انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران با صدور بیانیه ای اعلام کرد: آموزش و پرورش و سیستم آموزش عالی کشور در کارنامه چهل ساله خود نمره قابل قبولی نسبت به عملکردشان در امور تربیتی و پرورشی کسب نکردهاند.
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران طی بیانیهای پیرامون عملکرد نهادهای موظف و مسئول در امور فرهنگی و تربیتی اعلام کرد: آموزش و پرورش و سیستم آموزش عالی کشور به عنوان بزرگترین و مهمترین نهادهای آموزشی و تربیتی در کارنامه چهل ساله خود نمره قابل قبولی نسبت به عملکردشان در امور تربیتی و پرورشی که بلاشک باید در چارچوب موازین و اصول اسلامی باشد کسب نکردهاند.
متن این بیانیه به شرح زیر است: «ضعف در مسائل تربیتی از معدود اموری است که تاوان آن بیش از آن که گریبان گیر افراد باشد گریبان گیر نسل هاست. امروز با گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی شاهد ناکارآمدیها و خلاءهای تربیتی خصوصا در مباحث مرتبط با امور دینی هستیم که بیش از هر چیز نشان از قصور در امور پرورشی و تربیتی اسلامی دارند.
متاسفانه آموزش و پرورش و سیستم آموزش عالی کشور به عنوان بزرگترین و مهمترین نهادهای آموزشی و تربیتی در کارنامه چهل ساله خود نمره قابل قبولی نسبت به عملکردشان در امور تربیتی و پرورشی که بلاشک باید در چارچوب موازین و اصول اسلامی باشد کسب نکردهاند. امور دینی اسلام که بنابود روزی راهنما و راهگشای زندگی اجتماعی و حل المسائل در جوامع اسلامی علی الخصوص جمهوری اسلامی ایران باشد، امروز به علت ضعف و کوتاهیهای چندین ساله در آموزش امور دینی و عدم توانایی در اقناع افکار عمومی از راههای درست و به دور از خشونت تبدیل به ابزاری در دست برخی بیگانگان و دشمنان اسلام ناب محمدی (ص) شده است تا با استفاده از آن گاه و بی گاه باعث ایجاد تنش در سطح جامعه ایران اسلامیمان شوند و افکار را به سمت اعتراض به امور دینی اسلام بکشانند.
این امر نشان میدهد که نتیجه تدریس چهل ساله دروس قرآنی و دینی در آموزش و پرورش و دروس معارف اسلامی در آموزش عالی بیش از آن که در بین جوانان و کودکان موجب رشد "دین داری" باشد، در نهادینه کردن اصول ابتدایی دین نیز موفق نبوده است.
پدیدهی دختران خیابان انقلاب که چندی است در تهران شاهد آن هستیم، مثالی روشن از دینگریزی و موج سواری دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی از این مسئله است. پدیدهای که از سوی غرب تولید و در افکار و اذهان دختران و زنان و حتی مردان ایرانی ورود پیدا کرده است؛ به ظاهر اعتراض به پوشش اجباری است، اما بیشک در پس آن اهداف عمیقتری، چون از بین رفتن و کمرنگ شدن حیا و غیرت در جامعه ایرانی چه در بین زنان و چه مردان مومن آن را دارد.
اما مسئلهای که بیش از هرچیز حائز اهمیت است نحوه برخورد دستگاههای مربوطه با این گونه اعتراضات و اتفاقات میباشد که بیش از هر چیز نشان از بیتدبیری این نهادها دارد. باید بگوییم نه شیب دار کردن بلندیهای سطح شهر و نه هل دادن شهروندان از روی آنها راه حل مسئلهی حجاب نیست، حجاب امری #فرهنگی_ اجتماعی است و حل مسئله آن نیازمند کار فرهنگی اجتماعی است. عملیاتی زمان بر و طولانی نه کاری مضحک و بی فایده، چون عملکردهای اخیری که حتی نمیدانیم به دست کدام ارگان صورت گرفته است!
در کنار ضعفهای نهادهای آموزشی که نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد امروز ما شاهد عملکردهای غلط از سوی نهادهایی هستیم که موظف به "ترویج و تبلیغ" اسلام و اسلام گرایی هستند. سازمانهایی که متولی بحث "تبلیغات اسلامی" و "امر به معروف و نهی از منکر" در جامعه ما هستند مدتهاست که به تبلیغات غلط در خصوص حجاب پرداختهاند و شان فلسفه حجاب و زنان محجبه و مسلمان را در حد شکلات و ماشین پایین میآورند! از سوی دیگر سیاستهایی، چون گشت ارشاد و گشت حفاظت از نوامیس مردم در سطح شهر جاری میشود که نتیجهای جز ایجاد بدبینی نسبت به اصل حجاب، نظام جمهوری اسلامی، ایجاد رعب و وحشت در دلهای جوانان و خرج بودجههای گزاف ندارد.
آیا بهتر نیست که این هزینهها برای سیاستهای تشویقی درست مورد استفاده قرار بگیرند؟ آیا بهتر نیست بجای سرپوش گذاشتن بر روی مشکلات و پوشاندن مسئله با شیروانی، به فکر راه حلهای ریشهای برای علاج ضعف فرهنگ سازی در جامعه باشیم؟ آیا بهتر نیست به جای حذف معلولها و پیچیده کردن مسائل به دنبال راه حلهای عمیق و پیچیده باشیم؟
آحاد ملت علی الخصوص جوانان حق دارند بدانند که این ناشی گریها و کج سلیقگیها از دربهای کدام نهاد بیرون میآید که آینده همه ما را به جای تامین به خطر میاندازد. بهتر است بجای افکار پوسیده و ابتکارهای ابتر برای جوانان این مرز و بوم، نظر خود جوانان را جویا شد؛ برای حل مسائل، توان جوانان را به کار گرفت. سابقه اعتماد به جوانان نشان داده جوان سرشار از استعداد و خلاق این کشور، قطعا میتوانند بجای سرپوش گذاشتن بر روی مسائل، راه حلهای مناسبی را پیداکنند.
امید است به جای عملکردهای مضحکی، چون شیبدار کردن سطوح بلند به این دست اعتراضها پاسخی عقلانی و اسلامی که در شان نظام اسلامیمان باشد، داده شود و تمام سازمانها و نهادهای مرتبط در خصوص امور تربیتی و فرهنگی از هیچ تلاشی برای پرورش دینی نسل آینده که تربیت یافته در سیستم آموزشی جمهوری اسلامی ایران میباشند فروگذار نکنند.»