گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- سید مهدی حاجیآبادی؛ خرابی، آوار، گل و لای و چهرههای غمزده مردم شاید تنها تصویری است که رسانهها از سیل اخیر در کشور بازتاب دادند؛ رسانهها امروز مملو از تیترهای مختلف از انتقاد نسبت به ساختارهای آسیبزا تا مدیریت غلط آبی و زیست محیطی است.
بيش از هر موضوع ديگري سيل اخير نشان داد کل کشور تا چه حد در برابر بلاياي طبيعي آسيبپذير است. سيل بهروشني نمايان كرد که بيتوجهي و کمتوجهي مزمن و چند دهه رعايتنكردن اصول بديهي در همسازي با طبيعت تا چه ميزان کشور را آسيبپذير کرده است. سيل گسترده اخير روشنتر از هميشه گفت اگر بيآبي و خشکسالي بلايي بزرگ است اما براي کشور باران فراوان هم ميتواند خسارات بزرگي در پي داشته باشد. اين پديده بهصراحت ميگويد در کنار سياهه بزرگي از مسائل ريز و درشت کشور، انبوهي از مسائل زيستمحيطي بر شانه کشور سنگيني ميکند.
اگر بخشي از بستر رودخانههاي کشور به جاده، خيابان، منزل مسکوني و تأسيسات شهري و روستايي بدل شده و در اين ساختوساز مهر موافقت نهادها و سازمانهاي دولتي و حاکميتي را هم دريافت کرده است، تأثير خود را در سيلابهاي اخير نشان ميدهد. سيل اخير ميگويد کشور در دهههاي گذشته با مديريت ناکارآمد منابع طبيعي و زيستمحيطي خود نهتنها نتوانسته از سرمايههاي طبيعي و زيستمحيطياش مراقبت کند بلکه ضربات مهلکي بر محيط زيست، جنگلها و مراتع و بستر رودخانهها وارد کرده است.
سيل گسترده اخير ميگويد فرهنگسازي و آموزشهاي عمومي لازم براي مراقبت از محيط زيست صورت نگرفته و قوانين لازم تدوين نشده است. ما در اجراي قوانين موجود موفق نبودهايم. سازمانهاي ذيربط در جايگاه قانوني خود قرار نداشته و گروهي فراتر از قوانين موجود حواشي رودخانهها و بستر رودخانهها را مورد تجاوز قرار دادهاند و آبخيزداري به اندازه کافي مورد توجه نهادهاي قانوني و اجرائي کشور نبوده است. سيل اخير ميگويد مديرت منابع طبيعي کشور نتوانسته به اندازه کافي از منابع طبيعي محافظت کند. همچنين سيل اخير ميگويد لايروبي رودخانههاي کشور اولويتي اساسي است.
روی روشن سیل و سیاه خشکسالی
با کمی جستجو مشخص میشود که هیچ نهاد رسمی از میزان حقیقی خسارت خشکسالی در ایران برآورد درستی نداشته یا منتشر نکرده است؛ آخرین برآورد مربوط به سالهای ابتدای دهه 80 است که رقمی حدود 520 میلیون دلار خسارت سالانه خشکسالی در ایران ذکر شده است.
با فرض ثابت ماندن این رقم و محاسبه خشکسالی پیاپی در ایران که بیش از 20 سال کم و بیش در ایران جاری است؛ در مجموع چیزی بیش از 10 میلیارد دلار ایران از این ناحیه خسارت دیده است.
اینها فارغ از مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از خشکسالی و در خطر قرار گرفتن تغذیه مردم به عنوان یکی از نیازهای اساسی آنها است.
بر اساس آخرین آمار تنها طی 2 هفته در فروردین ماه 98 بیش از 80 میلیارد متر مکعب بارش در ایران داشتیم؛ بزرگی این رقم زمانی به چشم میآید که بدانیم حجم آبهای زیرزمینی ایران چیزی کمتر از این رقم تخمین زده میشود.
به گفته کارشناسان مناطقی از ایران که طی سالهای اخیر دچار تنش آبی بود لااقل برای مدت 3 سال از وقوع این پدیده فاصله گرفته است؛ و سرریز شدن اغلب سدهای کشور نگرانیها بابت کمآبی در تابستان پیش رو را نیز از میان برداشت.
سیل به انتشار و توزیع مواد ارگانیک، و توزیع رسوبات در دشتهای سیلابی کمک میکند.
سیل رسوبات بسیاری را در دشتهای سیلابی انباشته میکند و زمینهای کشاورزی با این رسوبات غنیتر میشوند. جمعیتهای انسانی در طول تاریخ در همین دشتهای سیلابی و آبرفتی نظیر نیل، رود زرد و سایر آبرفتها ساکن شدهاند. تخریب رژیم رودخانهها و ممانعت از سیل به معنای تخریب سطح باروری خاک در این گونه دشتهای سیلابی نیز هست.
خنده طبیعت در تالابها به بار نشست
روزگاری با نگاه به نقشه ایران، نقاط آبیرنگی به چشم میخورد که خبر از وجود تالابهای متعدد در پهنه وسیع سرزمینی ایران میداد؛ امری که نزدیک به دو دهه است آرام آرام رخت بربسته و پهنههای آبی که زمانی در خدمت مردم بود به بلای جان مبدل شده بود که در سیل اخیر دوباره جان گرفتند.
هامون شاید شاخصترین تالاب خشک شدهای باشد که یک تالاب مرده معرفی میشد و امروز پس از بارشهای سیلآسای سیستان و بلوچستان و خروش هیرمند جان دوبارهای گرفته است.
از سویی گاوخونی، هورالعظیم و تالابهای دریاچه ارومیه، تالابهای برجستهای هستند که پر آب شدن آنها یک اتفاق بینظیر در حوزه محیط زیست محسوب میشود. گاوخونی اصفهان بعد از 15 سال و میقان اراک بعد از 40 سال خشک سرانجام احیا شدند و حالا لحظه شماری برای بازگشت پرندگان به این تالابها آغاز شده است.
به ادعای اسماعیل کهرم معاون سازمان محیط زیست 252 تالاب برجسته کشور پیش از این بارندگی سیلآسا، در وضعیت قرمز یا همان خطر قرار داشتند و هماکنون وضعیت اکثر آنها مطلوب شده است.
رطوبت مناسب خاک که پس از سیلابها ایجاد میشود سبب تثبیت پوشش گیاهی و پیآمدهای ناشی از آن نظیر جلوگیری از توسعه بیابانها و پدیدههایی نظیر ریزگردها میشود.
از سویی سیل سبب تقویت و تجدید حیات تالابها شده و به این ترتیب بر رخدادهای مهم حیات پرندگان آبی نظیر مهاجرت، تخمگذاری و زادآوری آنها مؤثر است. سیل سال ۲۰۱۶ در نیوساوت ولز استرالیا این پدیده را در مقیاس دهها هزار پرنده ایجاد کرد.
باید خاطرنشان کرد که تالابها و سایر پیکرههای آبی با سیل احیا میشوند و این بر کیفیت آبهای در دسترس انسانها و سایر موجودات، و حتی کیفیت هوا مؤثر است. سیل مواد مغذی بسیاری را وارد تالابها کرده و تغذیه ماهیان سایر زیستمندان تالابها را تسهیل میکند.
سفرههای زیرزمینی جان گرفت
یکی از نکاتی که باعث میشود موافقان منافع سیل روی آن دست بگذارند، احتمال تعذیه آبهای زیر زمینی است، در این زمینه نادرقلی ابراهیمی، دبیر ستاد توسعه فناوریهای آب، خشکسالی، فرسایش و محیط زیست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری میگوید: در مواقعی که ترسالی میشود باید به فکر تغذیه سفره آبهای زیرزمینی باشیم. یکی از بهترین فرصتهای استفاده از سیل، هدایت و مدیریت سیلاب به سمت دشتها و آبخوانها با پخش سیلاب و آبخوان داری است که کمبود منابع زیر سطحی و زیر زمینی را جبران میکند.
بر اساس محاسبات علمی، ظرفیت آبخوانهای کشور، بیشتر از ۱۲ سال بارندگی سالانه است، یعنی حدود ۵۰۰۰ میلیارد متر مکعب و اگر میزان آبهای تجدیدپذیر به ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در سال برسد، آبخوانها امکان ذخیره معادل ۵۰ سال منابع آب تجدیدپذیر کشور را خواهند داشت؛ که با مدیریت سیلابها میتوان علاوه بر جلوگیری از تخریب این امر را تسریع بخشید.
عقلانیتی که مطالبه عمومی شد
دکتر محمد فاضلی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است سیل آنگونه نیست که بهطور کامل قابل پیشگیری و مقابلهپذیر باشد. بنابراین همواره میزانی از خطر سیل وجود دارد و جوامع باید فواید اقتصادی و اجتماعی ناشی از قرار گرفتن در معرض سیل (نظیر سکونت در دشتهای حاصلخیز سیلابی و منافع ناشی از آن) را با خسارات دورهای ناشی از بروز سیل، متوازن سازند.
مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی وزارت نیرو در این باره میگوید: جوامع باید به گونهای رفتار کنند که خسارات و بالاخص خسارات غیرپولی سیل را به حداقل برسانند. این همان عقلانیتی است که در پس سیل خفته است و باید آنرا در نظام حکمرانی محیطزیستی، اقتصادی و سیاسی جامعه جستوجو کرد. این عقلانیت، سیل را از رخداد طبیعی خطرناک، به رخدادی که میتوان با آن تطابق یافت و توأمان از فواید آن بهرهمند شد بدل میسازد. «گزارش ملی سیلابهای اسفند ۹۷ و فروردین ۹۸»، راهی به سوی خلق و بسط این عقلانیت است.
مردمی که ملت بودن را به رخ کشید
سيل اخير از زوايه ديگري هم قابل تأمل است. تلاش دستگاههاي مسئول کشوري و لشکري براي ياريرساني به مردم آسيبديده ستودني است. بخش مهمي از امکانات کشور براي ياري مردم آسيبديده بسيج شد و خدمات فراواني هم در مقياسي ملي صورت گرفت تا ميزان آسيبها به حداقل برسد.
بسان زلزله سرپلذهاب سيل اخير نيز بار ديگر همدلي و همنوايي ملي را به رخ جهانيان کشاند. ياري ملي به سيلزدگان منحصر به استان و شهرستان خاصي در گستره ايران بزرگ نبود؛ جاي جاي ايران با قربانيان سيل ابراز همدردي کرد. جاي جاي ايران با کمکهاي نقدي و کالايي خود به ياري هوطنان پرداخت. سرمايه اجتماعي توليدشده در اين سيل يکي از کارکردهاي رويداد ناخوشايند سيل اخير است که بايد قدردان آن باشيم.