نگار دخترک ۴ سالهای است که پس از اذیت و آزار توسط ناپدری از خانه بیرون انداخته شد و بیش از ۳ شبانه روز را در کنار یک پمپ بنزین زندگی کرده است.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، خیلی وقت است که برق زرورق، سوی چشمانش را برده و جز طعم تلخ نئشگی هیچ چیز را نمیفهمد؛ حتی گریههای گاه و بیگاه دختر ۴ ساله اش را که سایه پدر را در حجم سنگین خماری گم کرده است و جسم نحیفش، اسیر کتکهای ناپدری معتاد است.
همه چیز برایش در فویل تا خوردهای خلاصه میشود که همیشه در جیب لباسش قرار میدهد. چشم هایش را باز کرده و نکرده، میرود سراغ افیونی که سال هاست به عنوان مسکن برای رهایی از دردهای بی شمارش انتخاب کرده است و روز به روز سردرگم ترش میکند.
فندک اتمی را که برای مصرف هروئین زیر فویل میگیرد، رد لاک سرخی که بر دستهای آفتاب سوخته اش نشانده است خودنمایی میکند.
دست هایی که با تمام زمختی که در خیابان خوابی پیدا کرده است هنوز به یک زن تعلق دارد، زنی که این روزها در مرداب اعتیاد دست و پا میزند و بعید نیست پای این بلای خانمان سوز را به سرنوشت نامعلوم دختر کوچک خود باز کند.
دست هایی که میتواند مهر مادری را با نوازشهای وقت خواب به نگار ۴ ساله ببخشد و در حال حاضر اما، حس تلخ و دردناک خماری فرصت پروانگی و سرودن لالاییهای مادرانه را از او گرفته است.
دستهای ظریفی که میتواند شانه کند موهای نگار دختر ۴ ساله اش را، اما امروز جز، رقصاندن هروئین روی فویل نیم سوخته چیزی نمیداند.
موهای دخترک پریشان است و حال روحی اش آشفتهتر از خرمن موهایی که هیچگاه دست نوازشی را به حجم سنگین تنهایی اش حس نکرده است و این روزها در بهزیستی به سر میبرد.
نگار ۳ روز در پمپ بنزین زندگی کرد
نگار دختر ۴ سالهای است که فرزند پدر و مادری معتاد است. پدری که پس از اطلاع از بارداری همسر معتاد خود، او را رها کرد و نگار در حالی پا به دنیا نهاد که نه تنها از حضور پر مهر پدر محروم بود، بلکه از مهر مادری و قربان صدقههای دلنشین این فرشته آسمانی هم چیزی درک نکرده است.
فرشته خواجویی مددکار اجتماعی موسسه مهرآفرین گفت: مادر نگار زنی ۳۵ ساله است که پس از به دنیا آمدن او، با مرد دیگری در یکی از شهرستانهای استان گلستان، همخانه شده است. مردی که به گفته خود کودک، نگار را مورد اذیت و آزار قرار میدهد و به مصرف مخدر شیشه اعتیاد دارد.
وی افزود: نگار طی روزهای گذشته توسط ناپدری از خانه بیرون شده است و بیش از ۳ شبانه روز را خارج از خانه و در پمپ بنزین زندگی کرده است و با تماس مردم و مداخله مددکار مهرآفرین تحویل مقامات انتظامی شده و سپس به بهزیستی منتقل شده است.
این مددکار اجتماعی اظهار داشت: این سومین باری است که نگار طی چند ماه گذشته، توسط مادر و ناپدری خود مورد اذیت و آزار قرار گرفته و هر بار برای چند روز به بهزیستی منتقل شده است.
خواجویی خاطرنشان کرد: در هر دو بار قبلی پس از انتقال این دختر بچه ۴ ساله به بهزیستی، مادر او برای بازگشت بچه اقدام کرده است و از قضا علی رغم اعتیاد او به هروئین، توانسته است فرزند خود را از عوامل سازمان بهزیستی تحویل بگیرد.
وی اشاره کرد: در حال حاضر نگار در بهزیستی به سر میبرد و مددکار او به مادر معتاد این کودک گفته است که بلافاصله پس از ترک اعتیاد میتواند دخترش را نزد خود برگرداند. این در حالی است که هیچ گونه تضمینی برای ثبات پاکی این مادر و تکرار نشدن اذیت و آزار و کتکهای ناپدری معتاد او وجود ندارد.
طبق گفته خواجویی، وضعیت این کودکان در شهرستانها نسبت به تهران از نظر دقت نظر و حساسیت در مداخله بهزیستی، بدتر است بدلیل شرایط بومی منطقه، بهزیستی مقاومت زیادی را مقابل در خواست خانواده کودک آزار نداشته و این وضعیت در مورد رای صادره از سوی قضات نیز وجود دارد و قضات سریع حکم به بازگشت کودک میدهند در مورد نگار هم این نگرانی وجود دارد که مجدد با دستور قاضی نزد والدین کودک آزار بر گردد. ضعف قوانین فعلی و اینکه قوانین به گونهای است که خیلی وابسته به تشخیص وسلیقه قاضی است لذا ضرورت بازنگری قوانین و محکم کردن آنها و همچنین پیش بینی همه این خلاها در لایحه حمایت از کودک پیش از بیش احساس میشود.
آنچه مسلم است توجه به این موضوع است که سریال زنجیرهای کودک آزاری تا اقدام و عمل اساسی مقامات قضایی و اجرای قاطع احکام صادره در این حوزه و همچنین تصویب لایحه حمایت از حقوق کودکان ادامه خواهد داشت.
در چنین شرایطی نگار اولین و آخرین کودک قربانی اعتیاد و کودک آزاری مادر معتاد و ناپدری خود نیست و هر روز تیتر خبرها و گزارشها از وقوع حوادث تلخ و تامل برانگیز انواع کودک آزاری حکایت دارد؛ و نگرانی بیشتر اینکه انعکاس این اخبار، عادی شده و این رویداد تلخ در نظر مسئولین و نمایندگان مجلس بصورت رویداد عادی جلوه گر شده و همتی برای تغییر و اصلاح قانون در آنها نبینیم.