دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: فرهادی وزیر علوم دولت یازدهم به مانند یک وزیر بله قربان گو عمل کرد و از خود هیچ اختیاری نداشت. با این وجود اصلا به مصلحت نیست که وزارت علوم در دولت دوازدهم باز هم به سرنوشت این وزارتخانه در دولت یازدهم دچار شود.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، انتخابات شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان اوایل مرداد ماه سالجاری در مشهد مقدس برگزار شد و اعضای این شورا حسین اخگرپور را به عنوان دبیر کل این اتحادیه برگزیدند. برای آگاهی از وضعیت کنونی این اتحادیه، تحلیل حوزه آموزش عالی کشور و بررسی کابینه دولت دوازدهم گفت و گویی با اخگرپور انجام داده ایم که در ادامه آن را میخوانید:
در مورد تعداد دفاتر و اعضای اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در سطح دانشگاههای کشور توضیح دهید؟
در حال حاضر اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان جمعاً ۷۳ دفتر دانشگاهی دارد که نزدیک به ۶۰ دفتر عضو فعال اتحادیه میباشند و ما بقی دفاترپروسه فعال شدن رو طی میکنند.
با توجه به فارغ التحصیلی دانشجویان و عضویت دانشجویان جدید در هر دوره آمار دقیقی از نظر تعداد اعضاء نداریم، اما اعضاء هر دفتر با توجه به جمعیت دانشجویی هر دانشگاه متفاوت است مثلا در یک دانشگاه ۲۰۰ نفر عضو و در یک دانشگاه ۲۰۰۰ هزار نفر عضو تشکل جامعه اسلامی دانشجویان هستند. در هر حال اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان بزرگترین اتحادیه دانشجویی کشور محسوب میشود.
با توجه به تعداد زیاد دفاتر آیا اتحادیه در سطح کشور از حیث نظارت و ارتباط گیری مشکلی ندارد؟
فکر نمیکنم که در اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان مشکلی از حیث نظارت و ارتباط گیری باشد چرا که اتحادیه ما تنها اتحادیهای است که ساز و کار منسجم و منظبطی دارد. به گونهای که بنابر اعلام ناظران بیرونی در دانشگاهها نیز این اتحادیه بهترین، منسجمترین و کارآمدترین نظارت را روی دفاتر خود داشته است.
از حیث ارتباط گیری هم معتقدم که ارتباط گیری اتحادیه با دفاتر به بهترین وجه ممکن انجام میشود. در این راستا اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان طبق اساسنامه اقدام به برگزاری مجامع ماهیانه میکند به گونهای که حداقل شش مجمع ماهیانه را طول سال با دعوت از سایر دفاتر برگزار میکنیم. در این مجامع علاوه بر برگزاری نشستهای هم اندیشی و تحلیل مسائل روز، دفاتر به ارائه گزارشی از عملکرد و فعالیتهای خود میپردازند.
در بحث نظارت بر انتخابات شورای مرکزی دفاتر نیز ساز و کار مشخصی وجود دارد. به گونهای که زمان برگزاری انتخابات در هر دانشگاهی سه نفر به عنوان هیئت نظارت کار نظارت و برگزاری مصاحبهها به صورت کتبی و شفاهی از کاندیداها را انجام میدهند که یک نفر از آنها نماینده اتحادیه و دو تفر دیگر نیز افرادی هستند که در انتخابات دوره قبل تشکل با آراء مخفی به عنوان اعضای هیئت نظارت انتخاب شده اند.
به عنوان نمونه چندی پیش برگزاری انتخابات شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان در یکی از دانشگاههای کشور با مسائلی مواجه شد که حتی مسئولان دانشگاه مورد نظر نیز به دلیل مواضع انقلابی تشکل قصد دخالت در انتخابات و تغییر روند تشکل رو داشتند که با ورود اتحادیه موضوع ختم به خیر شد.
برخی فعالان دانشجویی معتقدند که اتحادیه یاید در زمینه کادرسازی و توانمندسازی اعضای خود بهتر از وضع کنونی عمل کند نظر شما چیست؟ و در این راستا نیز اگر برنامهای دارید توضیح دهید.
بدون شک کادرسازی و توانمندسازی اعضای اتحادیه در هر دورهای متناسب با شرایط و جو حاکم بر دانشگاهها انجام شده است. در هر حال ما در دورهای با شرایطی که دولت اصلاحات برای تشکلهای انقلابی در دانشگاهها فراهم کرده بود مواجه بودیم و در دورههای دولت نهم و دهم نیز با شرایطی متفاوتتر به گونهای که شرایط برای فعالیت تشکلهای انقلابی فراهم بود و از آنها حمایت میشد.
در همین رابطه من با یکی از دوستان بحث کردم که آخر سر هم از حرف هایم قانع شد. من به او گفتم که امروز شرایط حاکم بر دانشگاه به گونهای است که تشکلهای انقلابی را در منگه قرار داده اند، دانشگاهها هیچ حمایتی از تشکلهای انقلابی نمیکنند و از طرفی تشکلهای دولت ساخته نیز در مقابل آنها ایستادهاند و دارند هر روز یک شبههای را در داخل دانشگاه به راه میاندازند و همینها باعث میشود که پتانسیل تشکلهای انقلابی به تحلیل برود.
در هر حال با وجود تمام مسائلی که وجود دارد آنچه که مد نظر ماست ارائه آموزشهای تخصصی است. معتقدیم که تربیت نیروهای کارآمد و متخصص در دورههای آموزشی تخصصی هم به نفع اتحادیه و هم کادر سازی برای نظام است در واقع نظام ما کادر متخصص میخواهد کادری میخواهد که از یک موضوع صد درصدش را بداند نه از ۱۰ موضوع از هر کدام ۱۰ درصد بداند.
در این راستا پیش بینی شده که دورههای تخصصی در زمینههای مختلف اعم از تمدن سازی اسلامی، سبک زندگی اسلامی، اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید داخل، خانواده، رسانه و دورههای اعتقادی با محوریت نهج البلاغه، نهج الفصاحه و قرآن را برگزار کنیم.
معتقدم که امروز ما سرباز معمولی نمیخواهیم بلکه نیروهای چریکی میخواهیم که در قالبهای مختلف در حوزه سبک زندگی ایرانی اسلامی، خانواده، اقتصاد مقاومتی، و سایر حوزهها ورود پیدا کنند. واقعیت این است که سربازهای معمولی به درد ما نمیخورند؛ البته باید با شناسایی سربازهای معمولی و توانمندسازی آنها این سربازان را به چریک تبدیل کنیم.
هدف ما از برنامههای پیش بینی شده این است که انسجام و استحکام درونی اتحادیه را تقویت کنیم. البته با توجه به اینکه انتخابات شورای مرکزی اخیرا انجام شده است برنامهها در حال جمع بندی هستند.
موضوع اصلی هم که باید به آن اشاره کنم بسط و توسعه گفتمان عزت ملی در حوزههای سیاسی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و سایر حوزهها به عنوان شعار اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در سطح دانشگاهها و به تبع آن جامعه است. در واقع هدف ما این است که مردم بدانند هدف یک نظام اسلامی چیست.
با توجه به اینکه در لیست کابینه پیشنهادی نامی از وزیر علوم برده نشده به نظر شما هدف روحانی از این اقدام و همچنین تعیین سرپرست برای اداره این وزارت خانه حساس چیست؟
در دولت یازدهم و پیش از فرجی دانا، فردی را به عنوان سرپرست و جاده صاف کن در وزارت علوم تعیین کردند و او اقدامات هزینه سازی را که اگر شخص وزیر انجام میداد گریبان او را میگرفت انجام داد؛ و بعد وزیری آمد که نمیتوان گفت که یک وزیر بود بلکه او یک بله قربان گو بود و هر چه از او میخواستند همان را انجام میداد.
معتقدم وزارت علوم مانند یک تنگه احد است. تنگهای که از یک سو اگر با بصیرت عمل کنیم به راحتی میتوان جلوی نفوذ را در آن گرفت و از سوی دیگر هم تنگهای است که از طریق امکاناتی که دارد میتواند زمینه ساز نفوذ باشد. نفوذ در وزارت علوم میتواند از طریق ایجاد تشکلهای وابسته و دولت ساخته، اساتید و رایزنیهای علمی که هر روز در چارچوبهای مختلف در دانشگاههای ما انجام میشوند، اتفاق بیفتد. البته در دولت یازدهم معلوم شد گه چند نفر از این افراد در قالب جاسوس و یا مرتبط با دستگاههای جاسوسی خارج از کشور بوده اند به عنوان نمونه یکی از این افراد در دانشگاه شهید بهشتی با دستگاه جاسوسی فرانسه مرتبط بوده است.
