد مقاومتی از کجا نشات می گیرد؟ از مبانی جریان انقلابی نشات می گیرد. و اینکه ما در واقع نگاهمان به مردم و نگاهمان به اقتصاد چیست؟ هم صورت مسئله ای که ما تعریف می کنیم و می گوییم درجنگ تمام عیاریم و هم راهکاری که داده می شود از مبانی و تجربه ما نشات می گیرد. حال جریان مقابل چه می گوید؟ جریان غیرانقلابی می گوید که ما تحریم شدیم و این تحریم ها هم ناشی از نداشتن ارتباط و تعامل خوب با دنیاست. اگر ما یک تعامل خوبی با دنیا داشتیم ما را تحریم نمی کردند. چه کار کنیم که تحریم ها را رفع کنیم؟ باید با دنیا تعامل داشته باشیم. تا آنها تحریم ها را لغو کنند. وقتی تحریم ها لغو شد اقتصاد ما پویا می شود.
صورت مسئله از جنگ تمام عیار تحریم تعریف می کنند اما می گویند چرا تحریم شدیم؟ چون لیاقت نداشتیم و بلد نبودیم ارتباط بگیریم. در دولت های قبل هم راهکار را تعامل با دنیا و زیاد کردن رفت و آمد با کشورهای اروپایی و غربی می دانستند تا دلشان بسوزد و تحریم ها را لغو کنند. این از کجا نشات می گیرد؟ از مبانی است. در مبانی این جریان چیزی به اسم دسته بندی جریان حق و باطل نیست. این که اردوگاه حق و باطلی باشد وجود ندارد. به زبان می آورند و می گویند ما از لفظ دشمن استفاده نمی کنیم و نکردیم. این یعنی چه؟ مگر می شود کسی دشمن نداشته باشد؟
از آن مبنی است که اردوگاه حق و باطل، نظام سلطه و اسلامی که در یک جنگ تمام عیار هستند را وقتی قبول نداشتند موجودیت این دو نظام را و این تقسیم بندی را قبول نکردند می گویند همه کشورها براساس منافعشان با هم در تعامل و رقابت هستند و به جای اینکه ستیز با نظام سلطه داشته باشند تعبیر به ارتباط با دنیا می کنند. چون نظام سلطه ای را قبول ندارند. وقتی این جوری نگاه کردید طبیعتا این که کسی به شما جنگ تحمیل کند را قبول ندارید. می خواهم بگویم که ما این سوال را باید بپرسیم که چرا بعد از چند سال که آقا می فرماید اقتصاد مقاومتی و امسال می گویند اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل، چرا عده ای نمی پذیرند و در عمل پیاده نکرده اند؟
به نظرم در مورد شعاری که آقا چند سال است می گوید و امسال هم تاکید کردند دو دسته وجود دارد یک عده این مبانی را قبول ندارند و نظام فکریشان نمی پذیرد این فرمول و صورت مسئله را. جنگ اقتصادی را، چراییش و راهکار برون رفت از این جنگ را نمی پذیرند. یک عده هم در عمل شاید قائل به آن مبانی نباشند ولی اعتقاد به تکیه بر سرمایه داخلی هم ندارند. بازهم در واقع برمی گردد به مبانیشان که مردم را قبول دارند یا ندارند. این جریان غیرانقلابی از ابتدای انقلاب تا الان شعار مردم گرایی داده ولی در عمل اصلا اعتقادی به مردم و تکیه بر مردم و ظرفیت مردمی ندارد. هر جا مردم علیه اینها رای و نظر دارند مقابل مردم شورش و قیام کردند و به مردم توهین کرده اند که نمونه های متعددی دارد.
مثلا مزروعی به عنوان نماینده مجلس ششم یکی از فعالان فتنه 88 است که گفت اگر مرگ موش پخش کنید مردم برایش صف می ایستند. اگر مردم رای ندهند به اینها سریع علیه شان حرف می زنند. تا قبل از آن مردم در راس بودند لذا می خواهم بگویم که موانع این شعار چیست؟ موانعش این است که یک عده ای مبانی را قبول ندارند چون تفکرشان برگرفته از همان جریان غیرانقلابی است و می شود گفت که فکر این جریان بیشتر همان نگاه لیبرالیسم و نگاه به غرب است.
این جریان غیرانقلابی اسلام را چه طور پذیرفتند؟ و چه تعریفی از اسلام دارند؟ هر آن چیزی از اسلام که با مبانی فکری غرب جور در میاید و هم خوانی دارد را اینها قبول دارند و هر بخشی در اسلام که تطابق ندارد و همخوانی ندارد را هم قبول ندارند. در حرف ها و گفتارشان و نوشته هایشان کاملا مشهود است. چرا اینها با حجاب مسئله دارند؟ چرا با حکم قصاص مسئله دارند؟ چون اینها مبنا را غربی گذاشتند.
مسلمان هستند چهره انقلابی دارند در لباس روحانیت هم هستند اما چون فکرشان براساس مبانی غربی است هر کاری که جریان ملی مذهبی و جریان دولت موقت و بازرگان و اینها می خواستند بکنند در کتابشان نوشتند. دنبال این بودند که احکام اسلامی را با مبانی غربی تطبیق بدهند، یک دفاعی بکنند بگویند حکم ما همانی است که غرب می گوید. دنبال تطبیق اسلام با غرب بودند. هر چیزش هم که جور در نمیاید، می گویند عقب ماندگی است و مانع پیشرفت است. کتاب نوشتند و می گویند.
اسلام،روحانیت، تشیع و مراجع اینها مانع پیشرفت هستند. چرا این حرف ها را می زنند؟ چون مبنا را غرب گذاشتند و این مفاهیم و این واژه ها در آن مبنا و منبع فکری وجود ندارد. مانع اصلی این است که یک عده در مبنا مدل اقتصادی را قبول ندارند و مدل جنگیدن با دشمن را و دشمن را قبول ندارند. یک عده در عمل و در واقع نتوانستند به این باور داشته باشند که می شود بر ظرفیت های درونی تکیه کرد و پیروز شد. پیشنهاد من به دولت، دستگاه های مختلف و به همه افراد چه در عرصه دانشگاهی و جریان نخبگانی کشور، چه در عرصه اجرایی و مدیریتی کشور این است که اگر خودشان را عضو جریان انقلابی می دانند و اگر مبانی جریان انقلابی را قبول دارند کسی باید فرهنگ سازی کند، کسانی باید کار تبیینی و ترویجی کنند، کسانی باید کار تولیدی کنند، باید قانونگذاری خوب کنند، کسانی باید توزیع کنندگان خوبی باشند، همه ملت ایران باید فرهنگ مصرفشان را اصلاح کنند و همه مردم ایران از زن و مرد و کوچک و بزرگ و دولتی و غیردولتی و همه مجموعه ها همه اینها در اقتصاد می توانند نقش داشته باشند. حداقل این است که مصرف کننده هستیم و باید فرهنگ مصرف را درست کنیم و نسبت به جایگاهی که داریم و می توانیم نقش تعریف کنیم در تبیین و فرهنگ سازی اگر تولید کننده هست خوب تولید کنند و از تولید حمایت کنیم و بحث های دیگر. کوتاهی هایی ماها قبلا انجام دادیم چون خود ما به عنوان جریان انقلابی بیشتر حرف زدیم تا اقدام بکنیم و مقوله اقتصاد و اقتصاد مقاومتی اگر تک تک آحاد ملت ایران نقشی برای خودشان تعریف کنند هر که هر جا هست.
لذا اگر کسی خود را عضو جریان انقلابی می داند باید جدی تر و پررنگ تر از گذشته در میدان عمل باشد و اقدام کند. اگرم کسی مبنا را قبول ندارد اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک مدل اقتصادی پیشنهاد می کنم. چون مدل های مختلفی هست برای اقتصاد و در کتاب های مختلف تدریس می شود اقتصادهای لیبرالی و اقتصادهای دیگر. این مدل را هم ببینند و بررسی کنند و این مدل را برای چند صباحی اجرا کنند. شما به این قائل هستید که مدل های دیگری از کشورهای دیگر بگیرید با این مدل هم چند صباحی کشور را اداره کنید ضرر ندارد.
اگر آقای روحانی و دولت شعار سال 95 را رونق اقتصادی گذاشته بسم الله ما هم کمک می کنیم، همه جریان انقلابی حاضر هست به این رونق اقتصادی کمک کند. راهکار عملیاتی این رونق اقتصادی چیست؟ همه می خواهیم امسال، سال رونق اقتصادی باشد. ما با دولت هماهنگ هستیم هم در تجربه هم در مبنا قائل به اقتصاد مقاومتی هستیم و می گوییم این مدل تنها راه رونق اقتصادی کشور است یک چند صباحی بپذیرید بخش عمده ای از مردم و مقام معظم رهبری به عنوان کسی که سیاست های کلی کشور را تعیین می کند و شما به عنوان رئیس جمهور قسم خوردید که همه اصول قانون اساسی را اجرا می کنید این حرف پذیرفته شده. با این مدل پیش بروید همه جریان ها کمک خواهند کرد یعنی دولت در واقع مطمئن باشد اگر به سمت اقتصاد مقاومتی بیاید نه تنها در حرف بلکه در عمل و واقعا نیت کند که با این مدل اقتصاد کشور را رونق دهد همه جریان ها به زودی و به خوبی کمک می کنند که شاهد رونق اقتصادی خوبی خواهیم بود.
**مسئولان دولتی تا چه اندازه از پتانسیل بسیج دانشجویی بهره برده اند و در سال هایی که گذشت چه میزان پذیرای انتقادات شما بوده اند؟
متاسفانه این دولت کلا و دولت های دیگر هم خیلی نمره خوبی در نقدپذیری خوبی ندارند. شعار می دهند که نقد کنید ولی در عمل با الفاظی که به کار می گیرند و با رویکردی که انتخاب کردند فضای خوبی ایجاد نکردند. اما ظرفیت بسیج دانشجویی،تشکل های دانشجویی و جریان انقلابی کشور ظرفیت بسیار بالایی است که کمتر مسئولی پیدا شده این ظرفیت را خوب بشناسد و استفاده کند.
فقط یک بخش از ظرفیت دانشگاهی کشور و بسیج دانشجویی اردوهای جهادی است. هزاران دانشجوی جهادگر وجود دارد که حاضر هستند در گرمای تابستان به دورترین، گرمترین و محروم ترین نقطه کشور با حداقل امکانات سفر کنند و بیست، سی روز کار کنند برای محرومیت زدایی. این سرمایه را چه کسی در دنیا دارد؟ در تعطیلات عید هزاران دانشجوی بسیجی تفریح و رفت و آمد فامیلی شان و مباحث دیگر را رها کرده اند و در مناطق محروم هستند تا محرومیتی را برطرف کنند.
اصلی ترین سرمایه برای هر کاری سرمایه انسانی است. کافی است شما به این کسی که رفته آنجا و می خواهد در ده روز بیست روز کار عمرانی، بهداشتی درمانی در یک منطقه انجام دهد امکانات بیشتری بدهید. هم تعداد بیشتری می توانند بروند به این مناطق محروم سفر کنند و هم خروجی کار و کارکرد اینها بهتر می شود.
دستگاه هایی که می خواهند راهی را درست کنند بیایند وسایلی به این دانشجویان بدهند. چند دستگاه در کشو رداریم که وظیفه ذاتیشان رفع محرومیت است؟ بالاخره اگر روستا، آب و برق و راه ندارد دستگاه و وزارتخانه برای این قضیه داریم. بحث نهادهایی مثل کمیته امداد و خود وزارت کشور و مناطق محروم ریاست جمهوری و مجموعه های مختلفی که برای رفع این محرومیت ها درست شده اند هم هست که بیایند از این ظرفیت استفاده کنند. کما اینکه ما رفتیم سراغشان و طرح موضوع کردیم گاها در مقام حرف می گفتند خیلی خوب است و کمک می کنیم ولی تا الان کمترین استفاده از این ظرفیت را داشتیم.
خود همین اردوهای جهادی یک مدل بسیار موفق برای اقتصاد مقاومتی است. دوستان جهادی ما به مناطق می روند و من از همین جا به همه آنها خدا قوت می گویم ان شالله اجر همه با سید الشهدا باشد این ایام از زندگی شان گذشتند و اقداماتی کردند.
این مدل که بچه ها می روند و حداقلی از کار عمرانی و درمانی را انجام می دهند و بعد با مردم روستا و منطقه وارد صحبت و گفتگو می شوند تا خود مردم در اقتصاد مولد شوند. این یکی دو سال اخیر اردوهای جهادی را به سمت تبیین اقتصاد مقاومتی و مولد هدایت کردیم که بچه ها در عین حالی که خدماتی انجام می دهند با مردم منطقه وارد بحث و گفتگو در این باره می شوند که شما چگونه می توانید خودتان مولد باشید و خودتان در واقع اقتصاد مولد داشته باشید و محرومیت را ازبین ببرید.
اگر دولت و دستگاه های مختلف از این مدل و کاری که انجام شده حمایت کنند ما حاضریم گام های بسیار بلندتری را طراحی کنیم به جرات می توانم بگویم که رفع محرومیت از روستاها و مناطق محروم در یک حدی که مایحتاج اولیه راحل کند در کل کشور کار سختی نیست. مایحتاج اولیه مناطق و روستاهای محروم را تامین کردن به طوری که زندگی حداقلی داشته باشند و محرومیت این مناطق را حل کردن ظرف مدت کوتاهی در طول دو سه سال قابل حل است.
توانی که دوستانمان دارند بیشتر تکیه بر نیروی انسانی است چون دیگر نه پول و نه امکانی نیست. اگر امکانات بیاید می توانیم خیلی رشد چشمگیری داشته باشیم. هنوز هم دیر نشده از همین امسال که سال اقدام و عمل است، از همه مسئولین چه در مجلس و چه در دولت و چه در جاهای دیگر درخواست می کنیم اگر کمک بدهند اگر حمایت کنند مردم ان شالله خدمات بهتری خواهند دید و اگر قرار است سال 95سال رونق اقتصادی باشد هیچ راهی غیر از تحقق عملی اقتصاد مقاومتی وجود ندارد و بسیج دانشجویی آماده همکاری با دولت و سایر دستگاه هاست.
**عامل رکود علمی در کشور چیست و بسیج دانشجویی چه برنامه ای را برای شتاب رشد علمی در کشورمان دارد؟
چرا ما روی رشد علمی حساسیم و پیگیری می کنیم وبرایمان مهم است که نمودار شتاب علمی کشور متوقف شده یا نشده رو به رشد هست یا نیست؟چرا برای مقام معظم رهبری و برای جریان انقلابی مهم است؟ به این دلیل است که ما اگر بخواهیم پیشرفت هایمان ادامه پیدا کنند اگر می خواهیم در مقابل جنگ تمام عیار دشمن قد علم کنیم و پیروز شویم باید در همه عرصه ها کشور قدرتمندی باشیم. یکی از فرمول های قدرت و یکی از مولفه های قدرت این است که شما یک کشور صنعتی شوید و تولید ثروت کنید، راه این که شما تولید ثروت کنید و صنعت پیشرفت کند این است که علم رشد کند یعنی در واقع این ها مقدمه است.
شما اگر رشد علمی داشتید صنعتت رشد می کند و اگر صنعت رشد کرد تولید ثروت می کنید که یکی از مولفه های قدرت است، العلم سطان. این فرمول هم در مبنای آکادمیک و کلاسیکش پذیرفته شده است هم در آموزه های اسلامی ما. لذا اگر کسی اقتدار، عزت، شرف و استقلال ملت ایران را می خواهد و اگر کسی می خواهد در مقابل دشمن زانو نزنیم باید رشد علمی داشته باشیم.
از طرفی ما چون حرفی نو داریم این حرف نو را چه طور باید به مردم برسانیم؟ یکی از راه های رساندن این حرف نو این است که از ابزارهای ارتباطی استفاده کنیم. یک راه دیگر این است که ما در عمل باید یک کشور پیشرفته به دنیا نشان دهیم.
چرا دشمن تلاش می کند هر موقع از ایران چهره ای نشان دهد، یک کشور عقب مانده را به تصویر بکشد؟ مناطق محروم ما را به تصویر می کشند می خواهند بگویند ایران با شعارهایش با حرف نواش نتوانسته برای ملت خودش پیشرفت حاصل کند پس قطعا برای شما نمی تواند و این برمی گردد به همان الگوپذیری و ملت ایران که عرض کردم. لذا باید بتوانیم و می توانیم با رشد علمی کشور را روز به روز در عرصه های مختلف پیشرفته تر کنیم. پس در واقع رشد علمی به عنوان یک اولویت در کنار اولویت های دیگر نیست اولویت یک و مقدمه است برای همه پیشرفت های دیگر. الزامی است که اگر شما می خواهید در عرصه های مختلف کار کنید حتما رشد علمی داشته باشید. به همین خاطر ما حساسیم و دشمن تلاش می کند که حرفی را که خودش بارها تکرار کرد که اگر ما 35 سال ایران را تحمل کردیم و نمودار قدرت یابی، نمودار رشد علمی و پیشرفت ایران رو به سعود بود ما باید یک کاری کنیم آینده ایران ضعیف باشد. به همین خاطر روی انرژی هسته ای ما دست می گذارند، به همین خاطر روی موشک های ما دست می گذارند که ما یک کشور ضعیفی باشیم. اگر می خواهیم مذاکره کنیم به عنوان کشور ضعیف باشیم. این که آقا فرمودند اگر بگویید اولویت کشور چیست می گویم رشد علمی ناظر به همین استراتژی است که دشمن می خواهد آینده ما ضعیف باشد ما باید آینده قوی داشته باشیم که با رشد علمی محقق می شود.
اقتصاد مقاومتی را در عمل پیاده کنیم، رشد علمی داشته باشیم آن وقت است که دنیا از ما به راحتی الگو می گیرد و خواهند گفت که آنانی که توانستند این همه سال روی پای خودشان باشند و پیشرفت کنند در عرصه های مختلف حرف برای گفتن دارند این الگو را باید در کشور اجرا کرد.
نکته ای که جای تامل بسیار دارد و جای کار دارد این است که ما در یک پیچ تاریخی هستیم و آقا فرمودند دشمن هم این را می داند و یکی از بحث هایش این است که در همان پیچ تاریخی باز نگذارند نقش هدایت گری خودمان را انجام دهیم. این که دنیا در یک پیچ تاریخی است را همه قبول دارند و اندیشمندان غربی و شرقی قبول دارند که دنیا در آستانه یک تحول و دگرگونی است و از لحاظ تمدنی هم بخواهید به موضوع نگاه کنید تمدن لیبرال دمکراسی و غربی رو به افول است. مردم دنیا از این حجم از کشتار و جنایت ها و نسل کشی ها و کودک کشی ها و خون و خونریزی ها که به اروپا رسیده خسته شده اند. از این تمدن چیزی ندیدند در عمل شعار دیدند. کدام یکی از شعارهای لیبرال دمکراسی در عمل محقق شده دمکراسی اش؟ آزادی اش؟ حقوق بشرش؟
در عمل نتوانستند آن بهشتی را که به مردم قول داده بودند عملی کنند این هم وضعیتی که در اروپا حاکم شده و امنیت و آرامش روانی که مقدمه رفاه وعده داده شده است در حداقل ممکن وجود دارد. لذا مردم دنیا آماده شنیدن یک حرف جدید هستند و تمدن ها در طول تاریخ موقعی ظهور و بروز پیدا کردند که گفتمان و تمدن رقیبشان رو به افول گذاشته و مردم خسته شدند و منتظر حرف جدید بودند. اکنون این شرایط فراهم است و مردم دنیا شرقی و غربی اش از لیبرال دمکراسی و نظمی که در دنیا حاکم است و حرف و گفتمانی که حاکم است خسته هستند. دنیا منتظر حرف جدید است. دشمن چون می داند که حرف انقلاب اسلامی همان حرف جدید و نو است و می داند که اگر این حرف به مردم برسد در آن پیچ تاریخی دنیا به سمت انقلاب اسلامی می پیچد و تمدن نوین اسلامی شکل می گیرد، همین جا در همین سال ها تمام توانش را گذاشته که ما را متوقف کند تا نتوانیم اثرگذاری روی تحول تاریخی در این سال های حساس داشته باشیم. به همین خاطر از زاویای مختلف چه بحث های کلان و تمدن اسلامی و پیچ تاریخی نگاه کنیم و مواجهه با دشمن را از هر زایه ای که باشد ببینیم، رشد علمی اولویت اول کشور است.
