اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو - یادداشت دانشجویی*؛ ترامپ رای آورد و چهل و پنجمین مستاجر کاخ سفید شد. پس از انتخاب او برخی از تحلیل گران از تضاد خواست رسانه های امریکا و خواست مردم و برخی دیگر از رقابت جامعه شناسی و سیاست گفتند و نتیجه را پیروزی مردم و جامعه شناسی بر رسانه ها و جریان حاکم و سیاست دانستند.
عده دیگری نیز گفتند رسانه های اجتماعی بر رسانه های دولتی پیروز شدند و یا امریکای نا شناخته بر امریکای تحلیل گران غربی غلبه یافت. این گونه بود که نشان دادند ترامپ خواست مردم بوده است و کلینتون خواست جریان حاکم و رسانه های امریکایی. حال آنکه ماوقع کمی پیچیده تر از این تحلیل سطحی به نظر می رسد.
انتخابات در امریکا پروسه ای عجیب، پیچیده و غیرعادلانه دارد. پس از حدود یک سال که رسما انتخابات آغاز میشود، نوبت به مردم می رسد تا رای های خود را به صندوق ها بیندازند، ولی آنها تعیین کننده ی سرنوشت نهایی انتخابات نمی باشند، چرا که هیئت انتخاب کننده گان یا الکترال کالج تصمیم نهایی را خواهند گرفت. همین امر نیز نشان دهنده ی این است که رئیس جمهور لزوما خواسته مردم نیست و انتخابات و نتیجه آن در آمریکا عادلانه نیست.
بگذارید کمی روشن تر صحبت کنیم. هر ایالت امریکا به تعداد نمایندگان کنگره و سنا، الکترال داشته که در نهایت رئیس جمهور را انتخاب می کنند. در این انتخابات جمعا ۵۳۸ الکترال در امریکا وجود داشته و هر نامزدی که می توانست ۲۷۰ الکترال را از آن خود کند، رئیس جمهور آمریکا می شد. الکترال های یک ایالت نیز وقتی به نامزدی تعلق می گیرند که آن نامزد رای بیشتری در آن ایالت داشته باشد.
اگر چنین اتفاقی بیفتد، نه به نسبت رای نامزد در ایالت، باز هم می گویم، نه به نسبت رای نامزد در ایالت، که کل الکترال های ایالت از آن وی می گردد. کمی عجیب به نظر می رسد ولی انتخابات در کشور مدعی دموکراسی اینگونه است.
ترامپ توانست این حدنصاب را احراز کند، یعنی بیشتر از ۲۷۰ الکترال را از آن خود کند، در حالی که تعداد رای هایی که مردم به او داده بودند ،حدود ۲۰۰ هزار نفر از کلینتون کمتر بود. اما آیا چنین چیزی امکان دارد؟ با مثالی این قضیه کاملا روشن می شود.
فرض کنید در آمریکا دو ایالت وجود دارد. در ایالت الف ۱۰۰ نفر و در ایالت ب ۲۰۰ نفر زندگی می کنند. ایالت الف ۱ و ایالت ب ۲ الکترال دارد. حد نصاب الکترال های مورد نیاز برای رئیس جمهور شدن نیز ۲ الکترال برای هر نماینده است.
در ایالت الف ۸۰ نفر (یعنی ۵۰درصد ارای ایالت) به کلینتون، ۱۰ نفر به ترامپ رای داده اند و ۱۰ نفر هم در انتخابات شرکت نکرده اند. در ایالت ب که مشارکت کمی داشته است، ۵۰ نفر به ترامپ و ۴۰ نفر هم به کلینتون رای داده اند و سایرین (۱۱۰ نفر) نیز در انتخابات شرکت نکرده اند.
میزان کل آرای کلینتون در انتخابات ۱۲۰ نفر (۴۰ درصد آرا) بوده است، در حالی که ترامپ تنها ۶۰ نفر (۲۰درصد آرا) را توانسته به سمت خود جذب کند. اما آیا کلینتون رئیس جمهور آمریکا می شود؟ خیر، آنچه تعیین کننده است تعداد الکترالهای سبد هر نماینده است و نه میزان آرای مردم. ترامپ در این مثال رئیس جمهور خواهد شد چرا که ۲ الکترال ایالت دوم به او می رسد و با داشتن حد نصاب الکترال ها، کلینتون را پشت سر می گذارد.
دقیقا آنچه در انتخابات ۵۸ ام آمریکا رخ داد و باعث شد ترامپ چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا شود -برخلاف حمایت کمتر مردم از او- چنین سازوکاری بود. کلینتون با حدود ۵۹ میلیون و ۸۱۴ هزار رای در مقابل ترامپ که حدود ۲۰۰ هزار رای کمتر از او داشت( حدود ۵۹ میلیون و ۶۱۱ هزار رای) نتوانست به پیروزی در انتخابات برسد چرا که میزان الکترالهای او کمتر بود. پس دقیقا به همین دلیل است که انتخابات در آمریکا لزوما به معنای انتخاب آزاد و انتخاب فرد مورد علاقه ی مردم نیست.
در نتیجه بسیار ساده لوحانه است اگر روشنفکران و تحلیل گران داخلی چه اصلاح طلب و چه اصول گرا و تحلیل گران غربی صرف انتخاب ترامپ را – که علی الظاهر مردم بیشتر او را می پسندیدند- به عنوان پیروزی مردم بر رسانه ها، پیروزی ۹۹ درصد بر ۱ درصد و یا پیروزی جامعه شناسی بر سیاست قلمداد کنیم.
بله ترامپ ویژگی هایی داشته و دارد که مردم آمریکا عاشق چنین ویژگی هایی هستند و همین هم سبب شد بیشتر مورد توجه مردم آمریکا قرار گیرد، لیکن باز هم نتوانست در نهایت بر رقیب خود پیشی گیرد. حداقل این است که آنچه در آمریکا روی کاغذ نتایج را مشخص کرد، نشان داد که کلینتون هنوز هم مردمی تر است، حداقل حداقل این است که ترامپ هنوز هم مردمی تر از کلینتون نیست.
*مصطفی رهنما؛ کارشناس ارشد معارف اسلامی و اقتصاد
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.