آخرین اخبار:
کد خبر:۷۲۵۵۸۶
گزارش |

پویش کتابخوانی «پروانه» به ایستگاه چهارم رسید/ «دعبل و زلفا» در بوته نقد دانشجویان مشهدی

در یک روز سرد پاییزی، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بار دیگر میزبان دانشجویان مشهدی علاقه مند به کتاب بود تا در دورهمی پویش پروانه، به نقد و بررسی کتاب «دعبل و زلفا» پرداخته شود.
امید ملائی

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو از مشهد، در یک روز سرد پاییزی، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، بار دیگر میزبان دانشجویان مشهدی علاقه‌مند به کتاب بود تا در دورهمی پویش پروانه، کتاب بنوشند.

این بار همسفران پروانه، چهارمین جلسه‌ پویش پروانه به نقد و بررسی کتاب «دعبل و زلفا» اثری از مظفر سالاری، اختصاص داشت؛ این رمان، روایتی عاشقانه از آشنایی و زندگی پر فراز و نشیب دعبل خزاعی، شاعر اهل بیت (ع) با زلفاست همچنین در کتاب مقاطعی از زندگی دعبل در زمان امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) به صورت داستانی بیان شده است.

برنامه با صحبت‌های مجری شروع شد، رزاقی در آغاز از نویسنده و سابقه اش گفت: «مظفر سالاری نویسنده‌ای طلبه و حوزوی است، که کتاب قبلیش، در ابتدا بانام «نیمه شبی در حله» منتشر شده است، این کتاب پس از مدتی با نام «رؤیای نیمه شب» تجدید چاپ شده و با حمایتی که انجام شد، پر فروش شد، از نکات مثبت این نویسنده می‌توان به این اشاره کرد که، طلبه و یا به اصطلاح آخوندی از فضای حوزه علمیه، فضایی متفاوت با فضای جامعه، شروع به حرف زدن با مردم و تبلیغ دین می‌کند، البته این تبلیغ به صورت منبری نیست بلکه با زبان مردم و باتوجه به فضای جامعه، انجام شده است.

مجری برنامه در ادامه می‌گوید: در این کتاب می‌توان شعارزدگی را دید، روند داستان روند چندان بدی نیست؛ اما ظهور ناگهانی شخصیت‌ها و کامل نبودن شخصیت پردازی، مقداری اذیت کننده ست.

در ادامه‌ روند نقد و بررسی این کتاب، دانجویان نظر خود را بیان می‌کنند، عمرانی به عنوان اولین دانشجو در این باره می‌گوید: نحوه‌ روایت داستان از زبان دانای کل بر روی رمان اثر گذاشته و اگر از درون دعبل و زلفا خبر داشتیم، شاید درک کردن شخصیت‌ها و تصمیمات شان راحت‌تر بود.

تغییر رویه ناگهانی شخصیت‌ها در روند داستان، بدون دلیلی که برای مخاطب آشکار باشد، از دیگر نکاتی بود که در جلسه به آن اشاره شد. دانشجویان معتقد بودند در شیوه‌ نگارش داستان مقداری تکلّف دیده می‌شود که می‌تواند فهم داستان برای کسانی که پیش زمینه‌ مذهبی نداشته باشند را با اندکی سختی رو به رو کند.

نصیرائی، از دیگر حاضرین در جلسه، در مورد این کتاب می‌گوید: استفاده از کلمات خاص و یا ضرب المثل‌های فارسی که سنخیتی با فضا و فرهنگ عربی داستان ندارد، سبب به وجود آمدن ناهمگونی می‌شود، داستان توصیف‌های دقیق و زنده‌ای داشت که این حتی در وصف مجلس بزم و نوشیدن شراب دیده می‌شد! در بعضی جا‌ها اغراق هم دیده می‌شد که به فضای تاریخی داستان نمی‌آمد و گویا نویسنده قصد داشت با آوردن تکه‌هایی از تاریخ، مسیر داستان را توضیح دهد که این سبب نقص در داستان شده بود.

علوی نیز به عنوان نفر بعدی حاضر در این جلسه اظهار معتقد بود یکی از نقاط قوت کتاب شاید می‌تواند تعابیر شاعرانه‌ آن باشد که در نظر عموم چنین چیزی از نویسنده‌ای که در فضای حوزوی درس خوانده بعید است.

جعفری هم می‌گوید: رمان به خوبی حس همزادپنداری با شخصیت‌ها را بر نمی‌انگیزد، امّا در عین حال، شعر‌های عربی موجود در کتاب به شکل خوبی به فارسی برگردانده شده اند.

در پایان بحث و گفتگو، مجری جلسه می‌افزاید: در طول داستان، گره برای ایجاد جذابیت و ترغیب خواننده به ادامه دادن آن وجود نداشت و شاید برگزاری مسابقه برای کتاب و حمایت مالی که از آن شده، کتاب را مطرح کرده است، امّا از این که این کتاب گامی جدید برای ارتباط حوزه و مذهب با مردم است نیز نمی‌توان به سادگی گذشت.

پس از نقد و بررسی، دانشجویان در کارگاه اوریگامی که با حضور محسن موسوی زاده برگزار می‌شد، شرکت کردند تا طعم خوش عصرانه‌ پاییزی شان از پیش، بیشتر شود!

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار