گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-محمدعلی میرزایی؛ بازیگری آرام و کمحاشیه است. چندان در متن خبرهای سینما و تلویزیون قرار ندارد اما معمولاً نقشآفرینیهایش احترام برانگیز و دوستداشتنی است. «سیامک صفری» که مثل اکثر بازیگران حرفهای، کارش را از تئاتر شروع کرده، سال 96 با سریال «آنام» در تلویزیون دیده شد و در سینما با دو فیلم «بمب» و «فراری» حضور داشت. در عصر یکی از روزهای آخر اسفند، با او در اتاق گریم تئاتر شهر و پیش از آغاز اجرای تئاتر «هملت و دونکیشوت» گفتگو کردیم. گفتگویی درباره همه فراز و فرودهای یک بازیگر حرفهای در سال نودوشش.
روزهای پرکاری را پشت سر میگذارید. در تلویزیون با سریال «آنام» و در سینما با فیلم «فراری» دیده میشوید و در تئاتر هم که مثل همیشه حضور پررنگی دارید. درباره مجموعه «آنام» بگویید و این که فکر میکنید چرا سریال موفقی است؟
متن سریال را امیر عباس پیام نوشته است. ایشان در دوره کارشناسی ارشد با من همکلاس بود و درباره این سریال با هم صحبت کردیم. و بعد با آقای افشار صحبت کردیم که اولین ملاقات بنده با ایشان بود. تا قبل از این سریال هیچ کاری را با این کارگردان انجام نداده بودم. وقتی میزان استقبال مردم از «آنام» را دیدم فهمیدم که انتخاب بی راه و غلطی نداشتم و مردم آن را دوست دارند. آقای پیام متن خوبی نوشته و سریال هم موفق از آب درآمده.
متن یک رکن مهم برای هر کاری محسوب می شود ولی از طرفی هم آقای جواد افشار جزو کارگردان هایی محسوب می شوند که آثار در خور و شایستهای برای تلویزیون داشتند. وقتی یک قصه خوب، دستمایه کار شود قطعا آن توانایی و مهارت در ساخت سریال به خوبی پیش می رود،. البته تیم بازیگری خوب هم اهمیت پیدا میکند و به نظرم در این سریال، همه مجموعه باعث موفقیت این مجموعه شده است.
درباره تئاتری که روی صحنه دارید یعنی تئاتر «هملت و دونکیشوت» هم کمی صحبت کنیم. از حضور در این کار هم راضی هستید؟
این نمایش یک دراماتوژی بر اساس دو متن مهم در ادبیات است . یکی هملت شکسپیر و دیگری دونکیشوت سروانتس. خوشبختانه واکنش تماشاگران خوب است. این کار درونمایه طنز هم دارد. از طرفی هملت یک شاهزادهای است که به او خیانت شده است و پدرش به قتل رسیده و قدرت به واسطه این خیانت تصاحب شده است، این کاراکتر درگیر یک چالش است و برخورد دن کیشوت با این موضوع جدیت را تا اندازه ای از بین میبرد و شاید آدم را به خنده وا دارد،این ترکیب ها باعث کمدی بودن نمایش می شود.
شما امسال نمایش «لامبورگینی» را هم کارگردانی کردید که جزو تئاترهای مهم سال بود و البته تا حدودی یک تئاتر اجتماعی بود و به آتشسوزی ساختمان پلاسکو هم اشاراتی داشت. چه شد که تصمیم گرفتید چنین تئاتری را کارگردانی کنید؟
در این نمایش تنها به موضوع پلاسکو پرداخته نشده، بلکه سعی کردم به تمامی مسائل و دغدغه های جامعه را نمایش دهم. پلاسکو نمادی از فقر و مشکلات اقتصادی در جامعه ماست.من علاوه بر کارگردانی نمایش، بازیگر هم بودم. در این کار خانم سحر قریشی هم بازی کردند که بهتر از انتظار من نقشآفرینی داشتند. اما تعدادی از دوستان مطبوعاتی به حضور ایشان در تئاتر ما انتقاداتی میکردند و حملاتی داشتند که تا حدودی هم موفق بودند. ما این کار را 30 شب با 5 تماشاگر اجرا کردیم که اتفاق خیلی بدی بود. در این چند سالی که از سابقه کاری من می گذرد، در این سی سالی که دارم کار میکنم همیشه فکر میکردم افرادی که در این حوزه قلم میزنند آدمهای فهیم و دانایی هستند. اما بعد از این تئاتر نگاهم به این افراد تغییر کرد. .
با این تفاسیر از مطبوعات گله مند هستید؟
مطبوعات در ارتباط با کار بنده قضاوت عجولانه و غلطی داشتند و توضیح منطقی درباره این مسئله هم نداشتند. حتی عدهای آمدند برای این تئاتر هشتگ تحریم درست کردند که اصلاً منطق این کار را متوجه نمیشوم.
چرا در تلویزیون کم کار هستید؟
گاهی اوقات درگیر تئاتر بودهام و نتوانستم به پیشنهادهای تلویزیونی پاسخ مثبت بدهم. ضمن این که برای بسیاری از کارهای تلویزیونی باید به خارج از تهران رفت که این برای فعالیتهای تئاتری مشکل ایجاد میکند. مثلاً برای ضبط سکانسهای پایانی سریال آنام ما به تبریز رفتیم که من جا دارد به همه علاقه مندان به گردشگری این شهر را توصیه کنم. به طور کلی اما تداخل کار تئاتر با تلویزیون باعث میشود نتوانم چندان در تلویزیون مشغول به کار شوم.
خودتان کدام را ترجیح میدهید؟ تثاتر یا تلویزیون؟
من چون کارم را دوست دارم بنابراین در هر محیطی که وارد میشوم سعی میکنم که با آن انس بگیرم. اما در تئاتر نسبت به تلویزیون و سینما متمرکزتر هستم و خودم را تربیتشده این مدیوم میدانم.
سال گذشته برای فیلم اعترافات خطرناک ذهن من نامزد بهترین بازیگر مکمل جشنواره فجر بودید،اما جایزه را به سعید آقاخانی تعلق گرفت.این رقابت تنگاتنگ بین شما و سایر بازیگران سخت نیست؟
آن فیلم در نوع خود موفق ظاهر شد. اما امسال دو فیلم را دارم که یکی بمب پیمان معادی بود، که این فیلم هم بی بدیل بوده است و به قضیه بمباران شهر تهران اشاره دارد که بسیار جذاب است، دیگری هم فیلم فراری که در آن نقش یک رزمنده را دارم که دیالوگ کم رنگی با اطرافیان خود دارد . به نظرم نوع روایت سینمای داوودنژاد در سینمای ایران مناسب است و او چهره شناخته شدهای است.
درباره کلمات زیر چه نظری دارید؟
بازیگری: سخت
مهران احمدی: دوست و همکار قدیمی
مردم: غیرقابل پیش بینی
سینما:جادو
سیامک صفری: پسر خوب (خنده)
برای ایام نوروز چه برنامهای دارید؟
در این ایام بیشتر در کنار خانواده هستم و به کارهای شخصی رسیدگی می کنم و میخواهم از این ایام به بهترین شکل استفاده کنم.