گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ تنور انتخابات داغ شده، گروههای سیاسی مختلف هم درحال نهایی کردن آخرین مذاکراتشان برای معرفی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری هستند. جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی یکی از این گروهها است؛ تشکیلاتی که با یک سازوکار کاملاً دموکراتیک و با مراجعه به آرای مجمع عمومی در حال نهایی کردن برنامههایش برای انتخابات پیش رو است. برای گفتوگو دربارهی آخرین تحولات انتخاباتی و تازهترین برنامههای «جمنا» به سراغ لطفالله فروزنده رفتیم؛ معاون سابق رئیس دولت دهم غیر از آنکه سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی است، این روزها از چهرههای اثرگذار جبهه هم به شمار میرود.
از سازوکار انتخاباتی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی بفرمایید؛ تصور میکنید ساختار پیشنهادی جمنا تا چه اندازه میتواند در میان نیروهای انقلابی وفاق ایجاد کند؟
حُسن ساز و کاری که جبهه مردمی نیروهای انقلاب برای انتخابات آتی در پیش گرفته، مردمی بودن آن است. ساز و کار ما بیشتر جنبه اجتماعی دارد؛ چه در استانها چه در سطح ملی. مردم اعضای تشکیلدهندهی این جبهه هستند. و بعد همین جبهه هیئت رئیسه را، شاخصهای انتخاب نامزد نهایی را و گزینههای مطلوب را مشخص میکند. یعنی یک مدل از پایین به بالا؛ برخلاف احزاب.
احزاب البته نقش حمایتی دارند. امروز احتمالاً مهمترین مسأله وحدت و وفاق در جبهه انقلاب است. ما به عنوان جمعیت ایثارگران هم بهدنبال سهمخواهی نیستیم؛ دنبال تقویت این دست تحرکات متحده و مردمی هستیم. از سازوکارهای جبهه مردمی حمایت میکنیم و هر ظرفیتی داشته باشیم در اختیار آن قرار میدهیم. این که شما بتوانید بدنهی مردمی را در تصمیمگیریها مشارکت دهید، کار خوبی است.
می دانید اصلاً هرکجا در این مملکت آسیب دیدیم، حاصل دوری از ارزشها بود. این جبهه بنا است گفتمان رهبری را مطالبه کند. ببینید دیگر؛ اوضاع اجتماعی مملکت اصلاً به سامان نیست. اگر نتوانیم علاج فوری پیدا کنیم، چهبسا شورشهایی هم داشته باشیم. همهی نیروهای انقلاب بچههای دلسوزی هستند؛ همهشان باید جمع شوند و منویات رهبری را مطالبه کنند. البته از مسئلهی ریاستجمهوری هم نمیتوانیم بهراحتی عبور کنیم. بهرحال بنده تشکیل جبههی مردمی نیروهای انقلابی را کار مبارکی میدانم. همه باید کمک کنند خلأهایی که در میان بچههای انقلاب وجود داشته، حل شود.
هر نیروی متدینی آرزو دارد انقلابی فکر کند، با وحدت حرکت کند و مشکلات کشور را حل کند. همه جریانات به این مسئله توجه دارند. البته میپذیرم که جبهه مردمی بهرحال نقاط قوت و ضعفی هم دارد. ما نباید بهدنبال نفع شخصی خودمان باشیم، بلکه باید بهدنبال اصلاح امور مملکت بود. تصور میکنم با اعلام وجود این جبهه یک امید و نشاطی در بدنهی اجتماعی حزبالله ایجاد شده؛ امید و نشاطی که انشالله در متن جامعه و درمیان عموم مردم سرریز خواهد شد.
