آخرین اخبار:
کد خبر:۷۸۰۲۶۱
روایتی از نخستین جلسه حجّت‌الاسلام حاج‌علی‌اکبری با فعالین دانشجویان

یک نشست چالشی با همان لبخند همیشگی / تمام نقدهایی که دانشجویان به نمازجمعه دارند

حاج‌آقا موقع گوش دادن بسیار جدی به سخنران نگاه می‌کند. دیگر آن لبخند معروفش روی لب نیست و به‌جایش دارد پشت‌سرهم نکات را یادداشت می‌کند.

همان لبخند همیشگی، در یک نشست چالشی / تمام نقدهایی که دانشجویان به نمازجمعه دارند


گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-محمدکاظم داودی؛ سال ۹۶ بود که اسمش سر زبان‌ها افتاد: «انتصاب امام جمعه جوان تهران». بعد که تصویرش را دیدم خاطرم رفت به سازمان جوانان، و یاد چهره آرام و پذیرایی افتادم که انگار فارغ از تجربه‌هایش، «جوان» مانده بود. در ۲۸ سالگی، به عنوان جوان‌ترین امام جمعه کشور، در نماز جمعه دماوند خطبه خواند و خیلی زود امام جمعه نمونه شناخته شد. در سال ۷۹، به عنوان جوان‌ترین عضو شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه کشور منصوب شد. ادامه فعالیت‌هایش در «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و «اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان» باعث می‌شود که کلاً نام او با واژه «جوانان» تداعی شود. اواخر سال ۹۷ بود که نمازجمعه تهران هم به امامت حاج‌آقای حاج‌علی‌اکبری جوان‌تر شد. جمعه‌ای که شاید در تاریخ نمازجمعه یک روز به‌خاطرسپردنی باشد، روزی که تلاش‌ها جوانه زد و تحول در نمازجمعه با کم‌کردن فاصله‌ها شروع شد. ماجرای برداشتن نرده‌ها نشان داد که این شروع راهی طویل برای نماز جمعه است: «شکوفایی و تأثیرگذاری این نهاد مبارک رحمانی»

آن‌چه می‌خوانید، روایتی است از نخستین جلسه حجّت‌الاسلام حاج‌علی‌اکبری با فعالین دانشجویی.

جلوی آسانسور طبقه سوم و جلوی در ورود به راهرو و جلوی در اتاق جلسات و جلوی هر چیزی که ممکن بود، یک عکاس و فیلمبردار باپشتکار ایستاده و از تک‌تک ورود‌ها عکس می‌گیرد. من، اما همچنان استرس این را دارم که حضورم به عنوان خبرنگار هماهنگ نشده باشد و هر آن مجدداً مورد شناسایی قرار بگیرم. در پاسخ به سوال: نماینده کجا هستید؟ خود را نماینده سازمان بسیج معرفی کرده‌ام و گفته‌ام که از خبرگزاری می‌آیم، اما گویا درست متوجه منظورم نشده‌اند و مثل بقیه نمایندگان تشکل‌ها با من برخورد می‌کنند. به هر حال روی یک صندلی  نه چندان دور و نه چندان نزدیک می‌نشینم که مجبور نباشم با کسی صحبت کنم و اطراف را برانداز می‌کنم. چند نفری با پیراهن فرم سفید و جلیقه‌های مشکی، آخرین تمهیدات پذیرایی را انجام می‌دهند؛ فلاسک‌ها و آب معدنی‌ها را سر میز‌ها می‌گذارند و چک می‌کنند که هیچ میزی چیزی کم نداشته باشد. دورتادور اتاق جلسه را قفسه‌های کتابخانه پوشانده و روی میز هم حسابی شلوغ است: ظرف میوه سلفون کشیده، فلاسک برای هر دو سه نفر، آب معدنی دماوند، استکان، دستمال کاغذی، قندان، لیوان یکبارمصرف، میکروفون و خودکار. جایی برای کاغذهایم پیدا می‌کنم و حواسم را می‌دهم به حاضرین وقت‌شناس جلسه. چندنفری از بچه‌های دفتر تحکیم وحدت و بسیج را می‌شناسم که به مرور می‌آیند. خانم‌ها دارند باهم خوش‌وبش می‌کنند و آقایانی که از تشکل‌های مختلف آمده‌اند و همدیگر را می‌شناسند، گاهاً روبوسی و احوال‌پرسی‌های پسرانه. نماینده اصلی بسیج دانشجویی برای تنظیم وقت و ترتیب، از نماینده بسیج دانشگاه علوم قضایی می‌پرسد: سوالی داری؟ و او پاسخ می‌دهد: والا از حاج‌آقا که سوال زیاده! حالا تا چقدر وقت بشه... و می‌روند تا سوال‌ها را با هم چک کنند. بقیه هم کم‌وبیش آماده بنظر می‌رسند و خدا می‌داند هرکدام چقدر و چگونه توپشان را پر کرده‌اند. برای من اما تصور بحث تند با حاج‌آقای حاج‌علی‌اکبری –که هنوز نیامده است- کمی سخت است.
 
همان لبخند همیشگی، در یک نشست چالشی / تمام نقدهایی که دانشجویان به نمازجمعه دارند
دانشجو‌هایی که سروکارشان با مسئولین می‌افتد با کاربرد این عبارت و نتایجش به‌خوبی آشنا هستند. به این فکر می‌کنم که این بار قرار است چقدر شبیه تجربیات قبلی‌مان باشد...
 

اولین نشست پس از چهل سال


یک ربعی از ساعت ده و نیم گذشته است که حاج آقا وارد می‌شود، با همان لبخند همیشگی. سریع و بدون اتلاف وقت به سمت صندلی‌اش می‌رود و می‌نشیند زیر بنر بزرگی که مخصوص مراسم نصب شده: «اولین نشست صمیمی ریاست شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با نمایندگان تشکل‌ های دانشجویی». دارم به این عبارت «نشست صمیمی» فکر می‌کنم و چقدر حس بدی به این دو کلمه دارم. دانشجو‌هایی که سروکارشان با مسئولین می‌افتد با کاربرد این عبارت و نتایجش به‌خوبی آشنا هستند. به این فکر می‌کنم که این بار قرار است چقدر شبیه تجربیات قبلی‌مان باشد...
 

بیشتر بخوانید: در نکوهش جلسات خصوصی


حاج‌آقا بدون حرف و با حرکت سر با یکی دو نفری که انگار از قبل می‌شناخت سلام و علیک می‌کند.  قاری قرآن کوتاه می‌خواند: «بسم الله الرحمن الرحیم. ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا…» و سپس  سرود ملی پخش می‌شود. از لب‌زدن و هم‌خوانی نکردن بچه‌ها می‌شود فهمید یخ جلسه اصلاً آب نشده. مجری شروع می‌کند و توضیح می‌دهد که این اولین نشست بعد از چهل سال نماز جمعه است! بعد از آن حاضرین را معرفی می‌کند: نمایندگان تشکل‌های بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی، دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی مستقل و جنبش عدالتخواه. این‌که همه را می‌شناسد عجیب نیست، چون تا لحظاتی قبل از شروع جلسه در حال پرس‌وجو از افراد بود. حاج آقا باتأخیر و لبخند شروع می‌کند و پس از سلام و خوش‌آمد مناسبت جلسه را می‌گوید: ۵ مرداد ۵۸، روز تشکیل اولین نماز جمعه، به امامت آیت‌الله طالقانی است؛ و حالا در چهل سالگی نماز جمعه هستیم. از حال و هوای اوایل انقلاب می‌گوید و ادامه می‌دهد: مردم بعد از انقلاب و پس از قرن‌ها شاهد پدیده جدیدی بودند: «نماز جمعه!» این کلمه را با ذوق محسوس و قابل سرایتی ادا می‌کند. لابه‌لای صحبت‌هایش بدون این‌که منتظر جواب بماند می‌پرسد مثلاً جنابعالی خودتان چندتا نماز جمعه شرکت کرده‌اید؟ و وقتی حاضرین به فکر می‌روند که واقعاً چندتا؟ توضیح می‌دهد با این‌که نماز جمعه وجوب عینی ندارد، هر هفته برگزار می‌شود و شلوغ است که این یک معجزه است. ۲۸۰۰ هفته، بدون تعطیلی، خطبه نماز جمعه خوانده شده و حالا حدود نهصد شهر، نماز جمعه دارند. وقتی عدد می‌گوید، بچه‌ها تند و تند یادداشت می‌کنند و بعداً معلوم می‌شود این اعداد را برای چه می‌خواسته‌اند. حاج‌آقا ادامه می‌دهد که جلوی رهبری هم این موارد را توضیح داده است و ایشان خواسته‌اند که با مردم درمورد نماز جمعه صحبت شود و میوه‌های نماز جمعه برای کشور محاسبه شود. در محور معنوی که قابل احصا نیست و وقتی آدم از نمازجمعه برمی‌گردد یک احساس سبک‌بالی دارد. این را که می‌گوید بچه‌ها دارند سرهایشان را تکان می‌دهند و انگار به‌خوبی این حس را درک کرده‌اند. سپس از خطیب‌ها و خطبه‌ها می‌گوید: امام جمعه‌های ما در طول تاریخ افراد مومن و متقی و خوش‌فکر و صاحب بیان بوده‌اند و در این چهل سال جمعاً حدود دویست هزار ساعت خطبه خوانده شده که برای هر خطبه ساعت‌ها مطالعه و تحقیق انجام می‌شود. این یک سرمایه معارفی است. نقش نماز جمعه در بسیج مردم به سمت جبهه در زمان جنگ و در فتنه‌های دهه ۶۰ و سال ۷۸ و ۸۸ با دادن تحلیل و انگیزه به مردم، نکته بعدی ایشان است. همچنین نقل می‌کند زمان نصب ایشان، رهبری گفته‌اند که آقای حاج‌علی‌اکبری! کدام حزب در دنیا میتینگ هفتگی دارد، جز حزب الله؟ و نهایتاً صحبت‌هایش را با توضیح درمورد نقش امام جمعه در هر شهر تمام می‌کند. مجری از فرصت کوتاه انتقال تریبون از حاج‌آقا به بچه‌ها استفاده می‌کند: توضیح بدهم که تأخیر شروع برای این بود که بقیه دوستان هم برسند وگرنه حاج‌آقا آماده بودند. تشکل‌ها به ترتیب و طبق قرعه‌کشی انجام‌شده صحبت می‌کنند و زمان ده دقیقه‌ای‌شان را می‌توانند بین چند سخنران پخش کنند. تقریباً از تمام تشکل‌ها یک نماینده خانم هم حضور دارد و جمعاً یک چهارم جلسه خانم‌ها هستند.
 

محافظه‌کاری، قتلگاه انقلاب


نمایندگان تشکل‌ها، با چهره‌هایی کم و بیش شبیه به‌هم، با ته‌ریش یا ریش کم و مو‌های مرتب کوتاه و پیراهن اتو کشیده یا احیاناً کت سبک بهاره، در دو طرف حاج‌آقا نشسته‌اند و منتظر همین لحظه‌اند که یکی یکی میکروفون‌ها را روشن کنند و آن‌چه آماده کرده‌اند بگویند. بسیج با فخاری شروع می‌کند که می‌گوید چند انتقاد دارد و چند پیشنهاد برای بهترشدن. بقیه هم دارند خوب گوش می‌دهند که چقدر از نکات خودشان توسط همین سخنران اول گفته می‌شود که تکراری نگویند. بعضی‌ها هم بعد از قسمتی از سخنرانی با هم‌تشکلی‌شان مشورت می‌کنند تا اگر لازم شد سوالات را تغییر بدهند. یک آقایی هم تند و تند شناسایی می‌کند نفر بعدی کیست تا میکروفون فیلمبرداری را، که از میکروفون اتاق جلسه جداست، برساند به نفر کناری هر سخنران تا برایش نگه دارد. فخاری نکاتش را که کم هم نیستند خلاصه می‌کند: این‌که امامت جمعه یک جایگاه است و نباید فقط به خطبه خواندن محدود شود. جوان‌گرایی در نماز جمعه‌ها، مخصوصاً در تهران، کم دیده می‌شود. جوان‌گرایی نباید به ائمه جمعه محدود بماند و ستاد هم باید جوان شود. سپس از فسادخیز بودن این جایگاه می‌گوید و از مسائل پیش‌آمده توسط برخی ائمه جمعه یا بعضاً خانواده‌هایشان گله می‌کند، اما وارد مصداق نمی‌شود. وقتی دست کسی در فسادی باشد دیگر خیلی چیز‌ها را هم نمی‌تواند بگوید و این باعث می‌شود ائمه جمعه در بسیاری از مطالبات عَلَم‌دار نباشند و گاهی برخی ائمه که روحیه انقلابی ندارند به محافظه‌کاری رو می‌آورند و محافظه‌کاری قتلگاه انقلاب است. هم‌دردی و هم‌سطح بودن با مردم در برخی ائمه دیده نمی‌شود؛ و در آخر اضافه می‌کند که وقت کم است وحرف‌های بچه‌ها زیاد، و از حاج آقا درخواست می‌کند که اگر ممکن باشد به سازمان بسیج یا دانشگاه تشریف بیاورند. حاج‌آقا و سه روحانی اطراف اش که از اول معرفی‌نشده‌اند و خلاف خود حاج آقا که قبا پوشیده است، آن‌ها لباده پوشیده‌اند، دارند پیشنهادات را پشت هم می‌نویسند. فخرایی –که دانشجوی دانشگاه صدا و سیما است- پیشنهاداتش را سریع و خلاصه‌شده ادامه می‌دهد: خوب است کنار هر نماز جمعه یک خیریه تشکیلاتی ایجاد بشود. / همچنین به ائمه جمعه آموزش‌های محتوایی و رسانه‌ای بیشتری داده بشود. / در استفاده از فضای رسانه‌ای خلأ داریم. خود تریبون نماز جمعه یک رسانه جمعی قدیمی است و امروز باید بیشتر در فضای مجازی حضور داشته باشید. / درمورد این دویست هزار ساعت که فرمودید، چرا تاریخ شفاهی‌اش کار نمی‌شود و خروجی ندارد؟ / باید پژوهش شود که چرا رغبت مردم و جوانان به نماز جمعه کم شده. / خوب است از ظرفیت‌های تشکل‌های انقلابی استفاده شود... و تمام‌شدن وقت اجازه نمی‌دهد بگوید دقیقاً چطور باید از ظرفیت‌هایشان استفاده شود.
 

تشکل‌های دانشجویی علیه فشارهای دیوانسالارانه


مجری قبل از قبل از شروع نفر بعدی توضیح می‌دهد که، چون جلسه صمیمی و صریح است، اجازه بدهید پوشش رسانه‌ای توسط خودمان انجام شود، و بعد شما از آن استفاده کنید برای اطلاع‌رسانی خودتان، تا صراحت جلسه کم نشود. بعضی دوستان همین الان حین جلسه در فضای مجازی فعالند و آنلاین اطلاع‌رسانی می‌کنند. بچه‌ها می‌خندند، ولی معلوم نمی‌شود منظور چه کسی بوده و تا آخر جلسه دیگر کسی [به جز من، البته] گوشی‌اش را برای عکس گرفتن بیرون نمی‌آورد.
نفر بعد، مرادی، نماینده مستقل است. پیراهن و کت چهارخانه پوشیده است و منظم و آماده صحبت می‌کند. صحبت‌هایش را از سخنان آقا شروع می‌کند و روی همان نکات شرح می‌دهد: حضور ائمه در بین مردم باید مثل دهه ۶۰ باشد. این منش امام جمعه تبریز باید تسری پیدا کند در جامعه. در تهران برای درک بهتر زندگی مردم، خوب است ائمه جمعه روزانه در محله‌های تهران حضور یابند. این باعث می‌شود مردم هم درک بهتری از ایشان داشته باشند. / مجدداً درمورد گفتمان‌سازی در کلام آقا می‌گوید و ادامه می‌دهد: تأثیرگذاری نماز جمعه لوازمی دارد، که از جمله آن حضور شخصیت‌های کاریزماتیک در این جایگاه است؛ و نتیجه می‌گیرد جای سران قوا به عنوان ائمه جمعه خالی است. / ائمه جمعه تحت فشار دیوانسالاری پوسیده امروز ممکن است به سمت روزمرگی و محافظه‌کاری پیش بروند. حضور تشکل‌های دانشجویی می‌تواند این فشار‌ها را بشکند. / اگر در نمازجمعه به کسی از  تشکل‌ها تریبون می‌دهیم، به هر حال باید حمایت شوند و حتی اگر اشتباهی بکنند نباید برایشان دردسر درست کرد و از فلان اداره و سازمان نامه و شکایت بیاید. / در نماز جمعه امروز کودک و نوجوان جایی ندارند. ما برای این قضیه پیشنهاداتی داریم. / درمورد ساختار‌های اندیشه‌ورزی نمازجمعه سوال داریم و اگر ممکن است توضیح بدهید. / درمورد صحبت برادرمان که از جوان‌گرایی در ائمه جمعه گفتند، خب ائمه جمعه غالباً شخصیت‌های عالم و فاضلی هستند و علم و فضل با صرف زمان به‌دست می‌آید؛ بنابراین عجیب نیست که غالب ائمه جمعه جوان نباشند، اما ستاد را می‌توان جوان کرد! / توده‌های مردم ارتباط خوبی با نماز جمعه ندارند. نفر بعد از همان تشکل ادامه می‌دهد: نماز جمعه پیر است و جوان‌گرایی در نمازگزاران هم باید انجام شود. / نماز جمعه باید مردمی شود. این‌که مردم از برداشتن نرده‌ها خوشحال می‌شوند عجیب است و دلیلش این است که نمازجمعه کاملاً مردمی نیست. / همچنین انتقاد می‌کند از ائمه جمعه پروازی که از قم می‌آیند. / نماز جمعه نباید این طور باشد که هرجایی در نظام که آن روز‌ها مشکل دارد، مسئولان مربوطه‌اش بیایند و سخنرانی کنند و بروند. باید از سمت مردم سوال شود و پاسخگو باشند!
حاج‌آقا موقع گوش دادن بسیار جدی به سخنران نگاه می‌کند. دیگر آن لبخند معروفش روی لب نیست و به‌جایش دارد پشت‌سرهم نکات را یادداشت می‌کند. مجری هم بسیار رسمی و منظم است و در حد سی ثانیه هم اجازه تجاوز از وقت معین را نمی‌دهد.
 
همان لبخند همیشگی، در یک نشست چالشی / تمام نقدهایی که دانشجویان به نمازجمعه دارند
کیفیت خطبه‌ها پایین است و معمولاً حرف‌های کلیشه‌ای زده می‌شود که از مردم عقب است / دفتر تحکیم وحدت در نامه‌ای به شما درخواست کرده بود که گزارشی از تریبون‌دهی به تشکل‌های دانشجویی بدهید
 

سران قوا در قامت امامت جمعه


از دفتر تحکیم وحدت، دهقان شروع می‌کند: امام جمعه حد واسط مردم و حاکمیت است و خوب است حرف حاکمیت توسط خود سران قوا در خطبه‌ها گفته شود. / کیفیت خطبه‌ها پایین است و معمولاً حرف‌های کلیشه‌ای زده می‌شود که از مردم عقب است. / دهقان که ظاهراً با دست پر آمده و از قبل تحقیق کرده است ادامه  می‌دهد: شما از دی ماه ۹۶ سرکار آمده‌اید و معمولاً انتصابات این جایگاه سه ساله است؛ بنابراین الان و پس از یک سال و اندی، زمان خوبی برای تحول است. / طبق صحبت‌های آقا، خوب است تشکل‌های دانشجویی در نماز جمعه صحبت کنند و تحلیلشان را به مردم بگویند. / دفتر تحکیم وحدت در نامه‌ای به شما درخواست کرده بود که گزارشی از تریبون‌دهی به تشکل‌های دانشجویی بدهید. / سوال بعدی دهقان ناظر به ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر بود. ظاهراً در جستجوهایش به نتیجه نرسیده بود و پرسید که آیا دبیر این ستاد را شما منصوب می‌کنید و نظارت بر این ستاد با کجاست؟ / فیروزی به عنوان نماینده بعدی تحکیم وحدت صحبت کرد: این ایده «میز خدمت» که در اهواز مطرح شد برای مشارکت مردم خوب است و باید ادامه پیدا کند. / سال‌ها پیش که رهبری خطبه‌های نماز جمعه را می‌خواندند، صحبت‌هایشان در حوزه زنان جنبه ایجابی داشت، اما الان تمام حرف‌های ما سلبی و دفاعی شده و این مطلوب نیست. آیا تریبون نمازجمعه برای پاسخ‌دهی به مسائل و شبهات زنان، جایگاه خوبی نیست؟ / درمورد پیشنهاد خیریه که گفته شد، نمازجمعه می‌تواند با تشکل‌دادن به افرادی که شرکت می‌کنند و مایل به کار خیریه هستند، در این زمینه هم فعالیت کند. / نماینده بعدی تحکیم وحدت سامانه آنلاین انتقال تجربیات بین ائمه جمعه را مطرح کرد. / همچنین درخواست گزارشی از حضور جوانان در نماز جمعه و ضریب نفوذ خطبه‌ها در جامعه داشت. / درمورد گل‌واژه‌ها و نکات کلیدی خطیب نماز جمعه کار رسانه‌ای نمی‌شود. / خدابنده‌لو، نماینده چهارم دفتر تحکیم وحدت، کلی‌گویی و توجه زیاد ائمه به مسائل خارجی و توجه کم به مسائل داخلی و معیشتی را مطرح کرد. / همچنین معتقد بود مردم و مخاطبین به گزارش سالانه نهاد‌ها –که غالباً در سالروز تشکیل آن نهاد ارائه می‌شود- توجهی ندارند و در تریبون قبل خطبه‌ها باید بازتعریف جدی صورت گیرد.

بچه‌ها حالا دارند کم‌کم ظرف‌های میوه را جلوی خود می‌کشند و سلفون‌ها را باز می‌کنند و سیب پوست می‌کنند یا خیار قاچ می‌کنند. این میز شلوغ هنوز یک نمکدان کم دارد و فضای جلسه هم برای چنین درخواستی اصلاً مناسب نیست.
 
همان لبخند همیشگی، در یک نشست چالشی / تمام نقدهایی که دانشجویان به نمازجمعه دارند
این هم روند معمولی شده است که هر مسئولی اول دورانش جلسه می‌گذارد و می‌گوید طرح و ایده بیاورید و بعد می‌رود که می‌رود / سیاست «آسته برو آسته بیا تا گربه شاخت نزنه» در اکثر ائمه جمعه ما وجود دارد
 

پرونده فسادهای ائمه جمعه، زیر دست عدالتخواهان


صبوری دبیر جنبش عدالتخواه، صحبت‌هایش را در سبک و سیاق همیشگی بچه‌های این جنبش شروع کرد: روایت داریم کسی که ساکت است به ظلم رضایت داده و هر کس با ما نباشد بر ماست؛ بنابراین هرچند برخی ائمه به‌شخصه فاسد نیستند، اما با سکوت خود باعث فساد می‌شوند. پس افرادی را منصوب نکنید که سابقه مبارزاتی و همت برخورد با مفاسد را ندارند. سیاست «آسته برو آسته بیا تا گربه شاخت نزنه» در اکثر ائمه جمعه ما وجود دارد. / خودتان در جهت‌گیری‌ها یا انتصاب‌ها صراحت داشته باشید. ما نمی‌خواهیم شما نماد نیروی جوان محافظه‌کار بشوید. / حضرت آقا معتقد است تحول، دفعی است، و تدریجی نیست. / ما گول کار‌های نمادی و ظاهری را نمی‌خوریم. این‌که امام جمعه‌ای در صف میوه بایستد چیز عجیبی نیست؛ مگر قرار است امام جمعه در صف میوه نایستد؟! / این هم روند معمولی شده است که هر مسئولی اول دورانش جلسه می‌گذارد و می‌گوید طرح و ایده بیاورید و بعد می‌رود که می‌رود... این را شما هم گفتید، اما با سند تحول دستگاه امامت جمعه که آوردیم و به بیت آقا هم ارائه شد و آن جا هم ارجاع دادند به هم این شورا چه رفتاری شد؟ تماس گرفتند و گفتند این که از بیت آمده همان است که قبلاً فرستاده بودید؟ گفتیم بله؛ و دیگر خبری نشد. / از طلبه‌های جوان به‌عنوان مشاوران خطیبان استفاده شود. بعضی از این طلبه‌ها را می‌توانید در لیستی که با آن‌ها برخورد شده و شهریه‌شان قطع شده پیدا کنید. / در مورد دوران ریاست آقای تقوی سکوت شده و ایشان تا نود نفر از انتصاباتشان از شهرستان خاصی بوده است که این جای پرسش دارد. / صبوری در ادامه از سیستم گزینش و سیستم نظارتی ائمه جمعه پرسید و سازوکار مجازات ائمه متخلف را جویا شد؛ که آیا اصلن برخورد جدی صورت می‌گیرد یا نهایتاً جابجا می‌شوند و مثلاً از بروجرد به رباط کریم فرستاده می‌شوند؟ دلیل می‌آورند که آبروی افراد مهم است، اما حفظ آبروی نظام مهم‌تر از آبروی افراد است! / وی در نهایت گفت: ما یک پک کامل و با مستندات مربوطه از مصادیق تخلفات امام جمعه‌ها داریم. می‌توانیم به شما ارائه دهیم، اما قبلش ضمانت برای مجازات می‌خواهیم!
 

تریبون دانشجویی در نماز جمعه


نوبت به آخرین تشکل، یعنی جامعه اسلامی می‌رسد و زادمهر می‌گوید: جوان‌گرایی انجام شده، اما روند‌ها جدید نشده و این به معنی تحول نیست. نمازجمعه باید حتماً متحول شود تا اقبال مردم بیشتر شود. / حضور دانشجویان در تریبون‌های قبل نماز جمعه، مخصوصاً در تهران که هفت الی ده دقیقه است، موثر نیست. از طرفی دیگر به تشکل ما اعتماد نمی‌شود و تریبون داده نمی‌شود. زادمهر از جامعه القرآن و فعالیت‌های قرآنی گفت و درخواست کرد که از این کار‌ها حمایت شود. / همچنین در مورد همکاری شورای سیاستگذاری با آموزش و پرورش پرسید و گفت: این‌که دانش آموزان اسم بنویسند و جمعه یک ماشین از مدرسه حرکت کند خوب است، اما خیلی کم است. /  ارتباط مساجد و مدارس باید بهتر شود و سوال می‌پرسم که در این بین نقش شورای سیاست گذاری چیست. / نماینده دیگر جامعه از حاج‌آقا درمورد حضور زنان در اجتماع و در تریبون نماز جمعه پرسید.
 
 
همان لبخند همیشگی، در یک نشست چالشی / تمام نقدهایی که دانشجویان به نمازجمعه دارند

هرچند وقت زیادی برای پاسخگویی نمانده، اما هر تشکل می‌تواند پنج دقیقه دیگر هم صحبت کند

دور دوم


جامعه تنها تشکلی بود که کمتر از زمان مقرر ده دقیقه‌ای صحبت کرد و سپس مجری اعلام کرد که برای هر تشکل پنج دقیقه دیگر وقت اختصاص داده شده است. از بسیج هنوز دو نفر، و بعداً معلوم شد که سه نفر، صحبت نکرده بودند. از بقیه تشکل‌ها هم یکی دونفری بودند که نکات بیشتری برای گفتن داشتند.
درمورد دوری ائمه جمعه از کانون‌های قدرت و ثروت و پیر شدن نماز جمعه و این‌که موضع گیری ائمه بیشتر در مورد جهان و کشور است و نه شهری و مطالبات مردم همان‌جا، صحبت شد. / نماینده دیگر بسیج هم معتقد بود خروجی شورا باید کاملاً انقلابی باشد و شما در انقلابی‌گری کم ندارید، اما در ظهور و بروز این قضیه بحث است. / امام جمعه باید بتواند تمام مدیران شهر را مدیریت کنند. / در ذیل هر ستاد باید گروه مشاوران جوان تشکیل بشود. / نماینده‌های مستقل هم گفتند نماز جمعه‌های کشور باید نظام‌مند شوند و به این شکل نباشد که در یک شهر به دانشجو‌ها تریبون بدهند و در شهر دیگر دانشجو را راه ندهند. / مادرِ نماز جمعه مسجد است که آن هم کم‌رونق شده است. / خطبه‌های سیاسی نباید تکرار همان صحبت‌های آقا باشند. این‌که ائمه جمعه طبق مناسبت تقویم صحبت کنند به‌معنی به‌روز بودن نیست! / نماینده انجمن مستقل می‌گوید برخی نمایندگان، ولی فقیه دارند می‌شوند خود، ولی فقیه! دفتر و دستک و جلساتی مشابه جلسات بیت رهبری به راه می‌اندازند و این تشریفات و دم‌ودستگاه و حفاظت برخی ائمه جمعه دارد به جمهوریت نظام آسیب می‌زند و به شوخی ادامه داد:حالا اگر بین این چندصد امام جمعه، چندتایی هم شهید محراب بشوند که اشکالی ندارد! نفر بعدی از دفتر تحکیم وحدت می‌گوید جوان‌گرایی باید ساختاری باشد و نه فقط کارگزارانی. ساختار برعکس نماد از بین نمی‌رود. / مدل‌های تراز نماز جمعه را در بوشهر و ... پیدا کرده‌ایم و خوب است  معرفی شوند. / درنهایت هم از حاج‌آقا درخواست کردند که در دانشگاه‌ها حضور پیدا کند تا دانشجو‌های بیشتری با ایشان مواجه شوند و گفتند ما تاکنون دوبار شما را دعوت کرده‌ایم، اما تشریف نیاورده‌اید. بچه‌های عدالتخواه هم در نوبت دوم خود گفتند وقتی ما از مردم بحث می‌کنیم برخی ائمه جمعه توجیه می‌کنند که ما مسئولیت اجرایی نداریم و این نماز جمعه خنثی که برخی اتفاقات را عادی‌سازی می‌ند به‌ضرر انقلاب است. نماینده جامانده بسیج دانشگاه الزهرا هم در آخر یک دقیقه‌ای وقت خواست و به عنوان آخرین سخنران گفت: در تبلیغ نماز جمعه باید تجدیدنظر شود و فقط از تلویزیون انجام نشود، چرا که جوانان امروز بیشتر در فضای مجازی هستند.
در همین بین، دو پیشخدمت با سینی‌های پر از شیرینی و شربت وارد می‌شوند تا اگر از بچه‌ها کسی میل به شیرینی بیشتر داشت بشقابش را پر کند.
 
همان لبخند همیشگی، در یک نشست چالشی / تمام نقدهایی که دانشجویان به نمازجمعه دارند
حاج‌آقا آرام اما صریح حرف می‌زد و مشخصاً از تحلیل‌های نادرست گلایه‌مند بود. با این حال امیدوار بود که به‌مرور این مساله بهتر شود و انتقادات دقیق‌تر و قابل‌استفاده شوند
 

عزیزان کم می‌دانند!


نوبت به صحبت‌های حاج آقا رسید و لبخندی که موقع صحبت‌ها رفته بود، حالا دوباره برمی‌گردد. شروع مجدد صحبت‌هایش، با لحنی ملایم، اما کلماتی سنگین است: آن‌چه که من از صحبت همه بچه‌ها برداشت کردم و درهمه نکات مشترک بود، ضعف در اطلاع رسانی است! این را که می‌گوید دوباره صحبت‌ها را در ذهنم مرور می‌کنم که یادم بیاید جز یکی دوتا از بچه‌ها، مگر چند نفر به این نکته اشاره کرده بودند؟ حاج‌آقا منظورش را شفاف‌تر می‌کند: عزیزان کم می‌دانند! و این  ضعف ما است!  به قول معروف، هر کسی از ظن خود شد یار من...
لحن حاج‌آقا همچنان آرام و مهربان است، اما دارد به نکته مهمی اشاره می‌کند: از این نهصد نمازجمعه، شما چه بررسی علمی دارید که قضاوت فراگیر می‌کنید؟ اکثر بچه‌ها گفتند امام جمعه‌ها در ارتباط با مردم نیستند، اما این یک برداشت ناقص و تعمیم نادرست است. برعکس، اکثر قریب به اتفاق ائمه جمعه در متن مردم و جزء قشر مظلوم هستند. برخی طوری زندگی کردند که هیچ‌کدام از شما‌ها حاضر به آن زندگی نیستید! عمر و تحصیل و زندگی را رها کرده‌اند و به جایی رفته‌اند که زندگی سختی دارند و برای بچه‌هایشان مدرسه خوب ندارند. بدنه عمومی ائمه جمعه محافظ ندارند، که برخی از آنان تا شهید نشوند شما متوجه نمی‌شوید، مثل آقای خرسند، امام جمعه کازرون. محافظ فقط برای نمایندگان ولی فقیه است که آن را هم برخی نگرفته‌اند. البته عده اندکی بروبیا راه انداخته‌اند و البته همان هم باید برطرف شود. در بسیاری از شهرها، امام جمعه اصلاً نمی‌تواند غیرمردمی باشد! چون مردم مدام در خانه‌اش در رفت و آمدند و هرچه از مسئولین دولتی بی‌مهری می‌بینند می‌آیند آن‌جا. در شهر‌هایی مثل عسلویه که همه مسئولین پروازی‌اند، امام جمعه ساکن است و زندگی سختی دارد.
این‌که امام جمعه‌ها تقویم‌خوانی می‌کنند، یک مسئله فراگیر نیست. مگر چند خطبه را بررسی کرده‌اید که می‌گویید کیفیت ندارد؟ این‌که آیا به اندازه کافی خوب نیستیم، بله درست است. این که نیاز به تحول داریم، بله همین طور است. اما نباید جفا شود.
 

تحول؟ چقدر و چگونه؟


حاج‌آقا از اول تا آخر گوش نبودند و دارند بحث می‌کنند. این می‌تواند نشانه بدی باشد از این‌که قرار است نقدهایمان را جواب بدهد و دیگر تاثیر ندهد، و می‌تواند نشانه خوبی باشد از این‌که نقدهایمان را شنیده و جدی گرفته و نمی‌خواهد آسان ازشان بگذرد. حواسم را جمع می‌کنم که متوجه شوم در کدام وضعیتیم: به هر حال این مواردی که گفتید، ما کم و بیش به آن‌ها وقوف داریم و البته باید رفع شوند. بله ما باید با شرایط و محیط زمان حال جلو بیاییم و این تأخیر از زمانه باید درست شود.
جوان‌گرایی در مردم، نکته خوبی بود. البته گاهی این مسئله کاملاً دست امام جمعه نیست. در برخی شهر‌ها امام جمعه خوبی داریم، اما مردم بی‌حالند! به هر حال امام جمعه فقط یک ضلع است و نمی‌شود همه تقصیر را انداخت گردن او. یا درمورد جوان‌گرایی در ستادها، زمانی ما تصمیم گرفتیم ستاد نماز جمعه تهران را جوان کنیم، جوانان آمدند و قرار شد کمک کنند. اما ادامه ندادند و پس از مدتی همه با بهانه‌هایی مثل درس یا کار‌های دیگر شانه خالی کردند، و ناچاراً دوباره همان پیرمرد‌ها برگشتند سر کار. از طرفی اگر حضور بچه‌های انقلابی در نماز جمعه بیشتر شود بسیاری از اشکالات خودبه‌خود برطرف می‌شوند. وقتی جمعیت نمازجمعه با امثال شما پر شود، خیلی از ایراداتی که ذکر کردید بهتر می‌شوند.
شما باید از بنده همان توقع را داشته باشید که رهبر معظم انقلاب دارند: «تحول ساختاری و نظام‌مند». می‌شد کار‌های صوری انجام داد و از سمت خیلی‌ها هم تشویق شد، اما فایده ندارد. با رصد فعالیت‌های شورا متوجه می‌شوید برخی تغییرات در یک سال اخیر به اندازه ده سال گذشته بوده‌اند. البته جا‌های حساس برای تغییر اساسی، هماهنگی و اذن نهایی می‌خواهد و ملاحظاتی لازم دارد. ما قصد نداریم تغییرات نمایشی انجام بدهیم. حتی درمورد برداشته‌شدن نرده‌ها، ما خیلی بحث کردیم که نهایتاً دو ردیف را برداشتند و حالا فقط یک ردیف مانده. این یک تغییر نمایشی نبود بلکه مدت‌ها دنبالش بودیم. مردم هم واقعاً خوشحال شدند، چون از فاصله بین خودشان و مسئولین ناراضی‌اند. اما به هر حال مسائل مربوط به حفاظت، به‌خصوص در جایی مثل نماز جمعه تهران، تعریف دارد! و همه‌اش دست ما نیست. برخی تحولات که اساسی‌تر هستند، اگر بخواهند کامل انجام شوند، خیلی کار دارند و کمک می‌خواهند. ان شاء الله در جلسات بعدی من طرح‌هایمان را می‌گویم تا شما با اطلاع نقد کنید. در مسائل اساسی  باید کار عمیق شود و برخی حرکات نمایشی ممکن است ما را به عقب برگرداند و نفس حرکت را بگیرد!
پرونده‌های فساد را قرار نیست ما پیگیری و بررسی و مجازات کنیم و این ماجرا هم مسیر خودش را دارد. نظارت ما در حد توضیح خواستن در کمیته‌های داخلی و نهایتاً عزل است؛ چنان‌که الان داریم انجام می‌دهیم. ممکن است شخصی فکر کند که به‌خاطر یک حرکت کوچکِ یک امام جمعه باسابقه چند دهه، ایشان دیگر هیچ صلاحیتی ندارد. ما به عنوان مسئول شرعی این کار باید پاسخگو باشیم و دقیق بررسی می‌کنیم. گاهی در آن شخص یک صلاحیت حداقلی می‌بینیم؛ بنابراین نباید همه را به هر دلیلی سریعاً برکنار کرد. البته برخی مسائل عزل فوری دارد و در کمتر از یک هفته انجام می‌شود! این موارد کم است، اما در حال انجام است.
جریان نماز جمعه دارد از لحاظ گفتمانی و روشی به‌روز می‌شود. آموزش و رسانه که فرمودید در دستور کار ماست و تاکید شما ما را جدی‌تر می‌کند. وقتی مصداق می‌آورید بحث سخت می‌شود، اما اگر روندی را می‌بینید که با انقلاب نمی‌سازد باید در موردش حرف زد که آیا به نفع است یا خیر. ما متعهدیم به پیگیری! وقتی اسنادی می‌دهید به هر حال پیگیری می‌کنیم. شما هم باید به مسئول و به اهلش برسانید. گاهی برخی امور عملی نیست؛ یعنی اصلا نمی‌شود، یا زمان می‌برد. اتفاقاً فشارآوردن در جایی که نباید اصرار کرد باعث می‌شود تدبیر‌ها به‌هم بخورد. این‌که یک مسئله را با بی‌تدبیری تبدیل کنیم به صد مسئله ظلم است و گاهی این کار توسط خودِ افرادی که فکر می‌کنند دارند کار انقلابی می‌کنند انجام می‌شود. به هر حال کار ما پیچیده است؛ یک طرف آن حوزه و علما هستند، یک طرف جوانان، و یک طرف بدنه سنتی نمازجمعه؛ که گاهی آن‌ها چیزی را که شما می‌خواهید آن‌ها نمی‌خواهند، یا چیزی که شما به آن مایل نیستید را می‌خواهند و این اختلاف نظر‌ها بین مردم کار ما را هم سخت‌تر می‌کند. برخی از پیشنهادات شما را اگر بخواهیم انجام دهیم دیگر اصلاً کسی به نماز جمعه نمی‌آید! ممکن است برخی مسئولین قهر کنند یا به افرادی بربخورد... سفره نماز جمعه باید کاملاً باز باشد!
در مورد خطیب‌های جمعه تهران که همگی موقتند و الان دیگر تعدادشان هم زیاد شده، انتخاب این خطیب‌ها کار شخص رهبری است. این‌که کسی اضافه شود به این افراد، ما فقط می‌توانیم پیشنهاد بدهیم؛ که ما هم چند وقت پیش یک لیست پیشنهاد دادیم و خیلی از افراد که شما فرمودید در همان لیست بودند، اما نهایتاً آقا کسی را معین کرد که در آن لیست نبود. این دیگر تشخیص امام مسلمین است و باید کمک کرد و حال خوب داد؛ بنابراین نباید جفا شود یا بی‌احترامی کنیم.
ما به آن‌چه مسئول شده‌ایم متعهد و ملزمیم. از دوستان انقلابی هم توقع کمک و اعتماد داریم! سر یک نکته به جمع‌بندی خاصی نرسند که درست نباشد یا احیاناً جفا باشد. نه افراط شود که نفسمان را بگیرد و نه تفریط که از دور خارج شویم، همه چیز باید حساب شده باشد.

