به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مساله جایگزین شدن حجتالاسلام روحانی و حضور آقای جهانگیری از جمله موضوعاتی است که سرخط خبرها و تحلیلهای روزهای بعد از مناظره بوده است و این مقوله امروز هم بهطور جدی مطرح است. اینکه روحانی به نفع جهانگیری کنار بکشد و این مقوله که اصلاحطلبان در پی درگیری با دولتیها باشند، مقولهای بود که با آقای پرویز امینی استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی به گفتوگو نشستیم.
اصلاحطلبان از ابتدای ماجرا، موضوع نامزد پوششی را نفی میکردند و مخالف بودند، الان بحث جایگزینی آقای جهانگیری مطرح شده، تحلیل شما چیست؟
آنهایی که نفی میکردند دولتیها و همراهان نزدیک وی مثل نوبخت و واعظی بودند چرا که میدانستند این مساله به معنای قبول ضعف رییسجمهور مستقر است. بههرحال نامزد ضربهگیر یا پوششی توجیه قابل دفاع سیاسی و اجتماعی برای رییسجمهور مستقر ندارد. البته برای جریان اصلاحطلب امتیاز محسوب میشود. چرا که دستکم فرصت پیدا میکند که خود را در سطح اول سیاست و حاکمیت بازسازی و بازیابی کند. چیزی که بهشدت بهخصوص بعد از فوت مرحوم آیتالله هاشمی به آن نیاز داشت.
به نظر شما آقای روحانی ممکن است به نفع جهانگیری بعد از مناظرات کنار بکشد؟
در پدیدارهای انسانی و اجتماعی خصوصاً در سیاست و نیز بهویژه در صحنه سیاست ایران، هر چیزی ممکن است و همانطور که پیش از مناظرهها گفتم، درصورتیکه جهانگیری موقعیت مناسب اجتماعی پیدا کند، آنچنانی که در مناظره نخست نشان داد، احتمال ایفای نقش آقای عارف در سال 92 توسط روحانی وجود دارد.
اگرچه بهدلیل رییسجمهور مستقر بودن روحانی این کار به آسانی کنار رفتن عارف نیست؛ اما چنین انگیزه و چنین زمینهای در جریان اصلاحات وجود دارد.
دلیل حملههای پیدرپی روحانی و جهانگیری توامان به قالیباف چه بود؟ و چرا دو کاندیدای مکمل هیچ هجمهای به رئیسی نداشتند؟
یک بخشی از این مساله به کنش سیاسی قالیباف در کل فرایند انتخابات و نیز مناظره برمیگشت که توانست خود را بهعنوان قطب مخالف دولت مستقر تثبیت کند. یک بخش دیگر نیز به استراتژی تهاجمی قالیباف در مناظره بر میگشت که بهطور طبیعی زوج روحانی و جهانگیری را در برابر او قرار میداد. علاوهبر این، بهرغم انتظار، رییسی هنوز کنش سیاسی موثری که دولت مستقر را به چالش بکشد، از خود نشان نداده و بهطور طبیعی از میدان تهاجم روحانی و جهانگیری فعلاً بیرون مانده است.
زوج روحانی و جهانگیری در مناظرات دوم و سوم و ادامه فعالیت تبلیغاتی خود چه استراتژیای خواهند داشت؟
آنها خصوصاً روحانی که موقعیت اصلی را در رقابتهای انتخاباتی دارد، برخلاف استراتژی تهاجمی قالیباف در مناظره نخست، دارای استراتژی محافظهکارانه و فرصتطلبانه بودند که روحانی در پیش بردن این استراتژی ناکام بود و از خود چهره ضربهپذیری نشان داد. بنابراین اولویت آنها در مناظرههای بعدی بازسازی این ناکامی و ناتوانی در سطح اجتماعی و سیاسی است و این مساله آنها را نیازمند استراتژی تهاجمی خواهد کرد. به نظرم روحانی در وضعیتی است که برخی مشاورههای رادیکالِ تکنسینهای سیاسی را برای جبران مناظره قبل میپذیرد. روحانی در رادیکالیسم، استعداد تکرار موسوی بعد از 88 را دارد و هر چه بیشتر احساس کند که از رییسجمهور دوازدهم شدن فاصله گرفته است، به تکرار این رادیکالیسم نزدیکتر خواهد شد.
نسبت اصلاحطلبان و روحانی در چهار سال دولت یازدهم چگونه تعریف میشود؟
اصلاحطلبان بهدلیل فاصلهگذاری با حاکمیت بعد از حوادث سال 88 عملاً نمیتوانستند نقش درجه اول سیاسی مستقیم ایفا کنند و بنابراین در موقعیت آپاندیس دولت روحانی بودند و نقش بادیگارد و ضربهگیر سیاسی و اجتماعی دولت روحانی را بازی میکردند و از این موقعیت و کنش، احساس تحقیر داشتند. حتی با همین توجیه ضربهگیر توانستند روحانی را برای اجازه حضور در انتخابات متقاعد کنند. بنابراین انگیزه مضاعف دارند اگر بتوانند از زیر بار این تحقیر خود را در هر سطحی که میشود نجات بدهند.