کد خبر:۵۰۷۹۲۸
گزارش/

چرا آمریکا نگران خیره‌سری‌های آل‌سعود شد؟/ تخت ملک لرزان است!

تنش حاکمان بی‌تجربه‌ ریاض با ایران، کشوری که نشان داده است شطرنج سیاست را به خوبی بلد است و توانایی بیشترین بهره‌برداری از کوچکترین فرصت را دارد، یکی از مهمترین نگرانی‌های حاکمان کاخ سفید است.

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو، حکایت جنگ قدرت در درون خاندان کهنه و پوسیده‌ی سعودی، داستان تکراری سال‌های اخیر صفحات بین‌الملل رسانه‌های جهان بوده است. درحالی که فرزندان عبدالعزیز بن سعود، یکی پس از دیگری فوت کرده و قدرت به آخر بازمانده‌ی ایشان، ملک سلمان رسیده است؛ خاندان سعود اکنون با خیل قابل توجهی از شاهزادگان روبروست که هر یک خود را مناسب‌ترین گزینه برای جانشینی سلمان می‌دانند.

 

این نزاع بر سر قدرت که در موارد متعددی مثل انتقاد تند «متعب بن عبدالله» فرزند شاه پیشین این کشور از جنگ افروزی شاه جدید در یمن، خود را به رخ کشیده است؛ نگرانی اندیشکده‌های مهم غربی را نسبت به آشوب‌زده شدن یک متحد راهبردی در منطقه‌ حساس خلیج فارس، برانگیخته است.

 

در همین راستا «کارن الیوت هاوس» عضو ارشد اندیشکده علوم و امور بین‌الملل بلفر در گزارشی مشروح، با اشاره به «جنگ قدرت» در درون خاندان پادشاهی عربستان، نوشته است که ولیعهد کنونی در صورتی که به قدرت برسد، قطعا محمد بن سلمان فرزند پادشاه کنونی و جانشین ولیعهد را از ساختار قدرت کنار می‌گذارد.

 

سلمان شاه کنونی عربستان که کمتر از دو سال قبل به قدرت رسید، ضمن کنار گذاشتن فرزند عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه سابق از ولیعهدی، محمد بن نایف برادر زاده‌اش را به عنوان ولیعهد و محمد بن سلمان، پسرش را به عنوان جانشین ولیعهد معرفی کرد.

 

در این مدت، محمد بن سلمانِ سی و چند ساله، به شدت قدرت خود را گسترش داده و علاوه بر وزارت دفاع، کنترل شرکت نفتی آرامکو- بزرگترین شرکت نفتی عربستان- را هم به دست گرفته است. گفته می‌شود که او در سیاست‌های تهاجمی اخیر ریاض، از جمله حمله عربستان به یمن هم نقش اساسی ایفا کرده است.

 

به گفته هاوس، اکنون پایه‌های ثبات اقتصادی در شبه جزیره به لرزه افتاده و جنگی مخفی بین اعضای خاندان پادشاهی برای به دست گرفتن قدرت بعد از مرگ سلمان، در جریان است.

 

وی می‌گوید آل سعود که در 300 سال گذشته قدرت را در عربستان در اختیار داشته، حالا برای اولین بار در حال انتقال قدرت به نسل بعدی است و این مسئله می‌تواند در تعیین سرنوشت این کشور نقشی تعیین‌کننده داشته باشد.

 

به گفته هاوس، هرچند سعودی‌های مسن‌تر اصلاحات اقتصادی مد نظر محمد بن سلمان را تائید می‌کنند، اما در عین حال نسبت به توان ریاض برای تداوم دو جنگ سوریه و یمن و تغییر در ساختار اقتصادی تردید دارند.

 

بنابراین مرگ ملک عبدالله و آغاز پادشاهی ملک سلمان همراه بود با تغییر و تحولات بزرگی که وی چه در عرصه داخلی و چه در سطح سیاست‌های منطقه‌ای ایجاد کرد. تحولاتی که منجر به عبور عربستان از سیاست محافظه کارانه سابق به سمت یک سیاست تهاجمی منطقه‌ای شد. تحلیل گران این تغیر سیاست ناشی از تلاش محمد بن سلمان وزیر دفاع برای کسب قدرت و رساندن خود به پادشاهی می‌دانند.

 

برخی کارشناسان بر این باورند جنگ سردی که میان دو ابرقدرت منطقه‌ی خاورمیانه (ایران و عربستان) در گذشته وجود داشت امروز به یک جنگ نیابتی آتشین و تمام عیار تبدیل شده است. جنگی که به درگیری در سوریه، یمن، عراق و به صورت فزاینده‌ای در لبنان گسترش یافته است. اقدام اخیر عربستان سعودی در اتحادیه عرب برای تروریستی خواندن حزب الله نیز باعث تشدید این تنش ها شده است. در واقع از زمانی که صدام حسین دیکتاتور عراق سرنگون و راه برای ایجاد یک دولت شیعی در بغداد هموار شد، ریاض خاورمیانه را شبیه به یک صفحه شطرنج می بیند که البته آن ها در این نبرد، بازی با حاصل جمع صفر را دنبال می‌کنند.

 

دولت اوباما به منظور نشان دادن تداوم تعهد خود به ریاض در مقابل داستان سرایی سوال برانگیز سعودی ها درباره نقش حمایتی ایران از حوثی ها در تحریک به جنگ افروزی در یمن واکنشی نشان نداد. واشنگتن حتی برای بمباران کردن فقیرترین کشور عربی با فروش تسلیحات پیشرفته به عربستان سعودی موافقت کرد. وارد شدن ریاض به جنگ با یمن یک فاجعه بود. بنا بر گزارش سازمان ملل، یمن در حال حاضر با بحران انسانی روبروست. از سوی دیگر عربستان موفقیت چندانی در عرصه نظامی نداشته و انصارالله همچنان بر بخش‌های مهمی از یمن تسلط دارند.

 

به اعتقاد برخی کارشناسان عربستان و جمهوری اسلامی ایران طی دهه گذشته فراز و نشیب‌های زیادی در روابط خود تجربه نموده‌اند. در سال گذشته اتفاقاتی چون حمله عربستان به یمن، تشدید نزاع در پرونده سوریه، انتخاب رئیس‌جمهور لبنان و هم‌چنین توافق هسته‌ای موجب افزایش نزاع و تنش در میان این دو همسایه شد. دو فاجعه کشتار بزرگ منا و اعدام شیخ نمر، این تنش را به بالاترین حد خود رساند. عربستان سعودی با بهره‌گیری از تعرض عده ای به سفارتش در تهران، به دنبال ایجاد یک جبهه در سطح منطقه و اسلامی علیه ایران بود. تلاش‌های عربستان به‌منظور ایجاد جبهه علیه ایران و شکست جمهوری اسلامی خصوصا در سوریه طی سال 94 را می‌توان اصلی‌ترین مبنای سیاست منطقه‌ای آل سعود دانست.

 

تنش میان تهران و ریاض نگرانی‌های بین‌المللی پیرامون حفظ موازنه در منطقه راهبردی خلیج‌فارس را افزایش می‌دهد و زمینه را برای حضور بیشتر قدرت (قدرت‌های) مداخله‌گر فرا منطقه‌ای آماده می‌کند. اگرچه تنش‌های کنونی دارای ریشه‌های عمیق تاریخی و فرهنگی است، اما اهمیت وجود امکان گفتگو میان دو کشور با توجه به آغاز روندهای سیاسی موردحمایت شورای امنیت در سوریه، بیشتر قابل‌درک خواهد بود.

 

مهدي مطهرنيا، کارشناس مسائل بين الملل درباره ايجاد تنش فزاينده ميان ايران و عربستان و قطع روابط ديپلماتيک دو کشور در سال 94 و چشم انداز آینده روابط دو کشور، معتقد است: «ايران و عربستان در سال 95 به اوج چالش هاي خود دست خواهند يافت. فضاي ناآرام به فضاي غيرآرام تبديل مي شود ...»

 

وی می‌افزاید: «آنچه که هم اکنون سيگنال‌هاي موجود بين ايران و عربستان نشان مي‌دهد، افزايش سطح تنش ها در سوريه، يمن و بحرين است. اين افزايش سطح تنش ها با نقطه گره‌اي سوريه مي تواند در سال 95 افزايش پيدا کند.»

 

با توجه به این شرایط و با درنظر گرفتن نگرانی عمیق آمریکا از خلاء قدرت در عربستان در نتیجه‌ مرگ نه چندان دور شاه بیمار عربستان، که می‌تواند بهترین فرصت را به مخالفان این رژیم برای تغییر ساختار قدرت در این کشور دهد؛ به نظر می‌رسد دولت آمریکا تلاش‌هایی برای کاستن از تنش عربستان با همسایگانش را آغاز کرده است.

 

در این میان، تنش حاکمان بی‌تجربه‌ ریاض با جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که نشان داده است شطرنج سیاست را به خوبی بلد است و توانایی بیشترین بهره‌برداری از کوچکترین فرصت را دارد، یکی از مهمترین نگرانی‌های حاکمان کاخ سفید است. در همین راستا باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در گفت‌وگوی مفصل خود با نشریه «آتلانتیک» تلویحا عربستان را به پایان دادن به ماجراجویی بی‌سرانجام علیه متحدان ایران دعوت کرده و از موضع نچسب یک میانجی می‌گوید: "ایران و عربستان منطقه را میان خود تقسیم کنند."

 

به عقیده‌ی کارشناسان، آمریکایی‌ها بسیار زودتر از حکام ریاض دریافته‌اند که سیاست‌های تهاجمی عربستان منافع بلند مدت این کشور را تامین نمی‌کند. صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده که اگر سعودی ها به رویه خود ادامه دهند در عرض پنج سال ذخایر مالی خود را تمام شده خواهند دید. تنها در سال جاری میلادی آنها با کسری بودجه 98 میلیارد دلاری دست و پنجه نرم کردند. بی‌تردید این بحران اقتصادی کمک قابل توجهی به افزایش تنش قدرت در میان شاهزادگان کشوری خواهد کرد که مهمترین ابزار همبستگی اجتماعی‌اش، ثروت بادآورده‌ی نفتی است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار