در عصر حاضر یکی از اولویت های اصلی دانشگاه ها ایجاد اشتغال و به دنبال آن ثروت آفرینی است، با توجه به تغییر در نظام اقتصادی جهان باید دانشگاهها در این حوزه به جد فعالیت کنند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان؛ در عصر نوین پیشرفت علوم و شکوفایی دانش فنی و تکنولوژی در تمام سطوح جوامع و کشورها اثر گذار شده است. در واقع از کوچکترین ابزارهای زندگی فردی گرفته تا بزرگترین تجهیزات نظامی و لجستیکی کشورها به فناوری و تکنولوژِی گره خورده است.
مواد اولیه تکنولوژی و فناوری در مراکز اصلی علمی یعنی دانشگاهها رشد میکند و برای فرآوری و بهره برداری به شرکتها و کارخانههای صنعتی برده میشود، بنابراین همانطور که مشخص است محصول نهایی مورد استفاده بشر جهت افزایش رفاه و رضایت، در بستر دو مجموعه مکمل و وابسته به نام صنعت و دانشگاه بوجود میآید.
صنعت و دانشگاه علاوه بر خلق محصول و تکنولوژی متقابلا به یکدیگر سود و منفعت میدهند. دانشگاه به رشد و توسعه صنعت کمک میکند و صنعت نیز با فراهم کردن بستر مناسب، به کاربردی شدن و ثروت زایی علوم دانشگاهی مبادرت میورزد. به عبارتی درهم تنیدگی و ارتباط تنگاتنگ دانشگاه با صنعت یک معامله دو سر برد را به نمایش میگذارد.
بدون شک توسعه و رشد کشورهای پیشرفته صنعتی هم در ۲۰۰ سال اخیر ریشه در توجه ویژه به تعامل متقابل بین دانشگاه و صنعت دارد.
رهبر فرزانه انقلاب نیز همواره نخبگان دانشگاهی و مسئولین دولتی را به همت در برقراری ارتباط نزدیک بین این دو بخش توصیه مینمایند: «جدّی گرفتن ارتباط دانشگاه و مجموعهی صنعت خیلی موضوع مهمّی است؛ هم برای دانشگاه فوز عظیمی است، هم برای صنعت یک توفیق بزرگی است. هم دانشگاه و هم صنعت میتوانند از یکدیگر بسیار استفاده کنند، اما این کار هنوز آنجور که ما خواستهایم و گفتهایم نشده است.»
در این رابطه با دکتر حسین مختاری عضو هیئت علمی و مدیر دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه صنعتی شریف گفتگو کردیم که در ادامه تقدیم میشود.
لزوم تقویت ارتباط دانشگاه و صنعت را چه میدانید؟ در جهان کنونی تعامل بین این دو بخش چگونه است؟ ارزش افزوده این رابطه دو طرفه برای هر یک از طرفین چیست؟
امروز چند نسل از رسالت دانشگاهها گذشته است، نسل اول دانشگاهها آموزش محور، نسل دوم دانشگاهها پژوهش محور و نسل جدید دانشگاهها را دانشگاههای کارآفرین میخوانند. بدین معنی که دانشگاه علاوه بر تامین نیروی متخصص برای استفاده در صنعت و حل مشکلات آن وظیفه دیگری هم به عهده دارد و آن ایجاد اشتغال و کارآفرینی است و مبنای آن اقتصاد دانش بنیان است، اقتصادی که مبتنی بر خلاقیت و تفکرات نوآوری و کارآفرینی است.
در عصر حاضر ایجاد اشتغال در دانشگاهها نه در کشور ما بلکه در تمام کشورها یکی از اولویتها است، با توجه به تغییر نظام اقتصادی جهان و ورود شبکههای اینترنتی و مجازی به اقتصاد میطلبد که دانشگاه در این حوزه به جد فعالیت کند.
از طرفی ایجاد اشتغال برای هر نفر به وسیله دولت بالغ بر ۲۰۰ میلیون تومان هزینه دارد در حالی که بخش خصوصی با یک دهم این مبلغ میتواند شغل ایجاد کند لذا بهتر این است که بخش خصوصی به حل معضل بیکاری رسیدگی نماید.
ورود بخش خصوصی به اشتغال آفرینی مستلزم پیش نیازهایی است که میتوان در داخل دانشگاهها فراهم کرد، به همین دلیل دانشگاههای کارآفرین شکل گرفت، البته اکنون در کشورهای پیشرفته صحبت از نسل چهارم دانشگاهها یعنی دانشگاههای ثروت آفرین و آینده نگر است که در واقع دانشگاهها آینده را برای سیاست گذاران و مدیران کشور ترسیم میکنند.
در یک دانشگاه برای پرورش دانشجو که بجای گشتن به دنبال شغل، خودش کارآفرین شود و چندین نفر دیگر را مشغول کند برنامههای متنوع و تغییرات اساسی نیاز است. از تغییرات آموزشی گرفته تا ایجاد توانمندیهایی که یک فرد برای کارآفرینی به آنها احتیاج دارد. دانشگاه شریف در این حوزه پیشرو بوده و توانسته به موازات سیستم آموزشی خود، برنامههای متنوعی را برای دانشجویان فراهم کند.
از جمله آنها "برنامه کارآفرینی" دانشگاه است که در آن دانشجویان جمع میشوند و برایشان با بهره گیری از توانمندیهای دانشگاه و افراد موفق و با تجربهی کارآفرین کشوری دورهها و سمینارهای آموزشی برگزار میکند و به آنها نحوه ورود به بازار و صنعت را آموزش داده میدهد. در عین حال دانشجویان استعداد شناسی میشوند و تشخیص میدهند کدام مسیر را برای آینده کاری خود انتخاب کنند. برنامه دیگر دانشگاه در این راستا "برنامه شتاب دهنده" است و در آن دانشجویانی را که ایدههای خلاقانه و نو دارند مورد حمایت قرار میدهیم.
لازم است تاکید کنم برای اینکه دانشگاهها بتوانند نقش مفیدی از جهت کارآفرینی و اشتغال زایی در کشور داشته باشند باید زنجیره ارزشی ایجاد کنند. در این زنجیره ارزشی که از آموزش شروع میشود دانشگاه باید مراحلی را طی کند. این مراحل شامل، پژوهش کاربردی، ایجاد فناوری، توسعه، تجاری سازی و ارئه محصول است. دانشگاه باید با برنامهای جامع و متنوع تک تک مراحل این حلقه ارزشی را تکمیل کند تا بتواند نقش یک دانشگاه کارآفرین در جامعه را ایفا نماید.
اگر آموزش ضعیف باشد دانشجو نمیتواند پژوهش مناسبی انجام دهد، پژوهش نامناسب نمیتواند کاربردی شود اگر پژوهش کاربردی تبدیل به فناوری نشود نمیتواند ارزش آفرینی کند و اگر روی این فناوری سرمایه گذاری نشود تبدیل به ثروت نخواهد شد، بنابراین خیلی مهم است که این حلقهها زنجیروار بهم وصل شوند.
در این حلقه یکی از برنامهها مسئله شتابدهی است، در طول یک هفته ۱۰۰ دانشجو را در حوزهای که نیاز کشور است برای مثال؛ کاربرد IT در سیستم مالی دولت آموزش میدهیم. بعد از آن دانشجویان را به تیمهای کوچک تقسیم میشوند و هر کدام ایدهای را برای حل بخشی از مشکلات صنعت مورد نظر مطرح میکنند. ایدهها جمع آوری شده و به گروه داوران متشکل از صنعت و دانشگاه ارائه میشود. آیدههایی که زمینه تبدیل به ثروت را دارند انتخاب شده و به بخش شتاب دهی منتقل میشود. در این بخش با پول و امکانات اولیه به مدت ۶ ماه از دانشجو حمایت میکنیم تا ایده به یک محصول عینی تبدیل گردد، البته این محصول هنوز به مرحله تجاری سازی شدن نرسیده است چرا که به زمان و سرمایه بیشتری نیاز دارد. اما مفهوم توجیه و اثبات میشود به این معنی که محصول میتواند در صنعت استفاده شود. بعد از این مرحله به دنبال سرمایه گذار میگردیم که میتواند هم از بخش خصوصی باشد و هم دولتی و حتی دانشگاه.
با سرمایه گذاری، ارزش آفرینی شروع میشود و ایده به یک شرکت دانش بنیان تبدیل میگردد؛ بنابراین ما توانستیم از طریق گرد هم آوردن دانشجویان، ایده پردازی و ایده پروری یک شرکت را تشکیل دهیم که میتواند به حلقه بعدی یعنی مرکز رشد دانشگاه برود. به معنایی دانشگاهها بجای فارغ التحصیل کردن دانشجو، شرکتهایی دانش بنیان و کارآفرین که مجموعهای از دانشجویان را تشکیل میدهند فارغ التحصیل میکند.
البته این شرکتها هنوز نوپا هستند و نمیتوانند به سرعت وارد رقابت در بازارهای پیچیده شوند. عمده شرکتهای اینچنینی که به مشکل میخورند ضعف در تعامل با سرمایه گذار و کارفرما و مباحث مدیریت مالی و اقتصادی دارند، لذا در مرکز رشد دانشگاه طی ۳ سال به حالت سوبسیدی از آنها حمایت میکنیم تا ریشههای خود را سفت کنند و روی پای خود بایستند. در مرحله بعد شرکتهایی که خود را ثابت کرده اند به پارک علم و فناوری دانشگاه میآیند تا برای ورود به بازار آماده شوند.
در قسمت سرمایه گذاری به دلایل مختلف به موانعی برمی خوریم که برای آنها هم برنامه داریم. مثلا صنعت پول ندارد و میگوید نمیخواهم سرمایه گذاری کنم، اما اگر محصول را تولید کردی آن را از تو خریداری میکنم؛ بنابراین نیاز است که این فاصله پر شود. یعنی محصولی داریم که ماهیت آن اثبات شده و مشتری هم دارد، اما برای تولید به سرمایه گذاری نیاز دارد. دانشگاه ریسک سرمایه گذاری را که صنعت رد کرد میپذیرد و با سازوکار TTO " دفتر انتقال فناوری" فاصله مذکور را پر میکند؛ لذا در دو جهت دانشگاه حمایت خود را انجام مید. هد، یکی حمایت اولیه از اثبات ایده و یکی هم در صنعتی کردن محصول و ارائه آن به بازار. برنامه دیگر دانشگاه شریف برنامه " مجتمع خدمات فناوری دانشگاه" است. این مجتمع در بورس فناوری ما است، یکی از مسائلی که داریم ایجاد سینرژی و یا همکاری بین بخشهای مختلف ارزشی در دانشگاه است. بخشی از دانشگاه در نرم افزار توانایی دارد بخش دیگر در سخت افزار، بخشی در حوزه مکانیک و ...
لذا برای وصل کردن و هم افزایی این تواناییها مجتمع خدمات فناوریای ایجاد کرده ایم که دفتر و مرکزی است برای اساتید و دانشجویانی که در حوزههای خود حرف برای گفتن دارند و شرط ورود به آن هم این است که خودشان را به صنعت ثابت کرده باشند؛ بنابراین اگر هسته پژوهشی در داخل دانشگاه به مدیریت یک استاد توانسته یک حداقل مبلغی را از صنعت دریافت و خدمات ارائه دهد، در مجتمع برند دریافت میکند تا بتواند مطرح و بزرگ شود.
در مجتمع خدمات فناوری دفاتر اجاره داده میشود، اما هزینه دریافتی برای خود آنها در افزایش توانمندیشان با برگزاری کارگاهها سمینارها و بازاریابی و ... خرج میشود.
نحوه تعامل شما به عنوان دانشگاه با صنعت چگونه است؟
صنعت مثل مشتری میماند که زبانهای متفاوتی دارد، شما وقتی در یک مغازه میروید فروشنده نسبت به تمایل و نیاز شما محصولش را معرفی میکند لذا باید دانشگاه بتواند نیازهای صنعت را پیدا کند.
ما در دانشگاه شریف در همین راستا الگوی همکاری خود را گسترده کردیم، اگر صنعت نیروی مدیریتی نیاز داشته باشد طبق یک تفاهم نامه برایش فراهم میکنیم، مثلا شرایطی ایجاد میکنیم که دانشجوی سال آخر ما از طریق بورس نمک گیر آن صنعت و شرکت شود. اگر دانشجو بداند آینده شغلی او در یک شرکت صنعتی با توجه به تخصصی که دارد تضمین میشود دیگر به مهاجرت و خروج از کشور هم فکر نمیکند و معضل خروج نخبگان نیز مدیریت میشود.
به همین جهت دانشگاه شریف با چندین شرکت خصوصی و دولتی تفاهم نامه تامین نیروی انسانی متخصص دارد.
نحوه دیگر تعامل دانشگاه با صنعت همان شکل سنتی آن است که در آن صنعت برای تولید یک محصول یا رفع مشکلات سیستمی، دانش فنی لازم را ندارد و به سراغ دانشگاه میآید و آن را طبق قراردادی از دانشگاه درخواست میکند.
دانشگاه شریف در این رابطه در میان دانشگاههای کشور با فاصله زیادی پشرو است، اما ظرفیت دانشگاههای کشور از وضعیت موجود بسیار بیشتر است و ما همچنان نسبت به دانشگاههای برتر دنیا در ارتباط با صنعت و ثروت آفرینی بسیار عقب هستیم.
روش دیگر موضوع ایجاد هستههای پژوهشی است، وقتی در صنعت ورود میکنیم نیازهایی مشاهده میشود که دانش پایه آن در کشور وجود ندارد، لذا دانشگاه به آمورش و پژوهشهای خود برای دست یابی به آن مرزهای دانشی مورد نیاز جهت و گرنت پژوهشی اختصاص میدهد.
البته چنین تحقیقاتی و دستیابی به فناوریهای بنیادی زمان بر است و به طور طبیعی از میل صنعت برای سرمایه گذاری و ریسک پذیری میکاهد. برای کاهش ریسک سرمایه گذاری بخش صنعت، دانشگاه میتواند با صنعت شراکت کند و با تشکیل یک صندوق مشترک ریسک پذیری شرکت صنعتی را بالا ببرد.