دانشجویان دانشگاه شریف، پس از گذراندن نزدیک به ۱۰۰۰ کیلومتر به استان خراسان شمالی آمده اند و قصد دارند در برخی از روستاهای این استان، به مشکلات مردم رسیدگی کنند و البته به تقویت نفس خود برسند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حسین اکبری؛ پایان امتحانات، آغاز استراحت است، اما نه برای همه. اتفاقا پایان امتحانات آغاز یک دوره سخت و فشرده برای برخی دانشجویان قلمداد میشود. دانشجویانی که خیال دارند از زیر باد سرد کولر خانه خود دور شوند و صدها کیلومتر آن طرف تر، به یک روستای دورافتاده بروند و بخشی از تعطیلات تابستان خود را به این نحو پشت سر بگذارند. آن هم زیر آفتاب داغ بیابان.
این ماجرا زمانی جالبتر میشود که بدانیم دانشجویانی که این فعالیت را ترجیح دادهاند از یکی از بهترین دانشگاههای کشور هستند. اگر بخواهیم واضحتر بیان کنیم، باید به حضور نزدیک به ۱۰۰ دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف در روستای کالیمانی خراسان شمالی اشاره کنیم.
اینک دانشجویان دانشگاه شریف، پس از گذراندن نزدیک به ۱۰۰۰ کیلومتر به استان خراسان شمالی آمدهاند و قصد دارند در برخی از روستاهای این استان، به مشکلات مردم رسیدگی کنند و البته به تقویت نفس خود برسند.
پس از گذراندن حدود ۱۰۰ کیلومتر از مرکز استان به روستای کالیمانی رسیدیم. ساعت حدود ۳ ظهر بود و دانشجویان مشغول استراحت بودند. استراحتی عجیب که ناشی از خستگی مفرط بود. پهلو به پهلو خوابیده بودند و اکثر آنها از حضور ما مطلع نشدند.
در ابتدا به سراغ محمدیان، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف که در این اردو حاضر بود رفتیم و از جزئیات برنامهها پرسیدیم که پاسخهای او را در فیلم زیر مشاهده میکنید.
آهسته آهسته دانشجویان بیدار و آماده کار میشدند. آنها نه انگار که از دانشگاه مطرحی آمده بودند؛ کار میکردند؛ از آبله زدن دست هایشان که با بیل و کلنگ غریبه بود ترسی نداشتند؛ انگار بیل زدن را باید عین درسهای دانشگاه خود با دقت و با تمام وجود سپری میکردند.
با یکی از دانشجویان سر صحبت را باز کردیم. او که ورودی سال ۹۷ دانشگاه بود اردوی جهادی را یک تجربه بسیار شیرین و نو دانست.
وی که در رشته فیزیک مشغول به تحصیل بود میگفت: به دانشجویان توصیه میکنم این اردو را تجربه کنند. لحظات وصف نشدنی در این مکان رقم میخورد. دانشجویانی که با بیل زدن غریبه بودند پس از یکی دو روز در این کار حرفهای میشوند.
این دانشجو ادامه میدهد: تاکنون طعم خدمت به مردم را نچشیده بودم و با این فضا آشنا نبودم. فکر نمیکردم بتوانم بیش از یک هفته را با این شرایط در یک روستا طی کنم، اما این اردو به انسان ظرفیتهایی اضافه میکند تا سختیها برایش شیرین شود.
هرچند از حضور دانشجویان جهادگر دانشگاه شریف در روستاهای خراسان شمالی نزدیک به یک هفته میگذشت، اما هنوز برخی خوب کار با بیل و کلنگ را یاد نگرفته بودند، اما تلاش میکردند. به نظر میرسید درست بیل زدن اهمیتی نداشته باشد؛ بلکه موضوع قابل اهمیت عرق ریختن برای حل یک مشکل بود. البته که کار بلدها جور آماتورها را میکشیدند و اجازه نمیدادند کار نیمه کاره بماند.
دانشجوی دیگری میگفت: اردوی جهادی طعم خاصی را برای هر فرد به وجود میآورد و مهم نیست او درس خوان باشد یا درس نخوان؛ تهرانی باشد یا شهرستانی؛ اصولا اصل جهاد یک اتفاق ویژه است که اگر کسی آن را تجربه کند نمیتواند به راحتی از آن دل بکند.
طبق برنامه ریزیهای انجام شده بناست در مردادماه نیز دانشجویان دانشگاه تهران به روستاهای محروم خراسان شمالی بیاند و در راستای کمک به محرومان و با هدف اشتغال زایی فعالیتهای خود را انجام دهند.