سالهاست نظام فئودالی و بهرهکشی سرمایهداران از نخبگان گذشته است، اما در نظام آموزش عالی ما هنوز فئودالیته موج میزند مخصوصا در مورد استاید حقالتدریس. هر چه از مشکلات اساتید حقالتدریس بگوییم کم است، از معضلات معیشتی و حرفهای گرفته تا مشکلات هویتی این اساتید را میرنجاند.
سرویس دانشگاه خبرگزاری دانشجو-محسن عبدالعلیپور، غلغلهای شده بود، همه جلوی درب آموزش دانشکده جمع شده بودند. همهمهها حاکی از این بود که بین دانشجویان و یکی از اساتید درگیری رخ داده، یک نفر هم از فرصت استفاده کرده و علیه استاد امضا جمع میکرد. میگفتند استاد خوبی نیست و نمره نمیدهد پس باید از دانشکده اخراج شود. خلاصه دعوا به دفتر آموزش کشیده بود و معاون آموزش دانشکده با صدای بلند استاد را بازخواست میکرد. استاد، اما سربهزیر و آرام منتظر فرصتی بود تا پاسخ بگوید. قائله که ختم شد به دنبال استاد رفتم و از او ماجرا را پیگیر شدم، فقط یک جمله گفت و رفت: «این هم عاقبت حقالتدریس بودن». این روزها اتفاقات از این دست در آموزش عالی این کشور زیاد میافتد، آیا سیستم حقالتدریسی جوابگوی نیازهای دانشگاه و دانشجویان هست؟ چرا جایگاه اساتید حقالتدریس در میان دانشجویان مانند یک ماشین نمرهدهی است؟ این اساتید با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند؟
حقالتدریس یا حقالاستثمار!
سالهاست نظام فئودالی و بهرهکشی سرمایهداران از نخبگان گذشته است، اما در نظام آموزش عالی ما هنوز فئودالیته موج میزند مخصوصا در مورد استاید حقالتدریس. هر چه از مشکلات اساتید حقالتدریس بگوییم کم است، از معضلات معیشتی و حرفهای گرفته تا مشکلات هویتی این اساتید را میرنجاند. نداشتن امنیت شغلی، قراردادهای ترمی بدون لحاظ حق استخدام، یکسان نبودن نرخهای پرداختی در بین دانشگاهها و مؤسسات و پرداختهای سلیقهای، نبود قوانین حمایتی لازم درباره اساتید حقالتدریس و نداشتن ردیف بودجه، احتساب به عنوان شغل دوم و نه شغل اول در قوانین مالیاتی و در نتیجه کسر مالیات حتی از حقالتدریسهای پایین، برخوردار نشدن از مراتب و جایگاه علمی متعارف براساس سوابق و مدارک تحصیلی همچون اعضای هیأت علمی دانشگاهها، تقسیم سلیقهای و تبعیضآمیز کلاسهای درسی بین اساتید بر اساس روابط شخصی تنها گوشهای از لیست بلندبالای مشکلات در حوزه حقالتدریسیها است.
سعید عزیزی مدرس رشته فیزیک دانشگاه اراک پیرامون معضلات و مشکلات حقالتدریس اساتید میگوید: «معضلات و مشکلات در این زمینه بسیار زیاد هستند، اما یکی از مسائل مهم مربوط به بیمه اساتید و معلمان است چرا که حق بیمهای در این زمینه پرداخت نمیشود به طور مثال هر چند ساعتی که اساتید در طول ترم در دانشگاه تدریس داشته باشند در نهایت بیمه تقسیم بر هشت (تعداد ساعتکاری) میشود و بعد آن را میپردازند. مشکل دیگر اساتید حق التدریسی نحوهی دریافت حقوق آنها است که به صورت ترمی و درپایان ترم پرداخت میشود یعنی کسی که منبع درآمدش از این طریق حاصل شود نمیتواند هیچگونه سرمایه گذاری برای این مبلغ داشته باشد و افراد دارای مدرک بسیار زیادی هستند که زندگی آنها از این طریق اداره میشود. سیاستی که در این زمینه اجرا میشود بسیار اشتباه است، جایی وجود ندارد که بتوان نظرات و اعتراضات خود را اعمال کرد و اگر اعتراضی هم از سوی اساتید به دانشگاهها و دیگر سازمانها صورت گیرد در ترم و سال آینده جایگاه و حیطهی کاری خود را از دست خواهد داد. امروزه ملاک خوب بودن اساتید از سوی دانشجویان کیفیت کاری نیست بلکه این ملاک را در بحث نمرهدهی استاد میبینند و اساتید که بخواهند بر اساس حق و عدالت رفتار کند در ترم آینده جایگاه شغلیاش در حالت معلق قرار میگیرد.»
