گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛ از جمله بحران هایی که بیشتر دولت ها در ایران از آن بی نصیب نمانده اند جنجال های اقتصادی بوده است و در هر دولتی بوده اند مقاماتی که از موقعیت خود سوء استفاده کرده و پا در مسیر بدنامی خود و دولت مطبوع خود گذاشتند تا نمادی از آشفتگی سیستم اقتصادی حاکم شده و رخنه های آن را هویدا کنند! و چیزی که بیشتر به چشم می آید مریضی سیستم اقتصادی کشور میباشد!چرا که با اقتصادی مقاوم و با یک سیستم نظارتی قدرتمند که در حقیقت جزوی از اقتصاد باید باشد و مثل دست نامرئی آدام اسمیت با تحت نظر گرفتن آن سیستم جلوی سوء استفاده را بگیرد مطلوبیت حاصل شده و چیزی که کمتر دیده خواهد شد در یک کشور فساد اقتصادی و سوء استفاده های بعد از آن است.
یک سیستم اقتصادی برای موثر و مناسب بودن نیاز دارد تا بر اساس ظرفیت ها، نیازها و توانایی های محیط خود تنظیم شود که در غیر این صورت هیچگاه موفق نخواهد بود و یک اقتصاد دان اگر محیط خود را شناسایی نکند از ارائه دادن یک مدل خوب ناکام خواهد ماند مثل اینکه خیاطی بخواهد برای شخص لباس بدوزد، ولی فردی دیگر را پرو کند و بر اساس اندازه های وی کار خود را انجام دهد و این داستان سراغازی است بر اقتصاد کشور ما ازهمان دوره که در دولت سازندگی بحث تبدیل شدن به ژاپنی اسلامی مطرح شد و اصول اقتصادی بر مبنای آن تنظیم گشت میشد پیش بینی نمود که این لباس چند پاره و گسترده بر قامت اقتصاد ایران ننشسته و بعدها مشکل ایجاد می کند و این را ما هنوز که هنوز است می بینیم چون دولت های بعدی هم شاید برخی رویکرد ها را عوض کردند؛ ولی جا پای این بدعت خطرناک گذاشتند که بدون شناخت همه جانبه از کشور یک مدل اقتصادی در کشور می توان جا انداخت.
آشفتگی فرهنگی و اجتماعی از نتایج اقتصاد ناموفق یا بهتر بگوییم غربی است. کمتر کسی است که با گفته های اندیشمندان اقتصادی نوسازی آشنا نباشد و مکمل سازی آنها از اقتصاد غربی و فرهنگ غربی را ندیده باشد و احتمالا یکی از دلایل فوران جریانهای ضد اسلامی و ضد فرهنگی در دوران اصلاحات همین نسخه های اقتصادی غربی بود که مشخص کردند این گونه مدل های اقتصادی غربی کشتی ایران را نه در ساحل ژاپن که احتمالا در ساحل تایلند یا آنتالیا پدیدار میسازد. از طرفی کشورهای غربی که خود گفتمان اقتصادی لیبرالی و سرمایه داری را زاده اند و همه گونه با آن آشنا هستند شروع به هدف گیری و حملات همه جانبه به سوی اقتصاد ایران کرده و با تحریم های ناجوانمردانه تقریبا به هر جایی که این مدل فاسد در آنجا نفوذ کرده بودضربه زدند و این شاید تکانه ای باشد تا مسولین امر سر عقل آمده و دوباره بیاندیشند.
در دولت کنونی با توجه به سابقه تلخ تحریم ها و تقاضای مردم برای اقتصاد سالم تر و نیز تاکیدات پی گیرانه و مکرر مقام معظم رهبری برای داشتن اقتصاد داخل محور یا همان اقتصاد مقاومتی به نظر می آمد دولت در این جهت گام های موثر بردارد و نفوذ کشور های دیگر بر سیستم اقتصادی را کمرنگ تر کند!که این کار عملا بر طبق انتظار جلو نرفت! البته کارهایی انجام شد که مورد تایید رهبری هم قرار گرفت ولی تلاش جهاد گرایانه که مورد انتظار بود حاصل نشد و دولت باز هم به سمت غرب رفته و با چیدن همه تخم مرغ های خود در سبد غرب جاپای اسلاف خود گذاشت! که حاصل آن میشود رکود در اقتصاد و در جدید ترین ورژن مشکل اقتصادی شاهد پدیده حقوق های نجومی هستیم. آن هم در دولتی که از پس هزینه یارانه های چند ده هزار تومنی بر نمی آید!البته برخورد دولت با این پدیده از خود آن پدیده هم جالبتر است!چرا که به جای عوض کردن عوامل سازنده این موارد در قالب سیستم اقتصادی ناکارامد شاهد عوض کردن عوامل ایجاد کننده این موارد در قالب افراد هستیم و در طرف دیگر نیز عقده گشایی های جناحی را میبینیم که با متهم کردن یکدیگر باز به جای فضای عقلانی فضای فانتزیک دسته بندی های گروهی و جناحی را بوجود میآورند.
حقیقت این است با کنار گذاشتن افراد نمیتوان به مشکل غلبه کرد چراکه سیستمی که با عوض شدن رئیس جمهور بالفرض دوام بیاورد با نبودن یک نفر یا چند نفر ککش هم نمیگزد!و اقتصاد ایران برای رهایی از تناقضات خود نیاز به یک معمار دارد که این تناقض را رفع کند و به سمت اقتصاد مقاوم برود!وگرنه زخمی که امروز دوباره در قالب حقوق های نجومی سرباز کرد اگر درمان نشود مشکلات بزرگتری را به دنبال خواهد داشت و شاهد تکرار دوباره این موارد در قالب های دیگر و بزرگتر خواهیم بود.
امید نیاسی؛ مسئول تحلیل و بررسی بسیج دانشجویی دانشگاه ملایر
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است