گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سید محمد مهدی نبویان فرزند پدری سیاستمدار است. سید اما علاقهای به مباحث سیاسی ندارد. سر در فلسفه و مبانی دینی دارد. صحبتها را از خود طرح ولایت شروع کردیم. میخواستیم نگاه استاد جوان را بدانیم. او میگوید:«هدف طرح ولایت آوردن مبانی دینی بین دانشجویان است. این از 21 سال پیش شروع شد و بنده 5 سال است که در این دورهها حضور دارم.»
سید محمد مهدی شمرده شمرده حرف میزند. معلوم است با و وجود جوان بودن با اصول طلبگی به خوبی آشنا شده است. او در ادامه صحبتهایش از طرح ولایت استانی و گزینش بهترینها برای دوره کشوری میگوید تا میرسد به تجربههای خودش. او هدف اصلی طرح را معرفی مبانی نظری دین میداند.
از حاج آقا نبویان درباره موضوع درسهای خودش پرسیدم. سید گفت: «من همیشه در اولین جلسه کلاسهایم به دانشجویان میگویم مگر شما درس اندیشه اسلامی ندارید؟ برای چی اینجا آمدهاید؟ به نظرم تفاوت اصلی طرح ولایت با درسهای مشابه در دانشگاه در یک مثال خلاصه میشود. فرض کنید هر هفته سر ساعت مشخصی کلاس اندیشه اسلامی دارید. ممکن است رشته تخصصی شما چیر دیگری باشد. استاد میآید سر کلاس با چندتا برهان خدا را برای شما اثبات میکند. معاد، نبوت، امامت و دیگر اصول دین را برای شما اثبات میکند. بعد کلاس شما باید دوباره سر کلاسهای تخصصی خودتا بروید. استاد محترم درس تخصصی شما چه میگوید؟ با توجه به مسائل اثبات شده در درس اندیشه اسلامی برای شما فیزیک تدریس میکند؟»
سید که صحبتهای گل انداخته ادامه میدهد: «این درس اندیشه اسلامی به چه درد شما میخورد؟ در علم آموزی شما، در روابط اجتماعی شما! کجای معادلات زندگی است؟ به نظرم من این کلاسها مثل یکشنبههای کلیسا است. اندیشه اسلامی که به درد درس تخصصی من، به درد روابط اجتماعی من، به درد ازدواج من و دیگر مسائل نمیخورد، چه فایدهای دارد؟ به نظر من تفاوت طرح ولایت در این است. طرح ولایت میگوید اندیشه اسلامی محدود به یکشنبهها نیست، مربوط به تمام هفته است. مربوط به همه موضوعات فردی و اجتماعی است. اگر شما معرفت شناسیتان خوب تبیین شود آن وقت رابطه خودتان با خدای خودتان را درست ترسیم میکنید. رابطه انسان با خدا در همین رفتارهای فردی و اجتماعی ترسیم میشود دیگر.»
حجت الاسلام نبویان معتقد است همه کنشهای فردی و اجتماعی مانند درسخواندن، کار کردن، تشکیل خانواده و... باید در ارتباط با خداوند تعریف شوند. حاج آقا در گوشه دانشگاه امام حسین(ع) منبر رفته و من و دستگاه ضبط فعلا فقط مستمع هستیم. سید ادامه میدهد:« اسلام برای همه ساعات زندگی ما برنامه دارد. یعنی حالت عبودیت باید در تمام لحظههای زندگی ما جاری باشد. اگر من فیزیک میخوانم، چگونه باید فیزیک بخوانم که حالت عبد بودن من حفظ شود. من برای دانشجویان پزشکی مثال میزدم، یک نفر مریض میشود و به شما رجوع میکند. آیا شده تا حالا در انتهای نسخهتان نوشتهاید «فلانی سرما خوردهای دعا کن.»؟ بعد از همه داروها! انتهای نسخه! آیا شده توصیه به صلهرحم یا صدقه کنید؟ خب مسخره میکنند این حرفها را! در درسهای طرح ولایت مطرح میشود که هر نکتهای با دین مرتبط است. ما در مضامین دینی داریم که صدقه موجب میشود شما سلامت باشید.»
سید میگوید در درس خداشناسی فلسفی که رشته تخصصصی اوست مضامین مثل اینکه خدا «شفا دهنده است» توضیح داده میشود. او معتقد است همه رشتهها درگیر با دین شناسی هستند. نبویان در توضیح ادعایش درباره ارتباط همه رشتهها با دین میگوید: «الآن گرایشهای میان رشتهای مانند «دین و فیزیک»، «دین وپزشکی»، «دین و روانشناسی» و موارد متعدد دیگر. میدانید چرا؟ چون دین چتری است که همه اینها باید در زیر آن خوانده شود.»
همه طرح ولایتیها تأکید جدی بر مخالفت با دین وراثتی دارند. حاج آقا نبویان هم به همین نکته رسید. او پرسید: «اگر پدر و مادر ما مسلمان نبودند آیا عقاید ما مثل امروز بود؟» و ادامه داد: «طرح ولایت جایی است تا دین را اجتهادی و عقلی بفهمیم.» سید به روش علامه طباطبایی استناد میکند که میگفته خدایا شما اول از اتاق تشریف ببر بیرون بعد که اثباتت کردیم بیا داخل و این روش را مبنای کار طرح ولایت میداند. سید میگوید: «ما نمیگوییم چون قرآن گفته پس خدا هست. نه! برهانهای عقلی خداوند را برای ما اثبات میکند. برهانهایی که به سواد و رشته دانشگاهی ارتباط ندارد. ما با همین عقل خودمان آنها را اثبات میکنیم.»
توقف کوتاه استاد جوان به من فرصت میدهد تا سوال جدیدم را بپرسم. از سید درباره ارتباطش با شاگردان پس از پایان دوره میپرسم. میگوید: « بارها برای من پیش آمده است. دوستانی هستند که پس از چند سال از دوره با ما تماس میگیرند و میگویند مباحث این دوره چقدر بر زندگی فردی و اجتماعیشان موثر بوده است. بارها پیش آمده افرادی به بنده گفتند که ما پیش از دوره تفکرات خنثی یا ضد دینی داشتیم اما طرح ولایت باعث شده ما بفهمیم مسیر درست کجاست. دانشجویانی داشتیم که تعریف میکردند وقتی برای ازدواج اقدام کردم همه شرایطی که تعیین میکردم همین چیزهایی بود که در درس مبانی نظری خوانده بودیم. یک موردی هم یادم هست فردی بود قبل طرح ولایت پیشنهاد کاری داشت که پس از طرح به خاطر آموزههایی که یاد گرفته بود آن پیشنهاد را رد کرد.»
سید گریزی هم به خاطرات اساتید با تجربه میزند. به نقل از ریش سفیدها، از شاگردانی تعریف کرد که حالا برای خودشان کسی شدهاند و مناصب مهمی دارند و میگویند هنوز از آموزههای طرح استفاده میکنند. او میگوید: «اگر فضایی بود که همه دانشجویان کشور به چنین طرحی بیایند چه اتفاقی میافتاد؟ آیا باز هم مسائلی مثل فیشهای حقوقی نجومی بین مسئولان پیش میآمد؟»
آخرین فرصت برای سوال را به انتقاد از طرح ولایت اختصاص میدهم و از استاد میپرسم چه انتقادی به طرح دارد؟ سید ترجیح میدهد سوالم را از همان منظر استادی پاسخ بدهد و از کمبود وقت شکایت میکند. میگوید زمان کافی برای ارائه مطالب ندارد و از مسئولان میخواهد وقت بیشتری به اساتید بدهند. انتقاد دیگر نبویان جوان، نبود ارتباط پایدار بین اساتید و دانشجویان است. او میگوید: «ارتباط با دانشجویان باید مستمر باشد. شبهات هر روزه به صورت آنلاین منتشر میشوند و ما باید همیشه بحثهای اعتقادی داشته باشیم.»