عضو هیئت علمی سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی کشور گفت: آمریکاییها در مرز افغانستان حدود ۲۰۰ هکتار را برای کشت خشخاش آماده کردهاند، که همه آن ۲۰۰ هکتار در حاشیه رودخانه هیرمند در افغانستان قرار دارد.
شیر علی کوهکن، عضو هیات علمی سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی کشور در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پیرامون حق آبه هیرمند گفت: حق آبه هیرمند یا تالاب هامون که در سیستان مشهور به حق آبه هیرمند است از چند دهه گذشته مطرح بوده و از زمان دولتهای قاجار تا به امروز کش و قوسهای زیادی داشته است. آقایان مسئول چندین بار برای سازماندهی به این موضوع پای مذاکره نشسته و معاهدههایی را آماده و تنظیم کردند، اما در نهایت در سال ۱۳۵۱ یک پروتکل آماده شد و به امضای دو دولت ایران و افغانستان رسید، در آن زمان نخست وزیر ایران هویدا و نخست وزیر دولت افغانستان هم آقای موسی شفیق بود و زمانی که این دو نخست وزیر آن معاهده را امضا کردند، آن پروتکل «حق آبه سیستان» و یا «حق آبه هیرمند» نام گذاری شد.
عضو هیات علمی سازمان تحقیقات آموزش وترویج کشاورزی کشور در ادامه افزود: در این پروتکل میزان حق آبه ایران مشخص میشود که به طور متوسط ۲۶ متر مکعب در ثانیه محاسبه شده که در مجموع سالی حدوداً ۸۲۰ میلیون متر مکعب عنوان میشود؛ اما افغانستان در بسیاری از موارد خصوصاً در ۲۰ سال اخیر از سال ۱۳۷۶ تا به امروز این معاهده را رعایت نکرده است، هرچند که در ۲۰ سال گذشته نیز درست رعایت نمیشد و نیاز به پیگیری بیشتر داشت. با توجه به فشارهای وارده در این ۲۰ سال بر منطقه، اما هیچ پیگیری جدی و قاطعی از سوی مسئولین مشاهده نشد.
وی ادامه داد: این تالاب، بسیار مهم و استراتژیک است و یکی از هفتمین تالابهای بین المللی دنیا تلقی میشود و از ذخیره گاههای زیستکره میباشد. انواع منابع ژنتیکی گیاهان جانوری و دریایی و پرندگان در این تالاب موجود بوده و همچنین در کل منطقه حدود ۱۴۰ هکتار زمین زراعی وجود دارد که مقداری از آن در افغانستان قرار دارد و بیش از ۳۵۰ هزار هکتارآن در ایران است و چند میلیون دام در زمان پرآبی هامون وجود داشت که البته اکنون نیز تعداد زیادی وجود دارد.
کوهکن به اهمیت وجود این تالاب اشاره کرد و گفت: نیم میلیون انسان در این قسمت در حال زندگی هستند و حیات این موجودات و انسانها بسته به وجود هامون و حق آب هست. چیزی که در اینجا جای گله و نگرانی دارد، این است که دولت ایران به صورت یک مسئله مهم به این اتفاق ورود نکرده و حرکت جدی نداشته است، در صورتی که این مسئله بسیار مهم و حیاتی است. یعنی اگر تا چند سال دیگر این مشکل حل نشود هم اثرات امنیتی خطرناکی بر کشور وارد خواهد شد و هم از لحاظ انسانی و جانی فاجعه بار خواهد بود و موجب میشود تا نیم میلیون انسان آواره شوند. به موجب آن اثرات مخربی نیز بر فرهنگ و زندگی این افراد در آینده خواهد گذاشت.