ما به عنوان بسیج دانشجویی که خیل عظیمی از دوستان ما در تسهیلات تکمیلی و ارشد و دکترا هستند و وارد عرصه تولید علم می شوند باید تلاش کنیم. ممکن است کسی بگوید دوستانی که کارشناسی هستند بیشتر باید فضای مطالبه گری تولید علم را داشته باشند ولی دوستانی که دکترا گرفته اند در حال گرفتن دکترا هستند یا فارغ التحصیل شدند الا ماشالله وجود دارند که اگر میدان داده شود و اگر حمایت شوند مراکز علمی و موسسات علمی شکل می گیرد اندیشکده ها و پژوهشکده هاکه در خیلی از دانشگاه ها در دولت های قبل راه اندازی شده بود می تواند دوباره رونق بگیرد.
یکی از اولویت های ما این است که بتوانیم توان بسیج دانشجویی را برای حل مشکلات کشور از لحاظ علمی پای کار بیاوریم. یعنی ما در رشته های کشاورزی و انرژی و نفت و رشته های مختلف به سهم خود کارگروه هایی راه اندازی کردیم و به دنبال این هستیم که حرف علمی و تخصصی بزنیم و بگوییم اگر الان مشکل مواد غذایی و تامین مواد غذایی و کشاورزی در کشور وجود دارد، اگر معضلاتی به اسم دلالی کشاورزی و هدر رفت مواد غذایی وجو د دارد، اگر در بحث نفت و استخراج نفت معضل است، در عرصه های مختلف ما آمادگی داریم برای اینکه کمک بدهیم و حرف تخصصی بزنیم.
در گمرک، بیمه ما و بانکداری و دیگر عرصه ها بسیح دانشجویی کارگروه هایی راه اندازی کرده و بچه ها به عرصه تخصصی حرف زدن ورود می کنند که اگر باز هم از طرف دولت و دستگاه ها حمایت شود طبیعتا می تواند سرعت و رشد ببیشتری بگیر.
**نقش اقتصاد مقاومتی در مبارزه با فساد، جلوگیری از رکود در بازار واردات و قاچاق چیست؟
بحثی که عرض کردم اگر در اقتصاد مصونیت بخشی و استحکام بخشی کنیم در واقع به اقتصاد مقاومتی می رسیم. یکی از الزامات جدی مصونیت بخشی و استحکام بخشی بحث سالم کردن اقتصاد است و مبارزه با فساد اقتصادی است. اگر اقتصاد ما اقتصاد سالمی نباشد و فساد اقتصادی وجود داشته باشد شما نمی توانید از ظرفیت های درونی استفاده کنید. اگر رانت خواری وجود داشت، اگر امتیازخواهی ها وجود داشت، اگر شفافیت اطلاعاتی وجود نداشت، اگر قاچاق کالا بی رویه بود اصلا سرمایه گذاری معنایی پیدا نمی کند.
یک کارخانه راه بیندازید و کالایی تولید کنید وقتی می بینید کالایی که توسط قاچاق می آید و کسی برخورد و مقابله ای با آن نمی کند، خیلی ارزان تر از آن چیزی است که شما می خواهید در بازار تولید کنید، اینجا امنیت سرمایه گذاری از بین می رود.
بحث مبارزه با فساد از زوایای مختلف قابلیت بحث دارد. فرض کنید همه پذیرفتند اقتصاد مقاومتی را در عمل پیدا می کنند حتما اولین کار پاکسازی اقتصاد است چون اگر نباشد هم اعتماد عمومی را از دست دادیم هم امنیت سرمایه گذاری را. یعنی اولین ضربه ای که فساد به کشور می زند این است که اعتماد عمومی را از شما می گیرد و سرمایه گذار و تولید کننده نمی تواند سرمایه گذاری و تولید کند. وقتی امنیت نباشد چه طور اقتصاد مقاومتی را پیاده می کنید؟ لذا یکی از راه های جدی و موثر و اولویت یک در اقتصاد مقاومتی مبارزه با فساد است. در یکی از بندهای پیام حضرت آقا بوده و در جاهای مختلف در همین نکات ده گانه ای که فرمودند باز یک مساله مبارزه با فساد بوده.
