گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، همزمان با فعال شدن مباحث مربوط به لزوم آموزش جنسی کودکان در برخی رسانهها و همصدایی همزمان عدهای از مسئولان دولتی و برخی نمایندگان مجلس با آنها به بهانه جلوگیری از تجاوز جنسی به کودکان، با سید کمیل حسینی استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه جنسیت و جامعه در این مورد میزان موثر بودن ایت آموزشها و راهکار اصلی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه به گفتگو پرداختهایم. بخش سوم این گفتگو در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. بخش اول این گفتگو روز جمعه و بخش دوم روز شنبه منتشر شده بودند.
مقصر کیست؟ عدم آموزشهای جنسی به کودکان یا محتوای آلوده فضای سایبر، محیط محرک و معضلات اقتصادی ؟
نظرتان در مورد مطلب روزنامه ایران در مورد لزوم شکستن تابوی آموزش جنسی در ایران چیست؟
متاسفانه در روزهای گذشته روزنامه دولتی ایران مدعی شده بود که باید تابوی آموزش جنسی در ایران شکسته شود تا مشکل تجاوز جنسی به کودکان حل شود.
باید بگویم برخی بزرگنماییها در زمینه تجاوز جنسی به کودکان رخ داده است به گونهای که یکدفعه ادعا میشود در فلان شهرستان به یک یا تعدادی کودک تجاوز شده است اما پلیس ورود کرده و دیده که خبر کذب از آب درآمده است، که باید دید منافع سیاسی چنین مواضعی رسانهای به سود چه کسانی است؟
یا اگر صحت دارد عامل چنین موضوعی عدم آموزش جنسی به کودکان بوده یا محتوای مستهجن فضای اینترنت، شبکههای اجتماعی، محیط محرک و عدم تربیت و پرورش دینی و اخلاقی افراد جامعه و حتی معضلات اقتصادی که سرریز آن منجر به معضلات و آسیبهای اجتماعی میشود؟
آموزش جنسی به کودکان در غرب شکست خورده است
آموزشهای جنسی در کشورهای دیگر چقدر مانع از تجاوز به کودکان شده است؟
در حالیکه تجربه غرب به شکل رسمی جلوی روی ما است و نشان میدهد که علیرغم آموزشهای مستقیم جنسی به کودکان مشکلاتشان در مبحث تجاوز جنسی به کودکان بسیار بسیار بیشتر از کشور ما است، عدهای خواهان همان آموزشهای جنسی در ایران میشوند.
آمارهایی که از غرب منعکس میشود نشان میدهد خود غربی که این آموزشهای جنسی را پیاده کرده از هر 7 زن یک نفر مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.
روزنامه ایران دچار جنایت فرهنگی شده است
چرا آموزش جنسی به کودکان در غرب شکست خورده است؟
چرا که این آموزشها در غرب نگاه جامعی به مساله نداشته و به دنبال تربیت انسان، پرورش عقیده و نگرش سالم نبودهاند و فقط حفاظت در هنگام مواقعه جنسی با فرد تجاوزگر را یاد میدهد که در هنگام تجاوز جنسی تقریبا کاربردی ندارد. شاید بتوان این حرکت روزنامه ایران را یک جنایت فرهنگی دانست.
نکته ای که وجود دارد این است که دو چیز در ایران مثل غرب نیست یکی اینکه بحث روابط نامشروع و استفاده از مشروبات الکلی که غرب درگیر آن است در ایران مساله نیست و به شکل افتضاح و اختلاط جامعه غربی وجود ندارد، البته نه اینکه اصلا وجود ندارد فراگیر نیست. لذا نسخه آنها را تحویل ما ندهند.
65 درصد تجاوزات جنسی در غرب در حالی اتفاق میافتد که فرد از مواد روانگردان و یا مشروبات الکلی استفاده کرده است مصرف این مواد چقدر در ایران فراگیر است؟ و یا 70 درصد تجاوزات در محلهای قرار ملاقاتهای دختر و پسر اتفاق میافتد.
تجاوز به کودکان توسط آشنایان در غرب صدق میکند نه در ایران
درگزارش روزنامه ایران تجاوز جنسی به کودکان به آشنایان نزدیک کودک نسبت داده شده است چقدر این موضوع درست است؟
یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که در بحث تجاوز جنسی مببتنی بر آمار غرب میگویند 80 درصد تجاوزها توسط اطرافیان و آشنایان انجام میشود. شاید این حرف ابتدا درست به نظر برسد اما 65 درصد این 80 درصد آشنایی که مدعی میشود مربوط به روابط دوست دختر دوست پسری است و آن 80 درصد را پدر، عمو، دایی، برادر، خاله،عمه و ... تشکیل نمیدهند.کسی که چنین عددی را به نزدیکانی چون عمو، عمه،دایی و خاله و ... نسبت میدهد دنبال ایجاد ناامنی در ذهن مردم است.
از سوی دیگر این موارد در مورد غرب صدق میکند نه در ایران. غربی که اطرافیان و آشناهای کودک معتاد به مصرف الکل و مواد روانگردان و روابط نامشروع به صورت فراگیر هستند.
بنابراین استناد به منابع غربی در این موضوع یک استناد غلط است. آن جامعه آنقدر مشکل دارد که سالها است دارد در زمینه درمان و آموزشهای جنسی کار میکند، حتی طبق آمار خودشان هر 8 دقیقه یک فرد که تحت آموزشهای جنسی و دورههای حفاظت و نگهداشت قرار داشته، مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد.
برخی از این آموزشهای حفاظتی شامل این است : جیغ کشیدن، سوت زدن، دقت کردن به صورت فرد متجاوز که بعدا بتواند به پلیس مشخصات او را گزارش بدهد.
مسلم است که این موارد راه حل نجات نیست اگر بخواهیم این موارد کم شود باید به سمت ایجاد آرامش در جامعه برویم که این آرامش و روح تعهد و اخلاق در ذیل همان استراتژیهایی که عنوان کردم رقم میخورد.
طبق آنچه خدا در قرآن میفرماید سکینت زن و مرد در صورت ازدواج و مودتی که بین آنها بعد از ازدواج قرار میدهد، شکل میگیرد. اما زمانی که خانواده و ازدواج شرعی از بین برود هر راهی که برای ارضای نیاز جنسی قرار داده شود منجر به آرامش و سکینت مد نظر قرآن نخواهد شد و این التهاب و روحی که به هیچ اخلاقی پایبند نیست را نمیتوان از ارتکاب جرم و جنایت بازداشت.
شما هر چقدر هم به کودکان جامعه انواع آموزشهای خودمراقبتی و یا انتهای مسائل جنسی را هم بیاموزید این کودک از سمت جامعه به سکینت نرسیده مورد تهدید قرار دارد. لذا جامعهای که در آن استفاده مشروب و رونگردان قانونی است و تحریک در آن به انواع مختلف صورت میگیرد و ازدواج و خانواده از آن رخت بربسته نمیتواند تجاوز به کودک را کنترل کند.
فوق تخصص دانش جنسی هم در موقعیت تجاوز نمیتواند از دانش خود استفاده کند چه برسد به کودک
چرا آموزشهای جنسی غربی در زمینه جلوگیری از تجاوز به کودکان موفق نیست؟
مسئله این است که اگر کسی در موقعیت تجاوز قرار بگیرد، نمیتواند موارد آموزشی حفاظتی یا حتی دانش جنسی فراتر از آن را به کار ببندد، چراکه فرد متجاوز اصلا چنین اجازهای را نخواهد داد، چه فرد مورد تجاوز کودک باشد و چه بزرگسال.
فرد تجاوزگر ممکن است با تهدید و استفاده از اسلحه سرد یا گرم فردی که در موقعیت تجاوز قرار گرفته است را به سمت مقصد خود ببرد و مواردی چون سوت یا جیغ کشیدن، یا استفاده از یک وسیله خاص جلوگیری از بارداری در این موقعیت بکار نمیآید، گاه این راهکارها بسیار غیرتخصصی و سادهانگارانه به نظر میرسد.