عضو هیات علمی سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی کشور تصریح کرد: از هر لحاظ که نگاه کنیم خطر بدی مردم آن منطقه را تهدید خواهد کرد؛ اما با توجه به اهمیت موضوع متاسفانه این امر از سوی مسئولین جدی گرفته نمیشود و به نظر بنده مشکل از عدم درک مسئولین از این اتفاق است. پیرامون رسیدگی به این موضوع یک کمیسیون دائمی در وزارت خارجه شکل گرفت به نام کمیسیون دائمی رودخانه هیرمند؛ اما این کمیسیون حرکتی در این راستا نکرده است. قاعدتا این وظیفه وزیر امور خارجه است، اما این اطلاعات را چه کسی باید به وزیر خارجه دهد و چه کسی باید خوراک اطلاعاتی در این موضوع را تهیه و به وزیر امور خارجه ارائه دهد؟ این افراد چه کسانی هستند آیا افرادی دلسوز و آگاه هستند واهمیت این مسئله را درک کردهاند؟ و یا خیر!
وی به حجم زیاد بارش باران در این منطقه و به موجب آن رونق زندگانی مردم اشاره کرد و افزود: به لطف خدا امسال مختصر آبی برای استان نازل شد و پس از آن مشاهده شد که چه اندازه حیات و زندگی در این منطقه جریان گرفت و اقتصاد مردم بهتر از قبل شد. مشکلی که در این موضوع وجود دارد این است که، از طرف دولت و وزارت امور خارجه باید به این معضل به صورت یک مسئله مهم و دائمی نگاه شود تا این مشکل کاملا حل شود؛ اما چیزی که الان مشاهده میشود این است که گویی تکلیفی است بر گردن مسئولین تا سالی یک بار جلسهای برگزار کنند و در این مورد صحبتهای تکراری مطرح شود و تنها زمانی وزیر امور خارجه حرکتی انجام دهد که نهادی به او فشار بیاورد و یا نمایندهای از او مطالبهای داشته باشد.
کوهکن در خصوص رفع این معضل اشارهای به راهکارها و رویکردهای جدیدی کرد و گفت: باید استراتژی تعریف شود و بر اساس آن به دنبال حل مسئله برویم، خداروشکر در این منطقه نیروی باسواد و تحصیلکرده بسیار است و به نظر بنده اگر این موضوع برای آقایان اهمیت زیادی داشته باشد میبایست سفیر ایران در کشور افغانستان را یک فرد تحصیلکرده سیستانی قرار دهند که آگاه به مناطق منطقه باشد و این در صورتی است که ما هم اکنون افرادی دارای دکترای اقتصاد آب در این منطقه فراوان داریم. حتی فردی را میشناسم که پایان نامه اش دیپلماسی رودخانه هیرمند بوده است، بنظر بنده باید از این افراد در مدیریتهای این چنینی استفاده شود، اما کسی که در این زمینه اطلاعاتی ندارد، به طبع نمیداند چه اتفاقی بهتر است بیفتد و یا چه اتفاقی قرار است رخ دهد.
عضو هیات علمی سازمان تحقیقات آموزش وترویج کشاورزی کشور در ادامه بیان کرد: حدود هشت سال گذشته آقایان مسئول متممی را برای رودخانه هیرمند اضافه کردند که تنها موجب ضرر ما شد، زیرا بر مسئله واقف نبودند و همین نکته باعث شد تا در این مصوبه ما متضرر شویم و سودی نکنیم. قطعاً این افراد خائن نبودند، اما از سر ناآگاهی این کار را کردند. برای مثال در قسمتی از آن مصوبه آمده بود؛ پمپهای آب کشاورزان در رودخانه هیرمند که به صورت مشترک قرار گرفته بودند میبایست جمعآوری شده و دیگر از آن استفاده نشود. در صورتی که در قرارداد اولیه آمده بود که از بند کمال خان در خاک افغانستان که در ۱۰۰ کیلومتری مرز ایران قرار دارد، افغانستان نباید سازه جدید و یا هیچ گونه برداشت جدیدی داشته باشد و دو طرف باید به اندازه مساوی استفاده کنند. اما در مصوبه جدید حق آبهای که کشاورزان حدود ده سال از آن استفاده میکردند را مختل و آنها را مجبور کرد تا دیگر از حق آبه خود استفاده نکنند. قطعا تمام این اتفاقات از سر ناآگاهی بوده است.
