رئيس سابق دانشگاه شريف گفت: با توجه به ظرفيت عظيم علمي كشور اگر مسئولان عزم خود را جزم كرده و در ديپلماسي علمي جدي و فعال عمل كنند مطمئنا راه براي ما بيش از اين باز ميشود.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-سینا احدیان؛ در جهان کنونی توانمندی علمی جزو اصلیترین ابزارهای قدرت و رشد و توسعه کشورها محسوب میشود. استفاده از این ابزار در سطوح بین المللی با نام "دیپلماسی علمی" یاد میشود که بهره گیری از آن مستلزم توجه، برنامه ریزی، سیاستگذاری، سرمایه گذاری و همت دولتمردان و مسئولان مربوطه است. افزایش تعاملات علمی و فناوری مستمر و مداوم با سایر کشورها میتواند زمینه همکاری و پیشرفت را در سایر حوزهها از جمله سیاست و اقتصاد فراهم کند. به نظر میرسد در شرایط کنونی کشور و با توجه به افزایش تهدیدها و تحریمهای دشمنان نیاز به بهره گیری از ظرفیتهای علمی در تعاملات بین المللی بیش از پیش ضروری میشود. در همین رابطه با رئیس سابق دانشگاه شریف دکتر رضا روستا آزاد گفتگویی داشتهایم که در ادامه تقدیم میشود.
دیپلماسی علمی از نظر شما چه تعریف و اهمیتی دارد؟ به طور کلی دیپلماسی هنر تعامل با مردم و دولتهای خارجی به وسیله ابزارهایی است که به شکل صلح آمیز و بدون خشونت و جنگ انجام میشود. ملتها میتوانند با روشهای مختلفی با هم تعامل کنند که این روشها میتواند ورزش باشد؛ مثل همین مسابقات فوتبال جام جهانی و فوتبالیستها و تماشاچیان، میتواند دانشمندان یا کارگران ماهر یا صنعت گران یا هنرمندان باشد و یا خیلی چیزهای دیگر. بنابراین یک جامعه با جوامع و اقشار کوچکتر خود میتواند با سایر جوامع ارتباط برقرار کند. در مورد علم هم همینطور است. مثلا دانشگاهیان، دانشمندان و علما و اندیشمندان میتوانند با همتای خارجی خود تعامل کنند، تاثیر این تعامل به کل جامعه سرایت میکند؛ لذا دیپلماسی علم ابزار بسیار قوی و مناسبی برای ارتباطات بین الملی است.
کشور ما در بحث دیپلماسی علم و فناوری چه طرحهای مشترکی با دیگر کشورها دارد؟ ما با کشورهای زیادی طرحهای مشترک علمی داریم. حتی با جوامعی که سردمداران و دولتمردان آنها با ما خصومت و دشمنی دارند در مباحث علمی ارتباط داریم. مثلا در موضوعات زلزله و محیط زیست با دانشمندان آمریکایی طرح و مقالههای مشترک علمی داریم.
برخی از مشکلات در کشورها مشترک است مثلا در استرالیا هم مشکل کم آبی وجود دارد که دانشمندان و متخصصان ما میتوانند با آنها در چنین موضوعی به طور مشترک تحقیق کرده و طرح ها، سمینارها و مقالات مشترک و به دنبال آن راه حل برای رفع موانع تولید کنند. از طرفی این ارتباطات دو طرفه علمی، طبیعتا دولتمردان و سیاستمداران دو کشور را هم مجبور به تعامل بهتر با یکدیگر میکند.
ما در زمینه سلولهای بنیادی هم ظرفیتهای بالایی برای تعامل با دیگر کشورها داریم. در زمینه آیتی میتوانیم با بسیاری از کشورها مثل ترکیه تعامل علمی مشترک داشته باشیم. ما برای تعامل در حوزه هوا فضا و ماهواره با کشورهای اسلامی مثل عراق، مالزی و اندونزی از ظرفیت و مزیت بالایی برخورداریم.
این موارد و بسیاری از موارد دیگری که مجال پرداختن به آنها نیست، توانمندیهایی است که در تعامل با کشورهای دیگر از آنها استفاده نکردیم و این مایه تاسف است. الان زمان آن رسیده که از این توانمندیها و ظرفیتها برای تعامل با سایر کشورها بخصوص کشورهای اسلامی و اعضای جنبش غیر متعهدها بهره ببریم.
تبادل استاد و دانشجو بین کشورها یکی از راههای موثر در برقراری ارتباطات علمی است، ما در این خصوص چه کردیم و چه میشود کرد؟ متاسفانه در این زمینه، بیشتر اساتید ما رفته اند تا اساتید آنها بیایند، این کار غلط است چرا که باید تعاملات دو طرفه باشد. تا کنون برنامه جدی و حمایتی از طرف وزارت علوم برای جذب اساتید و دانشجویان خارجی نداشتیم. مثلا تابلوهای راهنمای داخل دانشگاهها معمولا فاقد زبان بین المللی برای استفاده استاد و دانشجوی خارجی است. برداشتن این قبیل موانع قطعا نیاز به برنامه ریزی و زیرساخت مناسب دارد که به آن توجهی نمیشود. وقت آن رسیده که با توجه به پیشرفت و رشد و بنیه علمی بالا و موقعیتی که در جامعه علمی دنیا بدست آوردیم وخیلیها علاقه مندند با ما کار کنند به شایستگی استفاده کنیم. شواری عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و سایر نهادهای ذی ربط باید برای زبان، رفت و آمد و اسکان و هزینههای زندگی اشخاص خارجی که میخواهند برای تحصیل، تحقیق یا تدریس به ایران بیایند فکر اساسی کنند.