عدم تخصص در گزارش روزنامه ایران موج میزند/چه کسی جواب آمارهای قتل و تجاوز به کودکان در غرب را خواهد داد؟
چقدر به آمارهایی و اطلاعاتی که در گزارش روزنامه ایران درج شده میتوان اعتماد کرد؟
آنچه روزنامه ایران باید بداند این است که آموزش به صرف آموزش مشکل را حل نمیکند، خودمراقبتی به سبک آموزشهای غربی مشکل تجاوز را حل نمیکند هر چند روزنامه سعی کرده با خاطرهسازی و ارجاع یکسری آمارهای مخدوش مطلبش را به خورد مخاطب بدهد اما من حاضرم در رد تک تک آمارها با آنها بحث و استدلال کنم.
یکی از مواردی که عدم تخصص نویسندگان این گزارش روزنامه ایران را مشخص میکند،آمار کودک آزاری است که مدعی میشود در سالهای اخیر با رشد جدی مواجه شده است.
این روزنامه کودک آزاری را با سوءاستفاده جنسی و خشونت جنسی و تجاوز جنسی یکی کرده است، وقتی فرق مفاهیم ابتدایی در حوزه مسائل جنسی را نمیدانند، چگونه ممکن است بشود در مورد آمارها و تحلیلهایی که در این زمینه ارائه میکنند، اعتماد کرد؟
در این گزارش، روزنامه ایران مقدمهای از موارد نامربوط و پر از آمار غلط را به تجاوز جنسی به کودکان ربط داده است و در مورد این آمار روزنامه ایران باید پاسخگو باشد. حتی در ادامه روزنامه مدعی شده است بیشترین آمار تماسهای اورژانس مربوط کودک آزاری است!
و در نهایت هم راه حل مشکل را در شکستن تابوی آموزش جنسی در ایران میداند در حالیکه به عنوان مدرس تربیت جنسی حاضرم با تک تک کارشناسانی که روزنامه ایران در این گزارش به آنها ارجاع داده گفتگو و مناظره کنم.
یعنی موضوع کودک آزاری را بدون مبنا، به تجاوز جنسی و عدم آموزشهای جنسی به سبک غربی ربط داده است.
سوالی که از روزنامه ایران دارم این است چه کسی جواب آمارهای قتل و تجاوز به کودکان در غرب را خواهد داد که انواع مدلهای آموزش جنسی به کودکان را پشت سر گذاشته و حرف ناگفتهای در این زمینه برایش باقی نمانده است. آیا روزنامه ایران از آمار
تجاوز جنسی در غرب خبر دارد؟ میداند که هر 8 دقیقه یک فرد که تحت آموزشهای جنسی و دورههای حفاظت و نگهداشت قرار داشته، مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد؟ جامعه غرب به میلیونها وبسایت پورن دسترسی دارد و سوء استفاده جنسی کودکان در آنها تبلیغ میشود و ازدواج و خانواده در غرب مرده است البته که نباید هم بتواند جرم و جنایت علیه کودکان را کاهش بدهد.
کاسبی کردن با خون، آبرو و فرهنگ مردم ایران یعنی همین گزارش روزنامه ایران
این دست مطالب غیرتخصصی در رسانهها حکایت از چه چیزی دارد؟
این دست مطالب در رسانهها نمونه بارز جهل و خیانت به کشوری است که مردمش گرایش به دین و اخلاق دارند و رهبرش بدون رودربایستی مقابل سند 2030 یونسکو و از جمله آموزشهای جنسی آن ایستاد و از نظر قانونی اجرای آن باطل اعلام شد بعد چگونه روزنامه ایران با یک گزارش میخواهد به مردم، رهبر و قانون رودست بزند؟
تقریباً غیر ممکن میدانم نویسنده و روزنامه ایران ندانسته این متن را فراهم کرده و این طور سفسطه و به کار بردن واژهها و بازی روانی را در پیش گرفته باشند.
بدبخت و نادان کسی که فکر میکند با آموزش خودمراقبتی غربی مثل داد زدن و سوت کشیدن در هنگام تجاوز میتواند آمار تجاوز را کم کند. میشود آمار تجاوز را کم کرد اما نه با روش آموزش غربی که در کشوری شبیه به آمریکا طبق آمار خودشان از هر شش زن یکی حتما مورد تجاوز قرار گرفته است.
تأکید میکنم تجاوز با خشونت فرق دارد و شامل تنه زدن یا متلک انداختن نیست.کاسبی کردن با خون، آبرو و فرهنگ مردم یعنی همینی که در این گزارش میبینید.