از سال ۸۸ که قانون موسوم به تعیین تکلیف استخدامی نیروهای حق التدریس به تصویب مجلس رسید تا به حال بارها و بارها اصلاحیه بر این طرح خورده است، اما آنچه که تغییری نکرده وضعیت اساتید حقالتدریس است. اگر میخواهید به عنوان استاد حقالتدریس جذب شوید بد نیست نگاهی هم به مراحلی که باید طی کنید بیاندازید. پس از طی این مراحل تازه استادی میشوید که در نظر دانشجویان ماشین نمرهدهی هستید.
حقالتدریس چه بر سر دانشگاه میآورد؟
«بیتجربه و بیکیفیت» توصیف یکی از اعضا هیئت علمی دانشگاه از برخی اساتید حقالتدریس است. وی که دانشیار با سابقه دانشگاه آزاد است میگوید: «حقالتدریسی که دانشیار یا استادیار نامدار باشد بسیار امتیاز خوبی برای دانشگاه و دانشجویان است، ولی مشکل این است که خیلی از اساتید فعلی حقالتدریس هنوز مدرک ارشدشان را نگرفتهاند به دلیل پرستیژ اجتماعی استادی مشغول به تدریس در دانشگاهها شدهاند. اینها سابقه تدریس ندارند و روش تدریس بلد نیستند که این مسائل باعث چالشهای فراوان در سیستم آموزشی شده است.»
از نظر این استاد برجسته سیستم حقالتدریس فعلی مشکلاتی، چون نمرهدهی بیحساب و کتاب، دریافت پول برای نمره دادن و رواج کلاسهای خصوصی را برای دانشگاه بوجود آورده و در حال حاضر حواشیاش بیشتر از فوایدش است. وی میگوید: «در حال حاضر در دانشگاه، ما حقالتدریسهایی داریم که همه هیئت علمیهای دانشگاههای بزرگ هستند و خیلی خوب هستند. عمده مشکل ما با حقالتدریسهای جوان است که تازه وارد سیستم آموزشی میشوند. مسئله دیگر این است که این اساتید معمولا دروس متنوع و در دانشگاههای زیاد تدریس میکنند در صورتی که بنده خودم هیئت علمی و دانشیار پایه ۱۹ هستم تنها چهار درس را تدریس میکنم، در حالی که این اساتید تمام دروس دوره کارشناسی را تدریس میکنند، این به دلیل مشکل معیشتی است و به شدت افت آموزشی را موجب شده است.»
حقالتدریس در دانشگاه علاوه بر ضربه شدید به آموزش کشور به امور پژوهشی هم ضربه وارد کرده است، این اساتید معمولا وقت کافی برای دانشجویان ندارند و جهت کسب درآمد بیشتر از کلاسی به کلاس دیگر کوچ میکنند. دانشگاهها هم اساتیدی را میخواهند که به اصطلاح دانشجو بیاورد و اگر استاد حقالتدریسی سخت گیر باشد بلافاصله عذرش را میخواهند. در چنین شرایطی دانشگاه هرگز نمیتواند نیروی مورد نیاز کشور را تربیت کند.
بدون شک یکی از دانشگاههایی که معضل اساتید حقالتدریس در آن مشهود است دانشگاه آزاد اسلامی میباشد. هفته پیش بود که دانشگاه آزاد در ابلاغیهای بکار گیری اساتید حقالتدریس را برای برخی رشتهها ممنوع اعلام کرد. دکتر علیرضا رهایی، معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است حقالتدریسی مطلوب سیستم آموزشی نیست و مشکلات فراوانی را بوجود آورده است. وی میگوید: «این اساتید در یک فاصله زمانی کوتاه میآیند و کلاسشان را برگزار میکنند و میروند و برای دانشجو امکان مشورت، طرح سوال علمی و تعریف پروژههای تحقیقاتی فراهم نیست. اگر ما این امکان را داشته باشیم که در واحدها بر حسب نیازمان دروس را توسط اساتید تمام وقت ارائه کنیم از این جنبه که این افراد برای پاسخگویی به سوالات دانشجویان و انجام پروژههای تحقیقاتی تمام وقت در دانشگاه حضور دارند خیلی مفید و موثر است. بعضا در یک واحد امکان تامین هیئت علمی تمام وقت برای ارائه دروس نیست در چنین شرایطی مجبوریم از اساتید حقالتدریس استفاده کنیم تا زمانی که امکان تامین هیئت علمی تمام وفت فراهم شود.»
نظر کارشناسان در این زمینه چیست؟
سبحانالهی رئیس دانشگاه خوارزمی میگوید: «دیگر حقالتدریس باید از سیستم آموزش عالی جمع شود. این واقعا در شان دانشگاههای ما نیست که یک برای اینکه چند تومانی درآمد داشته باشد در چند واحد تدریس کند و عزتش زیرپا گذداشته شود. اساتید برای دانشگاه سرمایه هستند و باید تمام وقت باشند. ما باید اساتیدمان را از لحاظ معیشتی تامین کنیم نه این که با حقالتدریس شان اساتید را پایین بیاوریم. این سیستم باعث شده است که آموزش عالی ما از لحاظ پژوهش و کیفیت آموزش بسیار ضربه بخورد. متاسفانه اصل آموزش در این زمینه مورد توجه قرار نگرفته است.»
دکتر رهایی معتقد است: «ما باید یک برنامه توسعه تعریف شده و مشخص داشته باشیم. یک طرح آمایش آموزش عالی داریم که باید توسعه رشته هایمان را بر اساس آن طرح تعریف کنیم و اعضای هیات علمی مورد نیازکان را هم تعریف بکنیم. ما در بعضی واحدها هیئت علمی زیاد داریم اگر قرار باشد ساعت موظف این اساتید تعریف نشود نباید به سمت حقالتدریس برویم و یک طرح مشارکت استانی داریم که از اساتید هیئت علمی بقیه دانشگاهها در استانها استفاده کنیم.»
به نظر میرسد آموزش عالی کشور باید از سیستم حقالتدریسی عبور کند و جایگاه اساتید تمام وقت در دانشگاهها را تثبیت و تقویت کند، حال اگر امکان حذف یکدفعه حقالتدریسها وجود ندارد کمترین کاری که میتوان انجام داد ساماندهی فوری وضعیت فعلی است. از نظر کارشناسان لازم است برای این اساتید آزمون جذب و دوره آموزشی در نظر گرفته شود. اگر این وضع ادامه پیدا کند سرنوشت آموزش عالی کشور به ناکجا آباد میرود.
و من هم اخراج شدم بدلیل نمره ندادن. حتی رئیس دانشگاه تماس گرفت که نمره این ۳ نفر!!! را بده و من ندادم.
دانشجویان تهمت زدند و نامه اخراج و شکایت جمع کردند!!! به اتهام بیاخلاقی! و ریاست هم خیلی راحت جلوی تدریسم را گرفت!
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
دانشجویان تهمت زدند و نامه اخراج و شکایت جمع کردند!!! به اتهام بیاخلاقی! و ریاست هم خیلی راحت جلوی تدریسم را گرفت!