به گفته نماینده مازندران در مجلس، انتقال آب دریای خزر ۱۰ هزار میلیارد تومان هزینه دارد و این درحالی است که یکی از دلایل طولانی شدن احداث آزادراه تهران شمال نبود همین مقدار بودجه عنوان شده است.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زینب سادات میرسلطانی؛ باد را در قفس کردن، اصطلاحی است کنایهای از کاری که هیچ وقت انجام نمیشود. درست مانند کاری که دولت اصرار بر انجام آن را دارد. میپرسید کدام کار؟ در این گزارش برایتان شرح خواهیم داد که از کدام طرح ناشدنی حرف میزنیم.
داستان انتقال آب دریای خزر به حدود ۱۰ سال گذشته برمیگردد، درست زمانی که وزارت نیروی دولت وقت از پروژهای برای انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی خبر داده بود. پس از آن یعنی در فروردین سال ۹۱، محمود احمدینژاد رییس جمهور وقت ایران برای شرکت در مراسم کلنگزنی پروژه انتقال سالانه ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب از خزر به فلات مرکزی، به استان مازندران سفر کرد، اما پس از آن نیز در دولت یازدهم وزارت نیرو اعلام کرد این پروژه در جهت تامین آب صنعت و شرب، توجیه اقتصادی داشته، ولی پس از آن با مخالفتهای سازمان محیط زیست و ارائه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ضد این طرح، مجددا وزارت نیروی دولت جدید نتوانست این طرح را اجرایی کند.
امروز، اما دولت دوازدهم در خصوص طرح چندین بار رد شده توسط مخالفان و کارشناسان، اقدام به دوباره کلید زدن و تصویب آن در مجلس کرده، اما اینبار تفاوتی که با دفعات گذشته دارد این است که عیسی کلانتری بعضی از شروط گذاشته شده برای اجرای این پروژه را پذیرفته است. این درحالی است که عیسی کلانتری در نامهای عنوان کرده بود بود اجرای این پروژه بلامانع است و برخی ضوابط زیستمحیطی باید رعایت شوند.
سابقهی چنین طرحی به دوران شوروی برمیگردد که طرحهای بسیاری برای استفاده از دریای خزر صورت گرفت. به دستور استالین، در سال ۱۹۵۲ کانال ولگا با هدف اتصال دریای سیاه به دریاچه خزر به طول ۱۰۱ کیلومتر ساخته شد. کانال ولگا ظرفیت بالایی ندارد و در حال حاضر دارای رسوب فراوانی است.
مدتی قبل نیز نور سلطان نظربایف خواستار ساخت کانالی بین دریاچه خزر و دریای سیاه شد. او با دعوت از کشورهای حاشیه دریای خزر پیشنهاد کرد با احداث این کانال، خط ترانزیت آبی بین خزر و دریای سیاه راه اندازی شود. طبق برنامه اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۷۰ میلادی، کشاورزی اولویت داشت و به منظور تامین آب مورد نیاز توسعه وسیع کشاورزی، این کشور به استفاده از آب حوزه آبریز خزر روی آورد که نهایتا موجب کاهش سطح آب خزر به میزان ۵/۲ متر شد.
انتقال آب دریای خزر به سمنان که به گفته کارشناسان مختلف موجب تخریب بیش از ۷۰۰ هکتار جنگل ۳.۵ میلیون ساله است، در سال ۹۶ با مخالفت بیش از ۵۰۰ استاد دانشگاه به چالشی بزرگ بین دولتمردان و متخصصان و استادان دانشگاه تبدیل شد که این استادان و محققان از دانشگاههای مختلف کشور با امضای نامه ای، نسبت به پیامدهای منفی انتقال آب دریای خزر به کویر مرکزی هشدار داده بودند.
در این نامه، بر ضرورت نیازسنجی دقیق و توجه به جهت گیریهای ملی آمایش سرزمین در این نوع طرحها پیش از هرگونه تصمیم گیری و اقدام عملی تاکید شده بود.
نویسندگان این نامه که در آن به جز اساتید ایرانی، امضای تعدادی از استادان ایرانی دانشگاههای کشورهای اروپائی نیز دیده میشود، از موافقت سازمان محیط زیست کشور با طرح انتقال آب دریای خزر به کویر مرکزی اظهار تعجب کرده بودند.
اما در این بین نمایندگان مخالف و موافق این طرح لب به فریاد گشودند و هرکدام سنگ خود و استان خود یعنی مازندران و سمنان را به سینه میزدند.
برای مثال مهرداد لاهوتی نماینده مردم لنگرود در جلسه ۲۲ مهرماه مجلس خطاب به رئیس جمهور، در خصوص این طرح گفت: انتقال آب خزر غیرممکن و یک شعار تبلیغاتی است، مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۹۳ گفته بود که هر مترمکعب انتقال آب ۵ هزار تومان هزینه دارد و این صحبت به این معناست که باید ۱۵ هزار میلیارد تومان برای این موضوع هزینه شود..
علیمحمد شاعری، نماینده مردم بهشهر نیز در مخالفت با این طرح گفت: سازمان حفاظت از محیط زیست نامهای مبنی بر توافق بر سر انتقال آب خزر به امضاء رساند، در شرایطی که مردم نیاز به آرامش و سازندگی و پیشرفت دارند چرا باید چنین تصمیمات غیرکارشناسی اتخاذ شود. دریاچه خزر یک دریاچه بسته است و هرگونه دستکاری در یک سیستم بسته مانند خزر تبعات غیرقابل جبرانی خواهد داشت، لذا در صورت اجرای این پروژه آب خزر پسروی خواهد کرد و تأسیسات و صنایع شمال کشور در کنار صید و صیادی از بین خواهد رفت.
اما در مقابل عیسی کلانتری که با این طرح موافق است، معتقد است که در استانی مثل گیلان که حدود ۹۰۰ میلی متر بارندگی دارد آب را از استانهای با بارش سالانه ۲۰۰ میلی متری گرفته و در گیلان برنج کاشته میشود، که بارش سالیانه ۹۰۰ میلی متری دارد یعنی سالی ۲.۵ میلیارد متر مکعب آب وجود دارد، کلانتری میگوید که بیش از ۵۰ سال است کسی حرفی نمیزند، اما وقتی ۱۰۰ میلیون متر مکعب آب میخواهد به منطقه جنوب البرز برود همه سر و صدایشان در میآید و معترض میشوند.
او میگوید راهی جز انتقال آب دریای خزر به سمنان وجود ندارد، اما علی میرچی، استاد مهندسی منابع آب دانشگاه ایالتی اوکلاهوما در مقابل میگوید مشکل پایهایتری با این طرح وجود دارد؛ «توجیه اجرای این طرح به این صورت در این مقطع چیست؟ تنها در صورتی باید به این سمت رفت که تمام راه حلهای ممکن در مقصد یعنی استان سمنان انجام شده باشد.».
اما صحبت کلانتری در صورتی درست خواهد بود که آب مصرفی برای کشاورزی مردم مازندران و گیلان و گلستان و تبخیر دریای خزر به کمترین حد خود برسد تا برای انتقال آب خزر به سمنان دیگر مخالفان نگران از دست رفتن و خشک شدن آب دریا نباشند.
با مهمتر شدن بحث جمعی از فعالین و دانشجویان حامی محیط زیست بابل هم در اعتراض به طرح انتقال آب دریاچه خزر به سمنان دست به تجمع در ساحل این شهرستان زدند. این افراد با در دست داشتن بنرهایی در دست به این طرح اعتراض کردند.
تجمع کنندگان با اشاره به اینکه اگر آب دریای خزر منتقل شود دیگر نه از جنگلهای هیرکانی اثری خواهد ماند و نه از آبزیان خزر، بر این نکته که «مردم مازندران به هیچ عنوان اجازه نمیدهند چنین طرح مخربی اجرا شود». تاکید کردند.
طرح انتقال آب خزر، همچنین اعتراض اقشار مختلف بومی وغیربومی را نیز به همراه داشته است.روز سه شنبه ۳۰ مهر ۹۸ هم دانشجویان دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران در اعتراض به طرح انتقال آب دریاچه خزر به سمنان یا در دست داشتن تراکتهایی که روی آن نوشته شدن بود نه به انتقال آب خزر، دست به تجمع اعتراضی در محوطه دانشگاه زدند.
نگرانی دیگری که در خصوص نحوه انتقال آب دریای خزر و آسیب احتمالی آن است، جنگلهای هیرکانی است که توسط انتقال آب با لولههای انتقال دهنده در محیط زیست که از میان این جنگلها میگذرند نابود خواهند شد.
دلاور نجفی، کارشناس ارشد منابع طبیعی محیط زیست، انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران به ویژه استان سمنان را خیانت محض می داند و دلیل آن را مقرون به صرفه نبودن و خسارت زا بودن در زمینههای فنی، اقتصادی و محیط زیست عنوان می کند.
البته رضا اردکانیان وزیر نیرو، عیسی کلانتری رئیس سازمان محیط زیست و حسن روحانی که خود سمنانی است و نمایندگان سمنان در مجلس از مشتاقان و موافقان عملی شدن این طرح هستند.
ناگفته نماند که مشکل کمبود آب در ایران به یک موضوع حاد و امنیتی در حال شکل گیری است و احتمال دارد که برای تامین آب در بعضی مناطق هم برای استفاده مردم و هم برای صنعت و کشاورزی این طرح عملی شود. مخالفان این طرح نیز همین نظر را دارند و احتمال میدهند که طرح مانند آزاد راه تهران شمال راه اندازی شود، اما به دلیل مشکلات اجرایی و مدیریتی و کمبود بودجه ناتمام بماند و اینکار نیمه تمام باقی بماند و هیچ وقت پایان نیابد.
برای پیگیری بیشتر در این رابطه با زحمتکش، فعال دانشجویی و رسانهای مازندران مصاحبهای را ترتیب دادیم.
