گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ واقعه عاشورا در سرزمین کربلا به عنوان یک واقعه در درون جامعه اسلامی همیشه این سوال را به ذهن متبادر میسازد که چگونه حسین علیهالسلام به عنوان جانشین پیامبر و دعوت کننده به حق و عدالت به دست خود مسلمانان منزوی شد، تحت فشار قرار گرفت و نهایتا به آن صورت هولناک به شهادت رسید. سوالات دیگر این است که واقعه عاشورا قابلیت تکرار دارد یا نه؟ و آیا ممکن است امام دیگری به مسلخ برود؟ ما به عنوان یک مسلمان چه وظایفی داریم؟
برای پاسخ این سوالات به سراغ متخصصان و پژوهشگران مختلف رفتهایم تا در هر دوره زمانی اثر وقایع گوناگون برای سوق یافتن جامعه اسلامی به سمت نافرمانی از امام خود و شهادت ائمه به خصوص امام حسین (ع) را بررسی کنیم. با محمدحسین رجبی دوانی، پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام و عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین علیه السلام در مورد این عوامل به عنوان زمینهساز واقعه کربلا به خصوص در زمان حضرت علی علیه السلام به گفتگو نشستهایم که قسمت دوم این گفتگوی تفضیلی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. بخش اول گفتگو را از اینجا بخوانید.
تکلیف حضرت علی علیهالسلام با سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین توسط پیامبر صلی الله علیه و آله تعیین شد
اساسا تقابل سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین با حضرت علی علیهالسلام از چه زمانی مطرح شد؟ پیامبر نسبت به وقایع بعد از شهادت خود هیچ هشداری به حضرت علی علیهالسلام نداده بودند؟
پیامبر پیشاپیش در احادیث متواتر که سنی و شیعه نقل کردهاند به حضرت علی علیهالسلام فرمود تو بعد از من با سه گروه ناکثین و قاسطین و مارقین مواجه میشوی و این تعابیر و اسامی اولین بار توسط پیامبر برای این سه گروه به کار برده شده است. نه توسط حضرت علی علیهالسلام و نه توسط مورخین.
تکلیف حضرت علی علیهالسلام با آنها را هم پیامبر مشخص کرده بود و فرموده بود که چارهای جز جنگ با آنها نداری. دسته اول ناکثین یا پیمانشکنان هستند کسانی که ابتدا با حضرت علی علیهالسلام بیعت کردند و بعد زیر بیعتشان زدند و اول از همه در جنگ جمل بر حضرت شمشیر کشیدند همچون طلحه و زبیر.
دسته دوم قاسطین یا از حق برونشدگان هستند که از ابتدا با اسلام مشکل داشتند و دنبال سنگاندازی در حکومت پیامبر و بعدا حضرت علی علیهالسلام و دیگر ائمه بودند که شامل ابوسفیان، معاویه و بنیامیه هستند و در صفین به جنگ با حضرت آمدند. دسته سوم مارقین یا خروج کنندگان از دین هستند که خود را جلوتر و خوش فهمتر از امام یعنی حضرت علی علیهالسلام در مسئله دین و حکومت میدانستند و در نهروان مقابل حضرت ایستادند.
همیشه نفوذیها راه را برای دشمنان خارجی باز میکنند/ ناکثین با معاویه علیه حضرت علی علیهالسلام متحد شدند
کدام یک از ناکثین، قاسطین و مارقین ضربه بیشتری به حضرت علی علیهالسلام و حکومت ایشان زدند؟
تا قبل از جمل، معاویه جرات نمیکرد که علنی بگوید خلافت حضرت علی علیهالسلام را قبول ندارم، شامیها هم از معاویه نمیپذیرفتند. چرا که این حق خلیفهای است که روی کار آمده که بتواند مسئولی را عزل و نصب بکند. اما وقتی فتنه جملیان پدید آمد معاویه بهرهبرداری کلان تبلیغاتی کرد. اینها اگر چه در جنگ جمل از حضرت شکست خوردند اما خوراک تبلیغاتی زیادی برای معاویه فراهم کردند تا بتواند صلاحیت حضرت را زیر سوال ببرد. معاویه با همین دست مایه توانست شامیها را با خود همراه کند و در صفین مقابل حضرت علی علیهالسلام بایستد.
چون جملیان برای رسیدن به هدف دین را زیر پا گذاشتند و به هر ابزار نامشروعی چون دروغ، شانتاژ، فریب و خدعه دست زدند، موفق شدند خیلیها را با خود همراه کنند و چهره حضرت علی علیهالسلام را در چشم مردم مخدوش کنند.
اساس دشمنی ناکثین با حضرت علی علیهالسلام قطع دستان آنها از بیت المال و مقام بود
ناکثین چه کسانی هستند؟چرا با حضرت علی علیه السلام دشمنی میکردند؟
دسته اول ناکثین یا پیمانشکنان هستند که به اصحابی چون طلحه و زبیر که اول با حضرت بیعت کردند اما بعد زیر بیعتشان زدند و براندازی پیشه کردند اطلاق میشود. اینها کسانی بودند که از حضرت و بیت المال رانت و مقام میخواستند. اینها با بهرهبرداری از بخشی از بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم یعنی عایشه (که از روز اولی که شنید حضرت به قدرت رسیده با حضرت علی علیهالسلام به دشمنی برخاسته بود) سعی در تضعیف حکومت حضرت داشتند.
حضرت علی علیهالسلام پس از آنکه به خلافت رسیدند سیاستهایی را اعمال کرد که این سیاستها اگرچه حق بود اما مورد پسند بسیاری از خواص جامعه نبود. نه تنها مورد پسندشان نبود که آن را به ضرر خود هم میدیدند. مثلا حضرت، قائل به فتوحاتی که زمان خلفا در ایران و روم انجام شده بود نبود و این فتوحات را متوقف کرده بودند حال آنکه اینها در فتوحات به ثروتها، غنایم، غلامها و کنیزهای زیادی دست یافته بودند. این افراد شامل امثال طلحه و زبیر هستند و ثروتهای آنها ثبت شده است.
مثلا وقتی عبدالرحمنبنعوف مرد، به هر زن او که یک سی و دوم اموالش می رسید 84 هزار دینار طلا رسید. یا اشعثبنقیس و جریرة بن عبدالله بجلی کسانی هستند که هم در فتوحات ایران حضور داشتند و هم غنائم زیادی برده بودند و حالا صاحب پست شده بودند اشعثبنقیس فرمانده آذربایجان بود و جریرةبنعبدالله بجلی هم فرمانروای همدان بود و اموال زیادی از بیتالمال دستشان بود.
ناکثین و ایجاد نافرمانی و سستی در مردم، شانتاژ رسانهای و نهایتا جنگ جمل علیه امیرالمومنین/ ائتلاف ناکثین با همه ضد انقلابها علیه امیرالمومنین
ناکثین چه روشهایی برای ضربه زدن با حکومت حضرت علی علیهالسلام داشتند؟
زمانی که حضرت علی علیهالسلام روی کار آمد هم فتوحات را متوقف کرد و هم این افراد را به دلیل عدم کفایت از آن جایگاه عزل کرد، لذا اینها نسبت به حضرت کینه پیدا کردند و با او دشمنی میکردند اما چون حضرت علی علیهالسلام کارش روی اصول دقیق اسلامی بود نمیتوانستند با حضرت دربیفتند ولی به صورتهای دیگری مثلا با نافرمانیها و ایجاد شک و سستی در مردم لطمه میزدند.
آنها فتنه ناجوانمردانهای را به اسم خونخواهی عثمان علیه حضرت کلید زدند حال آنکه خودشان در قیام علیه عثمان نقش جدی داشتند که در منابع اهل سنت هم ذکر شده است. وقتی خلیفه سوم کشته شد به قدری در نزد مردم منفور بود که به نقلی هیچ کس برایش نماز میت نخواند و مجبور شدند او را در قبرستان یهودیها به خاک بسپارند. حتی اجازه داده ندادند او را در بقیع دفن کنند، اما تنها 6 ماه بعد از او مظلومی ساختند و گفتند او که خون عثمان را ریخته باید تقاص پس بدهد .چه کسی تقاص بدهد؟ حضرت علی(علیه السلام)!!!
این نشان میدهد که چه دستگاه تبلیغاتی و چه ابزارهای کثیفی به کار بردند که از آن منفور یک چنین مظلومی ساختند و از حضرت علی علیهالسلام که میانجیگری کرده بود و به داد عثمان رسیده بود به عنوان قاتل عثمان جوسازی کردند و طلحه و زبیر و عایشهای که مردم را علیه عثمان تحریک میکردند، شدند خونخواه عثمان!
این افراد با بهرهبرداری از بخشی از بیت پیامبر یعنی همسر او، با به خلافت رسیدن حضرت به مخالفت با ایشان برخاستند به خاطر کینهها و یا حسادتی که نسبت به حضرت داشتند.
لذا مردم هم وقتی میدیدند یکی از همسران پیامبر همراه اصحاب جمل است و خواستار براندازی حضرت است بسیار تحت تاثیر قرار میگرفتند. البته زن دیگر پیامبر یعنی حفصه دختر خلیفه دوم هم قرار بود آنها را در جنگ جمل یاری کند ولی برادرش عبداللهبنعمر او را از این کار بازداشت.
متاسفانه با حرکت خائنانهای که صورت دادند و با ائتلافی از همه ضد انقلابها و ضد ولایتها علیه حضرت علی علیهالسلام تشکیل دادند حتی با بنیامیه برای براندازی امیرالمومنین علی علیهالسلام متحد شدند، در حالیکه تا دیروز در کنار پیامبر و امیرالمومنین با بنیامیه میجنگیدند و چون اصحاب باسابقه پیامبر بودند و حمایت عایشه را هم داشتند قبح ایستادن در مقابل خلیفه حق را اینها شکستند.
شما ببینید امروز کسانی در داخل هم صدا با دشمن مسلم و قطعی مردم ایران حرف میزنند گویی که حتی یک روز هم در ایران نزیستهاند و یا از کشور دیگری به ایران آمدهاند و از مسیر قانونی و غیرقانونی دنبال تسلط دشمن بر ایران هستند، خوب تاریخ به ما میگوید برای خودمان هم که شده از کنار چنین افرادی نباید به راحتی عبور کرد.
بوقهای رسانهای معاویه و قاسطین علیه حضرت علی علیهالسلام بسیار موثر کار کردند به خصوص بعد از ضربه ناکثین
معاویه چگونه ذهنیت جامعه را علیه حضرت علی علیه السلام سازماندهی میکرد؟
اما بخش دیگر معارضان با حکومت امیرالمومنین، قاسطین بودند. معاویه دستگاه تبلیغاتی گستردهای را علیه حضرت علی علیهالسلام راه انداخته بود. دستگاهی از جعلکنندگان حدیث، شعرا و منبریان. این تبلیغات بعد از جنگ جمل قوت بیشتری یافت چرا که حضرت علی علیهالسلام با اصحاب باسابقه طلحه و زبیر و همسر پیامبر جنگیده است و معاویه با سوءاستفاده از تقابل این افراد با حضرت علی علیهالسلام علیه حضرت تبلیغات گستردهای انجام داد.
از طرفی خبرهایی از شام به مردم عراق و کوفه میرسید که معاویه چه بذل و بخشش هایی به مردمش میکند. معاویه برای اینکه مردم را با خودش داشته باشد به راحتی پول خرج میکرد و رشوههای فراوانی هم میداد اما حضرت علی علیهالسلام که حاضر نیست افراد را با این شیوه به خودش جذب کند وقتی اخبار میرسید عدهای آرزوی جامعه شام و حکومت معاویه را میکردند دیگر کاری نداشتند که حضرت علی علیه السلام دارد عدل را ایجاد میکند و دارد به قشر مستضعف رسیدگی میکند.
حتی معاویه با توزیع غذا به نام خودش در بین مردم سعی داشت مردم را با خود همراه کند یا برههایی را به عنوان هدیه معاویه به در منزل مردم میفرستاد و بعد که بچهها با برهها انس میگرفتند مامورانی میفرستاد تا آنها را با خشونت و به اسم حضرت از مردم پس بگیرند. و اینطور حرکاتی در جامعهای که خودش بعد از پیامبر خراب شده به این تبلیغات سوء هم تن میدهد و حضرت حضرت علی علیهالسلام را پس میزنند.
در جنگ صفین حضرت علی علیه السلام که حاکم کل عالم اسلام است 95 هزار سپاه آورده بود اما معاویه که حاکم تنها بخشی از حکومت اسلامی بود و تازه عزل هم شده بود 120 هزار نفر با خود به صفین آورده بود و تا توانسته بود از خدعه و فریب در تبلیغات خوه علیه حضرت استفاده کرده بود.
این ها میدیدند از زمانی که حضرت علی علیهالسلام آمده منافعش در زمان خلفای پیشین را از دست داده و تازه باید پاسخگوی حسابرسی حضرت هم باشد و چه بسا اموال فعلیش هم حرام باشد و مجبور شود آنها را هم از دست بدهد، لذا نتیجه سرپیچی خواص و تبلیغات سوء معاویه نافرمانی مردم از حضرت علی علیهالسلام بود.
منافقین و نفوذیهایی چون اشعث را در سیستم خوب بشناسیم/برای پیروی از ولی باید آماده آماده بود
چرا نقش اشعث را در عدم موفقیت حکومت حضرت علی علیه السلام مهم میدانید؟
اشعثابنقیس کندی راس جریان نفاق است .از امام صادق علیه السلام روایت داریم که مثل اشعث در زمان امیرالمومنین همچون مثل عبداللهابنابی رئیس منافقان زمان پیامبر بلکه بدتر از او است. اشعث راس جریان نفاقی است که نوعی نفوذی محسوب میشود. جنس نفوذ او نفوذ ذر بین مردم است دست و دلباز است، رئیس قبیله است لذا پایگاه اجتماعی دارد اشعث وقتی حرف میزند عده زیادی از او تبعیت میکنند.
حضرت امیرالمومنین میخواست اشعث را از ریاست قبائل یمنی بردارد و حجربنعدی را جای او بگذارد ولی متاسفانه حجر نپذیرفت که اگر حجر قبول کرده بود و اشعث کنار زده میشد جلوی خیلی از سنگاندازیها و خیانتها گرفته میشد. اشعث چون جا افتاده بود و قبایل قبولش داشتند حضرت اگر بخواهد او را بردارد باید فردی که هم وزن و همسنگ او است جای او بگذارد و جز حجربنعدی کسی را سراغ ندارد.
حجر هم نه اینکه بخواهد نافرمانی کند. حجر میدانست اشعث چه کینهای به علی علیهالسلام دارد گفت تا وقتی که او به عنوان یک عضو قبلیه «کندی» زنده است من حاضر نیستم این مسئولیت را بپذیرم در حالیکه من این اعتراض را به حجر دارم که تو فرمان امامت را اطاعت کن و چون او نپذیرفت حضرت نمیتوانست اشعث را بردارد و کس دیگری را بگذارد جای او. چراکه جامعه برنمیتافت. لذا اشعث ماند و به فتنه انگیزیهای خودش ادامه داد.
همین اشعثبنقیس در جنگ صفین خود را در سپاه حضرت علی علیهالسلام جای داد و وقتی معاویه و عمروعاص قرآنها را بر سر نیزه کردند جنگ را برخلاف دستور حضرت علی علیهالسلام متوقف کرد و بهانه خوبی به دستش آمد که مانع پیروزی حضرت علی علیهالسلام شود. چون خودشان از آن منافع نامشروع توسط حضرت علی علیهالسلام محروم شده بودند افراد قبائلشان از یاری حضرت باز میداشتند.
در حالیکه در شهر نظامی مستقر بودند و وظیفهشان جنگیدن به فرمان خلیفه بود اما وقتی خلیفه درخواستی میکند سران قبائل باید اطاعت و اعلام آمادگی کنند و تودهها هم که تابع آنها هستند اعلام آمادگی کنند اما اینها سکوت میکردند و حضرت را اطاعت نمیکردند لذا افراد قبائل هم همراهی نمیکردند.
باز حضور فعال اشعث را بعد جنگ صفین در ماجرای حکمیت، خلع حضرت علی علیهالسلام از خلافت و به خلافت رساندن معاویه میبینیم. او دربرپایی جنگ نهروان علیه حضرت علی علیهالسلام و شهادت ایشان توسط ابنملجم مرادی نیز نقش بسیاری داشت.
در ماجرای شهادت حضرت علی علیهالسلام هم ابنملجم که یکی از این خوارج بود مخفیانه به کوفه آمد منتهی در محله کنده و در منزل اشعث مقیم شد. در حققیقت اشعث مشغول مدیریت و هدایت ابن ملجم بود اما اصحاب حضرت علی علیه السلام خبر نداشتند.
بعد از شهادت عمار صفین شکست خورد و حضرت علی علیهالسلام به شهادت رسید/عمار زمان خود باشیم
جایگاه افرادی چون عمار در عرصه حکومت اسلامی چیست؟
عمار به خاطر سوابق درخشانش در دوره پیامبر اسلام و معنویت بالایی که داشت با اینکه جامعه بعد از رحلت پیامبر به فساد کشیده شده بود اخلاق و ارزشهای اسلامی را حفظ کرده بود و مورد احترام مردم بود. وقتی عثمان کشته شد اگر عمار و روشنگریهایش نبود حضرت علی علیه السلام به خلافت نمیرسید.
