به گزارش گروه خبرگزاری دانشجو، مجید مجیدی بنابر گفته خودش از طریق سینمای «ساتیاجیت رای» با هند آشنا شده است، حالا او با فیلم «محمد رسولالله» در بیست و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم کلکته حضور دارد. سایت خبری «تایمز آو ایندیا» به بهانه حضور مجیدی در جشنواره فیلم کلکته با این کارگردان ایرانی مصاحبهای انجام داده که در ادامه میخوانیم:
مجید مجیدی کارگردان فیلم «آنسوی ابرها» و «محمد رسولالله» روز یکشنبه پس از مستقر شدن در هتل به همراه دامادش رضا تشکری که کار ترجمه را برعهده داشت به گفتگو نشستیم. او از ایران تا هند همهچیز را با قلبش لمس کرده است.
* محمد رسولالله موضوع راحتی برای کار نبود...
امیدوارم سریع نهایتاً در عرض دو ماه در هند منتشر شود و منتظر واکنشها هستیم. ساخت این فیلم هفت سال طول کشید. از این رو میتوانید تصور کنید که چه فشاری را برای خلق این فیلم به جان کشیدهام.
* سفر چطور بود؟
میدانید که فیلم در مورد پیامبر است. این سفری تاریخی است، از این رو قطعا فیلم را با نهایت احترام به احساسات پیروانش ساخته و همه جوانب را در ذهن و مد نظر قرار دادیم.
* حالا که فیلم قرار است در جشنواره کلکته به نمایش درآید، از پروژههای آتیتان بگویید.
پروژه بعدی من در ایران است. به تازگی دارم روی یک فیلمنامه کار میکنم البته هنوز برای نامش تصمیمی نگرفتهام. لیکن فیلم بر کودکان و داستان بزرگشدنشان تمرکز دارد. دو موضوع دیگر نیز دارم که میتوانند در هند اتفاق بیافتند، اما من ابتدا یک فیلم دارم که باید در ایران بسازم سپس به اینجا بازخواهم گشت. پس از فیلم «آنسوی ابرها» پروژه هندی بعدی من در دست توسعه است و قطعا دوباره در این کشور فیلم خواهم ساخت.
* چه زمانی دوباره به هندوستان بازخواهید گشت؟
«معدن ذغالسنگ» نام پروژه بعدی من است که به فکر ساخت آن در هندوستان هستم که تنها پس از اینکه فیلم فعلی ام در ایران را بسازم، انجام خواهد گرفت. پس از انتشار «آنسوی ابرها»، احساس کردم مخاطبین هندی، بالیوود را بیشتر ترجیح میدهد. هر فیلمی سرنوشت خودش را دارد و من همراه بهترین استعدادهای سینمایی هند بهترین و بیشترین تلاشمان را برای فیلم گذاشتیم لیکن سرنوشت اینگونه است. ازینرو تصمیم گرفتم به ایران بازگردم و قبل از رجوع مجدد به هندوستان، استراحتی به کارهایم بدهم. مشکلاتی را که ما طی یافتن لوکِیشن مناسب برای فیلم «آنسوی ابرها» با آن مواجه بودیم واقعا من را مصمم به ساخت این فیلم کرد. لیکن بعد از آن به فکر استراحت دادن به خود افتادم.
* چه عوامل و تیم اجرایی را برای پروژه بعدیتان در هند در نظر دارید؟
من میخواهم با همان تیم سابقم کار کنم که شامل «آنیل مهتا» فیلمبردار و «اِی آر رحمان» آهنگساز و مابقی عوامل هستند.
* بگذارید حالا در مورد ایران صحبت کنیم. فیلمساز بودن در ایران چگونه است؟
همانطور که میدانید، تفسیر و تعبیر ایران برای مابقی دنیا بر اساس مشکلات و مسائل سیاسی صورت میگیرد. تفسیر سینمای ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. در ایران ساختن فیلم همیشه یک مشکل نیست. ما سالانه ۱۰۰ تا ۱۱۰ فیلم در کشورمان میسازیم. ما قوانین و مقررات خاص خودمان را داریم. در سالهای اخیر تفکرات جمعی منفی در مورد ایران به وجود آمده که میتواند بر تمام صنعت سینما تاثیر بگذارد. فرآیند فیلمسازی در ایران بسیار شبیه به دیگر کشورهاست. درست مثل هندوستان هیأت سانسور در کشور ما هم وجود دارد. شما باید فیلمتان را ارائه دهید و تأیید آن را بگیرید. برای مثال برای انتشار فیلم «محمد رسولالله» در هند، دو سال درگیر فرآیند مجوز آن شدیم.
* چه میزان از فیلمهای سینمای هند را تماشا کردهاید؟
من تنوع گستردهای از فیلمهای سینمای هند را تماشا کردهام. لیکن فیلمهای سینمای کلاسیک هندوستان مورد علاقهام هستند به ویژه آنها را که «ساتیاجیت رای» خلق کرده است. در هند، «ساتیاجیت رای» منبع الهام من بوده است. من از طریق آثار او با سینمای هند آشنا شدم.
* بجز آثار رای، چه فیلمهایی از دنیای سینما بر شما تاثیرگذار بوده است؟
سینمای نئورئالیست ایتالیا نیز منبع الهام و تأثر برای من بوده است. «فدریکو فلینی» نیز از فیلمسازان برجسته سینمای ایتالیا نیز بر من تاثیر گذاشته است.
* چه زمان به این فکر افتادید که فیلمساز شوید؟
من از دوران کودکی به هنر، فرهنگ و کار هنری و تئاتر علاقمند بودم. شاید حدودا ۱۲ یا ۱۳ ساله بودم که به سینما علاقمند شدم. زمانیکه بزرگتر شدم در رشته تئاتر ادامه تحصیل دادم. بعدا به ساخت فیلم تجربی روی آوردم. به تدریج بر فیلمسازی متمرکز شدم و به ساخت فیلم بلند روی آوردم.
* چقدر اهمیت دارد که فیلمسازان مشتاق و علاقمند به مکاتب سینمایی بروند؟
نمیخواهم اهمیت بخش آکادمیک فیلمسازی را نادیده بگیرم، اما به این مساله اعتقاد ندارم که دانشگاهها میتوانند کارگردان بسازند. این، استعداد است که به صورت طبیعی در شما وجود دارد. چنانچه هرکس در این زمینه استعداد داشته باشد اگر به دنبال آن برود به فیلمسازی خوب تبدیل خواهد شد.
* این سومین دیدار شما از کلکته است. آیا شما این شهر را شبیه به آنچه که در فیلمهای ساتیاجیت رای دیدهاید، یافتهاید؟
کلکته از لحاظ فرهنگی بسیار غنیست. من این شهر را بخاطر همین فرهنگ دوست دارم. به من الهام میبخشد تا لوکِیشن برای فیلم بعدیام پیدا کنم؛ و اینها مکانهایی هستند که من در فیلمهای «ساتیاجیت رای» دیدهام. من برای ساخت فیلم «معدن ذغال سنگ» چند لوکِیشن در بخش غربی بنگال در نظر گرفتهام.