اگر بخواهیم سنگی را بلند کنیم اول میبینیم که این سنگ در حد و توانمان هست یا خیر بعد از آن اقدام به بلند کردن آن میکنیم، اما اگر در حد و توانمان نبود عقل سلیم میگوید که این سنگ را نباید برداشت، این حکایت افرادی است که بدون فکر درباره مساله و برنامهای اقدام به برگزاری مراسم میکنند و در میان جمع میگویند: ما میخواهیم مشکلات شما را حل کنیم و حاضرین نیز از همه جا بی خبر شروع به تشویق او میکنند. مراسمها هروز بیشتر از دیروز، منصبها بیشتر و بهتر از قبل، اما سنگی را که با دادن وعدههای طلایی قرار بود آن فرد از جلوی پای مردم بردارد هنوز از جایش حتی تکان نخورده و تنها شعار و شعار و وعده باقی مانده است. اینها را زحمتکش میگوید، گویی میخواهد در ابتدای صحبت زمینه سازی کند برای ادامه گفتگویمان...
او در ادامه میگوید که حالا این سنگ اینبار داستان انتقال آب دریای خزر است، که حکایتش درست مشابه آزادراه تهران شمال است. اگر کمی محاسبه کنیم و پول و زمانی را که برای احداث آزادراه تهران شمال هزینه شد را محاسبه کنیم، سوالی مطرح میشود در این رابطه که چرا این مدت زمان طول کشید؟ خب طبیعی است، چون دولت پول نداشت. نه فقط یک دولت بلکه چند دولت آمدند تا دولت اول احمدی نژاد که در این ۴۰ سال اخیر بنظر یک دولت کاراییتر و پولدارتری بود، اما بازهم نتوانست از عهده مخارج آن بربیاید. حتی پیمانکار چینی را هم که میآوردند تا جاده را چینیها بسازند اما، بازهم نتوانستند، زیرا پول نداشتند.
زحمتکش در ادامه میگوید که حال باید دید که انتقال آب دریای خزر چه مقدار هزینه بر است؟ اسماعیلی نماینده مازندران در مجلس گفته است ۱۰ هزار میلیارد تومان هزینه انجام این کار بزرگ است، من از آقای اسماعیلی این سوال را دارم که دولت چگونه میتواند ۱۰هزارمیلیارتومان را برای اینکار هزینه کند درصورتی که پولی برای احداث آزادراه تهران شمال ندارد و به همین دلیل چندین سال است که احداث آن به پایان نرسیده است. گفته اند که قرار است بخش خصوصی هزینه آن را پرداخت کند. اما سوال این جاست که کدام بخش خصوصی و چرا باید اقدام به اینکار کند و این حجم عظیم پول را برای پروژهای که هم بسیار تنش روی آن است و هم اینکه ارزش این ۱۰هزارمیلیارد پول سال به سال حدود ۵۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد، هزینه کند؟
به گفته این فعال رسانهای کدام بخش خصوصی میخواهد روی این پروژه چندین سال وقت بگذارد و این هزینهی بالا را متحمل شود، و اصلا چه نفعی برای این بخش خصوصی خواهد داشت؟ او معتقد است که همه نمایندگان مازندران مخالف این مساله هستند، اما چه مخالفتی مد نظر آنهاست؟ مخالفت آنها شوی تبلیغاتی بیش نیست. اصلا اینکار دولت کار تبلیغاتی است. این طرح از دولت اول احمدی نژاد کلید خورد. در حال حاضر دولت روحانی آمد و این موضوع را بولد کرد؛ و در این میان نمایندگان سمنانی و مازندرانی در مجلس هرکدام به نفع مردم خود تریبون اختیار کرده و صحبت میکنند، یکی از بی آبی و شروع این طرح میگوید و دیگری از خطرات محیط زیستی آن برای مردم و دریای خزر، تا این شوی تبلیغاتی نزدیک انتخابات عملی شود و افرادی که میخواهند از این مساله استفاده کنند به مقصود خود برسند.
به گفته زحمتکش هیچ وقت آب دریای خزر به علت نبود بودجه و دلایل مذکور به سمنان منتقل نخواهد شد و تصویب شدن آنهم مانند تصویب FATF است، تصویب شد، ولی اجازه عملی شدن آن را نخواهند داد. تصویب شدن این طرح نگرانی ندارد، زیرا طرحی است که قابلیت اجرا ندارد. هرطرحی که میخواهد اجرا شود باید ابتدا بودجه آن و جوانب دیگر را نیز در نظر بگیرند. دولت که چندین بار است صراحتا اعلام کرده که کسری بودجه دارد چگونه اقدام به عملی کردن این پروژه سنگین خواهد کرد؟
وی در آخر تاکید میکند: جالب این جاست که در انتقال آب دریای خزر به سمنان کم هزینهتر و کم خطرتر است چرا این دو استان بولد شدند؟ زیرا نمایندگان به دنبال بحث شوی تبلیغاتی خود هستند. تا امروز برای بیکاری مردم در مجلس فریاد نزدند، اما امروز برای این کار فریاد سر میدهند و رسانهها نیز که اغلب دست خود این افراد است با رپرتاژ این حرکات را بولد میکنند.