به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، چندی پیش ترامپ و نتانیاهو از معاملهای رونمایی کردند که معامله قرن نامیده میشد. طی این معامله مرزهای فلسطین تبدیل به تونلهایی شد که مردم این کشور را محدود به مناطق خاصی میکند و در واقع فلسطینیها تبدیل به مهمان نشین اسرائیلیها در سرزمین نیاکان خود خواهند شد و برای هرکاری و هرچیزی لازم باشد از رژیم غاصب صهیونیست اجازه بگیرند.
خبرگزاری دانشجو در این باره میان دانشجویان فعال حوزه بین الملل میزگردی را برگزار کرده است تا از دیدگاه دانشجویان ایرانی و غیرایرانی این مسئله مهم را بررسی کند.
در این میزگرد محمدرضا عبیدیان، دانشجوی دانشگاه تهران مرکز، محمد خشاب دانشجوی لبنانی، دانشگاه علامه و زهرا استکی دانشجوی حقوق بین الملل دانشگاه علامه حضور یافتند و پیرامون این مسئله گفتگو کردند.
عبیدیان: اگر بخواهیم از جنبه داخلی خود مسئله فلسطین به مسئله معامله قرن نگاه کنیم می بینیم یک سری از سازش هایی که خود تشکیلات خودگردان انجام داد، برای 25 سال مذاکره را می پردازند همکاری های امنیتی که با اسرائیل انجام داد باعث شد اسرائیل بیاید یعنی این مغز متفکر صهیونیستی پا را فراتر بگذارد که قدس را رسما از این ها بگیرد و این به نظرم همین بهایی است که تشکیلات خودگردان می پردازد.
وی ادامه داد: مسئله بعدی این است که در حال حاضر اتحاد تشکیلات خودگردان و سازمان ازادی بخش فلسیطن و حماس و جهاد اسلامی باید یک جبهه واحد باشند و صحبت هایشان را یکی کنند الان اتحاد شکل گرفته ولی مقطعی هست و احتمالا نرمش محمود عباس کمابیش با توجه به تجربه ای که می بینیم هست و ممکن است او را پای میز مذاکره بیاورند. با توجه به اینکه فلسطین با این شرایط به انزوا می رود از آنطرف اردن و مصر بی طرفی اعلام کرده و امارات طرفدار این قضیه هست وعربستان که خوب هزینه می کند و از این بابت چون شخصیت او انقلابی و مقاومتی نیست فضا را ببیند که کشورهای منطقه به این سمت می روند احتمال هست پای میز مذاکره برود و این خودش فاجعه هولناکی ایجاد می کند.
این دانشجوی فعال عرصه بین الملل اضافه کرد: درون این معامله قرن دنبال این هستند که توافق سه جانبه بین اسرائیل و حماس و سازمان آزادی بخش فلسطین شکل بگیرد کرانه باختری به مثابه جزیره ای شده است ومرز آن با اردن از بین رفته. در نوار غزه مرز محدودی وجود دارد و با تونل و راه می خواهند اینها را با هم مرتبط کنند من فکر می کنم طرح های بعدی مثلا شاید برای سالیان بعدشان این است که کم کم این را الحاق کنند به خود رژیم غاصب اسرائیل.
وی ادامه داد: اگر چند نسل دیگر بگذرد مقاومتی در کار نیست و این خودش یک خطر است. همین نقشه ای که این ها طرح کردند، آن را در جهت منافع خودشان تدوین کرده اند. یکی از مسائل اصلی آنها، "قدس" است. گفتند اماکن قدس مشترک باشد که مسلمان ها بیایند ولی اعرابی که ساکن قدس هستند باید به همین کرانه باختری و فلسطین جدید بروند. آنچه از قدس مدنظراسرائیل است خالی کردن آن از اعراب است، ولی به خاطر این که مثلا یک امتیاز نسبی داده باشند گفتند می توانید با یک ساز و کاری به اماکن مقدس بیایید درحالیکه جهت خصمانه اش همین است و اعراب هیچوقت نمی توانند از قدس بروند.
عبیدیان افزود: دوباره در نظر داشتند یک سری اراضی از طریق مصر برای فلسطینی ها قائل باشند کارخانه هایی بسازند و کشاورزی و مبادلات تجاری بکنند ولی این امتیاز کوچک که امتیاز هم نیست صدای خود صهیونیست های تندرو را هم درآورده است و آنها نگران این هستند که پناهنده های اردنی برنگردند و در اردن و کشورهای دیگر بمانند. حتی بخواهیم اصول دمکراتیک رعایت کنیم و رای گیری بشود به مراتب تعداد مسلمان ها آنجا خیلی بیشتر است یهودی ها در حد رقابت با این ها نیستند.
وی پیرامون تأمین امنیت فلسطینی ها گفت: قرار شد تا مسئله امنیت را اسرائیل تقبل کند و موافقت نامه امنیتی داشته باشند که هزینه این را هم خود فلسطینی ها و کشورهای اعراب باید بپردازند و این ها مد نظرشان این است کلیه تسلیحات حماس مصادره شود. پا را فراتر گذاشتند که با 25 میلیارد دلار هزینه مثلا بیایند تسلیحات را بگیرند یک تسلیحاتی که موشک های غزه تا تلاویو هم می رود فکر نمی کنم غیرت اعراب اجازه بدهد این معاهده ننگین را بپیذیرند.
این دانشجوی فعال حوزه بین الملل ادامه داد: امارات و بحرین این ها کلا در جهت منافع نظام سلطه در منطقه پیش می روند. امارات از لحاظ اقتصادی قوی شد و نامی برای خودش در منطقه پیدا کرد و حالا سودای این را دارد از لحاظ سیاسی به یک منزلتی برسد برای همین سعی می کند با توجه به تحرکاتی که آمریکا در منطقه دارد بتواند سهمی داشته باشد. بعد از نشست هایی که در بحرین بود قرار شد تا نشست هایی برگزار شود از افراد اروپایی و آمریکایی و صهیونیستی که جمع بشوند داخل امارات ودرباره این بحث صحبت کنند که خود فلسطینی ها این را محکوم کردند و گفتند هر گونه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به منزله پذیرفتن نظام سلطه است و روند از دست دادن فلسطین را تسریع می کند. کشورهای عربی واقعا برای آمریکایی ها مهم هستند اگر خود اسرائیل و آمریکا باشند کارشان سخت می شود چراغ سبزی که اعراب نشان می دهند باعث اجرای افکار آنها می شود.
وی گفت: امروز در فضای بین الملل بیشترین جنگ اقتصادی بین آمریکا و چین وجود دارد. داخل منطقه هر کشوری به نوبه خودش درگیر مسائل خودش هست. تضاد و تعارض شدیدی بین تهران و واشنگتن وجود دارد و از آن سو سوریه درگیر مسائل خودش هست، یمن درگیر عربستان و عراق هم فضایش جور دیگر و ما هم حاج قاسم را از دست داده ایم. فضا طوری شده که صهیونیست ها فکر می کنند در چنین شرایطی و سردرگمی کشورها در مسائل خودشان این سند را تبیین و طرحش را پیش ببرند ازنظر من این شرایط آشفته ای که هست سود اصلی را رژیم صهیونیستی می برد. حتی داخل پازلی که بخواهیم شکل بدهیم که چه زمانی معامله قرن شکل گرفت از وقتی که ترامپ محل سفارت را تغییر داد و تل اویو را اورشلیم و کمک ها را به فلسطین محدود و بعضا قطع کرد. دفتر سازمان آزادی بخش به داخل واشنگتن حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان را به تثبیت رساند و اینها پازلی بود به سمت معامله ننگینی که صلح خاورمیانه قبلا مطرح کرده بودند .
عبیدیان مطرح کرد: فکر می کنم حتی یک مانع بزرگی که جلوی این ها سپاه قدس ایران بود و این ها فکر کردند مثلا سپاه درباره حاج قاسم مثل طالبان، قائل به شخص هستند و فرمانده را می زنند از هم می پاشد و راحت جلو می روند و دیدند حاج قاسم و نیروی قدس ما یک تنه جلوی سیاست های خصمانه این ها را گرفته خواستند به این نحو در تکمیل پازلشان این کار را بکنند می بینید که مسئله اصلی عراق و سوریه نیست مسئله اصلی همچنان مسئله اسرائیل و فلسطین است و بقیه پیرامون آن شکل گرفته و در طرح خاورمیانه جدیدشان یعنی در اصل رسمیت بخشیدن به حاکمیت اسرائیل است در ذیل آن سوریه و عراق را بهم زدند.
عبیدیان تصریح کرد: این طرح آمریکایی متضمن این واقعیت شده که ترامپ و این صهیونیست ها به هیچ معنا و مفهومی برای قراردادهای بین المللی یا حقوق بین الملل یا نهادهای بین الملل مثل سازمان ملل قائل نیستندد، اینها به همان مفاد تحمیلی هم قائل نیستند و می خواهند دنیایی با توجه به نگاه خودشان بسازند و این فشاری ببه حقوق سایر ملت ها است و این ها به قوانین بین المللی هم پایبند نیستند با دیکتاتوری درحال دیکته کردن هستند.
اسرائیل در چند دهه اخیر در این مسیر پیش رفت که ذهنیت ملت ها را نسبت به خودش تغییر بدهد قبلا می گفتند اسرائیل کشور متخاصم و اشغالگر تداعی می شد این ها در زمینه اقتصادی فناوری تکنولوژی حضور پیدا کردند و در دراز مدت نسل های جدیدی از مسلمانان روی کار خواهند آمد که دیگر آن ذهنیت بسیار منفی نسبت به اسرائیل را نداشته باشند تا اینها بتوانند طرح های خودشان را پیش ببرد که در این زمینه خیلی کار می کنند و هدف در نهایت این است که ذهنیت منفی از اسرائیل برداشته شود تا راحت بتوانند عادی سازی روابط داشته باشند.
محمد خشاب دانشجوی روزنامه نگاری دانشگاه علامه از لبنان در ادامه پیرامون این معامله ننگین گفت: این معامله قرن نیست این معامله باطل است و موجب ضایع شدن حقوق و مقدسات است من از امام خمینی شروع می کنم چون اساس ما امام خمینی است همه چیزی که داریم از امام خمینی است، امام خمینی انقلاب ساخت برای ملت ایران ولی امام برای ملت اسلامی محسوب می شود. همچنین امام خمینی یک روزی را به نام قدس انتخاب کرد.چرا؟ چون خودش می داند که ما به جایی می رسیم که به یک روزی نیاز داشته باشیم تا یادواره فلسطین باقی بماند و ضایع نشود و الان رسیدیم. حالا باید ببینیم وظیفه ما مقابل معامله قرن چیست. هدف حضرت امام خمینی از اعلام روز قدس این بود که قضیه روز قدس در وجدان امت زنده بماند و حکمت این تصمیم امام روشن می شود.
وی ادامه داد: اولا عنوان ساده برای معامله قرن فروش فلسطین به صهیونیست ها و ایجاد روابط رسمی بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی است. اینکه این معامله چطور از بین می رود و مرگ آن چگونه است به نظر من اسرائیل مشکلات زیادی دارد اعم از مشکلات مالی، ضعف سیستمی حکومت اسرائیل و انتخابات آنها و اینکه آنها هنوز نتواستند اصل حکومت را بسازند و تجربه تاریخی از جنگ ها چه 33 روزه و چه جنگ 11 روزه و بسیاری شکست های دیگر در منطقه برای آنها علامت خوبی نیست.
این دانشجوی لبنانی افزود: اینکه چرا این معامله در این برهه زمانی اتفاق افتاده است باید گفت دو دلیل اساسی هست، اولین دلیل پیشرفت محور مقاومت و سیستم مقاومت و شکستن بهار عربی و تبدیل به یک زمستان سختی برای آمریکا است. ما دیدیم در سوریه آمریکا شکست خورد بعد در لبنان هم شکست خوردند اما باید دید این معامله با حاج قاسم چه ارتباطی دارد بعضی ها می گویند ارتباطی ندارد. از دیدگاه من حاج قاسم یک سد جلوی این معامله با آمریکا بود یعنی حاج قاسم در منطقه کارهای فعالی داشت که مانع معامله قرن می شد.
خشاب اظهار کرد: متاسفانه یک مسئله ای وجود دارند آن هم اینکه ما در محیطهای مختلف درباره این موضوع کنفرانس می گیریم و سخنرانی می کنیم اما بازهم هیچ اتفاقی در این باره رخ نمی دهد و به هدف نمی رسیم همه کنفرانس هایی که در تهران و لبنان برگزار می شود، اگر هدف نداشته باشد لازم نیست بلکه اول باید ضرورت چیزهایی که باید انجام بدهیم در این حوزه ها به جایگاه مثلا من که دانشجو هستم درلبنان یا عراق و ایران و.. مشخص شود و در ابتدا باید فلسطین را به صورت جدی بشناسیم.
وی افزود: باید با دشمن آشنا شویم؛ مثلا هر کسی در این حوزه باید آشنا شود. در دانشگاه ها باید خودمان با یک کارهای عملی شروع کنیم؛ مثلا یک روزنامه دیواری می زنم من این را یک بار پیشنهاد دادم به بسیج دانشگاه علامه ولی حالا خواستم یک روزنامه بنویسم گفتند شما چون خارجی هستید نمی شود، ولی این را پیشنهاد می دهم یک روزنامه دیواری در دانشگاه ها در رابطه با شناخت فلسطین بزنیم.
عبیدیان ادامه داد: الان مسئله ما همین است؛ اما برای مسئولین دانشگاهی تبیین نشده که لزومی دارد دانشجو در فضای بین الملل مطالبه ای کند یا وظیفه اش این است در کف دانشگاه کار کند ولی دانشجو می تواند سطح مطالباتش را بالاتر از این ها ببرد. خود رهبری که برای ما اتمام حجت هست خودشان می گویند دانشجو در این فضا مطالبه کند حرف بزند این مسئله ای است که باید به یک اجماعی برسیم. ما یک تابستان رفتیم سمت رودهن کل مسئولین بسیج دانشگاه آزاد حضور داشتند این مسئله را تبیین کردیم که قرار است چه کار کنیم قرار نیست یک سری افراد خاص ما بشیم چهار تا عکس و نشست بگیریم قرار است به صورت یک حلقه به هم پیوسته کل کشور قرار است کار کند بسیج دانشگاه آزاد این مطالبه از خوزستان باشد تا مشهد تا تهران این انجام شود. ولی متاسفانه در همان جلسه ای که تبیین شد و زحمت کشیدند و وقت گذاشتند تدارک دیدند که صحبت ها انجام شود من آنجا در حاشیه آن مراسم دیدم یک سری اهمیت قائل نبودند در عین جلسات اهمیتی ندادند وقتی مسئول تشکلی اهمیت قائل نمی شود و صرفا کارش شده در فضای رقابتی با فلان تشکل ورود پیدا کند این ضعف است که نقش یک تشکل انقلابی شود صرفا رقابت با فلان تشکل در برنامه گرفتن برای 16 آذر که من چه برنامه های دیگر باشد؟
وی ادامه داد: اینها مطالباتی است که نیازمند دانشجوی انقلابی است و متاسفانه ورود نمی کنند و بعضا اطلاعی در این فضا ندارند. الان فضا کلا صرفا شده بحث های سیاسی تا یک جایی حق دارند اما جنبش دانشجویی این طوری شده که فعالین یک موضوع پیش بیاید همه تمرکزشان را روی آن می گذارند. درحالیکه تقسیم کاری نشده و صرفا دنبال سوژه ای هستیم تا نسبت به آن واکنش نشان بدهیم و فکر می کنیم در مورد موضوعی اگر صحبت نکنیم باختیم. یک انسجام یک نظمی داخل مطالبه گری مان نیست هر دفعه به یک چیز اهمیت زیادی می دهیم بعد یک مدت فراموش می کنیم شیخ زکزاکی یک مدت بالا می آید وبعد فراموش می شود این ضعف ماست.
محمد خشاب در ادامه بحث با توجه به موضوع معامله قرن و شهادت سردار سلیمانی اظهار کرد: سید حسن نصرالله یک چیز مهمی درباره مکتب حاج قاسم اشاره کرد وگفت مکتب حاج قاسم از مکتب امام خمینی گرفته و حالا باید ما تبیین کنیم که مکتب حاج قاسم یعنی چه؟ حاج قاسم سک فرد نیست بلکه حاج قاسم یک امت است، یعنی چه؟ من می گویم ما باید بیاییم و ببینیم که جایگاهمان چیست، برای مثال جای من در ایران و جایگاه من در لبنان و به نام دانشجو چیست و سپس می توانیم از مکتب حاج قاسم سلیمانی شروع کنیم که مکتب بزرگی هست و شهادت حاج قاسم به نظرمن یک معجزه است که این معجزه باعث شد آمریکا و اسرائیل شکست بخورند و این مکتب می تواند پایگاهی باشد چه نظامی، چه اقتصادی و چه فلسفی هنری و پزشکی نه فقط انتظامی .یعنی مکتب حاج قاسم یک درخت میوه داراست و در هر حوزه می توانیم از مکتب حاج قاسم می توانیم استفاده کنیم.
وی افزود: شهادت حاج قاسم باید الگوی مقاومت باشد همانطور که دیدیم چه تعدادی برای تشییعش درلبنان و عراق و ایران حضور یافتند و عکس های حاج قاسم در سراسر لبنان هست. حاج قاسم یک الگوی مقاومت است و من مطمئنم که اسرائیل و آمریکا از منطقه به زودی خارج می شوند. ما باید در حوزه های رسانه ای وظایفمان را تبیین کنیم مثلا در ایران حاج قاسم باید با هر دانشجو باشد یعنی باید زنده بماند در درون ما و در لبنان نیز، البته حاج قاسم برای لبنان مثل یک پدر بود که دارد مقاومت می کند.
وی ادامه داد: نکته بعدی این که در بحث میانجی گری در حقوق بین الملل این را داریم که پیش نویسی از درخواست های طرفین آن معاهده تهیه شود و شخص میانجی گر یا کشور میانجی گر در چارچوب آن پیش نویس اقدام کند حتی در سطح لابی گری با مسئولین فلسطین این اتفاق نیفتاده چه برسد به این که پیش نویسی یک متن حقوقی از آنها خواسته شده باشد در اتاق کنفرانسی همه تصمیم گرفته شود این چیزها نبود فلذا عنوان میانجی گری نمی شود به حرکت آمریکا داد. شما می بینید در این طرح در متن طرح حتی از عنوان دولت برای فلسطین استفاده نشده و به رسمیت شناخته نشده و این نشان می دهد اصلا طرف معاهده را راه ندادند و حتی گفتند اگر بخواهیم به عنوان یک دولت شناسایی کنیم شروطی گذاشتند که نتیجه آن این می شود.
استکی تصریح کرد: این چه جور دولتی است دولت فلسطین که قرار است بسازید دولتی که برای عضویت در هر سازمانی باید از اسرائیل اجازه بگیرد، فلسطین اگر بخواهد علیه جنایات اسرائیل یک دعوایی طرح کند نمی تواند چون باید از اسرائیل اجازه بگیرد، یا مثلا برای استخدام های دولتی برای تشکیل ساختار دولت خودش هم اسرائیل تعیین تکلیف می کند. یکی از آنها این است که اعضای حماس نباید در ساختار دولت باشند یا باید خلا سلاح کامل باشد خب این چه جور دولتی است این شیر بی یال و دم است.
این دانشجوی حقوق بین الملل اظهار داشت:نکته بعدی اینکه ما معتقدیم اصلا طرح ترامپ طبق گفته رهبری پیش از مرگ ترامپ از بین می رود که کاملا به لحاظ حقوقی درست است از آن جهت که این طرح به لحاظ حقوق بین الملل کاملا نادرست است به این خاطر که اصولی را از حقوق بین الملل زیر پا گذاشته که آنقدر جدی هستند حتی لازم نیست برای بیان آنها به اسناد و فکت های حقوق بین الملل استناد کنیم کاملا پذیرفته شده هستند. یکی از مهمترین ها آن است که این طرح تعارض با اصل مهم حق تعیین سرنوشت دارد تعارض با برابری حاکمیت ها دارد و در واقع تعارض دارد با منع مداخله در امور دیگر دولت ها که بند 7 منشور صراحتا در این موضوع صحبت کرده که طبق اصطلاح منشور می گوید اموری که ذاتا در صلاحیت داخلی کشورهاست هیچ کشور دیگری نباید درآن دخالت کند. رسما این طرح دخالت جدی است یک نکته قابل توجهی که وجود دارد در پرانتز بگویم این است که نگرانی ما صرفا نگرانی برای فلسطین نیست نگرانی ما نگرانی برای جهانی است که با سرعت بسیار زیادی به دوران قبل از منشور برمی گردد و اقدامات کشورهایی مثل آمریکا و اسرائیل در طی این سال ها که در این طرح خیلی آشکار شد و شاید یکی از دلایلی که کشورهای درست و حسابی خیلی از این طرح حمایت نکردند و هیچ حقوقدانی از آن دفاع نکرده این است که آمریکا با این طرح چیزهایی را زیر سوال برده مثال می زنم در بند دو ماده یک منشور ملل متحد گفته شده اصل تساوی حقوق و خود مختاری ملل پایه و مبنای رسیدن به صلح جهانی است.
وی افزود: صلح جهانی همان چیزی است سال هاست ملت های مختلف جنگیدند منشور نوشتند اعلامیه جهانی حقوق بشر را تدوین کردند و اقدامی که صلح را زیر سوال ببرد قطعا خطر جهانی محسوب می شود. پرانتز بسته ادامه می دهم تعارض این طرح را با بقیه اسناد بین المللی این طرح با رویکرد کلی سازمان ملل و حتی شورای امنیت به عنوان یکی از قدرت محورترین و سیاسی ترین ارکان سازمان ملل هم در تعارض است. یا مثلا بقیه قطع نامه های شورای امنیت بیان کرده که قدس یک منطقه کاملا فلسطینی و تحت حاکمیت فلسطین است ولی می بینیم از نظر آمریکا می تواند پایتخت اسرائیل باشد یا در قطع نامه های شورای امنیت غزه و کرانه باختری تماما فلسطینی محسوب می شود و شهرک سازی ها اشغالی محسوب می شود ولی در این طرح نیست و همه فکت هایی است که سازمان ملل و شورای امنیت قطع نامه داده ولی قطعا این ها در نظر نگرفته اند نکته جالب توجه این است که این مسئله و بی توجهی به وضع موجود و نظام حقوقی موجود در سطح بین الملل را امریکا و اسرائیل صراحتا در این طرح بیان کردند که ما مطلع هستیم و عمدا این کار را می کنیم.
استکی تصریح کرد: به اصطلاح تحت عنوان بیان کردند که درست است یک مجمع عمومی سازمان بین الملل دارد و یک قطع نامه هایی هم صادر کرده یک بیانیه هایی هم داده شورای امنیت هم حالا به هر حال یک حرف هایی زده اما این ها نقش تاریخی مجمع عمومی و سازمان ملل بوده واین نقش تاریخی نتوانسته راه به جایی ببرد راهی که ما می گوییم. این نشان می دهد که حالا آمریکایی که سال ها در پی این بود که از وضع موجود و حالا حقوق موجود بگذرد به این خاطر که معتقد است که این سازمان ملل این ساختار این حقوق بین الملل منافع آن و هم پیمانانش را تامین نمی کند ولی خب با این طرح دیگر باز هم بیانش کرد و سرعت به آن داد ولی خب ما معتقدیم که اگر هم بناست که تغییری از وضع موجود اتفاق بیفتد که ماهم طرفدارش هستیم که سازمان ملل پاسخگوی نیاز ملل امروز نیست یا شورای امنیت پاسخگوی نیاز بشریت امروز نیست ولی اگر هم بناست بگذریم باید در چارچوب آن قواعد باشد همان جور که در مواد و اصول 107 و 108 منشور گفته شده باید در همان چارچوب این تغییر اتفاق بیفتد ما نمی توانیم تغییری ایجاد کنیم که اصول بنیادینی مثل حق تعیین سرنوشت که کسی رویش بحثی ندارد را از بیخ بزنیم. اگر هم بناست تغییری ایجاد شود باید این اصولی که ملت های مختلف سال ها به خاطرش جنگیدند محترم باشد.
وی گفت:ما هم معتقدیم که باید از این وضع گذشت اما این که چه کسانی بگذرند از کجا بگذرند و به کجا برسند مهمترین سوالی است که مطرح می شود این که اگر بناست سازمان ملل تغییر کند پس همه ملت ها باید درگیر باشند همه ملت ها و نظرهایشان و تفکراتشان باید درگیر باشد نه اینکه آمریکا و اسرائیل قیم مابانه برای همه کشورها تعیین تکلیف کنند و تمام قطع نامه ها و اسناد حقوق بین الملل را بی اعتبار کنند.
استکی اظهار داشت:باید قوی شویم اینجا بسیار اهمیت دارد اگر می خواهیم در این سیکل پرسرعت گذر از وضع جهانی و نظم جهانی موجود و حقوق بین الملل موجود دخیل شویم باید قوی شویم حرفی برای زدن در حوزه حقوق بین الملل داشته باشیم. باید علمای حقوق ایران از این سیکل باطل ترجمه کردن دکترین غربی در حوزه حقوق بین الملل خارج شوند و ما باید به طور جدی ادبیات مقاومت را به عنوان یک دکترین در حقوق بین الملل وارد کنیم و این حوزه حقوق بین الملل بدین گونه قوی می شود که ما بتوانیم وارد این سیکل بشوم و تغییراتی که اتفاق می افتد را متوجه کنیم به منافع همه کشورها به خصوص مستضعفین.
این دانشجو گفت: یک سوالی که پرسیده شده این است که حالا در واقع به لحاظ حقوق بین الملل چه مقابله ای می شود با این طرح کرد و چه اقداماتی می توانیم انجام بدهیم خیلی مختصر بخواهم بگویم هیچ، یعنی این طرح به اندازه کافی آنقدر ضعیف است که به لحاظ حقوقی قابلیت و پتانسیل اجرایی نداشته باشد؛ اما برای برخورد با ان نهایت کاری می توانیم بکنیم این است فلسطین یا بقیه کشورها جلودار شوند بقیه کشورهای اسلامی و عربی هم اگر به این اتحاد برسند یک روزی برویم از مجمع عمومی سازمان ملل یک قطع نامه بگیریم در محکومیت این طرح که خب البته همه می دانیم قطع نامه های مجمع عمومی الزام آور نیست کنفرانس اسلامی بیانیه ای بدهد این حرکات را نهایتا می شود فعلا در وضع موجود هیچ تاثیری ندارد. اصلا به لحاظ حقوقی الزام آور نیست که بتوانیم استفاده کنیم.