این سخنان محکم و متقن عمار بود که جامعه را به سمت حضرت علی علیهالسلام متوجه کرد. در صفین هم او به عنوان کسی که نماد بصیرت کامل است و به حقیقت امیرالمومنین یقین دارد روشنگری میکرد، تا جایی که در صفین شک و شبهه سپاهیان حضرت علی علیهالسلام نسبت منش و جهت معاویه و سپاهیانش را برطرف مینمود و میگفت پرچم حضرت علی علیهالسلام همان پرچم پیامبر اسلام و پرچم معاویه همان پرچم کفار و مشرکین در بدر و احد و خندق است.
در صفین با اینکه حضرت پیروز بود ولی بزرگان قبائل و افراد موثر چون اشعثابنقیسکندی، شبثابنربعی ریاحی، عبداللهابنوهب راسبی، حمزهابنسنان اسدی و ...که در سپاه حضرت علی علیه السلام مسئولیت فرماندهی داشتند، میدیدند که حتی اگر پیروز هم بشوند چیزی از نظر مادی نصیب آنها نخواهد شد و حضرت پاداشی به آنها نخواهد داد در حالیکه اگر معاویه باقی بماند معاویه هوای آنها را خواهد داشت و در غیاب روشنگریها و شهادت عمار مالک اشتر را از کشتن معاویه باز داشتند، لذا امروز هم اگر دغدغه اسلام و انقلاب اسلامی داریم باید برای خود شأن عماری قائل باشیم.
نهروان مانعی شد برای نابودی معاویه/ شکست جامعه اسلامی با شکست اقتدار امام
از چه زمانی تخریبها و تبلیغات سوء علیه حضرت علی علیهالسلام کارگر شد؟
در اینکه بعد از جنگ نهروان پایگاه اجتماعی امیرالمومنین به شدت آسیب دید شکی نیست چون نهروانیها اصحاب دیروزی حضرت علی علیهالسلام بودند که بعضا در جمل و صفین کنار حضرت حضور داشتند ولی حالا بر حضرت علی علیهالسلام خروج کرده بودند و بسیاری هم افراد زاهد و عابد و نماز شب خوان بودند، به همین دلیل هم حضرت نمیخواست در آغاز با آنها بجنگد و حضرت موفق شد با روشنگری دو سوم آنها را نجات دهد و توبه کردند و به سمت حضرت برگشتند.
اما در جنگ نهروان 4000 نفر از خوارج کشته شدند که بازتابش در کوفه منفی بود و خویشان این کشتهها در کوفه حضرت علی علیهالسلام را قاتل عزیزان خودشان میدانستند و میگفتند اینها سربازان دیروز تو بودند اما تو آنها را کشتی. لذا فرامین حضرت را دیگر اطاعت نمیکردند و معاویه لعنت الله علیه هم از این موضوع باخبر شد.
اصلا امام علی علیه السلام لشکری فراهم کرده بود تا برود و کار معاویه را یکسره بکند منتهی وقتی خوارج مرتکب جنایتی شدند و صحابی پیغمبر را با زن باردارش کشتند لشکریان حضرت علی علیهالسلام را به این سمت سوق دادند که اول باید برویم خوارج را از بین ببریم و بعد سراغ معاویه برویم اما بعد از واقعه جنگ نهروان دیگر حضرت را اطاعت نکردند و اجازه ندادند حضرت به سوی شام و جنگ با معاویه برود.
بعد از جنگ نهروان معاویه باخبر شد که که لشکر حضرت پاشیده و دیگر نمیتواند سراغ او بیاید لذا دست به جنایت زد و گروههای 2 تا 4 هزار نفره به اعماق قلمرو حضرت علی علیهالسلام میفرستاد که جنایت و رعب و و حشت انجام میدادند هر چه حضرت از سپاهیان و مردم برای مقابله با آنها درخواست کمک میکرد اطاعت نمیکردند و جنایتکاران معاویه موفق میگریختند. بله اقتدار حضرت بعد از جنگ نهروان خدشه خورد و حتی به صراحت هم علنی به حضرت توهین میکردند.