به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو؛ محقق در ابتدای سخنانش گفت: در جامعه امروز و در میان مردم به بزرگانمان افتخار میکنیم؛ در حالی که آثار این بزرگان را نمیشناسیم. مولانا 40 سال در قونیه زندگی کرد، امام جماعت آنجا بود و سالها در حوزه علمیه آنجا درس داد؛ اما ما اصرار داریم که ترکیهایها حق ندارد مولانا را از آنِ خود بنامد.
معاون شعر بنیاد شعر و ادبیات داستانی ادامه داد: مولانا زاده بلخ است و از بلخ به ترکیه امروزی سفر کرده و در قونیه مستقر شده است. در قونیه کلاس درس و مریدان بسیاری داشته است. بسیاری از اهالی ترکیه باور ندارند که مولانا شعر فارسی هم دارد. این درست همان تصوری است که ما نسبت به مولانا داریم و گمان میکنیم که مولانا هیچ شعر ترکی ندارد.
محقق گفت: بزرگانی را که قبرشان اینجاست، ایرانی میدانیم؛ در حالی که متولد جای دیگری هستند. در عین حال کسی مانند مولانا که در ترکیه درگذشته را تاکید میکنیم که دیگران حق ندارند آن بزرگ را از ما بگیرند.
وی با طرح پرسشی تاکید کرد: چقدر در خانههای ما شعر مولانا خوانده میشود؟ بچههایمان چقدر شعر مولانا میخوانند و چقدر با دیگر بزرگان ادبیات ما آشنا هستند؟ همه این بزرگان برآمده از فرهنگ بزرگی هستند که روزگاری تمام کشورهای کنونی همسایه ما را در بر میگرفته است.
محقق گفت: این دعواها کودکانه است و گمان میکنیم صرف انتساب کسی به جایی برای ما بزرگی میآفریند. در حالی که اصلاً اینگونه نیست. جایی که ما ایران مینامیم، واژهای است که در همین 60 ـ 70 سال گذشته به وجود آمده است. تصور جغرافیایی صرفی که از خاک داریم ما را به ناسیونالیسم کورکورانهای میکشاند.
وی ادامه داد: مولانا و بزرگانی مانند او چهره و شخصیتی بینالوطنی است که امروز متاسفانه به دلایل سیاسی ما مشکلاتی باهم داریم. در آن زمان تعصبهای امروز وجود نداشته و بزرگان از زبانهای دیگر هم استفاده میکردند.
این نویسنده در بخش دیگری از صحبتهایش به جامعیتِ شاعران بزرگ ادبیات ایران اشاره کرد و گفت: جامعیت در شعر مولانا به دلیل تسلط و آشنایی او بر علوم زمان خودش است. مولانا علاوه بر ادبیات به هنرهایی مانند موسیقی تسلط داشته و این نکته را میتوان در اشعار او به خوبی دریافت. همچنین مولانا با آیات قرآن آشنایی داشته و این نکته نیز در بسیار از اشعار او استفاده از آیات مشهود است.
وی خطاب به هنرجویان حاضر در کلاس تاکید کرد: شعر بچههای نسل شما به مراتب از شعر مولانا از نظر زبانی بهتر است؛ اما چرا کتاب مولانا پس از چند صد سال باقی میماند و کتابهای ما باقی نمیماند؟ این یک نکتهای دارد و آن هم همین جامعیت است.
محقق گفت: حس و حالهای فردی و شخصی ماندگاری ندارد؛ چون تفکر و اندیشه در آثار ما نیست. اندیشه، حاصل مطالعه، جهان دیدن و استاد دیدن است. آنقدر که به سر و وضعمان میپردازیم به سفر کردن و دیدن نمیپردازیم. بحث بر سر بازگشت به خویشتن است تا خودمان را بشناسیم.