آخرین اخبار:
کد خبر:۶۶۰۲۴۶
یادداشت دانشجویی/

قصدمان از شعار «مرگ بر آمریکا» مبارزه با استعمار است

سال‌هاست که شعار «مرگ بر آمریکا» سر می‌دهیم و در این شعار بیش از آن که قصدمان مرگ آدم‌ها باشد، منظورمان مبارزه با استعمار و استثمار است.

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-محمد زینالی اُناری*؛ امروز نوعی اقتصاد از سوی کشور‌های قدرتمند جهان بر ما تحمیل می‌شود که ما را تبدیل به مصرف کننده‌ی کالا‌های شرقی و غربی کرده و مقاومت درونی ما را در تولید نخ و پشم، چرم و مصنوعات آن، فرش و گلیم، چوب و سنگ از بین برده و بیشتر کالا‌های ما را به صورت خام می‌خرند.

ما سال‌ها است که شعار «مرگ بر آمریکا» سر می‌دهیم و در این شعار بیش از آن که قصدمان مرگ آدم‌ها باشد، منظورمان مبارزه با استعمار و استثمار است. مبارزان سرمایه داری در کشور‌های کمونیستی و سوسیالیستی هزینه‌های بسیاری گذاشته اند تا با سرمایه داری مبارزه کنند. از سوی دیگر، جهان سوم و کشور‌های شرقی که از ذهنیت غربی مانند یک قاره‌ی پرمنفعت و انسان‌های غریبه دیده می‌شد نیز با خودآگاهی خود در جهت مبارزه با این فرایند با کشور‌های استعمارگر مواجهه داشته اند. به این صورت ما می‌توانیم مشت‌های گره کرده‌ی خود را در برابر استعمار، استثمار بر سر گیریم.
 
اگرچه ما امروز نفت را خودمان پالایش می‌کنیم، اما دیگر کفش و ارابه مان از ما خداحافظی کرده و ما را وابسته‌ی کفش‌های چینی و خودرو‌های ایضاً چینی نموده است. در هر حال، اقتصاد جهانی بازار مصرف داخلی ما را بر عهده گرفته است و ما را به سوی مستعمره شدن می‌برد.

اما آن چه که در این میان مهم‌تر است، غیر انسانی کردن جامعه‌ی ما توسط این فرایند مصرفی شدن جامعه‌ی ایرانی است. بخشی از سرمایه داران داخلی، همچنان که کشور‌های پیشرفته جهان سوم را اقمار و مستعمره کرده اند، انسان‌ها را به صورت ارزان قیمتی در ذیل مجموعه‌ی خود به کار می‌گیرند. بازار‌های ما، حتی بخشی از مراکز رسمی و نیمه رسمی ما امروز افراد را زیر حقوق واقعی که قانون کار برای کم درآمدترین اقشار تنظیم کرده است، به کار می‌گیرند. امروز بازاریان و تاجران داخلی ما که عمدتاً به خدمات تجاری و اداری می‌پردازند و عمدتاً مروج و توزیع کننده‌ی کالا‌های وارداتی هستند، چهره‌ی یک عامل استعمارگر و استثمارگر را از خود نشان می‌دهند.

«جزیره‌ی آمریکایی» روحی است که از استعمار و استثمار وارد کنش یا کردار تجاری و اقتصادی ما شده و انسان‌های ضعیف و فاقد توانایی کار مستقل را به زیر لگام خود می‌کشد و آن‌ها را به مانند روبات‌های کم هزینه «برده‌های سابق» استعال می‌کنند.

آن‌ها انسان‌های نیازمند به کار که جمعیت زیادی هم دارند را در شرکت‌های خود وارد و خارج می‌کنند و از این وضع استیصال آن‌ها استفاده می‌کنند. آن‌ها امروز با قیمت ماهانه دویست هزار تومان هم افراد را به کار می‌گیرند و بسیاری از جوانان و حتی میان سالانی که امروز کار ساده انجام میدهند، به مثابه‌ی پیشاانسان مورد استفاده قرار می‌گیرند.

این عرف به درون جامعه چنان نفوذ کرده که بسیاری کار خانگی و پرستاری کهنسالان را نیز به عنوان کاری ارزان قیمت به افراد و به خصوص زنان فاقد درآمد پیشنهاد می‌کنند و از آنان انتظار دارند با همین قیمت کار کنند. اگرچه میزان درآمد خانواده‌ی دارای کهنسال هم در این ماجرا نقش دارد، اما چیزی که مهم است، این است که چنین کار‌هایی امروزه چنان سرکشیده و پیش رفته است که ما می‌بینیم زحمات انسان‌ها به راحتی نادیده گرفته شده و به خصوص افرادی که دارای سرمایه‌ی بیشتر هستند، کار دیگران را به قیمت ارزان می‌ستانند و اعضای یک جامعه آن کاری را می‌کنند که سال‌ها آن را در قامت آمریکایی دشنام می‌دهیم.
 
*محمد زینالی اُناری- پژوهشگر عرصه فرهنگ
انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار