کد خبر:۸۰۶۸۰۰
یادداشت دانشجویی |

چرا ضد انقلاب فرصت موج‌سواری پیدا می‌کند؟!

مفهوم اغتشاشگر از سوی برخی به عنوان مفهومی توهمی معرفی می‌شود؛ اما در اعتراضات ایران نمی‌توان این امر را کاملا توهم دانست. درست است که اعتراضات مردمی بوده؛ اما ضدانقلاب می‌آید و ماهی خودش را از این آب گل آلود می‌گیرد.

جلیلی//// درس‌هایی از فضای سیاسی کشور در هفته گذشته / چرا ضدانقلاب فرصت موج سواری روی اعتراضات مردم را پیدا می‌کند؟

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمد اسکندری؛* در شرایط فعلی عملکرد نظام جمهوری اسلامی تاکنون اینطور بوده که عمدتا با همراهی مردم، فرصتی به آنان که اعتراض کرده اند، داده می‌شود تا میزان خسارت‌های آشوبگران مشاهده شود و مردم بتوانند این آسیب‌ها را ببینند.

 

فضای رسانه‌ای به وجود می‌آید و مردم کم کم صف خود را از اغتشاشگران جدا می‌کنند. پس از آن نظام به برخورد سخت روی می‌آورد. در واقع از همان ابتدا برخورد سخت انجام نمی‌دهد، اول اجازه می‌دهد که مردم صف خود را از اغتشاشگران جدا کنند و بعد وارد برخورد با آشوبگران می‌شود.

 

مفهوم اغتشاشگر از سوی برخی به عنوان مفهومی توهمی معرفی می‌شود، اما در اعتراضات ایران نمی‌توان این امر را کاملا توهم دانست. درست است که اعتراضات مردمی بوده و نارضایتی‌هایی وجود داشته، اما ضدانقلاب می‌آید و ماهی خودش را از این آب گل آلود می‌گیرد و این مساله در اعتراضات مردمی در ایران وجود دارد.

 

با این حال از فعالان سیاسی و اجتماعی کشورمان انتظار می رود که پس از بروز اعتراضات مردمی در سال ۹۶، بازخوانی از نحوه تأثیر مردم در حاکمیت و اعتراضات مردمی را صورت می‌دادند. در واقع جا داشت بعد از سال ۹۶ کم کم به سمت سیکلی برویم که انتقادات و اعتراضات مردمی را در وجوه مختلف و بدون نگاه‌های رادیکالی، مطرح کنیم. انتقادات و اعتراضات حتی از سوی مصلحین که می‌خواهند اصلاحاتی را انجام دهند، باید در روندی قرار گیرد که به نحو ملموسی برای مردم قابل مشاهده باشد.

 

مساله‌ای که این روز‌ها پررنگ‌تر دیده شد، این بود که حاکمیت در کشور ما به لحاظ بستری از انواع حکومت وابسته به مردم نیست. اگر در فضای اقتصادی در نظر بگیریم، برخی می‌گویند در کشور‌های دیگر مردم در اعتراض به گرانی، با نخریدن آن کالای خاص یا پارک کردن خودرو‌های خود در خیابان در اعتراض به گران شدن بنزین، باعث عقب نشینی دولت می‌شوند، اما در کشور ما چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. به نظر من موضوع این است که عمدتا بستری از وابستگی حاکمیت به جمهور و مردم در کشور ما وجود ندارد، به این معنا که وابستگی اقتصادی حکومت به منابع نفتی و طبیعی است، نه مردم.

 

حکومت با استفاده از فروش منابع طبیعی، درآمد مورد نیاز خود را به دست می‌آورد و به همین دلیل وابستگی اقتصادی به مردم ندارد که البته این موضوع به صورت جداگانه باید بررسی شود. اما یکی از علت‌هایی که اعتراضات مردمی در کشور ما جواب داده نمی‌شود، این است که مردم ما نمی‌توانند دولت را به لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار دهند.

 

از ابتدای انقلاب انتظار می‌رفت که حکومت اسلامی به مردم وابسته باشد. مسلم است که این امر یک شبه رخ نمی‌دهد، اما انتظار می‌رود که کم کم و پس از گذشت چند دهه از عمر انقلاب، نمود این وابستگی حکومت به مردم بیشتر مشاهده شود.

 

در اتفاقات اخیر نوعی تعارض جدی با آرمان‌های انقلاب نیز خودنمایی کرده و آن عملکرد دولت در تعارض جمهوریت و رشد عقول مردم است. اجرای سیاست‌ها، یک سری تصمیم‌ها و طرح‌های پشت پرده دارد، یک سری طرح‌ها و تصمیمات عیان دارد و یک موضوع هم بحث شیوه اجرای آن است. دولت در افزایش قیمت بنزین تصمیم گرفت شوک درمانی کند. اما وقتی این موضوع را کنار یکی از اهداف جمهوری اسلامی که بالابردن نوع تفکر مردم است، بگذاریم، می‌بینیم که دولت در این زمینه به خوبی عمل نکرده است.

 

قبل از اینکه موضوع گران شدن بنزین با مردم مطرح شود یا اقناع عمومی صورت گیرد، حتی بدون اطلاع نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در شورای چند نفره‌ای تصمیم گرفته می‌شود. یعنی فضای تصمیم گیری در این زمینه به حدی بسته بود که حتی نمایندگان ملت هم از آن بی خبر بوده اند.

 

عملکرد صداوسیما نیز این روز‌ها باعث شد وضعیت بحرانی‌تر هم شود. رسانه ملی وظیفه‌ای متفاوت از خبرگزاری‌ها و نرم افزار‌های خبری و کانال‌ها دارد، یعنی بخشی از رسالت این رسانه پوشش اعتراضات مردم بوده است، آن بخش از اعتراضات که به حق است. صداوسیما باید بتواند صدای مستضعفین باشد، بدون نگرش سیاسی و صرفا براساس اولویت دادن به آرمان‌های انقلاب به مسائل مختلف ورود کند. اما عمدتا می‌بینیم که چنین نگاهی وجود ندارد، مثال واضح آن را می‌توانیم در خصوصی سازی ببینیم. تا پیش از آنکه این مساله سیاسی شود، صداوسیما هیچ ورودی به این قضایا نداشت و درباره کارگران فلان منطقه که به وضعیت کارخانه خود اعتراض داشتند یا مساله ورود امام جمعه یک منطقه دیگر از مساله‌ای عدالتخواهانه، آن‌ها را مطرح نمی‌کرد.

 

نبود ارتباط سیاسی مسئولان با مردم نیز مساله ای دیگری بود که در اعتراضات خودنمایی می کند. یک دلیل اینکه اعتراضات به حق مردم در جامعه ما جواب نمی‌دهد، این است که نیرو‌های سیاسی که باید واسطه بین مردم و بخش‌های مختلف درون حاکمیت باشند، مشق سیاست را با مردم آغاز نکرده اند.

 

به نظرم مشکل اساسی که وجود دارد این است که هر قشری از سیاستمدارانمان، از وابستگی به حاکمیت و بخش‌های رانتی آن توانستند رشد کنند و تبدیل به نیرو‌های سیاسی شده اند. سیاستمداران شدن در کشورمان از کار با مردم و داشتن پشتوانه‌های اجتماعی ایجاد نمی‌شود.

 

مثلا در انتخابات یک لیست به مردم ارائه می‌شود، اما این لیست آیا از دل مردم بیرون آمده است؟ تیرو‌های سیاسی اعتقاد سیاسی خود را از اتصال به قسمت‌های مختلف حاکمیت به دست می‌آورند، اول مدیر هستند بعد رشد کرده و تبدیل به یک نیروی سیاسی می‌شوند نه اینکه با پیگیری مطالبات مردم تبدیل به یک نیروی سیاسی شده و از آن طریق در فضای سیاسی کشور رشد کرده باشند.

 

محمد اسکندری، فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان

انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

 
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار