رئیس دانشگاههای آزاد استان تهران گفت:متاسفانه تعریف دیپلماسی علمی ما که مربوط به صد سال قبل است. ما هنوز رایزن علمی در کشورها نداریم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛اهمیت دیپلماسی علمی و ابعاد مختلف آن و بهرهگیری از دیپلماسی علم و فناوری در جهت پیشرفت و توسعه کشور امروزه بر کسی پوشیده نیست. سخن استفاده از ظرفیت عظیم دیپلماسی علمی حرف امروز و دیروز نیست. گاهی این ظرفیت عظیم دستمایه استثمار کشورها هم شده است. با محمد مهدی تهراچی، رئیس دانشگاههای آزاد استان تهران و رئیس سابق دانشگاه شهید بهشتی در این زمینه به گفتگو نشستیم.
در خصوص کلید واژه دیپلماسی علمی که در دیدار رهبری با اساتید دانشگاهها مطرح کردید توضیح دهید و از نظر شما دیپلماسی علم و فناوری چیست و چه اهمیتی دارد؟
به هر حال در حوزه دیپلماسی عمومی که امروزه شاید به لحاظ ارتباطات بسیار زیادی که جهان شبکهای و فضای سایبری ایجاد کرده، شبکههای ارتباطی جدیدی شکل گرفته که این شبکههای ارتباطی دیگر منحصر به فضاهای رسمی نیست. دیپلماسیهایی از جنس دیپلماسیهای عمومی امروزه بسیار جدی مطرح میشوند و اثرگذار هستند. یکی از بحثهای جدی دیپلماسی علمی است. علم به عنوان یک مجموعهای که زیرساخت و تفکر میسازد، انسان و مدیر تربیت میکند، آینده میسازد وقتی که به عنوان یکی از حلقههای اقتدار کشور مطرح میشود در دل خودش ارتباط بین کشوری و ملتها را پیدا میکند. علم صاحب قدرت و اقتدار است و در رهبری کشورها از علم استفاده میشود. به همین دلیل دیپلماسی علمی اساسا مطرح میشود و جایگاه ویژهای پیدا میکند و نمیتوان راحت از آن عبور کرد. کسی که واقف بر این امور نباشد نمیتواند سیاست خارجی کشور را هدایت و رهبری کند.
آیا در بحث دیپلماسی علمی و ارتباطات علمی بین المللی، اساتید و دانشمندان ما برگ برنده دارد یا صرفا از موضع پایین دستی و دریافت علوم وارد تعاملات علمی می شود؟
نکتهای که وجود دارد این است که هر نوع ارتباطی، دیپلماسی علمی نیست. دیپلماسی وقتی است که شما در ارتباطی دوطرفه یک سازماندهی و نظاممندی را سوار کنید. دیپلماسی برگرفته از علم یک بحث است و قدرتی که علم میتواند خلق کند بحث دیگری است، اما خود علم هم مجرای ارتباط است. علمی که مجرای ارتباط است هم اگر نظاممند و چارچوبدار باشد همان دیپلماسی علمی است.
دیپلماسی مانند صحنه برجام است که یک اتفاق علمی افتاد و قرار است این اتفاق منجر به یک مجموعه نشستهای در سطح کسانی که روابط بین الملل و سیاسی کار کردند بشود. این دیپلماسی است که برگرفته از قدرت علمی است. دیپلماسی علمی زمانی است که روابط نظاممند دانشگاهی مطرح میشود مانند اجرای کار مشترک دانشگاهی و پروژههای مشترک.
کشور ما برای دیپلماسی علمی حرف برای گفتن دارد؛ چرا که قدرت برگرفته از علم هم داریم. وقتی ما کشوری هستیم که به رتبه ۱۶ در تولید علم رسیدهایم پس قدرتی در ما به وجود آمده که مردم میتوانند از این برگ برنده برای تعاملات استفاده کرده، تربیت دانشجو داشته باشیم و وقتی که دانشجوی خارجی به کشورمان بیاید این همان دیپلماسی علمی است، کشور انگلستان سیاستی دارد که اعلام کرده باید در دیپلماسی علمی تاثیرگذار باشد. در حال حاضر در تمامی دانشگاههای این کشور بیش از ۳۴ درصد دانشجویان خارجی هستند. مدرسهای در لندن دارد که ۷۵ درصد متقاضیان آن خارجی هستند به این معناست که مجرای دیپلماسی علمی را برای مقاصد بزرگتر خود استفاده میکنند.
ما چون توان علمی پیدا کرده ایم میتوانیم از دیپلماسی علمی استفاده کنیم، کشورهایی که قرار است با آنها ارتباط برقرار کنیم چند دسته هستند، یکی کشورهای پیشرو که داعیه رهبری جهانی دارند، دسته دیگر کشورهای منطقه، کشورهای مستقل وکشورهای سلطهپذیر هستند. اساسا یکی از بحثهای جدی در این مباحث این است بتوانیم قدرت علمی خود را به کشور دیگر تحمیل کنیم.
دانشجو: به نظر شما در حال حاضر وضعیت موجود ایران در بحث دیپلماسی علمی چیست؟ وضعیت مطلوب و الزامات رسیدن به آن چیست؟
اخیرا در پی ابلاغ رهبر انقلاب، شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تبادلات و تعاملات علمی سندی را ترسیم کرده است که ما میتوانیم در دیپلماسی علمی کنشگر فعالی باشیم به شرط اینکه راهبران دیپلماسی ما به این قدرت واقف باشند. . اگر راهبران ما به این قدرت واقف باشند میتوان از آن استفاده کرد، اما متاسفانه کسانی که تصمیم گیر در عرصه سیاست خارجی هستند به این قدرت واقف نیستند چرا که خیلی از این افراد در کشور تحصیل نکرده اند و با دانشگاههای ما آشنا نیستند. کسی که قدرت دانشگاههای ما را خوب بشناسد برای ما و جایگاه شانزدهمی که در حوزه علمی کشف کرده ایم، ارزش قائل است. سعی میکند از دانشمندان کشور در حوزههایی که جزو دانشمندان پرمرجع جهان است به عنوان برگ برنده در ارتباطات استفاده کند.
ما جزو کشورهایی هستیم که دانشجویان خارجی که برای تحصیل به کشورمان میآیند بسیار کم هستند. مشکل به دانشگاههای ما برنمیگردد. مشکل ما سیاست خارجی و دیپلماسی کشور است. در این تراز نشان میدهد که ما موفق عمل نکرده ایم و فقط ۱۳، ۱۴ هزار دانشجو در مقابل چهار و نیم میلیون دانشجوداخلی، دانشجوی خارجی داریم که تعداد آنها بسیار کم است. در امریکا و عربستان و بسیاری از کشورها تعداد دانشجویان خارجی بسیار زیاد است و این نشان میدهد این نکته بسیار مهمی است که ما از دیپلماسی علمی که بخشی پذیرش دانشجو و بخشی پروژههای مشترک است استفاده نمیکنیم. ما نتوانستیم در پروژههای بین کشوری موفق باشیم.
وقتی صحبت از دیپلماسی علمی میشود فقط اعزام به کشورهای اروپایی و امریکایی را مد نظر قرار میدهیم در صورتی که این راهکار دیپلماسی علمی نیست اینها ارتباطات علمی است و برای بهره برداری علم به کشورهای دیگر میرویم، اما با دیپلماسی علمی بسیار متفاوت است.
بسیاری از کشورها در دستگاه دیپلماسی خود رایزن علمی دارند، کشور ما چطور؟
رایزن علمی در بعضی از کشورها داریم، اما این رایزنهای علمی توسط معاونت دانشجویی وزارت علوم تعیین میشوند. اصل بر این است که دانشجویان ایرانی بتوانند در کشورهای دیگر درس بخوانند. اساسا ماهیت این معاونت ماهیت گذشته گراست و مربوط به زمان قاجار است. از همان زمان ما اعزام دانشجو داشتیم و یک نفر به عنوان سرپرست آنها اعزام میشد. هنوز هم دیپلماسی علمی ما همین است و به عنوان سرپرست دانشجویان ایرانی در خارج از کشور این است تعریف دیپلماسی علمی ما که مربوط به صد سال قبل است و هنوز رایزن علمی در کشورها نداریم.
به نظر شما در موضوع دیپلماسی علمی چه کشورهایی موفق عمل کرده اند و آیا ما میتوانیم از عملکرد آنها الگو بگیریم؟
اسناد کشورها نشان میدهد که کشورهای پیشرو بسیار موفق هستند. آلمان سازمانی به نام D.A.D دارد که کل ارتباطات علمی این کشور با سایر کشورها را مدیریت میکند. اتریش، فرانسه، انگلستان، امریکا این سازمانها را دارند و به شدت به صورت نظاممند در دیپلماسی علمی کار میکنند.