وی افزود: باید کمیسیون دائمی به صورت جدی و دائمی فعال شود، از نیروهای بومی برای ساماندهی در این مسئله استفاده گردد، سفیر افغانستان یک سیستانی قرار گیرد تا بهتر به مسائل واقف باشد. حالا اگرسیستانیها کسی را در کشور ندارند که وزیر یا معاون وزیر شوند، حداقل سفیر افغانستان را که احتمالاً به خاطر ناامنی در این کشور داوطلبی هم نداشته باشد را از سیستانیها قرار دهند. مسئول کمیسیون دائمی را از افراد تحصیلکرده سیستان قرار دهند آن وقت میتوان امید داشت که این موضوع پیگیری جدی و مرتفع شود.
کوهکن ادامه داد: ما مطمئنیم اگر گروهی با یک استراتژی مشخص در زمان مشخص و مداوم این مسئله را پیگیری کنند، قطعا همه چیز درست خواهد شد. همان اندازه که ما نیاز به حق آب سیستان داریم همان اندازه نیزافغانستان به مسیر ترانزیت کشور ما نیاز دارد. بهترین مسیر ترانزیت به افغانستان که به دریا نیز راه ندارد ایران است. حدود ۲۰ سال پیش قرار بود تا راه ترانزیتی چابهار به زابل افتتاح شود، اما اگر امروز از سرنوشت این راه ترانزیتی بپرسید متوجه این امر میشوید که این طرح بعد از ۲۰ سال بیش از ۵۰ درصد هم پیشرفت نداشته است، آیا اگر اهمیت استراتژیک مطرح بود به همین اندازه پیشرفت داشتند؟!
عضو هیات علمی سازمان تحقیقات آموزش وترویج کشاورزی کشور در خصوص تسریع در ساخت ترانزیت افغانستان و ایران واهمیت آن بر روی استراتژیک منطقه سیستان گفت: باید کار ساخت ترانزیت افغانستان به ایران به سرعت انجام و تسهیل شود تا افغانستان بتواند از این راه تجارت خود رادنبال کند. در این زمان خواهیم دید که ارزش این کار به چند میلیارد دلار خواهد رسید. قطعاً اگر در کشور همسایه عقل سلیمی باشد، این روابط پر سود را به سادگی مختل نخواهند کرد و پیرو آن نیز حق آبی کشور با چالش جدی مواجه نخواهد شد. علاوه بر این میتوانیم در زمینه اقتصاد و فرهنگ، با کشور افغانستان مشارکت فرهنگی نیز داشته باشیم. همچنین اگر ما میتوانستیم یک بیمارستان مجهز درنزدیکی گمرک ایجاد کنیم به شدت میتوانستیم این ارتباطات را گسترده کرده و به نیاز مردم افغانستان نیز توجه کنیم و در نهایت مشاهده میکردیم که تنها این چند موضوع میتوانست چه اندازه برای کشور ما استراتژیک و دارای درآمدزایی باشد و علاوه بر آن، میتوانیم در کنار آنها به صورت غیر مستقیم حق آبه هیرمند را نیز سازماندهی کنیم.
وی در ادامه گفت: از طرفی افغانستان نیز به برق نیاز دارد، با توجه به اینکه سیستان یکی از بهترین مکانها در دنیا برای تولید برق از باد است، سوال این است که چرا ما تا به امروز نتوانستیم اینگونه برق تولید کرده و به افغانستان انتقال دهیم؟ ما تا به امروز چه استفادهای از این منبع مهم کرده ایم؟ اگر این مبادلات ایجاد شود قطعا بسیاری از مشکلات حل خواهد شد و ما میتوانیم مشکلات را به صورتی حل کنیم که علاوه بر رفع آن منافعی را هم برای ما داشته باشد.
کوهکن گفت: اگر بتوانیم مبادلات تجاری مان را با افغانستان گستردهتر کنیم قطعا برای ایران منافع اقتصادی به دنبال خواهد داشت؛ و به طور غیرمستقیم مشکلات استراتژی مان را مانند حق آبه حل خواهیم کرد. اما متأسفانه کسی به دنبال رفع آن نیست؛ که اگر بود این مشکل به راحتی میتوانست حل شود، قابل حل بود. درست است که افغانستان دولت پایدار و مستحکمی ندارد، اما اگر بتوانند دولت پایداری را برای خود ترتیب دهد قطعاً به فکر آبادانی و توسعه اقتصادی کشور خود خواهد بود.
وی در خصوص حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان و فعالیتهای آنها پیرامون گسترش زمینهای خشخاش به وسیله آب هیرمند، گفت: خبری که ما از محدوده هیرمند در افغانستان شنیدهایم، این است که آمریکاییها در مرز افغانستان حدود ۲۰۰ هکتار را برای کشت خشخاش آماده کرده اند، که همه آن ۲۰۰ هکتار در حاشیه رودخانه هیرمند در افغانستان قرار دارد و از آب هیرمند برای آن استفاده میکنند. به دلیل کوهستانی بودن مناطق بالادستی افغانستان، تنها قسمت دشت مانند آن، محدوده رودخانه هیرمند است که در کشاورزی این منطقه تاثیرات زیادی دارد. آمریکاییها در حال گسترش منطقه کشاورزی در این محدوده هستند. به صورتی که کشت خشخاش از بدو ورود آمریکاییها در این منطقه و تولید تریاک ۵۰ برابر بیشتر از قبل شده است. وقتی تولید ۵۰ برابر میشود قاعدتاً در کنار آن قاچاق بیشتری هم صورت میگیرد و همینطور این قاچاق به ایران انتقال پیدا میکند.
عضو هیات علمی سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی کشور در ادامه افزود: امام جمعه زابل چندین مرتبه در خطبههای خود به این مسئله اشاره کرده اند و پیگیر این مسئله بودند، امّا امام جمعه تنها میتواند در حد طرح مسئله بر مسئولین فشار وارد کند،. متاسفانه در این رابطه از مسئولین امر پیگیری جدی ندیده ایم و تنها زمانی که نزدیک ایام انتخابات میشویم، برخی از همین مسئولین شروع به اظهار نظر در این قضایا کرده و یا گاها حرکتهای ناچیزی انجام میدهند. برای مردم ما، عملکرد بی وقفه این افراد و دغدغههای آنهاست که اهمیت دارد و تنها حرف زدن نمیتواند دردی از دردهای مردم دوا کند.
وی گفت: مساله ساماندهی و مدیریت حق آبه هیرمند آنچنان پر اهمیت است که در بدترین حالت، اگر ما به این فکر کنیم که باید روزی این آب را از افغانستان بخریم، باید اینکار انجام شود. این مکان آنچنان میتواند از لحاظ اقتصادی حائز اهمیت و پرسود باشد که اگر مجبور شویم روزی آب را خرید کنیم، میصرفد و مسلما چندین برابر پول آن آب را سود خواهیم کرد. در این حوزه میبایست اهل رسانه به این منطقه بیایند و از همین مختصر آبی که به این مکان نازل شده و تاثیرات آن روی زندگی مردم خبر تهیه کنند. تا همگان متوجه شوند وجود آب چه اندازه در زندگی و توسعه اقتصادی این منطقه و مردم کمک کرده و دارای منافع اقتصادی است. البته عکس این قضیه نیز وجود دارد و اگر چاره اندیشی نشود و مسئولین به فکر حل این معضل نباشند میتواند خطرات بسیار بدی از لحاظ امنیت و اقتصاد کشور به وجود آورد.