کد خبر:۸۴۷۹۴۲
دانشجو به بهانه دیدار دانشجویی سال ۹۹ بررسی می‌کند

پای درس مطالبه‌گری استاد / ۱۴ پند استراتژیک رَه‌بَر برای دانشجویان مطالبه‌گر

اعتراضات کارگری هپکو، زمین‌خواری هفت‌سنگان، خصوصی سازی کنتورسازی قزوین و ... در همه این‌ها دانشجویان در قامت مطالبه‌گر و صدای مظلومان نقش‌آفرینی کرده‌اند. قوه محرک همه این اتفاقات هم درخواست رهبر انقلاب از دانشجویان برای حضور فعال در عرصه مطالبه‌گری برای حل مشکلات کشور بود.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ محمدحسین غریبی- مطالبه‌گری را باید جزء جدانشدنی فعالیت‌های دانشجویان دانست. از مطالبه شفافیت و مباحث سیاست خارجی تا اعتراضات کارگری همیشه تشکل‌های دانشجویی پای کار بوده‌اند. اعتراضات کارگری هپکو، زمین‌خواری هفت‌سنگان، خصوصی سازی کنتورسازی قزوین و ... در همه این‌ها دانشجویان در قامت مطالبه‌گر و صدای مظلومان نقش‌آفرینی کرده‌اند. قوه محرک همه این اتفاقات هم درخواست رهبر انقلاب از دانشجویان برای حضور فعال در عرصه مطالبه‌گری برای حل مشکلات کشور بود. جنبش دانشجویی امروز پا در راهی گذاشته که منتهی می‌شود به حل مسائل مردم و این یعنی راه اندازی شبکه‌ای که درد مردم را می‌شنود، پیگیری می‌کند و درصدد این است که آن را حل کند و در این شبکه نیازی به حضور و نظارت مستقیم رهبری نیست و هیچ بودجه‌ای نمی‌طلبد و کار‌های بزرگی را نیز به پیش می‌برد. در این گزارش به مرور درس‌های رهبری به دانشجویان برای مطالبه‌گری صحیح می‌پردازیم.
 
دیدار دانشجویی رهبری


لزوم کنشگری دانشجویان درباره مسائل کلان

دیدار دانشجویی رمضان ۸۹: «در مسائلی که با سرنوشت کشور ارتباط پیدا میکند، حتماً تحلیل و موضع داشته باشید. بیانیه‌ی تهران مسئله‌ی مهمی بود؛ تحلیل شما از بیانیه‌ی تهران چیست؟ موضعتان چیست؟ موافقید؟ مخالفید؟ قطعنامه‌ی ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی صادر شده، یا تحریم­های یکجانبه‌ی آمریکا و اروپا علیه ایران شکل گرفته؛ تحلیل شما از این قضیه چیست؟ این قضیه‌ی کوچکی نیست. موضعتان چیست؟ ایران چه کار کند؟ چون اخم میکنند، تحریم میکنند، دندان نشان میدهند، دستهایمان را بالا ببریم؟ حالا یک قدری کوتاه بیائیم؟ تحلیلتان این است؟ در داخل کشور ما مجموعه‌های سیاسی‌ای هستند که تحلیلشان این است؛ میگویند وقتی که طرف خیلی چهره‌ی سگی از خودش نشان میدهد، شما عقب بنشینید! خوب، شما این را قبول دارید؟ عقب بنشینیم؟ یا نه؛ معتقدید که هر گونه عقب‌نشینی، طرف را تشجیع میکند. بمجردی که دیدند شما با اخم میترسید، میگویند آقا اخم کنید؛ علاج این آدم اخم است. بمجردی که دیدند تهدید به کتک یا خود کتک، شما را به عقب‌نشینی وادار میکنند، میگویند دو تا بیشتر بزن تا خوب از همه‌ی حرفهایش دست بردارد. طرف، اینجوری است. محاسبات دنیا این است.»
 


ژرف نگری و کار‌های عمیق مطالعاتی

دیدار دانشجویی رمضان ۱۳۹۰: «یکی از دوستان اطلاع دادند که یک ستاد دانشجوئی برای تحقیق در اقتصاد مقاومتی تشکیل شده. کار بسیار جالبی است. اینجور کار‌های عمیق، همان چیزی است که کشور به آن احتیاج دارد. شما باید فکر کنید، مطالعه کنید، تحقیق کنید. این تحقیق­ها اگر به درد آن دستگاه مسئول هم نخورد یا به کار او نیاید یا نپسندد، قطعاً به کار شما می‌آید و به درد شما میخورد. این، کار بسیار جالبی است. همچنین یکی دیگر از دوستان اطلاع دادند که در دانشگاه شریف مرکز مطالعاتی‌ای تشکیل شده و در این زمینه‌ها کار میکنند. این‌ها بسیار کار‌های مهمی است. این انگیزه‌ی جوان دانشجو و فکور، خیلی برای آینده‌ی کشور مهم است.»
 
دیدار دانشجویی رهبری

دیدار دانشجویی رمضان ۸۹: «در صحبت‌های امروز من دقت کردم، مطالعه کردم؛ دیدم صحبت‌ها حقاً و انصافاً عمیق بود. در بعضی از سالها، بعضی از جوان‌ها که می­آیند صحبت میکنند، گاهی در دلم گله‌مند میشوم به خاطر اینکه عمقی در حرف‌ها نمی­یابم. امروز اینجور نبود؛ امروز من حرف‌ها را عمیق یافتم؛ حالا منهای تعارفات و اظهار محبتهائی که نسبت به بنده میشود - که این‌ها حساب دیگری دارد -، اما آنچه که به عنوان نظر مطرح شد، از اول تا آخر، من دیدم حرف‌های عمیقی است، حرف‌های فکرشده‌ای است؛ نه اینکه لزوماً همه، حرف‌های صحیحی است؛ نه، توش صحیح هم هست، ضعیف هم هست؛ اما فکر شده است، حرفهائی است که رویش مطالعه شده؛ این مهم است. بخصوص در آن مواردی که گوینده‌ی سخن از طرف یک جماعتی حرف زد - یعنی از طرف تشکل‌ها صحبت کرد - این نشان‌دهنده‌ی این است که در این عقبه، یک ظرفیت همفکری و همکاری در اندیشه وجود دارد؛ که این هم باز به نوبه‌ی خود یک چیز مثبتی است که بنده را خرسند میکند. یک وقت هست شما یک آدم بافکری هستید، مینشینید یک چیزی را بیان میکنید؛ خوب، فکر خوبی هم هست، این چیز خوبی است؛ اما از این بهتر این است که شما با یک جمعی نشستید فکر کردید؛ نظرات مخالفی بوده، برآیند همه‌ی آن نظرات شده اینها؛ این‌ها را اینجا مطرح کردید. من نشانه‌های این معنا را مشاهده کردم»
 


قضاوت ممنوع

دیدار دانشجویی سال ۸۹: «یک سؤال این بود که آیا جریان دانشجوئی میتواند آنجائی که ایرادی به نظرش می‌آید، سؤال کند؟ پاسخ این است که بله، باید سؤال کنید. ایرادی ندارد که سؤال کنید؛ به شرط اینکه همان طور که خود این برادر هم گفت، قضاوت نکنید؛ اما سؤال کنید. بهترین روش سؤال و پاسخ هم این است که مسئولین بیایند توی مجموعه‌های دانشجوئی. من همین جا از مسئولین درخواست میکنم که دیدار‌های دانشجوئیشان را زیاد کنند. امروز بهترین قشر‌های کشور اینهایند؛ هم جوانند، هم باسوادند، هم تحصیلکرده‌اند، دارای فهمند، دارای انگیزه‌اند؛ مسئولین بروند شرکت کنند. این سؤالات مطرح بشود، احتمالاً پاسخ‌های قانع کننده‌ای هم خواهید شنید. کمااینکه خود من در برخورد با بعضی از مسئولین، احیاناً بعضی از همین سؤال‌های شما یا سؤالاتی از این قبیل را از آن‌ها دارم. خوب، یک جوابی میدهند، انسان احیاناً قانع میشود؛ ممکن هم هست جواب قانع کننده‌ای نداشته باشند.
 
دیدار دانشجویی رهبری
 
به هر حال طرح سؤال، خوب است. مراقبت کنید طرح سؤال را مخلوط نکنید و اشتباه گرفته نشود با معارضه. آن چیزی که من قبل‌ها هم گفته‌ام، بار‌ها هم گفته‌ام، الان هم میگویم، این است که جریان دانشجوئی یا جنبش دانشجوئی یا هر چیز دیگر که اسمش هست، تصور نکند که وظیفه‌اش این است که با دستگاه متولی امر و متصدی اداره‌ی کشور معارضه کند؛ نه، این خطاست؛ چه لزومی دارد؟ معارضه کردن که کارِ همیشه درستی نیست؛ ممکن است یک جا درست باشد، یک جا درست نباشد. مهم این است که شما حرفتان را مطرح کنید، استدلالتان را مطرح کنید، پاسخ قانع کننده‌ای بخواهید؛ مسئولین هم باید پاسخ بدهند»
 


شرح صدر

دیدار دانشجویی سال ۹۱: «لزوم شرح صدر سیاسی در بین دانشجویان. این ربطی به مسئولین و مدیران دانشگاه‌ها ندارد؛ مربوط به خود تشکل‌های دانشجوئی است. من تأیید میکنم لزوم شرح صدر سیاسی را. هیچ منافاتی وجود ندارد بین پایبندی دقیق و عمیق به اصول و رعایت جهت­گیری دقیق، در عین حال داشتن شرح صدر و برخورد غیر پرخاشگرانه‌ی با کسانی که با فکر انسان همراه نیستند؛ بالخصوص در زمینه‌های سیاسی.»
 

حفظ آبروی افراد

دیدار دانشجویی سال ۹۰: «یکی از دوستان اشاره کردند که امیرالمؤمنین در فرمان خود به مالک اشتر فرموده‌اند که آدم‌های سوءاستفاده‌جو را رسوا کنید؛ شما گفته‌اید که افشاء نکنید. امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نفرمودند موردی را که اثبات نشده، افشاء کنید. هیچ وقت چنین چیزی در بیان امیرالمؤمنین نیست، و این قطعاً از اسلام نیست. ما چطور چیزی را که اثبات نشده، به صرف اتهام، افشاء کنیم؟ ممکن است اینقدر حجم اتهام زیاد و وسیع باشد که یک عده‌ای به چشم یک امر قطعی و واقعی به آن نگاه کنند، اما هیچ پشتوانه‌ی استدلالی نداشته باشد، جائی ثابت نشده باشد.
 
دیدار دانشجویی رهبری
 
ما هیچ حجتی نداریم که این را بگوئیم. حتّی من در همان جلسه‌ای که اشاره کردند، از این بالاتر را گفتم. من گفتم حتّی جرمی که ثابت شد، اصل نباید بر افشای آن جرم باشد. بالاخره یک مجرمی است، یک غلطی کرده، مجازات هم میشود؛ خانواده‌ی او، فرزندان او، پدر و مادر او گناهی نکرده‌اند؛ ما چرا بیخود این‌ها را رسوا کنیم؟ مگر آنجائی که خود نفس افشاء کردن، یک مصلحت بزرگی داشته باشد. بله، یک جائی هست که نفس افشاگری در یک مسئله‌ی ثابت‌شده، مصلحتی دارد؛ آنجا ایرادی ندارد. این، منطق ماست. هیچ چیزی هم نه از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) و نه از هیچیک از ائمه‌ی هدی (علیهم‌السّلام) برخلاف این وجود ندارد. ما واقعاً حق نداریم افراد را به صرف گمان، متهم کنیم، مشهور کنیم؛ واقعاً جایز نیست؛ نه در سایت، نه در روزنامه، نه در تریبون‌های گوناگون. حیثیت افراد را باید حفظ کرد.»

 

نفس طلبکار بودن، علاج بسیاری از مشکلات

دیدار داشنجویی رمضان ۹۵: «البتّه شما اشکالاتی مطرح میکنید؛ این اشکالات بعضی وارد است، بعضی وارد نیست. من حالا اینجا بعضی از مطالبی را که دوستان گفتند یادداشت کرده‌ام؛ خب، نفْس این اظهار و این طلبکاری، خیلی قیمت دارد و من توصیه‌ام این است -حالا یادداشت هم کرده‌ام که بگویم- که این طلبکاری را از دست ندهید؛ این طلبکاری چیز بسیار خوبی است. علاج مشکلات هم همین طلبکاری شما است؛ اینکه حالا بعضی‌ها میگویند علاج کنیم، علاج چیست؟ علاج همین طلبکاری است که حالا اگر وقت شد، من توضیحاتی و شرح بیشتری ان‌شاءالله خواهم داد.»
 


مطالبه‌گری مستدل و به موقع

دیدار دانشجویی رمضان ۹۵: «منتها در این اعلام موضع چند نکته باید مورد توجّه قرار بگیرد؛ اوّلاً مستدل باشد. ببینید، امروز راجع به قرارداد‌های نفتی صحبت شد، راجع به اقتصاد مقاومتی صحبت شد، راجع به کتمان حقوق‌های فلان در مجمع تشخیص مصلحت صحبت شد؛ دقیق نبود، اطّلاعات، اطّلاعات دقیقی نبود. بله، کار شما که اعتراض میکنید، این مورد تأیید من است، امّا حرف حرف دقیقی نبود؛ یعنی شما مطّلع نیستید. کمااینکه مثلاً فرض بفرمایید یکی از دوستان راجع به نهاد‌های زیر نظر رهبری -حالا زیر نظر رهبری یک قدری مسامحه است، یعنی وابسته‌ی به دستگاه رهبری- مثل بنیاد مستضعفان، مثل ستاد اجرائی فرمان امام [صحبت کردند]. خیلی خوب، من اصلاً پیشنهاد میکنم گروه‌های دانشجویی تور بازبینی در مورد همین نهاد‌ها ترتیب بدهند و بروند ببینند؛ کار‌های خوبی کردند، کار‌های جالبی کردند؛ شما هم اگر بودید همان کار‌ها را میکردید که آن‌ها دارند میکنند. حالا گیرم در یک موردی یک اقدامش را شما نپسندید یا استدلالش را ندانید، اشکالی ندارد؛ کار‌های خوبی دارد انجام میگیرد، این کار‌های خوب را بدانید. پس موضعی که میگیرید موضع متقن و مستدل باشد؛ موضعی باشد که نتوانند درباره‌اش خدشه کنند. دوّم اینکه بهنگام باشد. گاهی اوقات موضع‌گیری در یک مورد و یک چیزی، در یک وقت خوب است، [امّا]فردایش خوب نیست؛ یعنی بی‌فایده است یا گاهی هم مضر است؛ باید حواستان باشد بهنگام این کار را انجام بدهید.»
 

دیدار دانشجویی رهبری


اصلی، فرعی کردن مسائل مهم‌ترین بخش مطالبه‌گری

دیدار دانشجویی رمضان ۸۹: «یکی از دوستان گفتند ما از دست چپ و راست رئیس جمهور دلمان خون است. خوب، حالا دل شما خون - که خدا نکند خون باشد -، اما به شما عرض بکنم؛ این‌ها جزو مسائل تعیین کننده و اصلی نیست. ممکن است ایراد و اشکال وارد باشد - من در این مورد هیچ قضاوتی نمیخواهم بکنم - ممکن است کسی به یک شخصی یا به یک کاری ایراد داشته باشد؛ منتها باید توجه کنیم که مسائل را اصلی - فرعی کنیم. مسائل درجه‌ی دوم جای مسائل اصلی را در انگیزه‌های ما، در همت ما، در صرف انرژی­ای که میشود، نگیرد. من عرضم فقط این است؛ والّا من نه اعتراض میکنم به اینکه شما چرا از زید یا عمرو خوشتان می‌آید یا بدتان می‌آید؛ نه، ممکن است خوشتان بیاید، ممکن است بدتان بیاید - ایرادی ندارد - و نه اعتراض میکنم که چرا آن ایراد را یک وقت به شکلی که یک مفسده‌ای نداشته باشد، بر زبان آوردید؛ آن هم به نظرم اشکالی ندارد. فقط توجه کنید که این جای مسائل اصلی را نگیرد. مسائل اصلی ما چیز‌های دیگری است.»
 


نقدپذیر باشید

دیدار دانشجویی رمضان ۸۹: «بحث تجمع در برابر مجلس را مطرح کردید، که من البته در آن مورد هیچ اظهار نظری نمیکنم؛ فقط همین قدر به شما بگویم که شما همه‌اش گله دارید که چرا مسئولین نقدپذیر نیستند؛ خوب، شما هم نقدپذیر باشید! نقدپذیری که فقط مخصوص مسئولین نیست؛ خوب، بالاخره اگر بر دانشجو هم نقدی وارد است، باید نقدپذیری کند. جمعیت زیادی آمدند در مقابل مجلس جمع شدند، شعارهائی هم دادند، شعارهایشان هم بد نبود، یک گروهی هم آن وسط شعار‌های تند دادند. البته من نمیگویم آن‌ها آدم‌های بدی­اند، نابابی­اند؛ نه، بالاخره تندی کردند، جوانی کردند؛ اما اگر شما هم معتقدید که این شعار‌ها افراطی بود، زیادی بود، حقش نبود، قبول کنید. اینجور نباشد که بگوئید بالاخره هرچه که گوشه‌ی قبای دانشجو را بگیرد - که دانشجو‌ها قبا هم ندارند! - مورد اعتراض قرار بدهیم. ممکن است به شما هم نقدی وارد باشد؛ نقد را قبول کنید.»
 

دیدار دانشجویی رهبری


صلاحیت علمی و عملی

دیدار دانشجویی رمضان ۹۰: «یکی از جوان‌های عزیز گفتند مثل اینکه نسل جدید اگر بخواهد مسئولیت را به عهده بگیرد، خودش باید وارد میدان شود. من اتفاقاً این را تصدیق میکنم، باید خودش وارد میدان شود؛ منتها وارد میدان شدنش به چه معناست؟ صلاحیت کسب کند؛ صلاحیت علمی، صلاحیت عملی، صلاحیت حضور در میدان. بعضی­ها هستند کار علمی هم کرده‌اند، عالم هم هستند، دانشمند هم هستند، اما اهل دردسرِ ورود در میدان‌های عملیاتی نیستند. اما اگر کسی میخواهد واقعاً به مسئولیت­های کشور دست پیدا کند و این را برای خودش مهم میداند، نه خدمت را - بالاخره خدمت، اعم از حضور در مسئولیت است؛ حضور در مسئولیت هم یک جور خدمت است؛ البته خدمت مؤثرتر و عمومیتر و بهتری است - خب، این صلاحیتهائی لازم دارد؛ صلاحیت علمی هم لازم دارد، صلاحیت عملی هم لازم دارد، انگیزه‌ی ورود در میدان هم لازم دارد. توی پیاده‌رو یا معبر شلوغ که انسان وارد میشود و حرکت میکند، هم تنه میزند، هم تنه میخورد؛ چیز طبیعی است. آدم بخواهد تنه نخورد، تنه نزند، باید توی خانه بنشیند. البته توی خانه هم میشود نشست، یا یک گوشه‌ای هم میشود رفت، کار خوبی هم انجام داد؛ اما وقتی انسان وارد عرصه‌ی اجتماعی شد - چه عرصه‌ی سیاسی، چه عرصه‌های گوناگون مدیریتی - این تنه خوردن دارد.

الان شما ملاحظه کنید؛ شما یک مشت جوان عزیزِ پاکیزه‌ی خوش‌روحیه‌ی پاکدل، اینجا میایستید و از بالا تا پائین را انتقاد میکنید، کسی هم نمیگوید چرا؛ من هم که مستمع شما هستم، شما را تحسین میکنم؛ نه تحسین زبانی، قلباً تحسین میکنم. خب، آنهائی که شما ازشان انتقاد میکنید، خیال میکنید کی­اند؟ آن‌ها همین جوان‌های خوبی­اند که کار کردند، زحمت کشیدند، مجاهدت کردند، حالا هم به یک مسئولیتی رسیدند، یک کاری را هم دارند میکنند. خب، این کار ممکن است یک خطاهائی هم داشته باشد، انتقاد شما هم وارد باشد. مدیریت، اینجوری است. شما هم که وارد میدان مدیریت شدید، همین حرف‌ها هست؛ یک جوانی می‌آید اینجا می‌ایستد و از شما انتقاد میکند.

الان شما ایراد دارید که چرا مدیر پیر است، مشاور جوان است. میگوئید مدیر جوان باشد، مشاور پیر باشد. می­آیند به من شکایت میکنند و کاغذ مینویسند راجع به همین مشاوران جوان، و انتقاد میکنند: آقا این مشاور جوان در فلان وزارتخانه اینجوری کرده. در حالی که آن مشاور جوان، یک جوان دانشجوست؛ مثلاً دانشجوی کارشناسی ارشد یا دکتری یا تازه‌فارغ‌التحصیل است. گناهی هم نکرده، اما مورد انتقاد قرار میگیرد. خب، یک چنین انگیزه‌هائی لازم است. انسان این آمادگی و این صلاحیت را برای خودش فراهم کند، وارد میدان بشود، حتماً مسئولیت هم گیرش می‌آید.»
 
دیدار دانشجویی رهبری


مایوس نشوید

دیدار دانشجویی رمضان ۹۶: «از شکست‌های مقطعی هم دانشجو نباید مأیوس بشود؛ این را توجّه داشته باشید؛ اینکه حالا یک جایی ما گفتیم [ولی]نشد، در یک جایی فلان مقصود را داشتیم [ولی]تحقّق پیدا نکرد؛ مطلقاً بایستی اجازه ندهید که یأس و ناامیدی بر شما غالب بشود. اگر بنا باشد که انسان از شکست‌ها مأیوس بشود، ما صد بار باید در دوران مبارزه و صد بار باید در جنگ هشت‌ساله‌ی تحمیلی مأیوس میشدیم، عقب­‌نشینی میکردیم. شب میریختند در خانه­‌ی آدم، جلوی زن و بچّه‌ی آدم، آدم را کتک میزدند، دستبند به دست آدم میزدند، بعد هم میبردند آدم را، یا از این‌ها بالاتر. اگر بنا باشد که انسان از ضربه خوردن و به قول این دختر عزیزمان از کتک خوردن مأیوس بشود، ناراحت بشود، پس در آن دوره‌ی مبارزه، آن‌هایی که مبارزه میکردند باید مأیوس میشدند، [ولی]مأیوس نشدند؛ اگر مأیوس میشدند، مبارزه به پیروزی نمیرسید. در جنگ هم همین‌جور؛ در جنگ، بار‌ها آن چیزی که ما تصوّر میکردیم و پیش­‌بینی میکردیم تحقّق پیدا نکرد. فرض کنید در عملیّات رمضان تصوّر میکردیم که عملیّات پیش خواهد رفت، تابستان هم بود، هوا هم گرم بود، ماه رمضان هم بود، عدّه‌ی زیادی از بچّه‌های ما شهید شدند، عملیّات هم شکست خورد. مأیوس شدیم؟ مأیوس شدند؟ در کربلای ۴ همین‌جور، در والفجر مقدّماتی همین‌جور. در والفجر مقدّماتی یک جمعیّت عظیمی از بسیجی‌ها رفتند جبهه، یک منطقه‌ای را هم معیّن کرده بودند، تقریباً مطمئن هم بودیم که در این عملیّات ما پیش خواهیم رفت و موفّق خواهیم شد -عملیّات، جلوی عماره‌ی عراق بود- عملیّات لو رفته بود، به شکل عجیبی شکست خورد. اگر بنا بود انسان با شکست و با عقب‌­نشینی مقطعی و مانند این‌ها مأیوس بشود که هیچ چیز به سامان نمیرسید. نخیر! یأس به­‌خاطر ناکامی‌های مقطعی و موقّت، مطلقاً در زندگی‌تان راه نداشته باشد.»
 


نگاه طبیبانه

دیدار دانشجویی رمضان ۹۶: «این را البتّه در حاشیه عرض میکنم که نوع برخورد با مشکلات درون نظام، باید علاج‌جویانه و طبیبانه باشد. طبیب، گاهی اوقات به مریض خودش هم ممکن است تشر بزند، یک حرف تلخی هم بزند، امّا مقصودش معالجه‌ی او است. در مقابله‌ی با دشمن، نوع برخورد باید قاطع و صریح و طبق برخورد خود او -که خصمانه است- خصمانه باشد؛ امّا در داخل و با نظام، نه؛ دلسوزانه، علاج‌جویانه و مانند اینها. البتّه شما در برخورد با دشمن خارجی در حرف زدن و در موضع گرفتن و مانند این‌ها آزادید. حالا البتّه در زمینه‌های دیپلماسی یک رنگ‌وروغن‌های دیپلماسی لازم است، آن به عهده‌ی دیپلمات‌ها، آن‌ها هرکار خواستند [بکنند]و بروند هرجور میخواهند رنگ‌وروغن بزنند؛ [امّا]شما به‌عنوان دانشجو، به‌عنوان مجموعه‌های دانشجویی، حرفتان را صریح و قاطع و با صدای بلند بیان کنید.»
 

دیدار دانشجویی رهبری


انفعال ممنوع

دیدار دانشجویی رمضان ۹۲: «به نظر من فعال دانشجوئىِ آرمانخواه که واقعیت‌ها را هم میشناسد، هرگز نباید در هیچ شرائطی احساس انفعال و بن‌بست کند. یعنی نباید از آرمانخواهی دست برداشت؛ نه در هنگام پیروزی‌های شیرین، نه در هنگام هزیمت‌های تلخ. ما در عرصه‌ی دفاع مقدس پیروزی‌های بزرگی داشتیم، هزیمت‌های تلخی هم داشتیم. امام (رضوان الله علیه) سفارش میکردند و میگفتند: نگوئید شکست، بگوئید عدم‌الفتح. یک جا پیروزی نصیب انسان میشود، یک جا هم پیروزی نصیب انسان نمیشود؛ چه اهمیتی دارد؟ بعضی‌ها هستند که اگر چنانچه جریان کار بر وفق مرادشان پیش آمد و به نقطه‌ی مورد نظر خودشان رسیدند، از دنبال کردن آرمان‌ها دست میکشند؛ این خطا است. «فاذا فرغت فانصب»؛ (۱) قرآن به ما میگوید: وقتی این کار را تمام کردی، این تلاش را تمام کردی، تازه خودت را آماده کن، بایست برای ادامه‌ی کار. بعضی آنجورند - این اشتباه است - بعضی هم بعکس؛ اگر آنچه که پیش می‌آید، بر طبق خواست آن‌ها نبود، بر وفق مراد آن‌ها نبود، دچار یأس و انفعال و شکست میشوند؛ این هم غلط است؛ هر دو غلط است. اصلاً بن‌بستی وجود ندارد در آرمانخواهىِ صحیح و واقع‌بینانه. وقتی انسان واقعیت‌ها را ملاحظه کند، هیچ چیز به نظرش غیر قابل پیش‌بینی نمی‌آید.»
 


بی انصافی نکنید

دیدار دانشجویی رمضان ۹۱: «نظارت و توجه به اوضاع کشور. نگاه مستفسرانه و دنبالِ پیدا کردن واقعیت، همراه با انتقاد. قبلاً هم عرض کردم که انتقاد هیچ اشکالی ندارد. نگاه منتقدانه هیچ اشکالی ندارد، منتها انتقاد درست؛ بی‌انصافی نشود. آدم گاهی میبیند در بعضی از انتقادها، بی‌انصافی میشود. حالا شما یک خرده تندید و جوان هم هستید و آدم خیلی هم توقع ندارد؛ اما آنهائی که ریش و سبیلشان سفید هم شده، گاهی اوقات انسان میبیند که بی‌انصافی میکنند؛ در بیان کردن و گفتن و حرف زدن نسبت به این و آن، بیملاحظگی میکنند. مراقبت کنید بی‌انصافی نشود؛ بنابراین نقد مستمر، نظارت مستمر و متعادل بر اوضاع کشور، بر مدیریتها، جزو کار‌های بسیار لازم است؛ البته باید با عقلانیت و با مدارا همراه باشد، بدون افراط، بدون پرخاشگری؛ اما نگاه نقادانه. به نظر من این هم کار لازم دیگری است.»
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار