گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام مجتبی مصباح از اساتید قدیمی طرح ولایت به حساب میآید. او از سال 76 در این اردوها حضور دارد. مصباح «معرفت شناسی» و «فلسفه اخلاق» درس میدهد. با وجود اینکه ساعت نزدیک 10 شب بود اما برای پیدا کردن استاد مجبور شدیم به خوابگاه دانشجویان برویم. او در حلقه دانشجویان نشسته بود تا بحثهای کلاس درس را ادامه دهد. دانشجویان مشتاق هم علاقهای نداشتند که به ما اجازه دهند این چند دقیقه فرصت کلاس خصوصیشان را بگیریم. بالآخره با کمی مذاکره ما هم در بین دانشجویان قرار گرفتیم تا سوالهایمان را از استاد بپرسیم.
طبق معمول قبل از هر چیز میخواستیم بدانیم که اصلاً این «معرفت شناسی» و «فلسفه اخلاق» دقیقاً چیست؟ حاج مجتبی گفت: «مسائلی که در این کلاسها مطرح میشود، موضوعات ریشهای دینی است که عمدتاً در تربیتهای دینی خانوادگی و محیطهای رسمی به آنها پرداخته نمیشود. در نتیجه این موضوعات در مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره تأثیر میگذارد. »
او اعتقاد دارد دین برای همه عرصههای فردی و اجتماعی برنامه دارد. پس باید همه ابعاد دین برای جوانان روشن شود. حاج مجتبی ریشه بسیاری از مشکلات امروز جامعه را در فهم ناقص از دین میداند و میگوید: «دانشجویان و فرهیختگان ما که بعداً مناسب مهمی را در کشور بر عهده میگیرند، وقتی با بینش سطحی نسبت به دین بار میآیند، دچار مشکل میشوند و به طور طبیعی اداره جامعه با همان اندیشههایی انجام میشود که از تفکر غیردینی نشأت گرفته. اسم مسلمان داریم اما همان کارهایی را انجام میدهیم که غیرمسلمانها انجام میدهند. این بزرگترین خطر برای نظام اسلامی است. هزارن خون پاک برای انقلاب ریخته شده ولی ما همان راهی را میرویم که این جوانها علیه آن قیام کردند.»
به نظر میرسد صحبتهای حاجآقا برای دانشجویانی که در اتاق خوابگاه منتظر تمام شدن مصاحبه هستند هم جذاب است. همه به حاج مجتبی که آرام و شمرده صحبت میکند گوش میکنند. فرزند آیت ا... مصباح از روند معمول تبلیغات دینی در کشور انتقاد میکند. فرصت خوبی است تا سراغ سوال دوم بروم. درباره آموزش دینی در مدارس و دانشگاههای کشور میپرسم. او میگوید: «اینکه الآن ما به طرح ولایت آمدهایم نشان میدهد که در نظام آموزشی کشور ما خلأ وجود دارد. هم در آموزش و پرورش، هم در دانشگاه و متأسفانه هم در حوزههای علمیه ما خلأ وجود دارد. طرح ولایت یک کار موقتی است. درست این است که این مباحث وارد آموزشهای رسمی ما شود.»
از حاج مجتبی درباره رابطهاش با دانشجویان طرح ولایت پرسیدم. مثل بقیه اساتید او هم هنوز با بسیاری از دانشجویان در ارتباط است. افرادی که حضور در دوره طرح ولایت تأثیر زیادی بر زندگی فردی و اجتماعیشان گذاشته است. حاج مجتبی میگوید: «در سالهای گذشته، مهمترین عامل در جلوگیری از نفوذ فرهنگ بیگانه به دانشگاهها و کشور ما، افرادی بودند که طرح ولایت را گذراندند. در یک برههای افرادی دنبال این بودند تا سنگر دانشگاه را با تبلیغات دست بگیرند و شعار آزاداندیشی میدادند با مقابله علمی همین بچههای طرح ولایت چنان تو دهنی خوردند که الآن جرأت نمیکنند از آن حرفها بزنند. گاهی میشد یکی از همانها برای سخنرانی به دانشگاه میآمد یکی از همین بچهها چندتا سوال میپرسید. طرف چنان به هم میریخت که دمش را میگذاشت روی کولش و فرار میکرد. وقتی کسی بهتر از خود طرف مبانی فکریاش را بداند و جرأت و توان مقابله علمی هم داشته باشد، اینطور میشود.»
حجت السالام مصباح از تأثیرات فردی طرح ولایت هم گفت. از یک جوان نخبه که مادرش میگفته پسرش بعد از طرح ولایت رفتارش کلی تغییر کرده است. او خاطرهای هم از یک مربی دینی مدرسه گفت. فرد مسنی که سالهای آخر خدمتش را میگذرانده و پس از حضور در دوره میگفته من تازه فهمیدم چه اشتباهی میکردیم. الآن فهمیدم که باید چگونه به بچهها تدریس کنم. خاطرات به دوره پزشکان هم کشید. حاج مجتبی میگفت یکی از پزشکها که مدت کوتاهی در دوره طرح ولایت حضور داشت میگفت من به اندازه کفایت تا آخر عمرم پول دارم. چجوری میشود آمد حوزه و اینها را خواند؟ حاج مجتبی تیکهای هم انداخت گفت: «بنده خدا فکر میکرد درسهای حوزه اینطوری است.»
با وجود اینکه تازه صحبتهاگل انداخته بود اما روا نبود تا استاد و شاگردان را بیشتر از این معطل کنیم. آخرین سوال را با انتقاد از طرح ولایت به پایان بردیم و از حاج مجتبی خواستیم تا یک انتقاد نسبت به طرح داشته باشد. او گفت: «مسئولان توجه کافی به این طرح ندارند. تصور میکنند اینجا یک اردوی تفریحی یا جلسه مذهبی احساسی است. کسانی که فکر میکنند باید کار فرهنگی کرد ولی نمیدانند کار فرهنگی چیست، از طرح حمایت نمیکنند. از طرفی زمان دوره زیاد است و طبیعتاً هزینهها هم بیشتر میشود اما این کار با اردوهای معمولی فرق دارد. آیت ا... مصباح میفرمودند برای پاسخ دادن به برخی از این سوالات، چندین سال تلاش کردم، از اساتید مختلف پرسیدم و ساعتها فکر کردم. ایشان 70 سال تلاش کردند اما کسی باورش نمیشود در 40 روز ما چنین موضوعات مهمی را به نتیجه برسانیم.»