
کد خبر:۷۳۴۸۹۰
مدبرعزیزی در گفتگو با دانشجو:
استانی شدن انتخابات گسلهای اجتماعی و سیاسی جامعه را افزایش میدهد/ افراد مستقل امکان حضور در مجلس را نخواهند داشت
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه بیرجند گفت: طرح استانی شدن انتخابات باعث ایجاد انحصار سیاسی بین دو جناح موجود در کشور میشود و هیچ فرد مستقلی امکان رای در این سیستم نخواهد داشت.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی حرف تازهای نیست، از دوره ششم مجلس بر سر زبانها افتاده بود. پس از آنکه خبر هتاکی و برخورد بد نماینده سراوان با کارمند گمرک منتشر شد، همزمان چند ویدئوی دیگر از تعدادی از نمایندگان منتشر شد که قبلا در سخنرانیهای خود به مردم بی احترامی کرده یا رفتار زنندهای بین مردم از خود بروز داده اند. انتشار همزمان این ویدئوها با موضع گیری برخی روزنامه نگاران و فعالان سیاسی اصلاح طلب همراه شد که این اتفاقات را نتیجه شیوه انتخاب نمایندگان عنوان کرده بودند و در همین زمان، به یکباره، طرح استانی شدن انتخابات مجلس سر از صحن علنی مجلس درآورد.
این طرح در شهریور در مجلس رأی آورده بود، اما شورای نگهبان ایراداتی را به آن وارد کرده بود که بررسی این ایرادات تا نیمه آذر امسال مسکوت مانده بود و حالا دوباره نمایندگان مجلس مشغول بررسی این طرح هستند؛اما تغییر شیوه انتخابات مجلس چه اتفاقاتی را در سپهر سیاسی ایران رقم میزند؟ آیا این تغییر به بهبود روابط سیاسی و اجتماعی ما در سطح مردم و دولتمردان میانجامد؟ مجلس شورای اسلامی به عنوان یک هویت سیاسی از این تغییر چه بهرهای میبرد و آیا با استانی شدن انتخابات مجلس، مردم سالاری دینی به شکل عمیقتر و صحیح تری در جامعه پیاده میشود؟ اینها سوالاتی است که جزییات این طرح در ذهن ما ایجاد کرده است. مسئولان بسیج دانشجویی در استانهای مختلف، به عنوان یکی از اثرگذاران در فضای سیاسی استان خود در این باره اظهار نظر میکنند. دانیال مدبرعزیزی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه بیرجند است که این طرح را عملا پاک کردن برخی صورت مسالهها در فضای سیاسی کشور میداند. آنچه در ادامه میخوانید، حاصل گفتگوی خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو با این فعال سیاسی و دانشجویی است:
دانشجو: به نظر شما دلیل مطرح شدن شیوه جدید انتخابات مجلس چیست؟
طراحان طرح دلیل خود برای استانی شدن انتخابات را توجه نمایندگان به وظایف محلی و بی توجهی به مسائل ملی عنوان میکنند. این اشکال وجود دارد؛ اما سوال این است که چرا این اتفاق افتاده؟ و آیا راه حل آن این است؟ آیا این بهترین راه حل است یا راه حلی است که اوضاع را بدتر میکند به جای آنکه بهتر کند؟
برای پاسخ به این پرسش باید دید چرا مردم منطقه از نماینده خود پیگیر حل مسائل و مشکلاتشان هستند؟ چرا اینقدر که از نماینده توقع دارند از فرماندار و شهردار و امام جمعه و ... توقع ندارند؟ دلیل این است که در نظام اداری متمرکز کشور که همه تصمیمگیریها در تهران متمرکز است، نماینده تنها فردی در آن حوزه انتخابیه است که به مسئولان تراز یک کشور اعم از وزیر و معاون وزیر و معاون رئیس جمهور و ... دسترسی دارد. هیچ یک از مسئولان محلی چنین دسترسیای به مرکز تصمیم گیری کشور ندارند. واضح است که در این سیستم مردم از نماینده بیشترین توقع را دارند و او هم به دنبال حل این مشکلات خواهد رفت.
راهکار این است که اختیارات بیشتری به استانداریها و شوراهای شهر داده شود تا مسائل در همان سطح استان حل و فصل شود. نه اینکه تنها صدای مردم مناطق محروم و دورافتاده در حاکمیت هم قطع شود یا رابطه مردم با نماینده قطع شود. اگر این رابطه قطع شود انگیزهای برای پیگیری مشکلات مردم مناطق محروم باقی نخواهد ماند و صدایی از آنان در سطوح بالای اداری کشور شنیده نخواهد شد.

دانشجو: اثرات منفی یا مثبت استانی شدن انتخابات به نظر شما چیست؟
با استانی شدن انتخابات، تعیین کننده اصلی نمایندگان یک استان، رای مرکز استان خواهد بود. اگر چه نامزدها باید ۲۰% رای حوزههای انتخابیه خودشان را بهدست آورند، اما در همان حوزه انتخابیه کسی پیروز میشود که بیشترین تعداد رای استان را آورده باشد. خب با این سیستم چه اتفاقی میافتد؟ با توجه به اینکه در بسیاری از استانها (بالاخص استانهایی که مرکز استان جزو کلانشهرهاست) قریب به ۵۰% جمعیت استان در مرکز استان زندگی میکنند، رای مرکز استان و گرایش سیاسی یا مذهبی یا قومی مرکز استان تعیین کنندهی کل نمایندگان استان خواهد شد.
با استانی شدن انتخابات، تعیین کننده اصلی نمایندگان یک استان، رای مرکز استان خواهد بود. اگر چه نامزدها باید ۲۰% رای حوزههای انتخابیه خودشان را بهدست آورند، اما در همان حوزه انتخابیه کسی پیروز میشود که بیشترین تعداد رای استان را آورده باشد. خب با این سیستم چه اتفاقی میافتد؟ با توجه به اینکه در بسیاری از استانها (بالاخص استانهایی که مرکز استان جزو کلانشهرهاست) قریب به ۵۰% جمعیت استان در مرکز استان زندگی میکنند، رای مرکز استان و گرایش سیاسی یا مذهبی یا قومی مرکز استان تعیین کنندهی کل نمایندگان استان خواهد شد.
مثلا در یک حوزه انتخابیه، ۳ نفر بالای ۲۰% رای میآورند، کدام یک از آنها انتخاب میشود؟ آنکه همراهی گرایش سیاسی غالب در مرکز استان را با خود به همراه داشته باشد! یعنی اگر تا الان گرایش سیاسی غالب در مرکز یک استان به تعداد نمایندههای مرکز استان نماینده داشت، با این طرح کل نمایندههای استان را از آنِ خود خواهد کرد. در نتیجه اگر تا الان جریان سیاسی اکثریت در مرکز استان، تنها در حوزه انتخابیه مرکز استان پیروز میشد، الان به طور مطلق در کل استان پیروز میشود و اگر جریانی سیاسی فلان شهرستان پیروز انتخابات شده بود، الان دیگر همان پیروزی را هم نخواهد داشت. این تازه تنازعاتی است که در استانهایی که گسل اجتماعی از جنس سیاسی است اتفاق میافتد.
در استانهایی که گسل اجتماعی از جنس مذهبی یا قومیتی است که اوضاع به مراتب فاجعه بارتر میشود. مثلا در سیستان و بلوچستان که گسل شیعه و سنی داریم، و مناطقی که گسلهای قومیتی داریم (که در بسیاری از مناطق کشور این گسلهای اجتماعی وجود دارد) این طرح باعث حذف کامل اقلیت در استان میشود. این مسئله باعث ایجاد سطح بالایی از منازعات سیاسی یا مذهبی یا قومی خواهد شد.

دانشجو: اثرات سیاسی این طرح چیست؟
این طرح ضمن حذف اقلیت، باعث ایجاد انحصار سیاسی در بین ۲ جناح موجود کشور هم میشود. هیچ فرد مستقلی امکان رای آوری در این سیستم را نخواهد داشت. هیچ جریان جدیدی هم امکان انتخاب شدن در شهرها را پیدا نخواهد کرد.
دانشجو: به نظر شما با این شیوه انتخابات، سطح رضایتمندی مردم از نمایندگان خود چه تغییری خواهد کرد؟
وقتی مردم در یک حوزه انتخابیه به فردی بیشتر رای میدهند، اما از آن حوزه انتخابیه فرد دیگری به پشتیبانی رای مرکز استان انتخاب میشود، واضح است که باعث ایجاد نارضایتی شدید در مردم آن منطقه میشود. ضمن اینکه انگیزه حضور مردم برای مشارکت در انتخابات را هم کاهش خواهد داد.
هیچ دور از انتظار نیست که شدت این نارضایتی در برخی حوزههای انتخابیه به ناآرامی کشیده شود. خصوصا در مناطقی که مردم حوزه انتخابیه در استان خود در اقلیتی مذهبی یا قومی هستند و فردی را انتخاب کرده اند، اما به پشتوانه جریان غالب در مرکز استان فردی با رای کمتر انتخاب شده است.
در سازوکارهای انتخاباتی در جهان، بین وسعت یک حوزه انتخابیه با میزان پاسخگویی نماینده به مردم و میزان مشارکت در انتخابات یک نسبت معکوس وجود دارد. یعنی هرچه وسعت حوزه انتخابیه گسترش یابد، نماینده پاسخگویی کمتری به مردم خواهد داشت ضمن اینکه مردم هم به دلیل شناخت کمتر از نامزدهای انتخاباتی مشارکت کمتری در انتخابات دارند.
وقتی وسعت حوزه انتخابیه استان در نظر گرفته میشود، نماینده هم رای خود را مرهون حمایت مرکز استان میبیند، چه دلیلی بر پاسخگویی به مردم حوزه انتخابیه اش خواهد داشت؟ همچنین شهروندان در یک حوزه انتخابیه چه شناختی از نامزدهای دیگر حوزههای انتخابیه استان دارند؟ با چه شناختی باید به آنان رای بدهند؟
با استانی شدن انتخابات در بازه زمانی محدود تبلیغات، معلوم است که مردم هیچ شناختی از افرادی که قرار است به آنها رای بدهند ندارند. مشخص است که در این طرح تاثیر پول در انتخاب شدن نامزدها افزایش می یابد. هیچ فرد واجد صلاحیتی توان پرداخت چنین هزینههای انتخاباتی را نخواهد داشت. بدیهی است با این طرح، تاثیر پول در انتخابات افزایش می یابد.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.