به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در یادداشتی به شکست و یا عدم حضور رییس جمهور در انتخابات اشاره شده و آمده اس: انتخابات ریاست جمهوری سال آینده از ابعاد مختلفی قابل تحلیل است. یکی از این ابعاد احتمال کناره گیری رئیس جمهور کنونی به نفع یک کاندیدای دیگر میباشد.
حسن روحانی در سال 1392 و با شعار بهبود وضعیت معیشتی مردم به پاستور گام نهاد پس از سه سال و نیم حضور در مسند ریاست جمهوری نتوانسته به وعدههای داده شده جامه عمل بپوشاند همین امر باعث شده تا تردیدهای جدی برای حضور مجدد در پاستور را داشته باشد.
وزرای کابینه
در عین حال کارنامه سه سال و نیم گذشته دولت نیز موعید آن است که حتی وزرای روحانی نیز مشتاق به ادامه دادن این مسیر در دولت آینده نیستند و در این ماه های پایانی عمر دولت سعی می کنند تا فاصله خود با دولت را هرچه بیشتر نمایند.
طیب نیا یکی از وزرایی است که حسن روحانی حساب ویژهای روی او باز کرده بود اما رکود عمیق و بهم ریختگی در سیاستهای اقتصادی دولت حتی این وزیر را هم خسته کرده به طوری که در مصاحبهای با روزنامه شرق میگوید: در دولت بعدی نخواهم ماند. امکان ندارد. بمانم که چه؟... این در حالی است که احمد توکلی نیز در این خصوص گفته بود: چندی پیش در مراسم مرحوم هاشمی آقای طیب نیا به من گفتند خیلی خسته شدند؛ ایشان از این کار خسته است وانگار شرایط مطابق حال او سیر نمی کند.
البته پیش از این طیب نیا در خصوص موضوع واگذاریها در دولت گفته بود: به صورت تمام قد در مقابل برخی واگذاری ها ایستاده ام و ترجیح می دهم وزیر نباشم تا اینکه برخی شرکت ها به صورت رددیون و تهاتر واگذار کنم. همین چند وقت پیش هم جلسه سنگینی داشتیم که نپذیرفتم واگذاری مربوطه به سرانجام برسد، یعنی ترجیح می دهم وزیر نباشم تا این افتضاح به نام من ثبت نشود.
باید به این نکته نیز توجه داشت که او جزو کسانی بود که به رئیس جمهور نامه نوشته و از وضعیت وخیم اقتصادی گلایه کرده بود. و خواستار اتخاذ تصمیمهای فوری برای مسائل اقتصادی کشور شده بود.
این مسئله البته محصور در او نیست بلکه وزرای دیگر نظیر قاضی زاده هاشمی، رحمانی فضلی و.... نیز شرایط مشابهی دارند. همچنین عملکرد برخی دیگر از وزرای کابینه مثل نعمتزاده و آخوندی دولت را در شرایط سختی قرار داده است.
وعدههای بر زمین مانده
روحانی در جریان انتخابات سال 1392 وعدههای بسیاری را در جریان رقابتهای انتخاباتی به مردم ایران داد این در حالی است که وی طی سه سال و نیم گذشته نتوانسته این وعدهها را عملی کند.
به طور مثال می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند.
- ایجاد شغل نباید با وام باشد که بیکار تبدیل به بیکار بدهکار خواهد شد.
- شعار من «نجات اقتصاد ایران» است.
- در مسئله عدالت باید به مقوله رانت و فساد توجه کنیم.
- کلید من، کلید تدبیر است و هر قفلی را باز میکند و تمام مشکلات قابل حل است و برای آنها برنامه دارم.
برجام و همه چیزی که بر باد رفته است
حسن روحانی تمام تخممرغ های دولت را در سبد برجام قرار داد و سعی کرد تا از این طریق بتواند بر مشکلات فائق آید اما پس از مدتی متوجه شد که برجام آن چیزی نبود که فکرش را میکرد هرچند که سعی داشته و البته دارد که دستاوردهای برجام را بیشمار جلوه دهد، اما آن چه که جامعه تا به امروز مشاهده کرده آن است که معضلات اقتصادی نه تنها کمتر نشده است بلکه برشمار آنها نیز افزوده شده است و برجام آن کلیدی نبود که دولت ادعا می کرد مشکلات با آن حل خواهد شد. به همین دلیل است که هر از چندگاهی اعترافات تلخی توسط دولتمردان نسبت به عدم رسیدن به اهداف برجام صورت می گیرد.
فوت بزرگترین حامی
در این میان فوت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مزیدی بر علت شده است تا تردیدهای حسن روحانی را برای حضور در انتخابات بیشتر نماید زیرا هاشمی رفسنجانی به عنوان یک فصل الخطاب برای برخی گروه ها در زمینه انتخابات و مسائل پیرامونی آن محسوب می شد و حال با درگذشت او شرایط بسیار پیچیدهای برای روحانی ایجاد شده به طوری که عدهای در حال مطرح کردن این مسئله هستند که حمایت هاشمی از روحانی یک حمایت مشروط بوده است. البته از سویی دیگر عدم همراهی برخی از جریانهای اصلاح طلب با حسن روحانی در شرایط کنونی نیز باعث شده تا او هنوز تصمیمی برای حضور جدی در رقابتهای انتخاباتی اتخاذ نکند.
حضور یا عدم حضور مسئله این است
حسن روحانی در صورت شکست در انتخابات، آینده سیاسی خود را به شدت به خطر میاندازد زیرا اولین رئیس جمهور 4 ساله ایران به نام او ثبت می شود و حواشی این اتفاق تا آخر دامن او را رها نخواهد کرد. نکته دیگر آن که عدم حضور روحانی در انتخابات هم برای او گزینه مناسبی نخواهد بود زیرا در صورت شرکت نکردن در انتخابات مشخص خواهد بود که حسن روحانی پذیرفته که دولت او کارایی لازم را نداشته و باید از اداره صحنه کشور کنار برود و این مسئله هم سرنوشت مثبتی برای او را رقم نخواهد زد و قطعا برای او ناخوشایند خواهد بود.