به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ طرح تاسیس «دارالتبلیغ اسلامی» توسط سید کاظم شریعتمداری از سال ۱۳۴۳ آغاز شد و طولی نکشید که این موضوع در مجامع حوزوی و دینی مطرح شد. ادعا میشد هدف از این اقدام، تربیت مبلغین اسلامی با توجه به ضروریات عصر است.
شریعتمداری طی اعلامیهای، هدف از تاسیس دارالتبلیغ را چنین عنوان کرد: «امروز ما بیش از همه چیز به مبلغین لایق و ورزیده و مطلع و آشنا به زبان روز احتیاج مبرم داریم تا در برابر سیل بنیان کن تزلزل عقیده و فساد اخلاق و تبلیغات مسموم دشمنان اسلام قیام کنند؛ حقایق عالی اسلام را در داخل و خارج مملکت نشر و اشاعه دهند؛ پایههای ایمان و خداشناسی را در دلها تقویت نمایند و در حوزههای علمیه ما با آن همه خدماتی که این حوزهها به عالم اسلام کرده و میکنند، تشکیلاتی برای تربیت چنین مبلغینی تاکنون وجود نداشته است. لازم بود هر چه زودتر این نقیصه برطرف گردد و مدرسهای برای تربیت مبلغین شایسته در حوزه علمیه قم تأسیس شود.» [۱]
چندی بعد در ۱۷ مهرماه ۱۳۴۴، دارالتبلیغ اسلامی، وابسته به سید کاظم شریعتمداری به طور رسمی افتتاح شد و کار خود را آغاز کرد.
گردانندگان دارالتبلیغ ادعا میکردند این موسسه، جهت پیشبرد تبلیغات اسلامی در ایران و کشورهای خارجی تأسیس شده است. این مرکز در مدت کوتاهی توانست با بیش از هشتاد کشور رابطه مطبوعاتی و علمی برقرار کند و شعبههای خود را در تهران و بعضی شهرستانها تأسیس کند.
روشن بود که در آن زمان ایجاد چنین مرکز فرهنگی با گستره مورد نظر و به ویژه توجه به امور بینالمللی، بدون موافقت دستگاه امنیتی رژیم پهلوی میسر نبود و این چیزی بود که برای طلاب انقلابی غیر قابل تحمل بود.
روایتها و خاطرات میتواند به ابهامات بسیاری درباره ارتباط دارالتبلیغ با رژیم پهلوی، منابع مالی دارالتبلیغ، اهداف تاسیس این موسسه و نظر امام خمینی درباره آن پاسخ دهد.
منابع مالی دارالتبلیغ
آیتالله مسعودی خمینی درباره منابع مالی دارالتبلیغ اسلامی میگوید: «مبلغی که آقای شریعتمداری برای خریدن اماکن برای تاسیس دارالتبلیغ پرداخته بودند با احتساب یکصد هزارتومان مالیات که البته دولت وقت از دریافت آن صرفنظر کرد، یک میلیون تومان بود. در بین طلاب این صحبتها مطرح بود که وقتی دولت جبار به آقای شریعتمداری تخفیف میدهد، بعید نیست که کاسهای زیر نیم کاسه باشد.»
مسعودی خمینی ادامه میدهد: «به هر حال، آقای شریعتمداری کارش را شروع کرد. در آن مقطع هم ایشان وجههای نداشت و وجوهات به سمتش سرازیر نبود. شایع بود که از دربار برایش پول میفرستند؛ والله اعلم! ولی در خصوص رفت و آمد پیوسته آقای شریعتمداری با دربار جای شبهه و انکار وجود ندارد. تخفیف صدهزارتومانی هم از سوی دولت به ایشان، امر مسلمی است.» [۲]
آیتالله محمد یزدی نیز میگوید: در رابطه با دارالتبلیغ «پارهای بذل و بخششها که به افراد میشد، یا حمایتهایی که به عمل میآمد، مشکوک بود.» [۳]
چرا رژیم پهلوی از دارالتبلیغ حمایت کرد؟
آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل میگوید: «در شرایطی که انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی در مرحله بسیار سرنوشتسازی قرار گرفته بود و بایستی همه نیروها به طور متحد و منسجم به سمت مبارزه با رژیم ستمشاهی گسیل و بسیج میشدند، ناگهان با تأسیس دارالتبلیغ، تفکر جدیدی در برابر تفکرات انقلابی حضرت امام به وجود آمد که اصالت را به درس، بحث و تحقیق علمی قرار میداد و مبارزه با رژیم را کاری بیهوده و دردسرزا معرفی میکرد.
به همین سبب، وقتی سردمداران رژیم به ماهیت این مرکز فرهنگی پی بردند بلافاصله در مقابل تفکرات سلطنت ستیزی حضرت امام از آن حمایت کردند تا جایی که در اولین فرصت، بزرگترین چاپخانه متعلق به دارالتبلیغ به حمایت و هماهنگی دولت وقت برای اولین بار از خارج وارد شد و در ساختمان این مرکز راه اندازی گردید، این در حالی بود که شاگردان و منسوبان امام در تهیه یک دستگاه بسیار ساده با دهها مشکل و مانع روبه رو میشدند.» [۴]
هدف از تاسیس دارالتبلیغ
به گفته حجتالاسلام حسن روحانی، فضلا و انقلابیون معتقد بودند هدف از تاسیس دارالتبلیغ، ایجاد انحراف در روند مبارزه با رژیم پهلوی است. وی میگوید: «فضلا و مدرسین انقلابی طرفدار امام میگفتند که این کار در شرایط فعلی، مسئلهای انحرافی است. یعنی دارالتبلیغ برای این است که بتوانند نهضت را از مسیر خود منحرف کنند و بگویند که مسئله اصلی، اصلاح حوزه است.» [۵]
واکنش امام خمینی به تاسیس دارالتبلیغ چه بود؟
به نقل از آیتالله مسعودی خمینی، وقتی خبر تاسیس دارالتبیلغ به سمع امام خمینی رسید، «متغیر شدند و چهرهشان به سرخی گرایید؛ ولی چیزی نفرمودند. گویا امام خبر داشتند که دارالتبلیغ به چه هدفی تأسیس شده است و ما از نحوه برخورد امام فهمیدیم که با این امر موافق نیستند.»
آیتالله بنیفضل هم میگوید: «به نظر حقیر چون حضرت امام با تیزبینی خاص خود حقیقت و واقعیت را پیشبینی میکرد، در واقع با تاسیس دارالتبلیغ در آن شرایط دشوار به شدت مخالف بود، ولی به خاطر رعایت مصالح حوزه، از اظهار نظر صریح خودداری میکرد.»
پینوشتها:
۱-آیتالله شریعتمداری به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۳۹
۲-خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۹۰
۳-خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۸۳
۴-خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۱۳۰-۱۳۱
۵-خاطرات دکتر حسن روحانی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۲۴