گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حسین شیخ الاسلام این روزها مشاور ظریف است. دیپلماتی کارکشته با رزومهای انقلابی. زمان تسخیر لانه جاسوسی از سخنگویان دانشجویان پیرو امام بود. او هنوز با قدرت از اقدامات دوران جوانیاش دفاع میکند. به مناسبت سالگرد 13 آبان 58 با پیرمرد این روزهای سیاست درباره سایهروشنهای آن تصمیم تاریخی به گفتوگو نشستیم.
شما هم از دانشجویان پیرو خط امام بودید، هم سالها دیپلمات در وزارتخارجه. اگر الآن دوباره به آن سالها برگردید باز هم موافق حمله به سفارت آمریکا هستید؟
قطعا موافقم. ببینید چرا 13 آبان اتفاق افتاد؟ علت اصلی این بود که اینها شاهی را که در دنیا آواره شده بود بردند آمریکا. دانشجوها که قشر تاریخ شناس هستند و سابقه 28 مرداد را داشتند. اتفاقی که باعث شد سالها تمام ثروت، قدرت، ناموس و همه چیز کشور بیفتد دست آمریکاییها. گفتند ما میرویم سفارت را میگیریم، میگوییم شاه را پس بدهید. ما با ناظر بینالمللی او را محاکمه میکنیم. اگر دادند که بردیم اگر هم ندادند و امام گفت میآییم بیرون. دلیل اصلی تسخیر سفارت رفتار خود آمریکاییها و حافظه تاریخی ملت ایران بود.
خلاف قانون بینالملل نیست. خلاف عرف بینالملل است. من از شما میپرسم آیا آمریکاییهای سال 32 قانونی در ایران کودتا کردند؟ قانون ایران را مردم ایران تعیین میکنند.
اگر الآن به سفارت ایران در یک کشوری حمله شود شما میپذیرید که خلاف قانونی نیست؟
یک پرتکلهای بینالمللی وجود دارد. زمانی که شما آن را بپذیرید، دیگر قانون است. به همین دلیل ما مخالف حمه به سفارت عربستان بودیم. برای اینکه الآن به این پرتکلها پایبند هستیم. اگر آن زمان آنها شاه را نبرده بودند آمریکا و سابقه کودتای 28 مرداد را نداشتند، حرف شما درست بود ولی اشتباه را آنها کردند.
نمیشد ما یک راه قانونی و عرفی برای این کار پیدا کنیم؟
ما قوانین بینالمللی را قبول داریم اما تا جایی که امنیت ما را حفظ کند. وقتی امنیت ما خدشهدار شود ما به هیچ چیز پایبند نیستیم. این چه استدلالی است؟ او در ایران کودتا کند اشکال ندارد ولی ما نباید به خاطر قوانین علیه او کاری کنیم؟ این را به استناد قانون به شما میگویم. وقتی کسی سابقه سوء دارد و پای حفظ وجود در میان است شما اجازه دارید از خودتان دفاع کنید. آمریکاییها رسماً به کودتا اعتراف کردند. برای اینکه به مزدورانشان نشان دهند ما از شما دفاع میکنیم. در قوانین وقتی یک مظلوم در برابر کسی که به او ظلم کرده قرار میگیرد حقوق ویژه خودش را دارد و نگذار که آن ظلم دوباره تکرار شود. فرض کنید من برادر شما را کشتهایم. اگر مسئلهای بین من و شما پیش بیاید قانون به خاطر سابقه من یک حقوقی برای شما قائل میشود.
آمریکایی که سابقه کودتا در ایران و دیگر کشورها دارد این حق را به ما میداد که جلوی توطئه علیه کشورمان را بگیریم.
شما معتقدید انقلاب اسلامی از ابتدا ضد آمریکایی بود؟
مشکل ما با آمریکا از لانه جاسوسی شروع نشد. مشکل از روز اول انقلاب وجود داشت. وقتی آقای سالیوان به شاه گفت تو باید بروی، بختیار را جای او گذاشتند. هر خری میدانست بختیار نمیتواند کشور را مدیریت کند. کارتر بلافاصله آمد از او حمایت کرد. مردم فهمیدند که مشکل آمریکا رفتن شاه نیست، نگران قدرت گرفتن مردم ایران هستند. یک آدم تریاکی را گذاشتند در برابر ملت!
بعد از پیروزی انقلاب، آمریکاییها زیر همه قراردادهایشان با ایران زدند. ما تا آخر رابطهمان را با آمریکا قطع نکردیم. آنها از روی استیصال با ما قطع رابطه کردند. اما دنیا الآن چگونه شده؟ آمریکاییها آن زمان شاه انتخاب میکردند. میگفتند بیا میآمد، میگفتند برو میرفت. الآن همه دنیا میگویند بشار اسد باید برود ایران میگوید نه و حرف آمریکا به جایی نمیرسد.
قبل از انقلاب تمام منابع ایران فدای اهداف آمریکا میشد. آمریکاییهای سال 2003 به عراق حمله کردند. 5 هزارتا کشته دادن، 10ها هزار زخمی و معلول و دیوانه برگرداندند آمریکا. اینقدر خرج کردند که اقتصاد خودشان و دنیا را به هم ریختند. خب این کارها را برای چه کردند؟ تا صدامی را که میخواستیم ساقط کنیم از میان بردارند. درایت را ببیند.
درباره شروع ماجرا صحبت شد. کمی هم به پایان کار گروگانها بپردازیم. آقای صادق طباطبایی در خاطراتشان نقل میکنند که در مذاکراتی با واسطهگری آلمان خواستههای ایران را محقق کرده بودند اما اصرار مجلس برای انجام مذاکره در الجزایر باعث شد تا خواستههای ما محقق نشود. چرا آخر توافق الجزایر چیزی دست ما را نگرفت؟
آقای طباطبایی مذاکراتی داشته اما اینطوری نیست. مجلس باید این کارها را انجام میداد. مجلس تصویب میکند که در الجزایر مذاکره شود و دولت اجرا میکند. شک نکنید که مذاکرات الجزایر مذاکرات ضعیفی بود. گزارشی در کمیسیون اصل 90 مجلس وجود دارد که به بررسی این توافق پرداخته است. تمام ضعفهای این مذاکره در آن نوشته شده است. قرار بوده در صحن علنی مجلس خوانده شود اما تا حالا خوانده نشده است. فکر کنم اینقدر ضعیف بوده که رویشان نمیشده در صحن علنی آن را بخوانند.
اولین بند توافقنامه الجزایر درباره عدم دخالت در امور دخالت ایرانی است. نکرد؟ این تجربه خوبی برای ماست. این یک تجربه تاریخی است که آمریکاییها عهدشکن هستند. با آمریکاییها فقط باید با توازق قوا و توازن وحشت صحبت کرد. آمریکاییها زبان آدمیزاد نمیفهمند.
بگذارید یک خاطره برای شما نقل کنم. این را آقای طالبانی برای من تعریف کرد. آن زمان با صدام میجنگدیدند، گاهی به صلح میرسیدند. میگفت با صدام مذاکره داشتیم و یک توفقنامه با هم امضا کردیم. آخرش از او پرسیدم تا کی به این توافقنامه پایبندی؟ صدام به من گفت زمانی که زور تو این است که تو امروز داری و زمانی که زور من این است که امروز دارم به این پایبندم.