برخی جریانات اما نسبت به تشکیل جبهه مردمی نقد دارند؛ از جمله اینکه معترضند چرا قبل از تشکیل به آنها اطلاع داده نشده؟
ببینید اصل مسألهی وحدت را این دوستان هم پذیرفتند. اعضای جبههی مردمی هم قبلاً مفصلاً با برخی از همین دوستان صبحت کرده بودند. اصلاً فرض که در جریان نبودند، حالا دعوت میکنیم تشریف بیاورند صحبت کنند. شرط و شروطی هست اگر از جنس بهبود اوضاع باشد خوب است. ببینید دیگر؛ در سال 92 اشکال عمدهی ما همین تشتتها و منیتها بود. اگر امثال بندهی نوعی همان سال کوتاه میآمدم، وضع شکل دیگری میشد.
همه احزاب و شخصیتها استعدادشان را عرضه کنند؛ مثلاً بنده خودم را خیلی صالح میدانم، عرضه میکنم؛ اگر جمع صلاح دید مسئولیت میپذیرم. وقتی گفته میشود انقلابیگری یعنی همین. بنابراین من از همهی دوستان و رسانهها میخواهم کمک کنند این جبهه پا بگیرد. جبهه مردمی یکبار مصرف نیست؛ بنا است حافظ مصالح انقلاب باشد، گفتمان رهبری را مطالبه کند. اگر دولتی روی کار آمد، جبهه باید مطالبهگری کند.
اصلاحطلبها اما خیلی به تداوم دولت روحانی امیدوارند؛ مواضع آنان را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما چقدر این حرفها برگرفته از تحلیلهای واقعی است؟
اصلاحطلبان اصلاً علاقهی خاصی به فضاسازی دارند، بزرگترین امکانات رسانهای را هم از نظر روزنامه و وبسایت و غیره و غیره را هم در اختیار دارند. واقعیت اما اصلاحطلبان باید در قبال عملکرد ضعیف دولت جوابگوی مردم باشند. رئیسجمهور مورد حمایت آنها وعده کرده بود صد روزه میتواند مشکلات اقتصادی را سامان دهد؛ چه شد؟ مردم از وعدهها خستهاند، بهبودی در شرایط را احساس نمیکنند. چهار سال وقت داشتند، همهاش ولی به فرصتسوزی گذشت. در همین مسئله حقوقهای نجومی مدیران دولتی، و یا تعطیلی دومینو-وار واحدهای تولیدی؛ دوستان اصلاحطلب باید پاسخگوی افکار عمومی باشند.
مرحوم هاشمی البته محور اتحاد اصلاحطلبان بود؛ بدیهی است با رفتن ایشان آسیب جدی دیدند. ولی دلیل نمیشود بگوییم برنامه ندارند؛ چرا اتفاقاً، برنامهشان فرافکنی و تفرقهاندازی میان نیروهای انقلاب است. میخواهند از زیر بار پاسخگویی شانه خالی کنند. با این همه معتقدم مردم ما هوشمندتر از این حرفها هستند. افکار عمومی به عملکرد نمره میدهند، نه به شلوغبازی و شعار. برای همین هم جریان انقلابی باید منسجمتر از گذشته عمل کند. مردم امروز خریدار گفتمان صداقت و کارآمدی هستند.
همچنین باید به دولت هشدار داد که از ظرفیتهای دستگاههای دولتی به نفع مسایل انتخاباتی استفاده نکند، عاقبت خوبی ندارد. دوستان ما در قوه مجریه خوب میدانند دولت مسؤل برگزاری انتخابات است. باید امانتداری کنند؛ همانطور که ما در دولت گذشته صادقانه انتخابات را برگزار کردیم. انتخابات و آرای مردم حقالناس است. امیدواریم مجریان انتخابات گرایشات سیاسی را قاطی وظایفشان نکنند.
اوضاع روحانی را در انتخابات پیشرو چهطور ارزیابی میکنید؟
اوضاع ایشان در تازهترین نظرسنجیهای صورتگرفته اصلاً حال و روز خوشی ندارد؛ روشن است، عملکرد ایشان مطلقاً برای افکار عمومی قابل قبول نیست. این مطلب پوشیدهای نیست، موضوعی است که خودشان و مشاورین محترمشان بهتر از هرکسی میدانند. مردم با کسی عهد اخوت نبستند. آقای روحانی قولهایی به مردم داد که هیچکدامشان عملیاتی نشد. من چندان به آیندهی سیاسی ایشان خوشبین نیستم. ولی الآن برای قضاوت نهایی زود است. صحنه انتخابات بعد از ثبتنام نامزدها و اعلام نظر شورای نگهبان شکل میگیرد. امکان رأیآوری ایشان بستگی به رقبایش دارد. باید منتظر ماند و دید چهرههایی که ورود میکنند تا چه اندازه میتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند.
فکر میکنید اصلیترین عامل روند نزولی محبوبیت ایشان در میان مردم چیست؟
عملکرد؛ معلوم است دیگر! مهمترین شعار ایشان این بود که من با انعقاد برجام و ارتباطی که با قدرتهای بزرگ برقرار میکنم، مشکلات اقتصادی مردم را حل میکنم. برخی مردم هم اعتماد کردند. فکر کردند میتوانند ارتباط برقرار کنند؛ نشد، بدقولی کردند؛ معلوم بود، چون راه را اشتباه رفتند. بیش از 150 وعدهی اقتصادی رنگارنگ دادند، کو؟ افاقه نکرد؛ نه برجام نه هیچکدام از وعدههاشان. کلید حل مشکلات اقتصادی درون مملکت است، دولتیها ولی همه را بیرون از مرزها جستجو میکردند.
بهرحال توفیقی عائد نشد، غربیها بدعهدی کردند. این به نظر بزگترین پاشنه آشیل دولت است. هزار بار هم آقای رئیسجمهور بگوید در برجام موفق بودیم و چهها؛ مردم باید بپذیرند. به نظرم مهمترین نکته، حل مسائل اقتصادی است. تعارف نداریم که؛ دولت تدبیر و امید، دولت ناکارآمدی است؛ ناکارآمدیای که اول از همه بر میگردد به پیری دولت، وزرا و مدیرانی که خیلیهاشان منافع اقتصادی فراوانی دارند؛ ثروتهای آنچنانی؛ اصلاً خودشان ذینفعند و روحیه انحصاری دارند. ببینید دیگر، بیش از 50هزار مدیر دولت نهم و دهم را خانهنشین کردند. بامزه اینکه میگویند با «داس» نیامدند!
دولت تدبیر از ابتدا هم برنامهی روشنی برای ایجاد رونق اقتصادی نداشت. اینها روشن است؛ دوستان پاستورنشین ما ولی نمیخواهند قبول کنند؛ خوب نکنند! مردم در انتخابات پاسخشان را میدهند. فکر میکنم اگر دولت با این روند و استراتژی پیش برود، کشور را به بنبست میکشاند. نظام بانکی ما رو به افول میرود. همین حالا هم البته هست؛ بورس ما، بخش ساختمان و تولید ما رو به افول است. این همه واقعیتهایی است که وجود دارد.
اگر دنبال مشارکت و حمایت مردم هستیم، باید بدانیم چه میکنیم. مگر میشود مسائل و معضلات اقتصادی را بدون مشارکت مردم حل کرد!؟ عرض میکنم؛ این دولت باید پاسخگو باشد. ما نگرانیم؛ بعضی مسایل رو به بنبست است. مسأله این دولت و آن دولت نیست، سرمایه و تولید موجود ظریفی است؛ وقتی تعطیل شود به این سادگیها قابل احیا نیست. تولیدکنندهاش رفته، نیروهای اصلی واحد رفتهاند. واقعاً نگرانیم. رویکردی که جبهه مردمی ایجاد کرده اما امیدوار کننده است. امروز همه متفقند که باید کار تازهای کرد، به مردم اعتماد داشت و آنان را به میدان آورد. بدون حضور آنها مشکلات مملکت حل نخواهد شد.