با این شرایط گویا قرار است که وزارت علوم به یک تکه گوشت قربانی تبدیل شود و بنابر خواست و سهم خواهی اصلاح طلبان، کارگزاران و دیگر جریانات این وزارتخانه تعیین تکلیف شود. به نظر من اصلاح طلبان بعد از معرفی کابینه پیشنهادی بقای عمر خود را در گرو معرفی وزیر علوم از بین گزینههای این جریان میدانند، چون میدانند که اگر دانشگاهها هم از دستشان برود دیگر عمرشان تمام شده است.
برآورد ما این است که فرهادی وزیر علوم دولت یازدهم به مانند یک وزیر بله قربان گو عمل کرد و از خود هیچ اختیاری نداشت و در واقع هر آنچه که به او دیکته میشد همان را پیش میبرد. با این وجود اصلا به مصلحت نیست که وزارت علوم در دولت دوازدهم باز هم به سرنوشت این وزارتخانه در دولت یازدهم دچار شود.
در هر حال آنچه برای ما قابل تامل است نگاه اصلاح طلبان به وزارت علوم است به عنوان نمونه یکی از بزرگان اصلاح طلب گفته بود که در بهار تعلیم و تربیت هستیم و بهتر است که مدارس و آموزش و پرورش تکلیف خود را بداند و بداند که با چه رویکردی میخواهد حرکت کند با این وجود من نمیدانم که چرا این دوستان این رویکرد را در مقابل وزارت علوم ندارند در واقع بهار تعلیم و تربیت مختص به وزارت علوم هم میشود.
معتقدم که مطالبه معرفی گزینه پیشنهادی وزارت علوم در درجه اول متوجه نمایندگان مجلس است و این نمایندگان هستند که باید از رئیس جمهور مطالبه کنند که به جای سرپرست گزینه پیشنهادی وزارت علوم را به مجلس معرفی کند. نه اینکه پنج شش ماه یک نفر را به عنوان سرپرست بگذارند و او هر کاری را که دلش خواست انجام دهد
حدس من این است که سرپرست وزارت علوم از بین گزینههای اصلاح طلبان یا فردی که به بهترین نحو ممکن سیاستهای اصلاح طلبان را به اجرا در میآورد، انتخاب میشود تا او هر کاری را که لازم است انجام دهد. به عنوان نمونه یکی از اقداماتی که سرپرست وزارت علوم میتواند پیگیری کند شکل دادن به موارد اختلافی با سایر ارگانها و اجرای سیاستها و کارهایی است که اجرای آنها برای شخص وزیر میتواند هزینه زا باشد، تغییر برخی از روسای دانشگاهها و ایجاد تغییر در ساختار وزارت علوم است به گونهای که او لقمه را آماده کند و به دهان وزیر جدید میگذارد تا وزیر علوم دیگر هیچ هزینهای ندهد. البته وزیری هم که در صورت تعیین سرپرست معرفی میشود وزیر گوش به فرمانی خواهد بود.
در هر حال افراد منتسب به دولت میگویند که گزینهای باید برای وزارت علوم معرفی شود که از بطن دانشگاه، کارآزموده و متخصص باشد؛ اما نکتهای که از آن غافل شده اند این است که وزیر علوم باید متخصص متعهد باشد، به آرمانهای انقلاب و نظام متعهد باشد، عزت دانشجوی ایرانی و عزت علمی ایرانی را در نظر بگیرد، به دنبال منافع سیاسی در دانشگاهها نباشد، دانشگاه را به خانه احزاب تبدیل نکند و به دنبال بازیهای سیاسی نرود.
در خصوص دانشجویان بورسیه و برخورد با تقلبهای علمی چه انتظاری از وزیر علوم دولت دوازدهم دارید؟
مشکلات بورسیههای علمی که دولت یازدهم و وزیر علوم آنها را رفع نکردند باید به عنوان یکی از دغدغههای رهبر معظم انقلاب مورد توجه وزیر علوم جدید قرار بگیرد و مشکلات آنها را با جدیت پیگیری کند تا حل و فصل شود.