نزدیک اذان است و حاج‌آقا تلاش دارند بحث را جمع کنند. چهره‌ها ساکن شده و همه درحال فکرند...
«درنهایت اگر اجازه بدهید، شما را، با افتخار، به عنوان جمع مشاورین جوان خودمان انتخاب می‌کنم. پیشنهاداتتان دیده می‌شود و روند‌ها و اقدامات و محظورات را توضیح می‌دهیم خدمتتان. این جلسه سالی دوسه بار باید برگزار شود.»
 
همان لبخند همیشگی، در یک نشست چالشی / تمام نقدهایی که دانشجویان به نمازجمعه دارند
قبل و بعد نماز، اطراف حاج‌آقا پر است از دانشجوها و حرف و نقد و ایده. حتی قبل از ناهار، چند نفراز خانم‌ها هم درخواست صحبت دارند و حاج‌آقا دیرتر به سفره اضافه می‌شود.
 

چهره‌ها نگاه می‌کنم که یک‌درمیان قانع به‌نظر می‌رسند، و برخی هم هنوز در فکر یا ناراضی. همین‌که صحبت‌ها تمام می‌شود، چند نفری با دفتر و یادداشت‌هایشان می‌روند پیش حاج‌آقا تا نکات جامانده‌شان را بگویند. دور حاج‌آقا از همان طبقه سوم تا طبقه اول، که محل نماز است، خالی نمی‌شود. در راه یکی از پیشخدمت‌ها را می‌بینم که با دو پلاستیک پر از نوشابه سر می‌رسد و دیگری به او می‌گوید که چرا پپسی خریده است! نماز را می‌خوانیم و در طرف دیگر نمازخانه که سفره‌ها پهن شده، بدون پپسی و با نوشابه‌های زرد، ناهار را کنار حاج‌آقا –که وسط سفره هم اطرافش خالی نشده و در حال شنیدن است- صرف می‌کنیم. 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار