به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، پرویز امینی، کارشناس مسائل سیاسی در کانال تلگرامش نوشت: دولت یازدهم یک دولت توسعهگرا به معنای اقتصادی آن است و توسعه را با شاخصهای اقتصادی از جمله نرخ رشد اقتصادی، تعریف میکند (عدالت و آزادی دالهای طرد شده گفتمان دولت هستند). ایده اصلی دولت یازدهم برای دسترسی به این تلقی از توسعه، «همگرایی» با کشورهایی است که در این معنای توسعه پیشقدم و پیشتازند (اروپای غربی و آمریکا و اقمارش). بنابراین استقلال نیز از جمله دالهای طرد شده گفتمان دولت یازدهم است.
بنابراین به طور طبیعی هر چه در این همگرایی اخلال ایجاد کند، باید کنار گذاشته شود. مساله هستهای از جمله موارد مهمی بود که در این همگرایی اختلال ایجاد کرده بود. بنابراین ریشه عدم تعصب دولت یازدهم درباره فناوری هستهای، در شتابی که در جمعآوری سانتریفیوژها و بتون ریزی در قلب راکتور اراک و... داشت، نظری و معرفتی است. در واقع دستاورد بزرگ برجام برای دولت یازدهم از بین بردن مانع همگرایی با کشورهای غربی و علیالخصوص دولت آمریکا تحلیل میشد.
بنابراین اهمیت اظهارات سیف مبنی بر این که برجام تقریبا هیچ عایدی نداشته است، پایه تئوریک این دولت را سست کرده است و به تبع آن، باور اجتماعی به ایده دولت را تضعیف کرده است.
دولت یازدهم و شخص روحانی با اظهاراتی که بعد از اظهارات سیف کردهاند، خود را در شرایطی میبینند که مصداق «الغریق یتشبث الحشیش» است. یکی از تاکیدات بخشهای مختلف دولت این است که سیف در مواجهه با حریف، آن بحث را کرده است وگرنه در واقع دستاوردهای برجام بسیار بزرگ بوده است. آنها یا توجه ندارند به آنچه که میگویند یا توجه دارند ولی ناچارند. چون معنای حرف آنها این است که سیف در آنجا «راست نگفته است» و بعد توجه نکردهاند که اگر آنها فهمیدهاند که سیف راست نگفته است، دیگران چرا نفهمند؟! و بعد این پرسش که طرف غربی و آمریکایی قضیه، در جایی که شما راست گفتهاید و راست عمل کردهاید، بد عهدی کرده است؛ حالا چطور انتظار دارید با راست نگویی شما، تحت تأثیر قرار بگیرند و بکنند آنچه را که شما میخواهید؟
سخنان روحانی در تمسک به بحث گشتهای نامحسوس و تمرکز رسانهای بر آن و ورود تقابلی با شورای نگهبان در ماجرای تعیین تکلیف یک نماینده اصفهان، برای به حاشیه راندن سخن سیف در محیط اجتماعی، نشانه دیگری از عمق چالشی است که اظهارات سیف برای دولت یازدهم ایجاد کرده است.
اما شاید از همه مهمتر، اظهارات امروز روحانی درباره دست اندازی دو میلیارد دلاری آمریکاییها است چرا که ملتزم ماندن به لوازم آن مساوی است با دست کشیدن رئیسجمهور و دولت یازدهم از ایدهای که برای توسعه طرح کرده است. جناب روحانی میگوید چرا کسانی این پولها را در شرایطی قرار دادند که آمریکا بتواند به آنها دست اندازی بکند (بر فرض صحت مدعای دولت یازدهم) اما از خود سئوال نمیکند که ما در پی آن بودیم که همه مناسبات را در همگرایی با آمریکایی تعریف کنیم و بخشی از آن را هم در برجام کردهایم و از برجامهای متعدد نیز برای پیش بردن این همگرایی صحبت میکردیم تا شرایط را برای دست اندازی دولت آمریکا در همه سطوح هموار کنیم. بنابراین این اعتراض از هر که مسموع باشد، از جناب روحانی مسموع نیست چرا که از لوازم آن، کنار گذاشتن ایده اصلی دولت یازدهم در حل مسایل کشور است. اینجاست که باید گفت سیف و ما ادراک ما السیف.