در مورد تقلبهای علمی نیز انتظاری که داریم این است که بحث رسیدگی به پرونده علمی رئیس جمهور و حسین فریدون برادر ایشان نیز مورد توجه وزیر علوم دولت دوازدهم قرار بگیرد.
نظرتان در مورد روند صدور مجوز اتحادیه تشکلهای اسلامی دانشجویان اصلاح طلب «تادا» چیست؟
معتقدم که در مورد صدور مجوز برای هر اتحادیه دانشجویی باید قانون رعایت شود. در هر حال پروسه تاسیس اتحادیه به گونهای است که اول باید بررسی شود که آیا تک تک دفاتری که این درخواست را ارائه کرده اند شرایط لازم را دارند یا نه. در هر حال طبق آیین نامه تشکلهای اسلامی دانشگاهیان مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ مسئلهای در ارتباط با تشکلها نباید خارج از چارچوب قانون باشد.
با توجه به تغییر و تحولات دانشگاه آزاد و کارشکنیهای وزارت علوم آینده این دانشگاه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در مورد دانشگاه آزاد وزارت علوم باید کارشکنی کند، چون این دانشگاه دیگر بله قربان گوی دولت و یک طیف فکری خاص نیست. در واقع این دانشگاه با تغییر و تحولاتی که در آن صورت گرفته به ریل انقلاب برگشته است؛ و البته امیدواریم که این مسیر ادامه پیدا کند و دانشگاه آزاد هر روز بالنده تر، مستحکمتر و با استقامت بیشتر مسیر خود را ادامه دهد.
انتظار همکاری از جانب وزارت علوم با دانشگاه آزاد نیز وجود ندارد، چون وزارت علوم میخواسته این دانشگاه بله قربان گوی این وزارتخانه باشد، اما حالا که بله قربان گو نیست پس جلوی پای آن سنگ میاندازد و به هر نحو ممکن میخواهد جلوی حرکت دانشگاه آزاد را بگیرد.
انقلابی گری که در دانشگاه آزاد اتفاق افتاده امیدواریم که در واحدهای استانی این دانشگاه نیز گسترش یابد و ما شاهد دانشگاه آزاد انقلاب اسلامی باشیم.
ارزیابی شما از کابینه پیشنهادی دولت دوازدهم چیست آیا روحانی به وعده هایی که در مورد اصلاح کابینه داده بود عمل کرد؟
در مورد وزراء روحانی گفته بود که انشاء الله وزرای کابینه جوانتر خواهند شد، اما جوانتر که نشد هیچ کابینه پیرتر هم شد و یا اینکه گفته بود که از نیروهای خوب و متخصص استفاده خواهم کرد، اما باز معلوم است که او روی تفکر قبلی خودش مانده و از طرفی همچنان بر روی مباحث امنیتی تاکید میکنند و در واقع کابینه بازهم کابینه امنیتی است و کابینه تخصصی نیست.
بعضی از وزراء هم که در کابینه پیشنهادی ماندگار شده اند از وزیر راه گرفته تا چند تن از وزرای دیگر عملکردشان در دولت یازدهم مشخص بوده و فکر نمیکنم که مردم هم به آنها نمره مثبتی داده باشند.
برخی از این وزرایی هم که به کابینه اضافه شده اند مانند وزیر آموزش و پرورش با اعتقادی که به بحث توسعه دارد امیدواریم که برجام و سند آموزشی ۲۰۳۰ دیگری را در آموزش و پرورش کشورمان رقم نزند.
در حوزه اقتصادی نیز با توجه به ضعف عملکرد دولت هدف از تغییر وزیر اقتصاد به این دلیل بود که سیبل از طیب نیا به کرباسیان تغییر کند. در واقع دولت نه تنها نتوانسته وعدههای اقتصادی را که داده محقق کند بلکه در این حوزه پسرفت هم داشته است.
امروز رکود و تورمی که در بازار وجود دارد، موج بیکاری، فارغ التحصیلی دانشجویان، موج اخراج کارگران و تعطیلی کارخانهها بر روی اجتماع و ناامنیهای اجتماعی در قالب خانوادهها تاثیر میگذارد و با این حال امیدواریم دولت چارهای برای این مسائل بیندیشد؛ البته دولت با رویکرد نگاه به غرب و عدم اتکاء به نیروها و توان داخلی کاری را از پیش ببرد.