به نظرم درباره دلیل عدم مبارزه با فساد تا الان هم می شود گفت دو نکته و عامل جدی وجود داشته؛ یکی این بوده که کسانی که خواسته اند با فساد مبارزه کنند رویکردشان رویکرد مبارزه مصداقی با پرونده های فساد بوده یعنی صبر کردند تا زنجانی و جزایری و هاشمی و دیگری و دیگری فساد بکنند پرونده ای شکل بگیرد، پرونده سه هزار میلیاردی و بیمه و... بعد بگوییم قوه قضاییه با این ها برخورد کند. یا در مجلس یا در دولت تلاش کردند که با این کسانی که این طوری پرونده برای شان شکل گرفته برخورد کنند درست است که برخورد با این افراد حتما باید باشد و حتما دستگاه عدالت اسلامی و حکومت اسلامی با مفسد باید قاطعانه برخورد کند منتهی مقدم بر این برخورد قاطعانه اصلاح زیرساخت در اقتصاد است.
شما باید اقتصاد را طوری درست کنید که امثال بابک زنجانی و جزایری ها نتوانند فساد بکنند. اگر شما شفافیت اطلاعاتیت درست بود، اگر ورود خروج کالا در کشور سامانه داشته باشد و معلوم باشد که چه کسی چه جنسی وارد کرده و به کجا می برد، در واقع مراجع تامین ارز کجاست، مبادلاتی که انجام می گیرد اگر رانت خواری ها نبود اگر ویژه خواری ها نبود در واقع آن موقع شما می توانید با فساد مبارزه کنید.
و گرنه اگر به راحتی افراد متخلف بتوانند فساد کنند شما با چند نفر می خواهید مبارزه کنید؟ شما فرض کنید اشد مجازات هم برای زنجانی و دیگری و دیگری انجام شود بقیه چه؟ شما سیستم را باید درست کنید که فرد متخلف نتواند به راحتی فساد کند لذا می خواهم بگویم که تا الان این طور نگاه نشده و اصلاح سیستم و مبارزه سیستمی با فساد صورت نگرفته.
نکته دوم این بوده که مطالبه اجتماعی هوشمندانه، مستمر و فراگیری برای مبارزه با فساد شکل نگرفته. یعنی تشکل های دانشجویی، جریان انقلابی کشور، مردم، مجلس آنهایی که تریبون داشتند و باید حرف می زدند و مطالبه می کردند مطالبه هوشمندانه و مستمری صورت نگرفته. لذا هیچ دولتی و هیچ مجلسی در مبارزه با فساد نمره خوبی نمی گیرد.
فرصت خوبی است که هم مجلس دهم شکل می گیرد و هم سال، سال اقتصاد مقاومتی است و دولت هم که حرف و شعار مبارزه با فساد را داده، ماهم در عمل واقدام نشان دهیم که با فساد مبارزه جدی می کنیم
به لطف الهی بسیج دانشجویی قبل از این بحث رصد کرده و به اولویت دار بودن این مساله رسیده بود. قرارگاه مبارزه با مفاسد اقتصادی را یک سال است که ما عملا راه اندازی کردیم. قبلا هم در این عرصه ها فعالیت هایی داشتیم. با همین دو رویکرد مبارزه سیستمی با فساد و شکل گیری مطالبه اجتماعی هوشمندانه و فراگیر این قرارگاه را راه اندازی کردیم و امسال هم ان شاءالله پررونق تر از گذشته با توجه به شعار سال و اولویتی که عرض کردم کار را دنبال می کنیم.
از همه مسئولین درخواست می کنیم که کمک بدهند. مبارزه با فساد شدنی است اگر عزم و اراده در مسئولین باشد. اگر مردم خوب مطالبه کنند و مسئولین پای کار باشند کار شدنی است.
ما روزنه های نفوذ و فساد را شناسایی کردیم، گلوگاه فسادی را در اقتصاد کشور شناسایی کردیم و اولویت ها را احصا کردیم و در واقع به سهم خودمان با این فساد مبارزه می کنیم. ولی طبیعتا اگر از طرف دستگاه های دیگر چه دولت و مجلس و قوه قضاییه وسایر دستگاه ها کمک بیاید این کار رونق بیشتری می گیرد.
**ورود بسیج دانشجویی در مباحثی مانند طرح تحول نظام سلامت، قراردادهای نفتی چه ثمراتی داشته است؟
ما به لطف الهی در سال 94 به چندین مقوله مهم ورود تخصصی داشتیم و حرف علمی، کارشناسی و تخصصی زدیم. مطالبه جدی کردیم و نتیجه هم گرفتیم.
در مقوله مناطق آزاد تجاری دولت یک طرح غیرکارشناسی به مجلس ارائه کرده بود که کاملا در تضاد با اقتصاد مقاومتی بود و منافع ملی را خدشه دار می کرد، ما هم کار رسانه ای کردیم هم کار تبیینی کردیم هم با نمایندگان رایزنی کردیم و این طرح از دستور کار خارج شد.
مقوله قراردادهای جدید نفتی دوستان ما که در رشته نفت بودند و در کارگروه نفت قرارگاه مبارزه با مفاسد اقتصادی ما حضور داشتند به سرعت و خیلی زودتر از اینکه دیگران متوجه شوند ورود پیدا کردند. البته این برای دولت کاملا یک رفتار خلاف شان بود که می گفت قراردادها محرمانه است و این اصلا در شان دولت جمهوری اسلامی نیست و حتما اولا خود دولت متضرر می شود. یعنی چه که قراردادها محرمانه هستند نه به مجلس ارائه می کنند نه به کارشناسان و نه به دستگاه های نظارتی نه به دانشگاه؟ چه طوری می خواهید منافع ملی را تضمین کنید؟ تا آنجایی که می شد به متن قراردادهادسترسی پیدا کردیم و شروع به کار تبیینی کردیم که این قراردادها بسیار ننگین است و خلاف استقلال و عزت و منافع ملی است. کار رسانه ای که انجام شد باعث شد بخش جدی از کار متوقف شده توسط دستگاه های مربوط و مجلس به صورت جدی دنبال شود.
این که شما دیدید فضای قاچاق میوه در فضای رسانه ای کشور اینقدر بازتاب داشت و صدا و سیما و جاهای دیگر پای کار آمدند، باز کار دوستان من در قرارگاه بود. ما با شاخص منافع ملی ورود می کنیم و کاری که ببینیم خلاف است و منفعت ملی ایران در آن نیست ورود می کنیم و مطالبه می کنیم و وظیفه اولمان که روشنگری است را انجام می دهیم. دستگاه های نظارتی باید وظیفه ذاتی شان را انجام بدهند تا نتایج خوبی بگیریم.
ما ظرفیت این را داریم که بتوانیم حرف تخصصی بزنیم. فقط و فقط براساس منافع ملی و گفتمان انقلابی حرف می زنیم و دعوای سیاسی با کسی نداریم، حزب سیاسی نیستیم. ما در مقوله برجام را از همین زاویه و با این نگاه ورود کردیم و سوالات متعددی از مسئولین پرسیدیم. جلسات متعددی برگزار کردیم، کتاب هایی هم منتشر کردیم. 75 سوال را در یک کتاب جمع آوری کردیم که اگر کسی می خواهد برجام را امضا کند این سوالات را جواب بدهد بعد بگوید خوب است یا بد.
در متن برجام ابهامات جدی وجود داشت. در متن برجام درباره مسئله سوئیفت که اکنون آرام آرام خود دولتی ها به برطرف نشدنش اذعان دارند ابهام خیلی جدی است. متن برجام در برطرف کردن سوئیفت یک جا می گوید بعد از هشت سال، یک جا می گوید بعد از یک سال.
ما حرف تحصصی و کارشناسانه زده و می زنیم. می گفتیم اگر این متن را توافق کردید ابهام دارد و تضمین کننده منافع ملی و خطوط قرمز ملت ایران نیست. هنوز هم همان حرف را می زنیم. آرام آرام خود دولت و برخی دولتی ها به زبان می آورند که اتفاقی که باید می افتاد نیفتاده.
ما دعوای سیاسی نداریم، نه در مبارزه فساد، نه در اقتصاد مقاومتی و نه در برجام، حرف تخصصی براساس منافعی ملی می زنیم و روی حرفمان هستیم و برای حرفمان استدلال داریم و در همه مجامع حرفمان را دنبال می کنیم. وظیفه خود می دانیم که به عنوان قشر تیزبین و روشنگر جامعه باید برای ملت ایران روشنگری کنیم. لذا به نظرم کارنامه ما در سال 94 هم اقدامات در موضوع برجام، هم در موضوع مبارزه با فساد با همین چند مصداقی که عرض کردم کارنامه بسیار خوبی است.