تاکنون پیشنهادی در این خصوص داده شده یا خیر؟
بعد از ۴ دهه که از انقلاب گذشته تازه سند تبادلات علمی آن هم به توصیه رهبری کار کردیم و امیدواریم با توجه به اینکه به معاونت علمی واگذار شده اتفاقات خوبی در این حوزه بیفتد. البته معاونت علمی در بعضی از کشورها رایزن فناوری در هند، چین، روسیه دارد که اتفاق خیلی خوبی بود که الان نیز فعالیت میکند.
رایزنهای فناوری در حال حاضر در کشورها حضور دارند؟
علم و فناوری با یکدیگر عجین شده وقتی صحبت از علم میشود فناوری و اقتصاد دانش بنیان نیز در آن وجود دارد این نگاه یک نگاه بسیار چند جانبه است وقتی حرف از رایزن علمی میشود رایزن فناوری و اقتصاد دانش بنیان نیز هست.
شما نقش برجام را در تسهیل روابط بین المللی در بخش علم و فناوری چگونه دیدید؟ آیا برجام تاثیری در دیپلماسی علمی کشور داشت؟
برجام به نظر من چیزی بود که آمد و رفت. بعضیها فکر میکردند که برجام خیلی نقش دارد اروپاییها سعی کردند از فضای بعد از برجام رفت و آمدها را بسیار زیاد کنند،ولی من چیزی ندیدم. البته برجام موارد دیگری هم داشت که دو دانشگاه شهید بهشتی و شریف که جزو دانشگاههای تحریمی بودند نتوانست از تحریم در بیاورد. اصلا نتوانستند در مورد اینها فکری کنند! در مجموع برجام چیزی بود که رخ داد و رفت برای پرداختن به موضوع هستهای بود و بس.
کسانی که حرف از پسابرجام میزدند در تصورات ذهنی خودشان چیزی داشتند که فقط خودشان میدیدند.
اینکه به لحاظ علمی پیشرفت های چشمگیری داشته ایم و در روابط با سایر کشورها در بخش های مختلف علمی حرف برای گفتن داریم شکی نیست اما در انتقال تکنولوژی چه باید بکنیم؟
در دیپلماسی علمی مفهوم جدیدی را غرب مطرح میکند و آن به نام «رقابت به جای همکاری» است و صریحا اعلام میکنند ما در علم با دیگر کشورها همکار نیستیم بلکه رقیب هستیم که به آن دو گانه رقابت و همکاری میگویند. رهبری میگوید ما با کشورهای اسلامی، چون معتقدیم باید در علم توسعه پیدا کنند دو گانه ما همکاری و همکاری است. همکاری و پیشرفت نه همکاری و رقابت. ما کسی را رقیب خودمان نمیدانیم. این مفهوم جدیدی است که باید در مورد آن کار کنیم. خیلی در این موضوع عقب هستیم، در ارتباط اساتید با کشورهای منطقه عقب هستیم راجع به این موضوع باید کار کنیم وقت بگذاریم و سیاست داشته باشیم.
رفت و آمدهای زیادی با عنوان ارتباطات علمی در سال های اخیر داشتیم و بازدید های زیادی از دانشگاههای ایران انجام شده، چه دستاوردی این رفت و آمدها برای کشور ما داشت؟
پس از برجام امریکاییها مستقیم به ایران آمدند و گزارشهایشان را تهیه کردند. کشورهای اروپایی هم به همین ترتیب. اتفاقی مانند پیشرفت علمی اتفاق افتاد که این پیشرفت برای کشورهای اروپایی و امریکا سوال بود که چگونه این پیشرفت اتفاق افتاده. خیلی از این رفت و آمدها برای کشف این مطلب بود و ایران چه کرده که یک دهه گوی سبقت را در رویدادهای علمی ربوده است. نکته بعد اینکه تعداد نخبگان علمی در جهان بسیار محدود است. شعار کشورهای پیشرو این است که هر کسی از این تعداد بهره بگیرد میتواند رهبریش را در دنیا پایدار کند. برای بردن نیروهای نخبه علمی ما این رفت و آمدها را دارند و این که هر کسی علم را در کشور دیگر با توجه به ارتباطات در خدمت خودش بگیرد.
اینها مواردی است که کشورهای پیشرو در دیپلماسی علمی از آن استفاده میکنند. ما هم باید دیپلماسی علمی خاص خود را داشته باشیم که بتوانیم بهره برداری کنیم. ما نمیگوییم ارتباط نه، ارتباط با برنامه بسیار خوب است و ارتباط بدون برنامه چیزی از آن برای کشور ندارد.