به نظر شما برگزاری مسابقات و اعطاء جوایز در زمینههای علوم و فناوری مثل جایزه مصطفی (ص) تاثیری در رشد و ارتقاء علمی کشور داشته است؟ و اگر داشته، چگونه میتوان اثر گذاری آن را افزایش داد؟ جایزه مصطفی (ص) تازه راه افتاده. طبیعتا این حرکت اثرگذار است، اما این هم تبلیغات و پیگیری و برنامهریزی میخواهد. اینکه صرفا جایزهای در نظر بگیریم و چند هزار دلار به نفرات برگزیده پرداخت کنیم باعث میشود طرف پول را دریافت کند و برود، این موضوع عایدی خاصی برای جامعه ما ندارد. جایزه نوبل را ببینید که چقدر تاثیر علمی و غیر علمی در جوامع جهانی گذاشته است؛ لذا ما هم باید با استفاده از سایر دیپلماسیها از جمله دیپلماسی سیاسی و اقتصادی، اثرگذاری دیپلماسی علمی را بیشتر کنیم.
جایگاه دیپلماسی علمی در اسناد بالادستی چگونه است؟ به نظر من در اسناد بالادستی مثل سند چشم انداز بیست ساله، برنامه ششم توسعه یا نقشه جامع علمی کشور، دیپلماسی علمی جایگاه مشخصی ندارد. یعنی سر فصلی برای استفاده از ابزارهای بین المللی و حمایت از آنها باز نشده است. متاسفانه در سیاستهای کلان ملی به استفاده از ابزارهای بین الملی توجه کافی صورت نگرفته است. نقش برجام در تقویت دیپلماسی علمی کشور را چگونه میبینید؟ اگر بخواهم منصفانه قضاوت کنم، برجام نقش جدی در ارتقای دیپلماسی علمی نداشت. آن چیزی که در عمل دیدیم این بود که برجام تاثیر قابل توجهی در تعاملات علمی نداشت. من به شخصه شاهد بودهام که دانشمندان و اساتید معمولا در ارتباطات بین المللی خود به سیاستمداران توجهی ندارند و کار خود را میکنند، این استقلال در جامعه علمی باعث میشود فارغ از تنشهای سیاسی، ارتباطات علمی شکل بگیرد و لذا قبل از برجام تعاملات علمی بین المللی برقرار بود و قراداد برجام تاثیر خاصی بر افزایش آن نداشت.
اصلیترین نهاد برای برنامه ریزی و پیگیری ابزارهای دیپلماسی علمی کدام نهاد است؟ به نظر من اصلیترین نهاد، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است. به شرطی که سایر وزارت خانهها مثل وزارت نفت، وزارت بازرگانی، وزارت اقتصاد، وزارت نیرو و ... را هم درگیر کند. یکی از آفتهای اساسی دستگاههای ما، ایزوله شدن نسبت به سایر نهادها و تکروی کردن است. باید همه نهادها با هم به طور هماهنگ کار کنند و از ظرفیتهای یکدیگر بهرهمند شوند. اگر یک متخصص خودرو سازی خارجی را به دانشگاه دعوت کنیم و بعد از یک سخنرانی بدرقهاش کنیم بدون اینکه با وزارت صنایع ما و شرکتهای خودروسازی ما ارتباط برقرار کند مشخص است که چیزی عاید ما نمیشود.
اگر نکته و توصیهی خاصی برای سیاست گذاران و مسئولین و دانشگاهیان دارید مطرح کنید. دیپلماسی علمی ابزار قابل توجهی است که اکر کشوری بخواهد از آن بهرهمند شود باید تصمیم جدی برای آن بگیرد و با قدرت وارد میدان شود و برای آن برنامه ریزی و هزینه کند و بر اجرای برنامه و استفاده از اعتبارات نظارت نماید. کرهایها توانستند با استفاده از دیپلماسی علمی، شرکتی مثل هیوندای را از رتبه دو رقمی به رتبه تک رقمی در جهان ارتقاء دهند. در مجموع دیپلماسی علمی سلسله مراتبی دارد و به برنامه مشخص مدون و مداوم نیاز دارد. اینکه یک نفر بیاید و در یک کنفرانس سخنرانی کند و بعد هم برود دیپلماسی علمی نیست و صرفا یک ظاهر سازی است که هزینهای بیهوده و بینتیجه به همراه دارد. نکته مهم دیگری هم که وجود دارد این است که در موضوع دیپلماسی علمی نباید فقط به کشورهای بزرگ و قدرتمند توجه کرد، خیلی از کشورها در موارد خاصی ظرفیت تعامل علمی دارند. مثلا کوبا در زمینه بیو تکنولوژی و داروهای بیوتک خیلی قوی است که میشود از این ظرفیت استفاده کرد. یا مثلا در زمینه نفتی، مالزی به عنوان یک کشور اسلامی در سطح بالایی قرار دارد که میتواند به ما کمک کند. با توجه به ظرفیت عظیم علمی کشور اگر مسئولان عزم خود را جزم کرده و در دیپلماسی علمی جدی و فعال عمل کنند مطمئنا راه برای ما بیش از این باز میشود.