هزینه دریافتی در برخی مدارس مناطق بالانشین پایتخت بیشتر از ۵۰ میلیون تومان است.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، مدارس لاکچری همان مدارسی هستند که نقطه تمرکزشان در مناطق بالایی پایتخت کشور است؛ مدارسی که خدمات ویژه به مخاطبان خاص خود ارائه میدهند و در قبال برنامههای لاکچری و فانتزی خود از منوی باز ناهار و استخر تا مشاوران خارجی و فوق برنامههایی عجیب، هزینههای نجومی هم میگیرند.
هزینههایی که در پایه اول ابتدایی از ۱۴ میلیون تا ۲۵ میلیون تومان است و طبیعی است که این هزینه برای سالهای آخر دبیرستان و آمادهسازی کنکور تا چندین برابر افزایش یافته و بسته به نوع خدمات به مرز ۵۰ میلیون تومان میرسد و اگر کلاسهای آمادگی المپیادها را هم به آن اضافه کنیم که هزینه دریافتی بالاتر از ۵۰ میلیون تومان است.
به گزارش تسنیم، این مدارس در بخش بینالملل خود به دلار شهریه میگیرند و اگر شرایط و امکانات حاکم بر آنها را با وضعیت فعلی مدارس دولتی مقایسه کنیم به اختلاف طبقاتی عمیقی که در نظام آموزشی کشور ریشه دوانده است، میرسیم؛ اختلافی که کودکان را نیز قربانی میکند. کافی است یک بار به یکی از این مدارس سری بزنیم و لیست اسامی دانشآموزان آنها را مشاهده کنیم تا مشخص شود فرزندان چه افرادی در این مدارس مشغول تحصیل هستند؟
انحراف مدارس غیردولتی
در همین باره مجتبی همتیفر، کارشناس آموزشی درباره برخی برنامههای مدارس غیردولتی همچون هزینههای سنگین، اردوهای خارج از کشور و استفاده از کارشناسان اروپایی اظهار داشت: برگزاری اردوها و بازدیدهای معلمان و مدیران مدارس از مراکز آموزشی خارج از کشور و استفاده از الگوها یا کارشناسان خارجی در مدارس خاص فینفسه نمیتواند منفی یا مثبت باشد و اجرای چنین برنامههایی از وجوه گوناگون قابل تحلیل است.
همتی گفت: ایده «مدارس غیرانتفاعی» بر اساس اصل «مشارکت مردم» طرح شد، هر چند در اجرا دچار انحرافاتی شده است. از جمله مفهوم مشارکت اگرچه در شعار همچنان مبنای توسعه مدارسی است که اکنون «غیردولتی» نامیده میشوند، اما در عمل معنای محدودی از مشارکت مدنظر بوده و «ذیصلاح» بودن مشارکتکنندگان از وجوه تربیتی، علمی، اخلاقی و دلبستگی به اسلام و کشور نیز از اولویت افتاده است.
نگاه بازاری در مدارس غیردولتی
همتیفر خاطرنشان کرد: در چنین فضایی است که بخش قابل توجهی از مدارس غیردولتی به ارائه خدمات آموزشی به شکل «بازاری» نگاه میکنند که باید «مشتری» را به آن جذب کرد، لذا دست به اقداماتی میزنند که تنها در منطق بازار قابل توجیه است. در این منطق، تفاوتی میان یک مرکز آموزشی و پرورشی و یک بنگاه اقتصادی و تجاری نیست! لذا همچنان که یک بنگاه برای فروش بیشتر محصول و خدمات خود دست به دامن شهرت افراد همچون بازیگران سینمایی و ورزشکاران میشود یا با طرح تحت لیسانس برندهای معروف خارجی بودن، میخواهد کیفیت محصول خودش را القا کند، در مدارس غیردولتی از مهدکودک تا دبیرستان هم شاهد اقدامات متناظری هستیم و این تأسفبرانگیز است.
وی افزود: برای مثال بعضی مدارس خودشان را مجری الگوهای تربیتی خارجی معرفی میکنند، در حالی در واقع به دلایل اجرایی و تربیتی نمیتوانند آن را اجرا کنند. اینچنین فعالیتهایی را میتوانیم فعالیتهای «ویترینی» و «تزیینی» بنامیم که در لایههایی زیرین مدرسه و کلاس دنبال نمیشوند و کارکرد تبلیغاتی دارند. گاهی هم برای نشان دادن خاص بودن و در نتیجه جلب مشتریان خاص، فعالیتهای خاصی تبلیغ و اجرا میشود که استفاده از معلمان مشهور و کنکوری، برگزاری اردوهای خارج از کشور برای دانشآموزان و معلمان، داشتن امکانات خاص مثل استخر و زمین اختصاصی ورزشی و چندزبانه بودن از این جمله است. اینچنین مدارسی را میتوان «لاکچری» نامید.
این کارشناس آموزشی افزود: خطر ناهماهنگی با چارچوب و مبانی نظری نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی بویژه در برنامههای تقلیدی از کشورهای دیگر یا سازمانهای بینالمللی بیشتر است، بنابراین در استفاده از مستشار تربیتی خارجی، بهره بردن از اسناد و دستورالعملهای نهادهای بینالمللی در حوزه تعلیم و تربیت همگی باید با این ملاحظه باشد، بویژه اینکه نباید از خطر «نفوذ فرهنگی» و «استعمار فرهنگی» غفلت کرد.
نظارت دقیق معنا ندارد
همتیفر گفت: اعمال چنین ملاحظاتی برای آموزشوپرورش تکالیف و اقتضائاتی خواهد داشت. نظارت بر مطابقت فعالیتهای مدارس غیردولتی با سیاست آموزش و پرورش، سیستم نظارتی جامع و دقیقی را میطلبد که در عین اینکه درجه آزادی مشروعی را برای این مدارس در نظر میگیرد، اما از وجوه مختلف نسبت به انحراف یا تخلف آنها حساس باشد و برخورد کند. در حال حاضر، چنین سامانهای با این ملاحظات وجود ندارد و نظارتها بیشتر به مکان فیزیکی و ایمنی مدارس، شهریه و گزینش نیروی انسانی مدارس غیردولتی متمرکز است که در همین موارد هم کاستیهای قابل توجهی وجود دارد.